جادی زنده است و تازه (:

اشتباهی به جای اینکه بزنم

#grub2-install /dev/sda

زدم

#grub2-install > /dev/sda

و هارد رو به فنا دادم (((: به این می گن قدرت گنو/لینوکس. دستور خطرناک بدی مثل بچه آدم گوش می کنه و فرمانده باید عاقل باشه یکسری چیز رو تند تند تایپ نکنه انتر بزنه که بعدا ببینه دو تا دستور با هم قاطی شدن (grub-mkconfig و grub-install).

یکبار دیگه زندگی از نو شروع می شه. تنها چیزی که داشتم یک اوبونتو ۱۲.۱۰ بتا بود. نصبش کردم. خیلی خوبه و به شکل عجیبی پایدار (: فدای سر همگان (: مهم زندگی، شادی و دوستی است که جریان داره. رادیو رو آخر این هفته درست می کنم. ببخشید از انتظارها و بی خبری ها

پی.نوشت. توروالدز هم در حادثه ای مشابه لینوکس رو روی کامپیوترش نصب کرد. لینوکس رو نوشته بود ولی مینیکس داشت. بعد یک روز اشتباهی به جای اینکه ATA رو روی مودم بنویسه که شماره بگیره، اونو روی هارد نوشت و بعد که دید مینیکس باید دوباره نصب بشه با خودش فکر کرد «چطوره کرنل خودم رو به جاش نصب کنم» و لنیوکس که تا اون موقع یک فان شخصی بود واقعا به عنوان سیستم عامل روی یک کامپیوتر نصب شد.