سوال همیشگی: توی دانشگاه چی بخونیم؟

این سوال بارها و بارها پرسیده شده (: الان با دو تا دوست خوبم که هر دو از بهترین‌های ایران توی کامپیوتر هستند در سرزمین وحی هستیم و بهترین جا است برای جواب دادن به اینجور سوالات.

ایریکس نظرش اینه که کلا اینجور سوالات بلاموضوع هستن چون انتخاب رشته یک بحث کاملا شخصیه و هر کس هر چی دوست داره انتخاب می‌کنه. هر چند که کسب اطلاعات خام و اولیه در مورد رشته‌های مختلف و اینکه دارن چیکار می‌کنن و چقدر حقوق می‌گیرن و اینجور چیزها منطقی‌تره. بعدا هر کس بنا به این اطلاعات خام می‌تونه برای خودش تصمیم‌گیری کنه.

اما برمک که جزو خدایگان کامپیوتر در ایران است نظری حتی خشن‌تر داره (: اون شدیدا توصیه می‌کنه آدم‌ها اگر می‌خوان جزو رده‌های بالای کشورشون باشن برن سراغ
حقوق و وکالت یا رشته‌های سیاسی برای رسیدن به سفارت و اینجور چیزها (هرچند که توی ایران خیلی خطرناک و غیرجذابه) و در نهایت هم اشاره می‌کنه که امن‌ترین شغل برای زندگی راحت و مطمئن، پزشکی است.

وقتی دقیقا در مورد رشته‌های فنی توضیح می‌خوام می‌گه که «ما دیگه در دنیا دانشمند محض نداریم» و در نتیجه علم محض خوندن منتفی است. در مورد برق (و بخصوص مخابرات) هم می‌گه که بیش از حد سخته و در نهایت هم کاربرد خاصی نداره.

خودش کامپیوتر خونده و یکی از بهترین برنامه‌نویس‌هایی است که من در زندگی دیده‌ام اما می‌گه که آدم در نهایت امر از برنامه‌نویسی خسته می‌شه و هرچقدر هم که شما در مثلا ۲۰ سالگی از برنامه‌نویسی احساس لذت کنید، چیزی نیست که بخواهید برای ۴۰ سال آینده هم در یک شرکت استخدام بشید و هر روز یکی بهتون بگه امروز باید چه برنامه‌ای بنویسید و شما با خوشحالی شروع به کار کنید.

نظر برمک بیشتر در مورد پوله (: می‌گه که بهترین مهندس‌های برنامه‌نویس و مخابرات، در سطح بین‌المللی در حدود ۵ تا ۶ هزار دلار در ماه حقوق می‌گیرن. بعد از هزینه زندگی و مالیات شاید حداکثر ۲ هزار در ماه ذخیره بشه و این غیرقابل مقایسه است با یک جراح که در یک عمل، چند هزار دلار درآمد کسب می‌کنه.

نظر خودم؟ خب من مخابرات خوندم و الان در شرکت مخابراتی بر اساس تجربه لینوکسم کار می‌کنم. بذارین بولت لیستی بگم:

  1. در ایران کار تحقیقاتی جذاب وجود نداره، بخصوص اگر بخواین دستمال به دست دولت نباشین.
  2. ‌ یک مهندس خوب در ایران در حال حاضر خیلی زیاد بگیره حدود دو و نیم است که البته درآمد خوبیه.
  3. چیزی رو بخونین که دوست دارین. توی چیزی که دوست دارین بهترین باشین و درآمد و شغل تضمین شده است (:
  4. کلا دانشگاه در ایران چیز چرتیه. به امید دیدن نوآوری یا علم روز یا شور و اشتیاق، به دانشگاه نرین که می‌خوره توی ذوقتون.
  5. برای پیدا کردن شغل مدرک مهمه اما همه چیز نیست. من یک کلمه از مخابرات یادم نبود و یک ساعت هم روش کار نکرده بودم ولی شرکت فعلی با علاقه استخدامم کرد چون دنبال مهندس مخابراتی می گشت که یونیکس بلد باشه. من دومی رو داشتم و اولی رو مدرک گرفته بودم.
  6. به مدرک‌های غیردانشگاهی هم نگاه کنید. مدرک‌های ‌‌لینوکس و مرتبط با شبکه مثل سی.سی.ان.ای.
  7. زبان زبان زبان! اگر چهار تا چیز داشته باشین من قول می‌دم توی یک شرکت عالی می‌تونین کار کنین: مهارت بالا در یک رشته کامپیوتری (برای من یونیکس است و برای لیلا شبکه) / زبان انگلیسی قابل قبول (در حد برقراری رابطه قابل فهم) / شخصیت مناسب

بذارین شخصیت رو توضیح بدم. کار کردن توی یک شرکت نیاز به داشتن شخصیتی مشابه اون شرکت داره. همون بحث شماره ۱. اگر بخواین با یک شرکت دولتی در ایران کار کنین، شخصیت دولتی بهتون کمک می‌کنه سریعتر پیشرفت کنین. در یک شرکت بین‌المللی هم باید ارزش‌های اون شرکت رو تا حدی درونی کنین؛ مثلا «احترام به تفاوت‌های فرهنگی» یا «احترام برای مشتری» یا «شفافیت».

اما بذارین بریم سراغ بحث بعدی.  امنیت

امنیت خیلی جذابه. بخصوص در دوره جوونی آدم‌ها از کلمه «امنیت» کیف می‌کنن و از تصور یک «متخصص ایمنی» لذت می‌برن و کلی تصویر هکرپسند می‌یاد جلوی چشمشون.

ولی واقعا اینطور نیست. یادمه اولین متخصص امنیت که توی شرکت دیدم کلی خورد توی ذوقم برای دنبال کردن این شاخه. یک پاکستانی سبیل دار و قد کوتاه. یک آدم کاملا معمولی. نه عینک سیاه داشت و نه هکرهای کلاه سیاه دنبالش بودن. اومد یک سری محصول نشونمون داد و گفت اینها پورتفولیوی (آلبوم؟)‌ ایمنی شرکت هستن. چهار تا دستگاه فایروال و آی دی اس و یکسری برنامه که توی تماس‌ها دنبال کسانی می‌گشتن که از سیم‌کارت‌هاشون استفاده‌های غیرقانونی می‌کنن (مثلا جابجا کردن پول یا انتقال مکالمه از خارج به داخل). اصلا هیجان انگیز نبود.

ایمنی یک حوزه تازه است. خیلی کوچیکه و توش درآمد کمه. متخصصین ایمنی شرکت و کسانی که شغلشون فروختن ایمنی به مشتری‌ها است دارن زور می‌زنن برای پیدا کردن مشتری و اگر هم چیزی بفروشن رقمشون در مقایسه با بخش‌های دیگه در حد صفر است. امنیت جذابه اما اکثرش برمی‌گرده که نصب دستگاه‌های از پیش ساخته (مثلا فایروال‌ها) و پرسیدن از آدم‌ها که به چه پورت‌هایی نیاز دارن و باز کردن اون پورت‌ها.

شاید براتون جالب باشه که من الان دارم توی عربستان به عنوان متخصص ایمنی کار می‌کنم (: کار یک ماه آینده ما دقیقا کاری است که شما دارین می‌کنین: نصب ۱۲ تا آپدیت روی ۱۲ تا دستگاه. نه هکری برای تعقیب کردن هست و نه کسی سعی می‌کنه به حفره‌های امنیتی سیستم ما نفوذ کنه.