گوگل بعد از بیست سال


مرجع اینجا است که به خاطر فیلتر بودن فلیکر مجبور شدم عکس رو کپی کنم روی سرور خودم.

کم مونده ونزوئلا هم مثل ایران بشه


ایران جزو معدود کشورهای جهان است که هیچ رادیو تلویزیون آزاد / غیردولتی حق فعالیت در اون رو نداره.

چاوز هم داره سعی می کنه ونزوئلا رو به همین سمت بیاره. از فردا محبوب ترین تلویزیون غیردولتی ونزوئلا تعطیل خواهد شد و جدای از بیکاری صدها نفر، صدای مخالفت در کشور خاموش خواهد شد.

متاسفم که اینها رو می نویسم. چاوز به عنوان یک چپ گرا وقتی به قدرت رسید من خوشحال شدم ولی هر روز و هر روز به سمت یک حکومت تمامیت خواه پیش رفت و می ره.

من دوست ندارم، ونزوئلا هم مثل ایران، بدون صدای مستقل باشه. به همین خاطر اینجا می نویسیم تا بگم که چاوز عزیز، با سانسور صدای مخالفان مخالفم! در عکس اعتراض گردانندگان تلویزیون رو می بینید که در اعتراض به تعطیلی فردای تلویزیون، دهان ها رو بسته و برنامه اجرا می کنند.

کپچا در خدمت بشریت

کپچا اون کاراکترهای نسبتا ناواضحی است که گاهی سایت ها از شما می خواهند تایپشون کنید تا مطمئن بشن که شما آدم هستید و یک ماشین اسپم فرست نیستید.

مثلا من یک سایت دارم که توش شما می تونین کامنت بذارین. یک کپچا به من کمک می کنه که از طرف بخوام قبل از کامنت گذاشتن، یکسری حروف و اعداد کچ و کوله رو تایپ بکنه (مثل ) تا مطمئن بشم که یک آدم واقعی است.

حالا یک دانشمند کامپیوتر از کارنگی ملون یک ایده جدید و جالب داره! ایده طرف اینه که به جای تولید اتفاقی این حروف و اعداد، از کلماتی استفاده کنیم که از کتاب های قدیمی اسکن شده اند.

به عبارت دیگه، دفعه بعدی که می خواهید با تایپ کردن یک متن غیرقابل خوندن توسط کامپیوتر به اون ثابت کنید که یک آدم واقعی هستید و نه یک ماشین، عملا دارید به تایپ یک کتاب قدیمی که از طریق OCR (بازشناسی حروف توسط کامپیوتر) قابل تبدیل شدن به متن نیست همکاری می کنید. ایده بسیار جالبی است. از اون ایده ها که من دوست دارم: همکاری تعداد زیادی آدم برای اضافه کردن چیزی به دارایی های بشری (:

سوال فنی اینه: خب وقتی کامپیوتر هم نمی تونه اون متن رو بخونه (که این خاصیت اصلی کپچا است) چجوری می فهمه درست تایپ کردیم؟ سوال خوبیه. روشش اینه که عبارت مورد نظر که نمی تونه بخونه رو کنار یک عبارت می ذاره که می تونه بخونه و بعد اگر نصفه قابل خوندن رو درست تایپ کرده بودید، منطقا تصور می کنه که نصفه دوم رو هم درست تایپ کرده اید.

وزیر ارتباطات: در ضریب نفوذ اینترنت در از مالزی جلو زدیم: ۱۶ بزرگتر از ۳۵!

این وزیر همیشه مایه تعجب من بوده و حالا دیگه رکورد شکسته.
اولا که اعلام کرده در سال گذشته ضریب نفوذ اینترنت در ایران ۶۰٪ رشد داشته که واقعا جای سپاسگذاری و قدردانی داره و بعد هم با این جهش یک شبه ۶۰ درصدی، اعلام کرده ضریب نفوذ اینترنت در ایران ۱۶٪ درصد است و در نیتجه ضریب نفوذ ایران بیشتر از مالزی است.

یکسری آدم هم طبق معمول جلوی آقای وزیر به به و چه چه راه انداخته اند و احتمالا براش دست زدن (صلوات فرستادن دیگه انگار منسوخ شده در سخنرانی ها) و هیچ کس نپرسیده حتی اگر واقعیت داشته باشه، چطور ۱۶ بزرگتر از ۳۶ است؟!!

شاید هم به خاطر سانسور بودن عبارت انگلیسی «ضریب نفوذ اینترنت» هیچ کس دسترسی نداشته جستجو کنه و ضریب نفوذ مالزی رو نگاه کنه. بنا به تمام منابع اینترنتی، ضریب نفوذ اینترنت در مالزی از ۳۵ کمتر نیست و در ایران هم از ۱۱ بالاتر نمی ره. حالا چطور جناب وزیر یک ضرب ضریب نفوذ ایران رو ۵ درصد برده بالا و به این نتیجه رسیده که ۱۶ از ۳۵ بزرگتر است، خدا عالمه.

در صورتی که می خواهید ضریب نفوذ کشورهای مختلف و نقشه نفوذاینترنت در کشورها رو ببینید، نگاهی به نقشه تعاملی ضریب نفوذ اینترنت در جهان بیاندازید.

یک لپ تاپ برای هر کودک در اروگوئه عملی شد

پروژه One Laptop Per Child را یادتان هست ؟‌ لپ تاپ هایی که قرار بود در تیراژ بالا با قیمت فقط صد دلار ساخته شوند و هر کشوری بتواند یک میلیون از آن ها را سفارش دهد و به رایگان در مناطق محروم بین بچه ها تقسیم کند تا بتواند کمکی کند به کم شدن شکاف دیجیتال.

دنیای آینده دنیای کامپیوترها است و مشخصا کسی که نتواند با کامپیوتر کار کند یا از آن بترسد، بی سواد محسوب خواهد شد. مثلا همین ایران خودمان در حالی که وزیر بدون هیچ استدلال و آماری ادعا می کند ۱۶ درصد مردم به اینترنت دسترسی دارند(!)‌، ثبت نام کنکور ارشدش را اینترنتی کرده و عملا آن ۸۴ درصدی که به اینترنت دسترسی ندارند، از کنکور حذف شده اند. در این وضعیت، دولت ها باید به فکر بالابردن توان تکنولوژیک شهروندان باشند.

پروژه یک لپ تاپ برای هر بچه هم با همین هدف شروع شد. دانشگاهی در آمریکا اعلام کرد که می تواند به سفارش کشورها، میلیون ها لپ تاپ ۱۰۰ دلاری بسازد و کشورها می توانند لپ تاپ های سفارش داده شده را به رایگان بین بچه های نیازمند، تقسیم کنند. این لپ تاپ ها با لینوکس کار می کنند (تا ارزان باشند و کارا) و حتی بدون برق (با هندل! بله از طریق چرخاندن یک دسته) قابل کار کردن هستند.

پروژه، فراز و نشیب هایی داشت ولی حالا وعده ها متحقق شده اند و اروگوئه به عنوان اولین کشور، یک میلیون لپ تاپ خود را دریافت کرده و مشغول توزیع آن ها بین بچه های مدرسه ای است.


این دبستان، این روزها مرکز توجه اصلی این پروژه است. اولین مدرسه ای که هر دانش آموز آن، یک لپ تاپ گرفه است و دولت اروگوئه امیدوار است با این کار، نسل آینده اش آشنایی بیشتری با کامپیوتر و تکنولوژی روز داشته باشند. قابل توجه است که ایران هم یکی از کشورهای شرکت کننده در کنفرانسی بود که این لپ تاپ ها در آن معرفی شدند ولی احتمالا مسوولین کشور ما معتقد بودند ارسال پول برای حزب الله لبنان مهمتر از خریدن لپ تاپ برای هر کودک ایرانی است. متاسفم. دوست داشتم شبیه این عکس را در ایران ببینم.

رعایت حریم خصوصی بلاگ های شخصی در بلاگر

بعضی از ما از بلاگر و وبلاگ‌های خصوصی اش به عنوان مکانی برای ارتباط خصوصی با گروهی از دوستان استفاده می کنیم. کاربرد خوبیه و مشکلی هم نداره (: عملا مثل یک گروه ایمیلی می مونه که هر کس هر چیزی می نویسه بقیه می تونن بخونن.

اینها یک جور جمع های خصوصی هستند که منطقا نمی خواهیم بقیه مطالبش رو ببینند. درست مثل پرده‌ای که پشت پنجره می کشیم تا هر کسی از توی کوچه رد می شد، توی خونه رو نگاه نکنه.

حالا مشکل کجا است ؟ من یک وبلاگ شخصی دارم و یک وبلاگ خصوصی و دو سه وبلاگ خصوصی دیگه هم عضو هستم و در یک وبلاگ گروهی هم می نویسم. اگر کسی روی صفحه پروفایل بلاگر من بره، چیزی شبیه به این می بینه (عکس رو خودم ساختم تا از پروفایل کسی برنداشته باشم – اسم وبلاگ ها و افراد تخیلی هستند):


و همونطور که می بینید اولا کاملا نشون می ده که این فرد عضو کدام وبلاگ ها است (مثلا وبلاگ بربری رو کسی قبلا نمی دونسته اما حالا می دونن که این آقا به همراه جادی و سحر و مینا و مانی و علیبیگی عضو گروهی هستند که به بربری ربطی داره!

همچنین دیده می شه که سینا و جادی و لیلا و علی و مراد و حسن و جولاندن (بازیگر فیلم پزشک دهکده) هم یک وبلاگ غیرقابل خوندن برای بقیه دارند.

اینها اطلاعات مخفی نیستند ولی شاید من و شما دوست نداشته باشیم کسی ببینه با چه کسانی و چند تا وبلاگ خصوصی داریم. در صورتی که علاقمند هستید وبلاگی به این شکل باشه و جایی دیده نشه، کافیه به بخش تنظیمات (settings) بروید و گزینه Add your blog to our listing رو برای وبلاگ مورد نظر No انتخاب کنید:


حالا همه چیز حل است و اگر کسی به پروفایل کسی که عضو این وبلاگ است نگاه کنه،‌ نام این وبلاگ و اعضای اون رو نمی بینه.

شورش اینترنتی در دیگ: همکاری آگاهانه

امروز یک شورش اینترنتی واقع شد. در اصل دیشب که ما خواب بودیم آن طرف دنیا شورش شده. احتمال دیگ را می شناسید؛ سایتی که کاربران بهترین لینک هایی که دیده اند را در آن وارد می کنند و بقیه با رای دادن به این لینک ها، صفحه اول دیگ را همیشه پر از لینک های خوب می کنند (مشابه ایرانی بالاترین است.

ماجرا از این قرار است که دو روز قبل کد امنیتی سی دی های HD-DVD شکسته می شود یک نفر خبر مربوط به این موضوع و کد شکستن این قفل های انحصارطلبانه (یعنی 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 ) را روی دیگ پیشنهاد می کند و همه به آن رای می دهند و کد به صفحه اول می آید. یک شرکت از این جریان شکایت می کند و به شکل غیرقانونی به دیگ فشار می آورد و دیگ خبر مربوطه را حذف می کند. مدت ها قبل کد امنیتی HD-DVD ها شکسته شده بود. این کد 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 بود و مدتی در صدر اخبار بود و بعد هیجان آن فروکش کرد. اما از دو روز قبل، خبرهای مربوط به این کد و خود این کد با فشار شرکت های دارای منافع، شروع به غیب شدن از داستان های دیگ کردند. پست هایی که در این باره بود داشت پاک می شد.

شورش شروع شد. همه شروع کردند به نوشتن داستان هایی که کد جادویی شکستن رمز، در آن مستتر یا آشکار است و بقیه به آن رای می دهند و این داستان ها به صفحه اول دیگ می آیند. بعضی ها شوخی می کنند و می نویسند: کدهای مخفی که با زدن آن ها لباس های لارا کرفت در تامب رایدر حذف می شوند: 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 و بعضی ها هم خیلی جدی اعلام می کنند که کدها 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 هستند و اگر دیگ ناراحت است می تواند شناسه من را پاک کند.


یک نفر دیگر هم می نویسد که به خاطر پست فلان داستان، دیگ هارد دیسک او را پاک کرده است و حالا دیگر هر چیزی که ذخیره می کند به جایش روی هارد نوشته می شود 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 ! (: خلاصه همه خلاقیت ها را رو کرده اند و صفحه اول دیگ پر شده از این کد.

به نظر من مشکل از دیگ بوده. در ایران یک فشار کوچک به یک خبرگزاری بزرگ باعث می شود فلان مصاحبه احمدی نژاد که این روزها که به نفع اش نیست، از کل سایت پاک شود. این مساله نباید در دیگ تکرار می شد. مشکل دیگ این است که به قدرت مردم اعتماد کرده بود ولی در عین حال انتظار داشت این قدرت به شیوه ای عمل کنند که او می خواهد. درست مثل ایران (: اینجا هم شما حق رای دارید به شرطی که رای ای بدهید که روسا خوششان بیاید. حق تجمع دارید به شرطی که به نفع آن ها تجمع کنید و …

در ایران هنوز هیچ سایت مبتنی بر نظر آدم ها پا نگرفته که فیلتر نشده باشد. دلیل اش ساده است: مردم اگر حق داشته باشند حرف بزنند چیزی را می گویند که حاکمان دوست ندارند (: می گویید نه ؟ به بالاترین، دودردو، صبحانه، اورکات و … نگاه کنید. همه فیلتر هستند…

از شورش در دیگ خوشم آمد چون قشنگ بود و مبتنی بر آگاهی و همکاری. برای من که حرکت بسیار زیبایی بود علیه کوچکترین سانسور اعمال شده در سایتی که مردم دوستش دارند.