گیمپ خوب است اما…

از هر طرفدار سر و پا قرص نرم‌افزارهای آزاد که بپرسید به جای فوتوشاپ باید از چه چیزی استفاده کرد به شما خواهد گفت «گیمپ» و بعد اضافه خواهد کرد که «البته گیمپ کمی متفاوت است اما بعد از کمی عادت کردن و تمرین می‌توانید کارهایی که با قبلا با فتوشاپ می‌کردید را با اینهم بکنید.». اما آرزوی من این است که امسال شاهد حضور فتوشاپ تجاری برای لینوکس باشیم تا بتوانم دنیای آزادم را برای جمع بیشتری تبلیغ کنم.

مساله این است که ظاهرا از نظر حرفه‌ای‌ها، گیمپ جایگزین مناسبی برای فتوشاپ نیست. این را عدم استفاده از گیمپ در جمع حرفه‌ها و همینطور مقاله هفته قبل تروی سوبوتکا تشریح می‌کند. او می‌گوید که گیمپ به سه دلیل نمی‌تواند به عنوان یک نرم‌افزار حرفه‌ای ویرایش تصاویر استفاده شود. اولین عاملی که تروی به آن اشاره می‌کند دقت است. او می‌گوید که گیمپ تنها از هشت بیت برای هر کانال رنگی استفاده می‌کند و در نتیجه برای هر رنگ در هر کانال تنها ۲۵۵ انتخاب مختلف دارد. این عدد در یک دوربین عکاسی دیجیتال کاملا معمولی با فرمت RAW، بین ۱۲ تا ۱۴ است و این به سادگی یعنی از دست دادن اطلاعات فقط با باز کردن یک فایل در گیمپ.

نکته دوم مورد اشاره، کارایی عملی گیمپ است. این نرم‌افزار از ابتدا برای فایل‌های بسیار حجیم طراحی نشده و حتی قلموهای آن هم به شکل پیش فرض سایزهای کوچکی دارند. این موضوع استفاده از گیمپ را حتی برای کار روی یک صفحه آ۴ با دقت ۳۰۰ پیکسل در اینچ هم سخت می‌کند. اما نکات فنی‌تر دیگری هم وجود دارند از جمله بحث نور خطی. در مونیتورهای کامپیوتری، به خاطر حضور اشعه کاتودیک و اینجور مباحث، رنگ‌ها رفتار خطی ندارند. یعنی اگر یک واحد نور قرمز را به یک واحد نور قرمز اضافه کنید، دقیقا به دو واحد نور قرمز نمی‌رسید و اینجور بحث‌ها. نرم‌افزارهای حرفه‌ای تر این مشکلات را با کالیبره کردن حل می‌کنند ولی تا به حال که گیمپ راهی برای حل این مساله ارائه نکرده.

مشخص است که امکان اصلاح گیمپ وجود دارد، امکان نوشته شدن یک برنامه آزاد برای ویرایش تصاویر از صفر هم صد در صد محتمل است و حاضر هستم شرط ببندم که به راحتی می‌تواند از فتوشاپ هم بهتر بشود. اما سوال این است که آیا کسی حاضر است برای اینکار وقت و انرژی بگذارد؟ حداقل دو سه سال است که می‌شنویم گیمپ قرار است یک پنجره‌ای بشود اما هنوز هم این اتفاق نیافتاده. می‌دانید چرا؟ در ماه‌های آخر ۲۰۱۰، دلیل عدم انتشار نسخه تک پنجره‌ای جدید اینطور اعلام شد:‌ باقی ماندن تنها دو توسعه دهنده در پروژه و نبود وقت کافی توسط آن‌ها.

گیمپ مشکل توسعه دارد و در حال حاضر هم توسط حرفه‌ای‌ها مورد استفاده نیست. مشکلی نیست و این نرم‌افزارهای برای کارهای ویرایشی من از سرم هم زیاد است اما شدیدا دوست دارم فتوشاپ تجاری را هم روی لینوکس ببینم تا سیستم عاملم برای یک قشر جدید هم قابل استفاده شود. از سال ۲۰۰۶، یک نظر سنجی از طرف ناول نشان داده بود که فتوشاپ در صدر برنامه‌هایی است که لینوکسی‌ها دوست دارند آن را روی سیستم‌عاملشان ببینند و من هنوز هم همین آرزو را دارم.

پشت پرده نوکیا

آپدیت: بعد از نوشتن این متن، مشخص شد که جریان «نوکیا پلن بی» یک هوکس است (دروغ رسانه ای یا چنین چیزی برای جلب توجه). البته بقیه مقاله به صحت خودش باقیه و قابل دفاع (: برای خنده به این سایت فوق العاده هم نگاه کنید: NokiaPlanS.com.

«اولین آیفون سال ۲۰۰۷ به بازار آمد و ما هنوز محصولی که حتی نزدیک به آن باشد را نداریم‪.‬ اندروید فقط دو سال است که به بازار آمده و این هفته رتبه نخست را در تعداد تلفن های هوشمند از ما گرفته است». این سخنان استفان الوپ – مدیر عامل جدید نوکیا – است که به تازگی از مایکروسافت آمده.

این حرف‌ها در اول هفته زده شدند و همه را امیدوار کردند به بازنگری نوکیا در سیاست‌هایش در خصوص سیمبین و حرکت به سمت سیستم‌عامل‌های مدرن. همه از میگو حرف می‌زدند و توان آن در بالا کشیدن سخت‌افزارهای خوب این شرکت در عین توان گوشی‌های سیمبین در بازار گوشی‌های متوسط و پشتیبانی تمام این جریان توسط فروش و بازار خوب گوشی‌های ارزان و کاملا ساده نوکیا در پیشرفته‌ترین تا پرت‌ترین جاهای دنیا.

اما خبر دوم همه آرزوها را نقش بر آب کرد: همکاری نوکیا با مایکروسافت، کنار رفتن تدریجی میگو و سیمبین و عرضه گوشی‌هایی با سیستم‌عامل ویندوز ۷ مایکروسافت توسط غول تولید کنندگان گوشی همراه. این برای مایکروسافت بدون شک خبر فوق العاده ای است. همکاری جدید، برای این شرکت به معنی به دست آوردن راحت و بی دردسر یک بازار عظیم در بین مصرف کنندگان گوشی همراه است اما چه چیزی به نوکیا می‌رسد؟

مطمئنا تحلیلگران نوکیا در مورد این تصمیم به اندازه کافی فکر کرده‌اند و گفتن اینکه این یک تصمیم احمقانه است، احمقانه است. اما واقعا نوکیا در این میان دنبال چه چیزی است؟ سیستم عامل ویندوز فون سون؟ این سیستم عامل فعلا که با شکست کامل مواجه شده. چند ماه قبل مایکروسافت با هیجان آن را معرفی کرد و همزمان چندین و چند سازنده گوشی، آن را در سی کشور جهان و شصت اپراتور به فروش گذاشتند. نتیجه؟ تا حد زیادی ناامید کننده. مایکروسافت اعلام کرد که سازندگان تا آخر سال، ۲ میلیون مجوز ویندوز فون ۷ سفارش داده‌اند که با احتساب شصت اپراتور در جهان این می‌شود تقریبا سی هزار گوشی ساخته شده برای هر کشور. این در حالی است که سازندگانی مانند ال جی اعلام کردند که از فروش گوشی کمتر از حد انتظار آن‌ها بوده و اچ تی سی و سامسونگ هم در سال ۲۰۱۱ بیشترین توان تولیدی خود را روی گوشی‌های آندرویدی متمرکز کردند.

تکرار می‌کنم که نوکیا مطمئنا کارشناسی بهتر از من و شما دارد و برای اینکار حتما دلیلی داشته. مدیرعامل این شرکت چند روز قبل اعلام کرد که میلیاردها دلار پول از مایکروسافت گرفته تا به توسعه گوشی‌هایش اختصاص بدهد و بعضی گمانه‌زنی‌ها هم مربوط می‌شود به رابطه نزدیک مدیر عامل نوکیا که سابقا همکار نزدیک استیو بالمر بوده و تاثیر آن در بستن این قرارداد.

اما کارمندان راضی نیستند. در همین چند روز، بخش بزرگی از کارمندان نوکیا اعتراض خودشان را اعلام کرده‌اند، برخی حتی از دفترها بیرون آمدند و کار را متوقف کردند و گول هم اعلام کرده که با علاقه حاضر است برنامه‌نویسان نوکیا را در شرکت خودش استخدام کند. حتی بخشی از سهامداران که دغدغه اصلی‌شان منطقا سود شرکت در طولانی و بلند مدت است نیز با ساخت سایتی به نام NokiaPlanB.com مشغول تبلیغ هستند تا در مجمع عمومی این شرکت که تقریبا شش هفته آینده برگزار خواهد شد در صورت به دست آوردن رای کافی، تغییرات بزرگی در این شرکت بدهند. هدف آن‌ها خلغ سریع مدیرعامل فعلی نوکیا، ایجاد مراکز تحقیق و توسعه متمرکز و زنده نگه داشتن کوتاه مدت سیمبین و توسعه بلندمدت میگو است.

شاید هم تمام بحث‌های فنی مربوط به جریان در اصل نامرتبط باشند. اگر به حرف الوپ نگاه کنیم که گفته اولویت اصلی شرکت نوکیا، شکست اندروید است، نور جدیدی به جریان تابیده می‌شود. ممکن است تمام ماجرا این باشد که مدیر نوکیا با شرکت سابقش دست به دست داده تا ویندوز فون ۷ را از مردابی که در آن گرفتار شده نجات بدهد و درحال رشد ترین رقیب آن یعنی آندروید گوگل را به زیر بکشد. شاید اینکار توجیه فنی نداشته باشد ولی احتمالا میلیاردها دلار سودی که مایکروسافت قرار است به نوکیا سرازیر کند، احتمالا ضررهای فنی را جبران خواهد کرد؛ حداقل از دید مدیر عامل مایکروسافتی نوکیا.

میزهای کار سال ۲۰۱۰

چاپ شده در عصر ارتباط

به آخر سال میلادی که نزدیک می‌شویم، مجلات و سایت‌های خارجی به سراغ معرفی «بهترین توزیع‌های سال ۲۰۱۰»، «خبرسازترین‌های ۲۰۱۰» و غیره و غیره می‌روند. بگذارید به این بهانه نگاهی بیندازیم به میزکارها و تغییر و تحول آن‌ها.

دوازده ماه گذشته، از نظر میزهای کار سال جالبی بود. شاید فکر کنید مهمترین چیزی که باید از آن حرف بزنیم کی دی ای باشد و فراز و نشیب‌های نسخه جدیدش یا با یک درجه ارفاق، گنوم و بحث‌های مربوط به نسخه سه و گنوم شل و این روزها یونیتی. اما راستش را بخواهید برای من بامزه ترین جریان مربوط به میزکار در طول سال ۲۰۱۰ – با یکی دو ماه اینطرف و آنطرف – جریای زوبونتوی ۹.۱۰ بود. همانطور که می‌دانید زوبونتو نسخه‌ای از اوبونتو است که به جای گنوم از ایکس اف سی ای به عنوان میزکار استفاده می‌کند. این میزکار نوشته شده تا با وجود ظاهر زیبا، از منابع سیستم استفاده کمتری کند و در نتیجه برای کامپیوترهای رده پایین یا کسانی که نمی‌خواهند حافظه و سی پی یو را صرف چشم‌نوازی‌های میزکار کنند، مناسب است. اما بامزه‌ترین اتفاق امسال این بود که بنا به بررسی‌های نشریه لینوکس، نسخه ۹.۱۰ زوبونتو در یک نصب تمیز حافظه بیشتری از اوبونتوی مبتنی بر گنوم استفاده می‌کرد – حداقل در نسخه بتا.

اما برگردیم به دو غول میزهای کار: کی دی ای و گنوم. کی دی ای که به قول خودمان شهره آفاق است. با پشت سر گذاشتن نسخه ۳.۵ و حرکت به سمت چهار و بعد قدم به قدم پیش رفتن تا رسیدن به ورژن ۴.۵، هنوز هم که هنوز است با روزهای اوج فاصله دارد و تقریبا فقط طرفداران قدیمی به امید روزهای روشن آینده در حال استفاده از آن است. درست است که نسخه‌های آخر بسیار پایدارتر شده‌اند اما مشخص است که هنوز تغییرات زیادی لازم است تا کی دی ای، بشود همان میز کار قرص و محکم سابق.

گنوم اما از برادر بزرگترش درس گرفته و دائما انتشار نسخه ۳ را عقب می‌اندازد، آنقدر عقب که پوسته‌های ساده‌تری مثل گنوم شل یا یونیتی مجبور می‌شوند پا پیش بگذارند و جوابگوی هیجان‌های طرفدارانش شوند. هنوز کسی از تغییرات رادیکال گنوم ۳ حرفی نمی‌زند و نظر من را بخواهید، حتی اگر در سال ۲۰۱۱ هم هیچ توزیع بزرگی از آن استفاده نکند نباید متعجب شویم.

مطلب را با صحبت از ایکس اف سی ای و ایده میزکارهای سبک شروع کردم و گفتم که ایکس اف سی ای در این ایده موفق عمل نکرده. اما نگران نباشید. امسال واقعا سال موفقیت میزکارهای سبک بود. نسخه پایدار آوسام در ماه اکتبر عرضه شد که شاید با مفهوم عمومی ما از میزکار فرق داشته باشد اما ال ایکس دی ای هم که تقریبا دوازده ماه بیشتر از عرضه نسخه نهایی اش نمی‌گذرد با سوار شدن روی اوپن باکس یک محیط کار بسیار قابل تنظیم و به معنی واقعی سبک به وجود می‌آورد. راستش را بخواهید من مدت‌های مدید است که از این محیط خارج نشده‌ام. شاید شخصی و تنظیم کردن و اولیه و یادگیری شیوه کار با این محیط در یکی دو روز اول کمی سخت ساخت باشد اما قول می‌دهم اگر سراغش بروید و به آن عادت کنید، حداقل برای مدتی با خودتان خواهید گفت که واقعا برای چه ممکن است کسی در خارج از چنین محیطی کار و قدرت کامپیوتر را به با جای کار واقعی، صرف افکت‌های تصویری حوصله سر بر کند.

ابزار هکرها

باور بکنید یا نه، هیات اجرایی فدورا تصمیم گرفته‌اند ابزار اسکیوال نینجا را به منابع این توزیع محبوب راه ندهند. چرا؟ به این خاطر که این ابزار ممکن است توسط افراد برای نفوذ غیرقانونی به سرورها استفاده شود.

این تصمیم در جلسه قبل گرفته شده و تا به حال حجم زیادی از انتقادها و تفاسیر متنوع را در پی داشته. در جلسه دوشنبه، هیات با اتفاق آراء به این نتیجه رسیدند که برنامه SQL Ninja که یک برنامه آزاد و متن باز برای بررسی امنیت سرورها است را به توزیع خود راه ندهند تا از عواقت احتمالی مشکل زای آن در امان باشند.

ژاکوب اپلباوم که از برنامه‌نویسان تمام وقت پروژه تور است، در این باره می‌گوید «رد کردن یک نرم‌افزار بر اساس نگرانی از عواقب قانونی احتمالی، خیلی کوتاه بینانه به نظر می‌رسد. این افراد به خودشان اجازه داده‌اند تا با توجه به تجربیات خود درباره استفاده از یک ابزار، در نقش قاضی ظاهر شوند و این قدم گذاشتن در مسیر دیوانگی است.»

احتمالا بخشی از نگرانی‌های فدورا به قانون احمقانه‌ای برمی‌گردد که در سال ۲۰۰۷ در آلمان تصویب شد. به موجب این قانون – که موارد اجرایی بخصوصی هم نداشته – ایجاد یا دارا بودن ابزارهای امنیتی دو لبه (قابل استفاده خوب یا بد)‌ جرم محسوب می‌شود. مطمئن هستم که با خواندن این جمله یا لبخند زده‌اید یا تعجب کرده‌اید!‌ تقریبا تمام ابزارها دو لبه دارند. از مثال مشهور چاقو گرفته تا برنامه‌ای مانند nmap و حتی تلنت. در دنیا تقریبا از هر چیزی می‌شود «استفاده خوب» و «استفاده بد» کرد و وقتی بحث در مورد امنیت و بخصوص تست آن باشد، خط مرز تقریبا نامرئی است. لازم است اضافه کنم که درست در همین جلسه، هیات اجرایی به این نتیجه رسیدند که باید پاراگرافی را به خط مشی قانونی فدورا اضافه کنند که طبق آن برنامه‌هایی که در حالت عادی، کاربردی غیر از کارهای غیرقانونی ندارند اجازه نداشته باشند وارد منابع این توزیع شوند.

اما آیا واقعا ابزاری وجود دارد که در حالت عادی کاربر فقط کاربری غیرقانونی داشته باشد؟ احتمالا هست. اما آیا با در نظر گرفتن شغلی به نام «تست نفوذ» که به یافتن نقاط ضعف شبکه می‌پردازد، اصولا ابزار هکی وجود دارد که بشود گفت در حالت عادی کاربرد خوب ندارد؟ به نظر من که نه. تقریبا هر ابزاری که یک هکرکلاه سیاه استفاده می‌کند می‌تواند توسط یک هکر کلاه سفید هم استفاده شود. در آخر بگذارید تکرار کنم که لینوکس یک دنیای آزاد است که افراد در آن حق انتخاب دارند. هر توزیع اجازه دارد هر دسکتاپی انتخاب کند و هر بسته‌ای را در منابعش بیاورد یا نیاورد. اگر من به طور خاص نمی‌خواهم فلان بسته از منابع فدورا حذف شود باید در جامعه‌اش آنقدر فعال باشم که به هیات اجرایی برسم و در این مورد تصمیم بگیرم یا آنقدر تبلیغ کنم که هیات اجرایی هم به همین نتیجه برسند. اما همه اینها به این معنی نیست که قبول کنیم محدود کردن آدم‌های خوب و گذاشتن و ترسیدن از قوانین عجیب و غریب، می‌تواند دنیای بهتری برای ما خلق کند.