ماراتن بی سر و ته تهران

خبر برگزاری ماراتن پارس در تهران کلی هیجان درست کرد. البته ماراتن چیز غریبی نیست و‌ ظاهرا چند هفته قبل هم یک ماراتن در شیراز بوده. شاید اینکه در تهران بود هیجان انگیزش کرد و شاید اینکه جوری تبلیغ شد که افراد معمولی هم می تونستن توش شرکت کنن. به هرحال تهران نه شهر آدم ها است و نه شهر آدم های معمولی. کلی تلاش می شه که آدم ها از سطح شهر جمع بشن برن توی تونل زیرزمینی که ماشین ها روی زمین راحت حرکت کنن و روی زمین هم کلی خط درست بشه فقط مخصوص کسانی که مجوز حاکم بزرگ رو دارن (:

حالا این وسط یک موسسه توریستی ظاهرا رفته از فدراسیون مجوز یک ماراتن گرفته تا یکسری آدم بیان تهران، برن هتل و یک روز هم بدون. و خب کلی آدم توی دنیا هستن که اینکار رو دوست دارن و براشون یک جور تفریح / برنامه زندگی است. اما اینبار ظاهرا گفتن آدم معمولی ها هم می تونن بیان (:

این شد که منم ثبت نام کردم – با دوستم. اما چشمتون روز بد نبینه. بی برنامگی از همه جای این برنامه می بارید. اولا که ثبت نام تقریبا چهار روز قبل از برگزاری بود. یکی دو شب وقت می شد تمرین کنیم. حالا این اشکال ما. ولی اصولا مشخص نبود که مسوول برنامه کیه و مسابقه چیه و کجاست و حتی چه ساعتی! من ترجیح دادم از سایت خود فدراسیون ثبت نام کنم ولی فدراسیون جایی برای ثبت نام نداشت و می فرستاد به یک آژانس مسافرتی. موقع ثبت نام خانم ها فقط می تونستن توی رشته ۱۰ کیلومتر ثبت نام کنن که اونم بعدا بسته شد! بعد ناگهان شب در حدود ساعت هشت و چهل دقیقه یک مسیج اومد که می گفت از ساعت ۹ تعداد محدودی از بانوان می تونن ثبت نام کنن.

کل جذابیت ایده مارتن شهری به اینه که آدم ها برای ساعت هایی در شهر باشن. چه برای دویدن،‌ چه برای تماشا و چه برای تفریحی به جز خوردن. اما برگزار کننده اعلام کرد که مسابقه ساعت ۶ صبح برگزار می شه و از مسیری خارج شهر. در مورد خانم ها مسابقه بعد از ظهر است .. و بعد از یکسری جابجا کردن مسیر،‌ الان می گن داخل خود مجموعه ورزشی! تا آخرین لحظه ساعت و شیوه دریافت کارت و وسایل شرکت تغییر می کرد و در لحظه انصراف من، باید با دوستم چهار بار جدا جدا شهر رو طی می کردیم. هر کدوم یکبار در یک ساعتی می رفتیم از جایی دور کارت می گرفتیم، من ۵ صبح بلند می شدم می رفتم مسابقه و اون ۴ بعد از ظهر همینکار رو می کرد. تباه کردن کامل یک پنجشنبه جمعه به جای گذروندن یک جمعه صبح ورزشی با همدیگه. دیگه انصراف دادیم. واین وسط یکهو به سایت اضافه شد که «باید گواهی سلامت داشته باشین» و پرسش ها که «کجا می شه گواهی سلامت گرفت» بی پاسخ بود تا فرداش که گفتن «از هر پزشکی،‌حتی عمومی».

خلاصه… وقتی اینهمه بی برنامگی، مخفی بودن مسیر مسابقه، ساعت بی ربط برگزاری و .. رو دیدن ظاهرا خودشون هم به این نتیجه رسیدن که عده زیادی بهتره انصراف بدن. و فرم انصراف رو فرستادن

اینجانب …………. ………… با کد رهگیری …………… و کد ملی …………… درخواست انصراف از مسابقه دو بین المللی تهران …………. کیلومتر را خواستارم. خواهشمند است مبلغ استردادی را به شماره کارت … واریز نمایید.

که خب پر است از اشتباه انشایی (: و بعد از پر کردن فرم هم با بی احترامی نسبی، پول رو پس دادن.

چرا اینطوری شد؟ ما که نمی دونیم و کل ماجرا غیرشفاف است ولی حدس من اینه که یک آژانس مسافرتی احتمالا گفته یک برنامه بذاره و چند نفر بیان ایران و مجوزی هم برای یک مسابقه گرفته. بعد اینو تو شبکه های اجتماعی گفته و خب کلی سوال پیش اومده: واقعا تو تهران آدم ها شاد و خندون بدو بدو کنن؟ واقعا خانم ها بیان تو خیابون مسابقه بدن؟ واقعا چند خیابون رو تعطیل کنیم که آدم ها ورزش کنن؟ اونم روز جمعه؟ اونهم توی مسیر انقلاب آزادی؟ (:

راستش حتی اگر با جداسازی نسبی هم بود به نظرم کاری رو به جلو برای شهر تهران بود ولی الان با این وضعیت برگزاری یک جور فلاکت است اگر بخواین به عنوان یک شهروند توش شرکت کنین. فکر کنم قبلا گفته بودم که قطر فقط ۳ روز تعطیل در سال داره که یکیش روز ورزش است که شامل یک مسابقه ۱۰ کیلومتر می شه که هر کس تمومش کنه جایزه می گیره یا مثلا نگاه کنین به سان ران کانادا یا پیچتری رود ریس که همه تلاش هایی هستن که حضور آدم ها در شهر رو پر رنگ تر کنن و مطمئنا هر دونه شون باعث کلی نشاط، همدلی و همبستگی می شه.