بازی سبز

سبز بودن خوبه و بازی در موردش جذاب. من رو هم فانوس آزاد سبز دعوت کرده و خوشحالم. سبز بودن یعنی دغدغه محیط زیست داشتن. بعضی‌ها می‌گن لوس بازی و لوکس بازی است: وقتی آدم ها شکنجه می‌شن و گرسنه می‌خوابن، چرا یکی باید به فکر فلان درخت آمازون یا فلان ماهی فلان رودخونه باشه. بعضی‌ها هم می‌گن از هر چیزی مهمتره چون روزگاری خواهد اومد که انسان‌ها شکنجه نشن و آزادی بیان داشته باشن ولی هیچ کس هیچ وقت نخواهد تونست فلان گونه منقرض شده رو برگردونه یا فلان آسیب به فلان بخش طبیعت رو جبران کنه.

به هرحال سبز بودن خوبه. هم زندگی رو جذاب و زیباتر می‌کنه و هم مده (:‌ می‌شه برای فان سبز بود و زندگی تفاوت چندانی نکنه اما جهان یک کوچولو جلو بره. این جذابه (:

نکات منفی من

در واقع چیزی به نظرم نمی‌رسه. در کل آدمی هستم که سبز بودن رو دوست دارم و اگر بدونم می‌تونم کار سبزی بکنم، می‌کنم. راستش فعلا فقط این به ذهنم می‌رسه:

آب که می‌خورم معمولا ته لیوان رو می ریزم دور

ماشین رو به موقع تعمیر نمی کنم در نتیجه مصرف و آلودگی‌اش بالاتر از حد معموله

نکات مثبت

توی وبلاگم بخش سبز دارم. یک مطلب بیشتر نداشته ولی برام مهم بوده (: آخرین مطلب وبلاگ قبلی‌ام، قبل از سانسور شدن در مورد انرژی‌های پاک بود.

در زندگی معمول، با لیلا سبزیم (: به جای کیسه، ساک خرید داریم. کولر رو روشن نمی‌ذاریم. لامپ‌هایی که نخوایم رو خاموش می‌کنیم و ماهی یکی دو هزار تومن پول برق می دیم و بدون ماشی می ریم سر کار.

دروغ‌‌های مربوط به پاک بودن انرژی اتمی رو چشم و گوش بسته باور نمی‌کنم.

توی هتل، بهشون می گم که هر شب همه ملحفه‌ها و حوله‌ها رو عوض نکنن. اینکار واقعا مهمه اگر بدونیم هر هتل چقدر آب و شوینده برای شستن هر شب همه اونها مصرف می کنه (گفتم که! سبز بودن مده و فیگورهای باکلاسی هم داره!)

شرکتی که توش کار می‌کنم، کاملا بدون کاغذ کار می کنه. در کاربرد روزانه، نه کاغذ مصرف می‌کنیم و نه جوهر توی طبیعت می‌ریزیم و فیگورها دیگه هم رعایت می‌شه. روز زمین، چراغ‌ها رو یکساعت خاموش می‌کنن و زیر هر ایمیل نوشته که «قبل از پرینت، فکر کنید».

اگر بخوام کاغذ بخرم، کاغذ با کیفیت پایین‌تر می‌خرم تا کاغذ برزیلی‌ خوب و نسبتا ارزونی که از تخریب جنگل‌های آمازون درست می‌شه رو نخرم.

از لینوکس استفاده می‌کنم که بازمتنه و بیشتر از یک سیستم عامل (یک فرهنگه). از آی بی ام تا اینتل سعی می‌کنن سبزترش کنن و آدم‌ها هم برای سبز شدن تلاش می‌کنن و حتی مثلا برنامه‌هایی مثل پاورتاپ می‌نویسن که می‌تونه بهم نشون بده بیشترین توان کامپیوترم توسط کدوم برنامه داره مصرف می‌شه. این زیر یک عکس نمونه هست که می‌گه اسکایپ و فایرفاکس الان دارن بیشترین برق رو مصرف می‌کنن. در عین حال مدیریت توان کامپیوترم رو جوری تنظیم می‌کنم که اگر با کامپیوتر کار ندارم بیخودی انرژیم مصرف نکنه (:

امیدوارم لیست زیاد خودنمایانه نشده باشه. بحث اینه که زندگی سبز بانمک تره و این روزها مد و کاملا بدون دردسر. زندگی سبز خطر کمتری نسبت به زندگی به نفع کارگران یا زنان یا به نفع آزادی‌های مدنی داره و فیگورش هم جذاب تره. فکر کنم به این دلیله که اینقدر در غرب مد شده. یک چیز باکلاس به نفع خودمون و بقیه که به جای سخت تر کردن کارها، زندگی رو باحالتر می‌کنه.