دلیل واقعی بسته شدن فریندفید از زبون موسس این شبکه اجتماعی فوق‌العاده

ff

فریند فید یکی از بهترین شبکه‌های اجتماعی بود. خوشبختانه توسط فیسبوک خریده و کنار گذاشته شد. دیگه نه بهش فیچر اضافه می شد و نه جایی تبلیغ می شد. یک جای متروکه. فریندفید برای من مثل یک جزیره گمشده یا خانه متروکه بود که دیگه آدم جدیدی توش نمی‌یاد. من یک شب توی اتاق زیرشیروونی یک کشور بارونی و سرد پیداش کردم و تا نصفه شب باهاش شاد بودم. بعدها هم هربار رفتم فریند فید، برام مثل یک مهمانی بود. لحظاتی که دوست داشتم با آدم های دوست داشتنی گپ بزنم و بخندم.

البته خیلی‌ها هم خاطراتی بد از فریندفید به جا گذاشتن. احمدی نژادی‌ها فکر می‌کردن بهترین جا است که توش دنبال دشمن و غیره بگردن و لو بدن و این ظاهرا باعث مجموعه‌ای از بدترین خاطرات خیلی‌ها شد و دوستانی که دیگه هیچ وقت ندیدیمشون. خوشبختانه اون دوران من فریندفید نمی‌رفتم.. طبق عادت قدیمی من فقط بعضی سفرها مهمان فرندفید بودم و فرندفید همیشه برام حکم یک مهمونی رو داشت که تعجب می‌کردم چرا هنوز دقیقا همون آدم های قدیم توش هستن، نه بیشتر و نه کم‌تر.

اما همونطور که می‌بینین هیچ کدوم از «فریندفید»های این مطلب به جایی لینک نمی‌شن. حدود یکسال قبل فیسبوک تصمیم گرفت فریندفید رو تعطیل کنه. قبل از اون هم کاملا حس می‌شد که گاهی سرچ از کار می افته و تا وقتی یکی تو فیسبوک سرور رو ریبوت نکنه، بر نمی‌گرده. اما بالاخره یک جایی فیسبوک رسما اعلام کرد که فلان تاریخ فریندفید خاموش خواهد شد. بازم رفتم اونجا و بازم همه بودن… روزها بعد از تاریخ اعلام شده برای خاموش شدن فریندفید هنوز روشن بود و توش می‌خندیدیم که «خاموش کنین بریم سراغ کارمون دیگه!»

حالا توی شبکه کورا، یکی پرسیده «فریند فید چرا تعطیل شد» و یکی از موسسین فریندفید بالاخره پاسخ واقعی رو داده:

برت تیلور، از موسسین فریندفید. مردم کمی ازش استفاده می کردن و اکثر مهندس‌هایی که می‌دونستن چطوری کار می‌کنه سراغ پروژه‌های یا شرکت‌های دیگه رفته بودن. یک جایی زحمت فنی بالا نگه داشتن سرورها دیگه ارزشش رو نداشت.

فکر می‌کنم فیسبوک فوق العاده بود که تا همین‌جا هم روشن نگهش داشت. روشن نگه داشتن فریندفید هیچ دلیل دیگه ای به جز احترام گذاشتن به کاربران و علاقمندانی که هنوز اونجا بودن نداشت. شرکت‌های خیلی کمی که شرکت دیگه ای رو بخرن حاضرن چنین کاری بکنن و این چیزی بود که همه تیم نسبت بهش عمیقا احساس احترام کردن.