رادیوگیک شماره ۶۵ – اینترنت چیزها.. که به غلط بهش می گیم اشیا

در شماره ۶۵ رادیوگیک، به یکی از مباحث روز تکنولوژی می‌رسیم: Internet of Things یا همون اینترنت چیزها که البته کسانی که از «چیز» می ترسیدن بهش گفتن «اینترنت اشیاء» و ما هم به این اصطلاح اشتباه عادت کردیم. اینترنت چیزها از ارتباط دائمی همه چیز با یک شبکه، از سنسورها و از توان پردازش ابری حرف می زنه. تاریخچه و ایده مثل همیشه هیجان انگیزه ولی توهم جاروبرقی ای که به فرمان ما خونه رو جارو می زنه همه ماجرا نیست. اینترنت چیزها مسواکی است که به شرکت بیمه خبر می ده شما باید پول بیشتری بدین چون خوب مسواک نمی زنین! با ما باشین تا در یک ساعت چیز چیز کنیم و گاهی هم اشتباهی مثل باکلاس ها اشتباهی بهش بگیم «اشیاء». شماره شصت و پنج رادیو در یک ساعت نگاهی داره به IoT!

توجه: نوشته های زیر یادداشت های غیر دقیق شخصی هستن. شاید انسجام نداشته باشن. من اینها رو جلوم داشتم که تو رادیو حرف بزنم (: ولی خب اینجا هم می یارم برای سرچ و غیره…

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

اخبار

در اعماق

اینترنت چیزها

  • تعریف
  • دعوای اسم: «چیزها» بد نیست.. یکسری هستن به بازی کردن می گن بازی رو انجام دادن.. مثال هایی مثل اینترنت همه چیز و غیره
  • شاید در واقع بقیه اینترنت باشه.. یعنی ادامه اینترنت. فقط الان چیزهای جدیدتری دارن وصل می شن که شاید نیازی به اسم عجیب هم نداره. درست مثل اینکه قبل از هر چیز بگیم «هوشمند».
  • بعضی ها می گن یخچال و جارو برقی قراره هوشمند بشن و به بقال محل بگن که پنیر تموم شده یا قبل اومدن شما خونه رو جارو کنن -> سرشون داد بکشین که فلان پنیر رو دوست ندارین!
  • در چند سال آینده به این می رسیم… و دیگه توان خودمون برای خیلی کارها رو از دست می دیم.. مثلا سفارش پنیر به بقال (:

  • البته همین الان هم یک چیزهایی انگار هوشمند شدن. مثلا بیمه ماشین خود به خود تکرار می شه و ما نگرانش نیستیم چندان. چرا نگران پنیر و شیر باشیم؟ و اگر زیاد خرید چی؟ من مسواکم رو ماهی یکبار عوض نمی کنم.. تیغ صورتم رو هم سه ماه یکبار در حالی که اگر فرمون رو بدیم دست اینترنت چیزها… هر هفته یک تیغ برام سفارش می ده!

“the infrastructure of the information society.”

creating opportunities for more direct integration of the physical world into computer-based systems, and resulting in improved efficiency, accuracy and economic benefit;

Each thing is uniquely identifiable through its embedded computing system but is able to interoperate within the existing Internet infrastructu


تاریخچه

از مدت ها پیش پایه ها مطرح شده بود. ۱۹۸۲ توی کارنگی ملون یک ماشین تحویل کوکا کولا به اینترنت وصل شد تا بتونه بگه چند تا کوکا توش مونده

اواخر دهه ۹۰ یا بهتر بگم در واقع خود ۱۹۹۹ کوین اشتون این اصطلاح رو درست کرد و گفت IoT! اون می گفت جهانی می یاد که «در آن هر چیزی، از جمله اشیا بی جان، برای خود هویت دیجیتال داشته باشند و به کامپیوترها اجازه دهند آن‌ها را سازماندهی و مدیریت کنند. اینترنت در حال حاضر همه مردم را به هم متصل می‌کند ولی با اینترنت اشیاء تمام اشیاء به هم متصل می‌شوند». مترکز خاص اشتون روی آر اف آی دی بود و تگ زدن به چیزها (از بارکد کیو ار و دیجیتال واترمارک) که اجازه می ده کامپیوترها مدیریت مردم رو بر عهده بگیرن! البته یکسال قبل کوین کلی در کتاب قوانین نوین اقتصادی در عصر شبکه‌ها (۱۹۹۸) موضوع نودهای کوچک هوشمند (مانند سنسور باز و بسته بودن درب) که به شبکه جهانی اینترنت وصل می‌باشند را مطرح نمود.. یا توی همون ۱۹۹۹ مقاله بیل جوی از «دیوایس به دیوایس» حرف می زد.

یا مثلا به یک بقالی نگاه کنین که خودش می دونه چی فروخته و چندتا و چی باید سفارش بده و تاریخ چی گذشته! این ساده ترین فرم ها است. دقیقا می دونن چی فروش رفته و با چه سرعتی و …

و البته اسم مهمل اینترنت «اشیاء»‌هم قابل بحثه.. واقعا چرا اسمش رو تو فارسی می گیم اشیا؟ چون چیزها بده؟ خزه؟ سکسی است؟ یکسری که اصولا به بازی کردن هم می گن بازی نمودن (: اشیا یعنی آبجکت که یک کلمه خاصه… این اینترنت تینگز است یعنی اینترنت چیزها.. و سگ من معمولا جزو اشیا حساب نمی شه ولی جزو چیزها است.


کلاود

کلاود در این بحث خیلی مهمه چون چیزها نیم تونن خودشون قدرت کافی برای تحلیل دیتا هم داشته باشن. اما با بودن کلاود [کمی توضیح] کافیه هر چیز ریز بتونه اطلاعاتش رو به ابر / اینترنت تحویل بده و کل پروسس و منطق اونجا اتفاق بیافته.

د رحال حاضر گفته می شه در ۲۰۲۰ حدود ۵۰ میلیارد دستگاه به اینترنت چیزها وصل خواهد بود.


مثال های فعال فعلی چیزهایی مثل خونه هوشمند و دزگیریی که به پلیس زنگ می زنه (یا زنگ دم در ) یا ترموستات هستن.

دادن توان پروسس و سنسور به هر چیز فیزیکی. مثلا همه از مسواک عضو اینترنت حرف می زنن. یا ترازو. یا چه می دونم.. کنسرو یا خودرو یا جارو برقی. مثال برای هر کدوم و فرق اینکه هوشمند باشن یا نه و عضو اینترنت باشن یا نه. مثلا قهوه سازی که صبح قهوه رو درست می کنه یا وقتی نزدیک میشین یا خودش قهوه سفارش می ده.

و خب این روزها اتصال به اپ

یا مثلا تیغ عضو اینترنت چیزها. مثال خودم و اینکه چند ماهه عوض نکردم.

m2m

بخش مهم ارتباط ماشین با ماشین است. اینکه مسواک بدونه چند بار مسواک زدم اصلا مهم نیست. به من نشون بده هم چیز خاصی نیست ولی جذابیت اونجاست که شروع کنه به حرف زدن با یخچالم و بگه جادی امشب مسواک زده باز نشو! پایه این اتفاق وب است و اینترنت و همه جا حاضر بودن اون و بخصوص وای فای که امروزه داریم.

در واقع ما اینجا ترکیب مهم رو درست کردیم: سنسور + ارتباط + پروسس

تا اینجا از این گفتیم که ابزارهای شخصی ما دارن وصل می شن ولی انتظار می ره ابزارها همه مال ما نباشن. مثلا بحث شهر هوشمند. من چرا نباید بدونم توی فلان پارکینگ چند تا جای خالی هست یا فلان خیابون آیا ترافیکه؟ یا مثلا آیا بسته پستی من رسیده یا نه. و از این بالاتر.. ام تو ام! چرا من بدونم؟! خب ماشینم بدونه و خودش بره دیگه (: یا مثلا مثال خرید از آمازون.

یا مثلا ممکنه اصولا عمومی هم نباشه و مال اپ های دیگران باشه… یا اصولا چیزهای سوشیال. مثلا وسایل خونه شما با هم حرف بزنن و یخچالتون به همدیگه خبر بدن که چی لازمه یا اگر دارین می رین خونه فلانه خوبه فلان چیز رو بخرین بیارین!‌

این هم هست که شما ممکنه اصلا از سیستم حذف بشین. مثلا می دونیم که هند یکی از مصرف کننده های بزرگ اب جهانه. به خاطر مشکلاتش در کشاورزی کلاسیک و حروم کردن آب . یکسری سنسور توی زمین می تونن کاملا دقیقا به یک سیستم ابیاری خبر بدن که نیاز به چقدر آب در کجا هست یا مثلا داستان ۲۰۰۷ مینسوتا و فروریختن یک پل و مردم آدم ها به خاطر اشکال در صفحات فلزی پل. یکسری سنسور می تونن روی پل نصب بشن و در صورت بروز هر جور شک در سازه، به شهرداری خبر بدن. یا مثلا پل می تونه تعداد ماشین های رد شده رو خبر بده.

در مورد پوشیدنی هم گپ بزنیم و بخصوص حیوانات (:

اقتصاد

تا ۲۰۲۴ حدود ۴.۳ تریلیون دلار بیزنس خواهد بود.و در حال تغییر جهان. هم در تولید هم در مصرف هم در درک از مصرف کننده.
همزمان تغییر دهنده شکل کار. مثلا تغییر دهنده یکسری شغل ها (حداقلش کسی که انبارداری می کرد مثلا) – عده ای هم می گن در واقع تغییر شکل شغل اتفاق می افته ومثلا مثال بانکداری و ای تی ام که باعث شد حتی بانک ها پیشرفت هم بکنن و افراد بیشتری بگیرن چون راحتتر شعبه باز می کن.
انگلیس ۴۰ میلوین پوند بودجه سال ۲۰۱۵ تصویب کرد برای اینترنت چیزها.

حوزه ها

رسانه.
رسانه ها تا حد زیادی به سمت شخصی شدن پیش می رن. بیگ دیتا و اینترن چیزها اجازه می ده رفتارها و علاقمندی ها رو مستقیم تر دید و بر اساس نیازهای فردی رسانه رو تغییر داد.
محیط زیست.
هنگام صحبت از اینترنت چیزها دائما از سنسورها حرف می زنیم و کجا بهتر از محیط زیست برای داشتن سنسور. کیفیت آب، وضعیت کشت و زرع، حرکت حیوانات و خبرگیری در مورد سونامی و غیره بخشی از اینرنت چیزها هستن. بندرهایی که حرف می زنن و بادهایی که وسط اقیانوس به ما خبر می دن کجا دارن می رن و نهنگ هایی که نزدیک شدنشون به ساحل رو اسمس می زنن (: یا مثلا مزرعه هایی که خاکشون می گه چقدر آب لازم داره و سدی که به حرفش گوش می ده (:
زیرساخت.
گپ کلی در مورد مونیتورینگ و بهینه سازی
تولید
گپ در مورد پروسه و اهمیت چرخه تولید و عرضه و غیره
مدیریت انرژی
سلامت (اشاره به پوشیدنی ها)

پیاده سازی های فعلی

خیلی کشورها دارن جدی به این سمت می یان وچون احتمالا فرصت زیادی برای توسعه می ده.
کره جنوبی شهر سونگدو رو درست کرده که زیرساخت کامل هوشمند داره و تقریبا ههمه چیزش به اینترنت وصله و یک جریان دائمی داده است.
نمونه دیگه شهر سانتاندر در اسپانیا است که ۱۸۰ هزار سکنه داره و اپلیکیشنش می تونه حدود ۱۰هزار سنسور از شهر رو تحیلیل کنه.. شامل جای پارک و وضعیت محیط و برنامه های شهری و .. و حدود ۱۸هزار بار هم نصب شده. کشورهای چین و فرانسه هم نمونه های دیگه ای دارن و مطمئنا سان فرانسیسکو

مشکلات

در حال حاضر مشکل پروتکل بسیار جدی است. سامسونگ گفته تا دوهزار و نمیدونم چند صد در صد ابزارهایی که می سازه رو به اینترنت متصل خواهد کرد ولی با چه پروتکلی؟ و من چجوری باهاشون رابطه خواهم داشت؟ احتمالا رابطه من یک اپ خواهد بود ولی آیا باید یک اپ سامسونگ، یک اپ هواوی، یک اپ شهرداری تهران یک اپ خونه هوشمند و .. داشته باشم؟ و آیا توستر سامسونگم می تونه به دوش حموم خریداری شده از سد اسماعیل من وصل باشه تا وقتی که من داشتم خود رو خشک می کردم خبردار بشه که تست رو شروع کنه؟ این سیستم ها باید بتونن به همدیگه وصل باشن و توسط من کنترل بشن!

برای بخشی از این مشکل گروهی در حال هماهنگ کردن پروتکل ها هستن ولی باید ببینیم آیا سازنده ها بهشون گوش می دن یا نه. گوگل. سامسونگ و … در حال تلاش هستن.

مشکل دیگه اصولا ساختار اینترنت است و روش آی پی مرسوم ورژن چهار که خب نیاز به تبدیل شد نبه شش داره

مشکلات امنیت و پرایوسی هم هست. سنسورهایی که در تمام زندگی من دارن دیتا جمع می کنن و خواب و حضور و رفتار و غذا و سیفون دستشویی و … رو ذحیره می کنن .. حتی مصرف دستمال کاغذی و هر چیز دیگه و و این دیتا به جای دیگه ای منتقل می شه. از یکطرف کسانی که از نظر قانونی به اینها دسترسی دارن باید مشخص باشن و از یک طرف کسانی که به شکل غیرقانونی دسترسی دارن! مثال جیپ که اخیرا بود… در واقع در حال حاضر امنیت بسیار کم اهمیت گرفته شده. چه در انتقال چه در نگهداری چه در قوانین و حتی برنامه نویسی!

یک مثال مشهور از پرایوسی هم تارگت است که دختر تینیج کارت های تخفیف حاملگی می گرفت و در نهایت خود طرف معذرت خواهی کرد. یا مثلا بحث تلویزوین های هوشمند که معلوم شد همیشه داره به دستورات صوتی گوش می ده و حتی گپ های خصوصی ما رو هم گوش می ده و می فرسته برای سازنده اش تا هر جوری صحیح می دونه استفاده بشه.. حتی مثلا اینکه گوش داده بشه برای تبلیغات!

ترکیب ای او تی در مقابل بیگ دیتا بسیار خطرناک می شه. در واقع همه کارهای شخص شما رو ممکنه بدونن یا همه چیز قابل پیش بینی باشه و هیچ کس خارج از کنترل دیگران نباشه و در نهایت بر خلاف تبلیغات همه به شکلی مجبور به نمایش همنوایی با اکثریت.

در یک جنبه دیگه مادربزرگ عزیز که دستگاهی داره برای بررسی وضعیت سلامتش… چی می شه اگر کسی اونو هک کنه و ضربان قلب رو ببره بالا یا مشکلات سلامتی رو اصولا گزارش نده؟

آیا اگر من دستگاه رو خاموش کنم ، دیتا از بین می ره؟ یا همیشه می مونه؟

و البته بحث ها بزرگتر هم می شن… ما یک اسم درست کردم به اسم اینترنت چیزها که یادمون می ندازه قراره چیزها به اینترنت وصل بشن… اصل ماجرا اینه؟ نه خیر (: اصل ماجرا اینترنتی است که تمام اطراف ما رو گرفته، سنسورهایی که همه جا دارن کار می کنن.. سرویس ها و حتی آدم ها بهشون وصلن.

بحث فقط گسترش اینترنت نیست بلکه اتفاقا اصل ماجرا یک پیشرفت در سخت افزاره. جاش بورنر می گه این یک حرکت است در ادامه اینترنت. اینترنت تونست همه اطلاعات ما رو به هم وصل کنه و حالا آی او تی همه سخت افزارها رو به هم وصل خواهد کرد. و از اونطرف پروسه تولید متحول می شه و توان مصرفی.. سه هفته قبل یک کمپانی تکنولوژی ای رو معرفی کرد که توش یک وایرلس می تونه با یک باتری برای ۳۵ سال کار کنه! این در واقع اینترنت چیزها رو ممکن خواهد کرد نه بلوتوث مهمل.

البته دقت کنیم که یک خط اشتباه در اینرنت چیزها تلاش برای کوچیکتر کردن همه چیز است. دیوید رز از مدیا لب ام آی تی اپل واچ رو مثال می زنه که یک تکنولوژی اشتباه است: تلاش برای تکرار کوچیکتر تکنولوژی های قبلی. اون می گه مثال خوب از اینترنت چیزها، شمشیر بیلبو بگینز است که دو تا کاربرد داشت: دشمن ها رو نصف می کرد و وقتی اورک یا گابلینی در اطراف بود می درخشید. اینترنت چیزها چتری خواهد بود که وقتی احتمال بارون می ره، دسته اش می درخشه تا ببینین و برش دارین. در واقع بخشی از اینترنت چیزها رو قراره با تعبیر «جادو» درک کنیم.

بحث اخلاقیات هم مهمه. پایه های اینترنت روی یک چیزهایی بنا شده که باید حفظ بشن. مثلا من باید بدونم چه کسی از اطلاعات من استفاد همی کنه یا بهش دسترسی داره. مثلا باید بدونیم که باز بهتر از بسته است و اطلاعات من باید بین دستگاه هام قابل انتقال باشن نه اینکه اگر یک یخچال فلان خریدم تا آخر عمرم باید یخچال فلان بخرم [توضیحات خودم در هر دو مورد]. دیتاهای عمومی باید عمومی باشن (مثلا ترافیک). افراد باید حق پرایوسی روی دیتا داشت باشن و باید بتونن دیتاهاشون رو بگیرن یا حذف کن. یا لازمه پولی که از دیتای جمع شده من جمع می شه به خودم هم برسه…

خلاصه… داستان اصلی اینه که قصه صبح بخیر گفتن در دستشویی و گپ زدن با یخچال رو فراموش کنین. اینکه ابزارها سنسور دارن الزاما معنی شون این نیست که قراره به من و شما خدمت کنن و این چیزها. رادیوگیکی باشین و بدونین تکنولوژی رابطه داره با جامعه و درک من از جامعه است که به درکم از تکنولوژی شکل می ده. دید انتقادی رو حفظ کنین تا تکنولوژی واقعا در خدمت خودمون بمونه نه یک چیزی که ما برده اش بشیم یا کسانی که کنترلش می کنن، ما رو کنترل کنن. گیک ها! متحد بشین شبح آی او تی کره زمین رو فرا گرفته!

تبریک و تقبیح

تقبیح اول برای خودم و رادیو گیک. دو شماره قبل در مورد درگاه‌های پرداخت آنلاین حرف زدم و گفتم یکسری علیه یکسری یکسری کارها می کنن که انگار طوری شده، ولی تحقیقم در موردش کافی نبود و ظاهرا مطلب اشتباه یا غیر دقیق بود. هنوزم نمی دونم ولی این رو می دونم که چیزی که نسبتا دقیق نمی دونیم رو بهتره نگیم (: شرمندگی نسبت به همه درگاه های پرداخت آنلاین و بخصوص مسعود لطفی عزیز که هر دو سری پیگیری کرد.

نامه ها

سلام جادی عزیز
جواد یا همون Jalal.LinuX هستم.
من آرشیو کامل پادکست هاتو توی سایتم گذاشتم به آدرس زیر
hidevs.ir/#!/radiogeek

موسیقی

  • آهنگ‌های جنوبی / بندری به پیشنهاد حامد ذاکری هستند که بازخوانی آهنگ‌های قدیمی هستن
  • به پیشنهاد پوریا Guns N’ Roses – Sweet Child O’ Mine
  • ‌آهنگ snow white به پیشنهاد میلاد
  • یه چیزی بده به من
  • مهندس موسوی که از بودن دروغ حرف زدن و شرافتمندانه سر حرفش ایستاده (:

آیا با تکرار کدی که یکی براتون تو تلگرام فرستاده ممکنه «هک» بشین؟ جواب فایل صوتی

امروز در همه گروه‌های مرتبط و غیر مرتبط یک خانومی داره توضیح می ده که:

یک هکر هست که یک کد براتون می فرسته که اگر اون کد رو برای خودش بفرستین هک می شین.

مستقل از تعریف هک و غیره، مساله اینه که تمام سیستم‌های مبتنی بر تایید دو مرحله ای اس ام اسی یا مشابه، وابسته به کدی هستن که برای شما اسمس یا مسیج می شه. فرض کنین یک گوشی جدید خریدین، تلگرام چجوری می فهمه این گوشی مال شماست؟ شما روی گوشی جدید تلگرام نصب می کنین و به تلگرام می گین که همون نفری هستین که فلان شماره تلفن رو هم (روی گوشی قدیمی) داره. تلگرام برای اطمینان از این ادعا، برای شما یک اسمس یا پیام به گوشی قدیمی می فرسته که حاوی یک عدد است. وارد کردن اون عدد در گوشی جدید تلگرام رو مطمئن می کنه که شما صاحب گوشی قدیمی هستین و اکانت رو روی هر دو گوشی فعال می کنه.

حالا «هکر» قصه ما چیکار می کنه؟ تو چت به شما می گه هکر بزرگ است و الان براتون یک کد می فرسته که اگر اونو برای خودش بفرستین هک می شین. حواس شما از اینکه اصلا کی پیام رو فرستاده پرت این ماجرا می شه که «واقعا هر چی بفرسته رو براش بفرستم هک می شم؟» و اصلا متوجه نیستین پیام واقعا از کجا اومده. لحظاتی بعد هکر روی گوشی مخصوص هک تلگرام نصب کرده و مدعی شده که شخص شخیص شما است و شماره شما رو هم به عنوان شماره خودش به تلگرام داده. تلگرام برای اطمینان از این موضوع، یک مسیح به گوشی قدیمی شما می فرسته و شما اشتباهی فکر می کنین اون پیام از طرف هکر یا دوستتون یا هر چی اومده. اگر همین شماره رو به اون بفرستین اون این شماره رو وارد برنامه می کنه و تلگرام مطمئن می شه که این گوشی دوم شماست و … اکانت شما روی گوشی اون دوستمون فعال می شه. ساده است نه؟

مطمئن هستم شما متوجه شدین ماجرای اینکه «اگر همون کدی که برام می فرسته رو براش بفرستم هک می شم» چیه. این روش برای هر سیستم مبتنی بر تشخیص هویت گوشی جدید بر اساس اسمس و پیام به گوشی قبلی هم کار می کنه. در واقع کسی که اسمس یا مسیج شما رو داره، فرقی با خود شما برای تلگرام یا گوگل یا هر کس دیگه نداره.

اما خب.. شاید برای توضیح این مساله به صدها هزار نفری که الان تو تلگرام هستن به این شکل کمی مشکل باشه. در ضمن توضیح اصلی رو یک خانم داده و این رو یک آقا و منطقا هیجانشون با هم فرق می کنه. پس اگر می خوان برای کسی مساله رو توضیح بدین یا فوروارد کنین تو گروه تلگرامی یا هر چی، متن زیر مناسب تره:

هموطن گرامی. اخیرا فایلی صوتی در تلگرام پخش شده که در آن خانمی مدعی می شود اگر کسی کدی برای شما بفرستد و شما آن کد را دوباره برای خودش بفرستید، شما را هک می کند. این ادعا تا حدی درست و تا حدی اشتباه است. پروفسور لطفی زاده متخصص دفاع سایبری در دانشگاه ماساچوست در این باره توضیحی داده که لازم است همه بدانیم و رعایت کنیم: تلگرام برای تشخیص هویت شما از روشی استفاده می کند به نام «ارسال کد عددی». در این روش تلگرام برای شما کدی ارسال می کند که اگر این کد را به تلگرام بگویید مطمئن می شود با شخص شما طرف است و اجازه ورود به اکانتتان را به کسی که کد را وارد کرده، می دهد. هکرها با استفاده از یک لحظه غفلت شما یا فریب شما به روش های مختلف مدعی می شوند که در حال ارسال کدی به شما هستند در حالی که این کد در اصل با درخواست هکر از طرف خود تلگرام به شما ارسال شده – تکرار می کنم خود تلگرام این کد را فرستاده! اگر این کد را برای آن ها بخوانید یا بفرستید آن ها می توانند آن را به تلگرام بگویند و تلگرام اجازه ورود به اکانت شما را به هکر خواهد داد. خواهش می کنم هر کاری که می کنید، هر کدی که در هر برنامه ای دیده شده را به هیچ وجه به هیچ کسی نگویید تا جلوی هک شدن خود را بگیرید. این بسیار مهم است. لطفا در همه گروه‌ها کپی کنید تا اشخاص بی اخلاق به مقاصد خودشان نرسند. ما باید از یکدیگر دفاع کنیم و به همدیگر آگاهی بدهیم. نیاز به ذکر منبع نیست، فقط کاری کنید که هموطن ها فریب افراد سود جو را نخورند.

(: