پلنگ وبلاگ نویس: پسر جادی و لیلا


احساس کرده اید که سه چهار روز اخیر هم پست ها بیشتر بود و هم تم کار کمی عوض شده بود ؟ دلیلش ساده است! جادی و لیلا برای تفریح رفته اند خونه یکی از دوستاشون توی مریوان و کردستان و اونطرف ها و من خونه تنهام!

جدای از تلویزیون و اینها تصمیم گرفته ام وبلاگ جادی رو هم آپدیت کنم! البته همونطور که متوجه شده اید از نظر فنی ببر هستم ولی خب اسمم پلنگ است و دقیقا روی جایی که جادی ازش وبلاگ می نویسه نشسته ام و با لپ تاپش می نویسم (رفته اند تفریح و لپ تاپ نبرده اند).

خوشحال می شم برام کامنت بذارین تا بابا ببینه که چقدر من رو دوست دارین و کلا بیخیال وبلاگ بشه و کنترل رو بده دست من !

کتاب «جنگجوی شبکه»: راهنماهای کسب مدرک را فراموش کنید

به نقل از اسلش دات

مدرک های مقدماتی شرکت هایی مثل سیسکو (مدرک CCNA) این روزها مثل نقل و نبات در دست همه هستند و حتی آدم های دارای «مدرکی» که هیچ درکی از شبکه و کامپیوتر ندارند ولی با افتخار مدرکشان را به رخ این و آن می کشند، مایه خنده هستند. این جریان با مجموعه کتاب های آمادگی امتحان سیسکو بدتر هم شده است. به عبارت دیگر شما می توانید بدون دیدن حتی یکبار روتر سیسکو و بدون زدن حتی یک دستور،‌ یک سری کتاب آمادگی کنکور سیسکو بخرید و بعد از دو ماه در امتحان قبول شوید و «مدرک» بگیرید.


کتاب «جنگجوی شبکه» یا Network Warrior درست نقطه مقابل این سیستم است. عنوان فرعی این کتاب می گوید «هر چیزی که لازم دارید بدانید ولی در امتحان سیسکو از شما پرسیده نمی شود».

این کتاب خیلی چیزها را پوشش می دهد. از معماری ۶۵۰۰ گرفته تا لایه های ۸ و ۹ OSI (که عبارت هستند از سیاست و پول)، این کتاب کتاب خوبی است.

نویسنده Gary A. Donahue
تعداد صفحه ۵۹۸
ناشر O’Reilly
ISBN 9780596101510
خلاصه همه چیزهایی که لازم است برای گرداندن یک شبکه سیسکو بدانید

کتاب،‌ حوزه هایی را پوشش می دهد که سیسکو دقیق شرحشان نداده، مثلا QoS و به روز رسانی بعضی ماجول ها در خانواده ۶۵۰۰. را. در عین حال بحث هایی هم در این مورد دارد که مقاهیم قدیمی شبکه چه کمبودهایی در کارهای شبکه های امروزی به وجود می آورند.

روتینگ و سوییچینگ حدود یک سوم اول کتاب را تشکیل می دهند. بخش عمده دیگر کتاب مربوط به Etherchannel و STP است. همچنین این کتاب به شیوه های فنی پیدا کردن لوپ های لایه ۲ می پردازد.

آخرین بخش مرتبط با امتحان های سیسکو، بخشی است که دستورات CatOS را موضوع قرار داده (در مقابل اینکه سیسکو فقط از IOS حرف می زند).

بخش سوم کتاب، درباره سوییچینگ چند لایه است که روی ۶۵۰۰ و ۳۷۵۰ عمل می کند.

احتمالا جذاب ترین بخش، بخش ۴ است که درباره مخابرات صحبت می کند. این بخش در این باره صحبت می کند که صنعت مخابرات چگونه کار می کند، افراد حاضر در آن باید چکار کنند و حتی چگونه با زبان فنی صحبت کنند. این بخش به شما می گوید که عملا کارهای شبکه چطور می گذرد و چگونه باید قطعات مورد نظر را سفارش دهید و عیب یابی کنید.

این کتاب، کتابی عالی است برای کسانی که می خواهند وارد این صنعت شوند، چه CCNA داشته باشند و چه نداشته باشند. این کتاب بحث عملی می کند و یک کتاب درسی درباره مفاهیم نیست. حتی کسانی که چند سالی در این بخش کار کرده اند نیز از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

توضیح واضحات: منظور این نیست که CCNA بد است یا هر کس CCNA دارد بی سواد است (: من همون رو هم ندارم. منظور معرفی یک کتاب جدید است که خلاء های CCNA را پر می کند

معرفی‌ رمان علمی تخیلی آنارشیستی Dispossessed

یکی از خوبی های زندگی در ایران اینه که می تونید وقتی به خارج می رید، از کتابفروشی هاش لذت ببرید. حتی در کتابفروشی های تفریحی شهری مثل دوبی،‌ کتاب هایی پیدا می شه که دوست دارید بخونید ولی در ایران بهشون دسترسی ندارید. یکی از این کتاب ها رمان علمی تخیلی Dispossessed (چی باید ترجمه بشه ؟ بی خانمان؟ نامتملک؟ خوشحال می شم پیشنهادها را بشنوم) است.

نویسنده کتاب خانم اورسلا ک. ل. گویین است و کتاب رو در سال ۱۹۷۴ نوشته. این کتاب یکی از معدود کتاب های علمی / تخیلی است که نویسنده اش به خاطر آن هم جایزه نبولا را دریافت کرده هم جایزه هوگو را.

کتاب های این نویسنده تم های تائويیستی، آنارشیستی، فمنیستی و روان شناختی و جامعه شناسی دارند [1] و برای یک رمان دیگر (رمان علمی تخیلی فمنیستی دست چپ تاریکی) هم،‌ هر دو جایزه هوگو و نبولا را برنده شده است. اگر در ایران کتابفروشی خوب یا آمازون بود، این رمان صد در صد کتاب بعدی من بود.

اما برگردیم به رمانی که تازه تمام شده: Disspossessed.

این رمان که در ۱۹۷۴ نوشته شده، یک رمان تخیلی ایده آلیستی است و برنده جوایز هوگو و نبولا. اتفاقات کتاب در اوراس و قمر بزرگ آن، آنارس حادث می شوند. در طول کتاب می فهمیم که حدود ۱۷۰ سال قبل، سندیکاهای آنارشیستی در آراس اعتصاب کرده اند و در نهایت مشکل به اینگونه حل شده که مخالفین سرمایه داری خشن حاکم بر اوراس، به آنارس (ماه) بروند و با اطمینان از عدم مداخله سیاره مادر،‌ دنیای جدید خود را در آنجا بنا کنند. آن ها به دنبال اندیشه های «اودو» دنبال جامعه هستند که بدون حضور دولت، مردم در آنجا آزاد باشند.

کودکی آزاد از گناه مالکیت و بدون بار رقابت اقتصادی بر دوش، آنگونه رشد خواهد کرد که هر کار لازم را به خاطر لذت انجام آن، انجام دهد. کاری که قلب را تیره کند، بی ارزش است. لذت پایدار مادری که فرزندی را مراقبت می کند، یک دانشمند، یک شکارچی موفق، یک آشپز خوب، یک سازنده و هر کسی که کاری که ارزش انجام دادن دارد را می کند، احتمالا اصلی ترین منبع پشتکار انسان ها و پیشرفت جامعه است.
اودو، صفحه ۲۰۷

در آنارس، دولت حضور ندارد. حکومت نیست. مردم بر اساس اتحادیه ها و سندیکاهایی که آزادانه تشکیل می دهند فقط به کارهایی می پردازند که از آن لذت می برند و هیچ کاری هم زمین نمی ماند. بچه ها آزادانه به مدرسه می روند و تمام چیزهای مورد نیاز زندگی را یاد می گیرند و هر وقت با محیط درسی ای مشکل داشته باشند، یا آن را تغییر می دهند یا به یک محیط درسی دیگر می روند. بزرگ تر ها هم به همچنین. آن ها نوشته های اودو را می خوانند و یاد می گیرند که در سیاره مادر (کاپیتالیست ها)‌ مردمی وجود دارند که از گرسنگی در حال مرگ هستند در حالی که دیگران غذاهای لوکس را تمام نشده، دور می ریزند. اما این همه ماجرا نیست. دانشمند قصه ما (Shevek/شوک) کتابی درباره «تئوری عام زمان» می نویسد که ممکن است ساخت تله پورت را ممکن کند اما سندیکاهای آنارس و دانشمندان سندیکایی علاقمند به این جریانات نیستند.

در ۳۳۶ صفحه می خوانید که چطور شوک و دوستانش به نواقص جامعه ایده آل مبتنی بر اندیشه های اودو آگاه می شوند و در نهایت شوک راهی اوراس و دنیای سرمایه داری می شود ولی به آن دنیا هم تعلق ندارد.

«بی خانمان»‌ رمانی عصبانی است. رمانی عصبانی از سرمایه داری، از خشونت، از عدم عقلانیت، از نابودی طبیعت و از ساختارهایی که دائما خود را به ما تحمیل می کنند. زبان نسبتا ساده ای دارد و با یک انگلیسی متوسط می توان به راحتی آن را خواند. من شدیدا پیشنهادش می کنم. نشریه تایمز درباره آن می گوید « رمانی که باید دوباره و دوباره خوانده شود».

شوک در صفحه ۲۹۶ می گوید:

متوجه هستید؟ چیزی که ما برای آن به آنارس آمدیم، امنیت نبود بلکه آزادی بود. اگر باید بپذیریم که همه باید به همراه یکدیگر کار کنیم، چیزی بهتر از یک ماشین نخواهیم بود. اگر یک فرد نتواند به شکل مستقل با دوستانش کار کند، وظیفه اش این است که به تنهایی کار کند. هم وظیفه اش و هم حق اش. ما این حق را از مردم دریغ کرده ایم. ما بیشتر و بیشتر می شنویم که باید با جمع کار کنیم و به قانون اکثریت احترام بگذاریم. اما هر قانونی، استبداد است. وظیفه افراد این است که هیچ قانونی را نپذیرند و بنا به درک خود عمل کنند و نسبت به آن پاسخگو باشند. تنها در این صورت است که جامعه زنده می ماند و تغییر می کند و خود را با شرایط جدید تطبیق می کند و بقایش حفظ می شود. ما جامعه ای مبتنی بر دولت قانونگذار نیستیم. ما جامعه ای مبتنی بر انقلاب هستیم. ما ملزم به انقلاب هستیم: این تنها امید ما برای تکامل است. انقلاب یا در روح مردم است یا وجود ندارد. انقلاب یا متعلق به همه است یا وجود ندارد. اگر فکر کنیم انقلاب در جایی تمام می شود به این معنا است که هرگز شروع نشده. ما نمی توانیم متوقف شویم. باید ادامه دهیم و باید مخاطرات را بپذیریم.

زیبا است نه ؟ البته بارها و بارها از چنین اندیشه ای سوء استفاده شده و حاکمان گفته اند که «انقلاب باید ادامه پیدا کند پس ما شما را اعدام می کنیم!». همانطور که شوک می گوید، اگر انقلاب متعلق به همه نباشد، اصولا انقلابی وجود ندارد.

 صفحه ویکیپدیای رمان Disspossessed

 صفحه ویکیپدیای اورسلا ل گوین

 صفحه اورسلا ل گویین در سایت رمان های علمی تخیلی فمنیستی

گارانتی کاملا معتبر و قابل اتکا

می دونیم که گارانتی چیز مهمی است. برای خیلی ها (البته در بخش هایی از دنیا که حقوق مشتری توسط دولت حمایت می شه) کیفیت گارانتی ارزشی برابر یا حتی بیتشر از کیفیت خود کالا داره.

در ایران هم جنگ گارانتی جنگ مهمی است و به همین خاطر شرکت معتبر و مهم صبا راهبر تلاش کرده با اضافه کردن این عکس، نشون بده که چقدر گارانتی اش ارزشمنده و قابل اتکا است.


البته من مشکلی با فتیش [1] ندارم ولی به نظرم استفاده از تصویر یک هنرپیشه پوزنو که در حال اجرای نقش فتیش به صورت یک پرستار است، چیزی به اعتبار یا قابلیت اتکای پشتیبانی اضافه نمی کند (: مگر اینکه جریان چیز دیگری باشه (مثلا به این صورت: اگر از ما بخرید، این خانم پشت تلفن جوابگوی شما خواهد بود).

ببینم تا حالا کسی به بخش پشتیبانی این شرکت زنگ زده ؟

نقل قول برنامه نویسی (بیل گیتس درباره اسپم)

اسپم در طول دو سال آینده به یک خاطره دور تبدیل خواهد شد.

بیل گیتس، ۲۴ ژانویه ۲۰۰۴

(منبع: بی بی سی)

الگوریتم حل مشکل

کار شما جایی گیر کرده ؟ زدین چیزی رو خراب کردین؟ قراره برای کسی کاری بکنین ولی بلد نیستین؟ مشکلی نیست. این راهنما به شما نشون می ده که دقیقا در چه وضعیتی هستید و ممکنه توی حل مشکل هم به شما کمک کنه.


منبع

طول حداقل پسورد از نظر مایکروسافت: ۱۸۷۷۰ حرف

من از علاقمندان ایمنی کامپیوتر هستم و معمولا به بقیه در مورد حداقل طول پسورد تذکر می دهم (حداقل ۸ حرف متشکل از حروف بزرگ و کوچیک و عدد!). مایکروسافت هم انگار از دیروز طرفدار ایمنی شده و توصیه خاص خودش رو داره. نگاهی به صفحه دانش نامه مایکروسافت نشون می ده که حداقل طول پسوردش برای MIT Realm، ۱۸۷۷۰ حرف است و علاوه بر این،‌ شما اجازه ندارید از ۳۰۶۸۹ پسورد آخر خود استفاده کنید و باید یک پسورد جدید به سیستم بدهید!.

این اشتباه بامزه تا از این لحظه که اصلاح نشده ولی محض احتیاط فعلا یک اسکرین شات از این سوتی عظیم می ذارم این پایین تا اگر‌ اصلاح شد، اصل جریان باقی بمونه.


نکته : عبارت عبور، مثل مسواک است: فقط متعلق به شما است و نباید آن را به کس دیگری بدهید و هر دو شش ماه یکبار هم حتما باید عوضش کنید.

فلیتر ابلهانه: جیمز جویس

یکی از خوانندگان خوب (حسن) برام نوشته که یک فیلتر ابلهانه کشف کرده. مشخصه که هر فیلتری احمقانه است چون می خواد جلوی دانستن رو بگیره ولی بعضی هاش دیگه واقعا ابلهانه هستند چون در هیچ منطق (حتی منطق مریض) قابل استدلال نیستند.

این فلیتر ابلهانه، سانسور بودن جستجوی گوگلی به دنبال James Joyce (البته گشتن به دنبال جیمز جویس در یاهو هم فیلتر است) است!

جیمز جویس نه چریک است، نه نه فعال حقوق بشر، نه طرفدار خاص حقوق زنان، نه معترض به سنگسار و نه چیزی در این باره که نوشته پلیس نباید لات بازی در بیاورد. نگاهی بندازیم به صفحه ویکیپدیای فارسی مربوط به جیمز جویس:

نویسنده ایرلندی (۱۸۸۲-۱۹۴۱) و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۲۳. گروهی رمان اولیس وی را بزرگترین رمان قرن بیستم خوانده‌اند. اولین اثرش دوبلینی‌ها مجموعه داستانهای کوتاهی است درباره دوبلین و مردمش که گاهی آن را داستانی بلند و با مضمونی واحد تلقی می‌کنند

حالا من و حسن مانده ایم که اینها چه پدر کشتگی با جیمز جویس دارند.