سفر عربستان – برداشت اول

عربستان سرزمین عجیبیه. پر از داستان و شایعه. من هم نمی‌دونم که برداشتی که الان از عربستان دارم چقدرش به تجربه دو روزه‌ام مرتبطه و چقدرش با شایعات و داستان‌هایی که درباره‌اش خوندم. شایعاتی شبیه:

  • گردن زدن آدم ها
  • قطع کردن دست
  • قدرت مطلقه پلیس توی ایست و بازرسی ها
  • پلیس مذهبی قوی و فعال که مستقل از دولت عمل می‌کنه
  • ممنوع بودن سگ و گربه و الکل به طور مطلق
  • اینکه عرب‌ها و بخصوص سعودی‌ها ایرانی‌ها رو دوست ندارند

اما تجربیات…

  • توی فودکورت (سالن‌های بزرگ که دور تا دورش انواع غذا فروشی‌ها است و وسطش صندلی‌های مشترک بین اونها)‌ نشسته بودیم برای ناهار. اسپاگتی تند خوشمزه… شش نفر ایرانی بودیم که یک پلیس عرب اومد جلو و بهمون تذکر داد که اینجا بخش خانوادگی است و کسی مجرد نباید بشینه. نگاهی به دور و بر کردیم و در تمام فودکورت کلا دو سه نفر بیشتر ننشسته بودن. طبق راهنما گفتیم که هیچ چی عربی نمی‌فهمیم و متوجه منظورش نمی‌شیم. دور شد و رفت تا نگه انگلیسی حرف نمی زنه..
  • توی فروشگاه کلی خرید کرده‌ایم تا یک ویلای سه نفره رو پر کنیم (در حد نمک و قند و چایی و پودر لباسشویی و صابون و …) ولی دستمال کاغذی رو پیدا نمی کنیم. از یک آقای عرب که دشداشه پوشیده می‌پرسیم که نمک رو باید از کجا برداریم. زن و بچه رو ول می‌کنه و راه می‌افته در قفسه‌ها که پیداش کنه. کلی تشکر می‌کنیم و می‌گیم خیلی هم لازم نیست زحمت بکشه. بعد از دو سه دقیقه می ‌بینیم که داره از دور دست تکون می‌ده و توی دستش، یک بسته نمک است.
  • ماشین و ماشین و ماشین. بی ام و ۶۳۰ یک ماشین کاملا معمولی است. پورشه اس یو وی دیدیم و یک ماشین عالی که من کلی خوشم اومد: یک دوج آخرین مدل! تیپ کشتی و جناره توامان ولی کاملا آخرین مدل. حیف که عکسش رو ندارم. چرا…؟
  • عکس گرفتن اصولا خطرناکه. از ساختمون دولتی، پلیس، آدم پولدار، خانم، بچه، علامت‌های خیابونی و … عکس بگیرید و داستان می‌شه. به قول راهنماها «بهترین روش برای در دردسر افتادن یک جهانگرد، عکس برداری از چیز نامناسب است.»

و به هرحال عربستان بدون تفکیک جنسیتی بیش از حدش، عربستان نیست:

  • دفتر ما دو تا دستشویی روبروی هم داره که روی هر دو علامت «رجال» چسبوندن
  • در مرکز خرید «مملکت»، جلوی در طبقه سوم نوشته «لا ادخول الرجال» و هیجان مردها بعد از ازدواج اینه که همسرهاشون براشون تعریف کنن طبقه سوم مرکز خرید مملکت، چه خبره
  • فراموش نکنیم که تنها کشور جهان که حجاب توش زوریه، ایرانه. اینجا حجاب پشتوانه فرهنگی شدید داره ولی دخترهای بدون حجابی می بینین که چادرشون رو انداختن رو دوششون و در واقع برای خودشون داف حساب می‌شن (: امروز سه نفر رو دیدیم. ماتیک بسیار غلیظ، موهای وز وز واقعا عجیب و دورشون پر از پسرهایی با تیپ‌های خاص. اون سیاه‌پوست‌ها که موهاشون شبیه یک توپ بزرگ پشمی است رو یادتونه؟ این روزها این مده (: همینطور تیپ‌های رپری و فشن (: البته وقتی پلیس اخلاقی می‌یاد تا نماز رو تذکر بده، همه اینها غیب می‌شن.

واو… و خبر بزرگ امروز! یک دسته از اندونزی‌های مکه که برای «سکس» از شهر خارج شده بودند دستگیر شدن! ما شنیده بودیم که چیزی هست تحت عنوان «هش» که توش خارجی‌ها دور هم جمع می‌شن و با لباس‌های راحت‌تر می‌رن به خارج از شهر و توی بیابون‌ها «پیک نیک» برگزار می‌کنن.

و خبر دیروز؟ ۱۴۰ تا کارگر ساختمانی اعتصاب کردن چون پنج ماه بود که حقوق نگرفته بودن. پلیس به محل اعتصاب اومده، حرفشون رو شنیده و بعد رفته با مسوول عملیات ساختمانی حرف زده و بهش تا فلان وقت، مهلت داده که حقوق کارگرها رو بدن (:

عکسها و فیلم‌ها رو روی فلیکر می‌ذارم (: اگر برای وصل شدن بهش مشکل دارین، از فایرفاکس و این افزونه عالی اش استفاده کنید.