دیگر قسمتها:
لینوکس ویندوز نیست (قسمت دوم)
– لینوکس ویندوز نیست (قسمت سوم)
این چند وقت بحث زیادی در مورد لینوکس و ویندوز در گرفته. من اصولا این بحث را زیاد مربوط نمیدانم چون کامپیوتر و به تبع آن سیستم عامل یک ابزار است و تا وقتی ما هدف از استفاده را نشناسیم، انتخاب ابزار بیمعنی است. من از لینوکس استفاده میکنم و برای اینکار حجم زیادی دلیل دارم. در عین حال به نظرم در آینده مردم بیشتر و بیشر از گنو/لینوکس استفاده خواهند کرد اما در عین حال معتقدم بدترین کاری که برای لینوکس میشود کرد این است که جوی بوجود بیاوریم که افراد بدون درک از اینکه هدفشان چیست، آن را نصب کنند به این امید که همه مشکلاتشان حل شود. به هرحال… به عنوان مشارکت در این بحثها، این مقاله مشهور (
Linux is NOT windows
) را در دو قسمت ترجمه میکنم.
=!
(لینوکس ویندوز نیست)
مشکل ۱: لینوکس دقیقا وینددوز نیست
شاید تعجب کنید ولی خیلیها از این موضوع اظهار شکایت میکنند. این آدمها از ویندوز به لینوکس میآیند تا یک سیستمعامل دقیقا مشابه ویندوز ولی آزاد داشته باشند. حتی در مواردی میبینیم که این حرف که لینوکس دقیقا مشابه ویندوز است را طرفداران افراطی لینوکس برای جلب ویندوزیها میگویند.
دلیل آمدن افراد به لینوکس متنوع است اما شاید بشود همه آنها را در یک دلیل خلاصه کرد: داشتن سیستمعاملی بهتر. اما بهتر بودن را چگونه باید سنجید؟ فاکتورهای بسیاری در بهتر بودن و بدتر بودن یک سیستم عامل مهمند. مثلا هزینه، حق انتخاب، کارای و ایمنی و خیلی چیزهای دیگر. اما به هرحال شکی نیست که هر کسی که از ویندوز به لینوکس میآید، این کار را میکند تا به چیز بهتری برسد.
اما یک مشکل هست.
از نظر منطقی غیر ممکن است چیزی از چیز دیگر بهتر باشد بدون اینکه با آن تفاوت داشته باشد. اگر کسی لینوکس را امتحان کند و انتظار داشته باشد که با چیزی بهتر از ویندوز رو برو شود، باید هم انتظار داشته باشد که با چیزی متفاوت روبرو شود. خیلیها این واقعیت را نادیده میگیرند و وجود هر تفاوت را به عنوان نقص در لینوکس استنباط میکنند.
به عنوان مثال، به مساله به روز رسانی درایورها دقت کن. در ویندوز آدمها برای به روز رسانی درایورها به وب سایت تولید کننده میروند و نسخه جدید را دانلود و اجرا میکنند. در لینوکس این کار با به روز رسانی کرنل انجام میشود.
در واقع در لینوکس دانلود یک کرنل و نصب آن کل درایورها را به روزرسانی میکند در حالی که در ویندوز باید به کلی سایت سر بزنید و هر به روز رسانی را به شکل جداگانه انجام دهید. این دو روش کاملا با هم فرق دارند ولی خیلیها شکایت میکنند که چرا درایورها در لینوکس مثل کرنل به روز رسانی نمیشوند.
یا مثلا به فایرفاکس نگاه کنید که این روزها مشهورترین نمونه موفقیت نرمافزارهای بازمتن است. این نرمافزار مشهور شد چون از اکسپلورر بهتر بود. اگر قرار بود شبیه آن باشد هیچ وقت نمیتوانست جایش را بگیرد. فایرفاکس از همان اول از برگهها (تبها) پشتیبانی میکرد، بوکمارک زنده داشت، امکان جستجو داشت، تصاویر PNG را نشان میداد، میتوانست جلوی تبلیغات ناخواسته را بگیرد و … فایرفاکس یک find در زیر پنجره دارد که حین تایپ کردن شما در صفحه جستجو میکند و نتایج پیدا شده را قرمز میکند و اگر به جایی برسد که چیزی پیدا نشود، متنی که دارید تایپ میکند قرمز میشود. در عوض IE تب که ندارد، از RSS سر در نمیآورد، خودش جای جستجو در گوگل و یاهو و … ندارد و اگر بخواهید چیزی را جستجو کنید باید یک پنجره باز کنید و بعد OK را بزنید و اگر چیزی پیدا نشد ایراد Not Found را ببینید. این نمونهای است از اینکه چرا یک نرمافزار بهتر، با تفاوتی که دارد پیروز میشود. اگر فایرفاکس، کپی آی.ای. بود هیچ امیدی نداشت. دقیقا همانطور که اگر قرار بود لینوکس عین ویندوز باشد، به هیچ دردی نمیخورد.
پس راه حل ایراد اول این است که به یاد بسپاریم که لینوکس با ویندوز فرق دارد. درست است که این دو شبیه هم هستند و تقریبا همانطور که با ویندوز کار میکردید میةوانید با لینوکس هم کار کنید ولی تلاش لینوکس به هیچ وجه این نیست که شبیه ویندزو باشد. لینوکس یک ویندوز بهتر نیست. اگر به لینوکس آمدهاید خوش آمدهاید، اینجا چیزها با ویندوز فرق دارند چون فقط با همین کار است که میتوانند بهتر باشند.
مشکل ۲: لینوکس خیلی با ویندوز فرق دارد
حالا با کسانی طرفیم که پذیرفتهاند لینوکس و ویندوز دقیقا یک چیز نیستند، اما تفاوتی که میبینند بیشتر از آن است که انتظارش را دارند. شاید بهترین مثال، حق انتخاب بسیار وسیع در انتخاب باشد. اگر کسی به شما بگوید که یک کامپیوتر ویندوز XP خریده، کاملا میدانید که بعد از زدن به برق با چه شکلی و چه نرمافزارهایی روبرو خواهد شد: آن پسزمینه تکراری، وردپد، اکسپلورر، آوت لوک اکسپرس و … . اما همچین چیزی در مورد لینوکس غیرممکن است. حتی کل رابط گرافیکی ممکن است متفاوت باشد. از گنوم و کی.دی.ای. گرفته تا فلاکسباکس و اوپنباکس از اوپرا و فایرفاکس گرفته تا کانکوئرور و گالئون و دیلو و .. .
خیلی پیش میآید که کاربر ویندوز که به اینهمه تنوع عادت ندارد گیج یا حتی وحشتزده شود. آیا واقعا این میزان از تنوع لازم است؟ مگر سیستم عامل چیزی بیشتر از یک برنامه است که به ما اجازه میدهد برنامههای دیگر را اجرا کنیم؟ برای جواب به دنیای اتومبیلها نگاه کنید. مگر ماشین چیزی بیشتر از وسیلهای است که به ما اجازه میدهد از نقطه الف به نقطه ب برویم؟ شاید با خودتان بگویید که تفاوت خودروها فقط در رنگ و قیافه است وگرنه همه یک فرمان دارند و یک گاز و چند دنده و … . موتورسیکلت چی؟ تراکتور؟ هواپیما؟ (: ماشین کورسی چی؟
رفتن از یک ویندوز به یک یندوز دیگر مثل عوض کردن یک ماشین معمول به یک ماشین معمول دیگر است (: اما تغییر از ویندوز به لینوکس مثل عوض کردن خودرو با موتورسیکلت، ماشین کورسی و … است. هنوز هم از برنامهای برای اجرای برنامههای دیگر استفاده میکنید اما دیدگاه کاملا عوض شده است. مثلا در خودروی ویندوز لازم بود حتما آنتی ویروس نصب کنید تا از شر مزاحمان در امان بمانید اما مزاحمان جاده (چه ویروسها، چه هکرها و چه تبلیغات) از نظر فنی امکان ورود به کاروان لینوکسی شما را ندارند.
یا از یک زاویه دیگر:
خودروی لینوکس از اول برای چندین مسافر طراحی شده در حالی که موتورسیکلت ویندوز تک سرنشین طراحی شده. از اول برنامه این بوده که هر کسی روی موتورسیکلت ویندوز نشست، همه کاره این وسیله نقلیه باشد ولی در اتوموبیل لینوکس کسی خودرو را کنترل می کند که پشت فرمان نشسته و بقیه میتوانند سوار و پیاده شوند ولی الزاما پشت فرمان ننشینند.
خیلی چیزها هستند که استفاده از موتور یا ماشین، در آنها تفاوتی ایجاد نمیکند. مثلا استفاده از بنزین، جاده، قوانین راهنمایی و رانندگی، علامت دادن قبل از پیچیدن و محدودیتهای سرعت.
اما چیزهایی هم هستند که تفاوت دارند. در ماشین لازم نیست کلاه ایمنی بگذارید، موتورسوارها کمربند ایمنی ندارند، ماشینها با چرخاندن فرمان دایرهای کنترل میشوند و موتورها با چپ و راست کردن یک دسته و وزن بدن و …
مشکل سوم: شوک فرهنگی
زیرمشکل ۳ الف: فرهنگی که از قبل وجود دارد
|
|||
کاربران ویندوز – حداقل در صورتی که نرم افزار را ندزدیده باشند – یک رابطه مشتری و فروشنده با ارائه دهنده سرویس دارند. آنها برای نرم افزار افزار، گارانتی، پشتیبانی و هر چیز دیگر پول میدهند. آنها انتظار دارند که نرم افزاری که خریده اند تا حد قابل قبولی درست کار کند و نسبت به آن احساس حق میکنند: آنها پول دادهاند و حق دارند که آن را کامل و با پشتیبانی دائمی تحویل بگیرند. در عین حال طرف حساب آنها شرکت ها هستند نه افراد.
کاربران لینوکس بر خلاف حالت قبل، تشکیل یک جامعه را میدهند. آنها برای نرم افزار و خدمات پول نمیدهند. نرم افزار را به رایگان دریافت میکنند و از طریق اینترنت از جامعه یا نویسندگان کمک میگیرند. آنها با آدمها طرف هستند نه شرکتها.
اگر کاربر ویندوز با همان عقاید و رفتارهایی که سابقا داشته، به دنیای لینوکس بیاید، به چیزی که میخواهد نخواهد رسید.
این تضاد را شدیدا در فرومها می بینید: کاربر اول که تازه به دنیای لینوکس آمده یک سوال مطرح میکند. وقتی جوابی که میخواهد را نمیگیرد، شروغ به انتقاد میکند و کمک بیشتری میطلبد. این همان چیزی است که در دنیای تجاری اتفاق میافتد. مساله این است که اینجا کسی برای کمک، حقوق نمیگیرد. اینجا آدمهای داوطلبی هستند که میخواهند به بقیه کمک کنند چون اینکار برایشان جذاب است.
دقیقا به دلیل بالا، در دنیای ویندوز شرکتها تا نرمافزارشان به سطح کاملا قابل قبولی از پایداری نرسد، آن را منتشر نمیکنند چون توان پشتیبانی تجاری یک نرمافزار تکمیل نشده را ندارند. اما در دنیای لینوکس، هر نرم افزار از اولین نسخههایش به تست عمومی گذاشته میشود. با اینکار کسانی که به آن علاقمند هستند میتواند در اولین لحظات نوشته شدن از آن استفاده کنند و حتی برنامه نویسان میتوانند بخشی از نوشتن بقیه آن را بر عهده بگیرند. در این حالت کل جامعه درک میکند که این نرمافزار هنوز به مرحله نهایی نرسیده است.
در این جهان، یک تازه وارد ویندوزی ممکن است حس کند برنامهای که استفاده میکند قابلیتهای فنی لازم را ندارد و شروع به غر زدن کند. تصور کنید جوابی مثل این بشنود که «اگر نمی خواهی، همانقدر که پول دادهای را پس بگیر و برو!» و به این نتیجه برسید که چه حسی به این تازه وارد دست خواهد داد.
برای فائق آمدن به این مشکل به یاد داشته باشید که نرم افزار را رایگان دریافت کردهاید و به کسی هم برای پشتیبانی پول ندادهاید.
زیرمشکل ۳ ب : جدید در مقابل قدیم
لینوکس به عنوان یک سرگرمی یک هکر ابداع شد. بعد هکرهای دیگر جذب آن شدند و حتی تا یکی دو سال بعد هم هیچ کس به جز گیکهای حرفهای نمیتوانستند یک کامپیوتر لینوکسی را راه اندازی کنند. لینوکس در ابتدا یک نرم افزارها «از گیک، برای گیک» بود و حتی امروز هم اکثریت کاربران لینوکس، کسانی هستند که با افتخار خودشان را گیک مینامند.
این یک مزیت ایجاد میکند: اگر با سخت افزار یا نرم افزار مشکلی داشته باشید، کلی گیک در دنیا هستند که حاضرند روی مشکل شما کار کنند.
اما لینوکس از آن روزها پیشرفت زیادی کرده. این روزها توزیعهایی (در واقع انواع مختلفی از گنو لینوکس) وجود دارند که برای نصب نیاز به هیچ سواد فنی ندارند. توزیع هایی هستند که به شکل دیسک زنده بوت میشوند و بدون هیچ دخالتی از جانب شما، همه سخت افزارها را میشناسند (چیزی که در ویندوز غیر ممکن است). این روزها بعضی از غیرگیکها هم دارند به لینوکس به عنوان یک سیستم عامل امن، بدون ویروس، سریع و آزاد علاقمند میشوند.
این دو شاخه مختلف لینوکس، گاهی با هم بحثشان میشود یا با هم تضاد پیدا میکنند. چیزی که باید به یاد داشته باشید این است که دو طرف این بحث، با وجود داشتن دیدگاههای متفاوت میتوانند با هم کنار بیایند. هیچ یک از این دو دیدگاه، بدذات نیستند و نمیخواهند طرف مقابل را تخریب کنند. بگذارید دقیقتر نگاه کنیم.
در طرف اول، گیکهای حرفهای هستند که فکر میکنند هر کس از لینوکس استفاده میکند باید یک گیک باشد. گیک بودن یعنی داشتن دانش فنی عمیق یا علاقه و آمادگی به کسب آن. این سبک زندگی گاهی منجر به خشونت در کلام نسبت به کسانی که نمیخواهند این دانش را کسب کنند میشود.
در طرف دوم، آدمهای غیرفنیای هستند که بعد از یک عمر استفاده از سیستمهای تجاری دیگر، به دنیای لینوکس آمدهاند. این آدمها به نرمافزارهایی عادت دارند که هر کسی میتواند بعد از یک نصب ساده، شروع به استفاده از آن کند.
مشکل اینجا حاد میشود که گروه یک دوست دارد بتواند سیستم عامل را تا عمیقترین لایه تنظیم و بازسازی کند در حالی که برای گروه دوم، سیستم عامل چیزی است که باید بدون هیچ دخالت و دردسری، نصب و اجرا شود.
بذارید با لگو مثال بزنم. همان مکعبهای کوچکی که با وصل شدن به هم میتوانند هر چیزی بسازند. این صحنه را تصور کنید:
تازه وارد: من دنبال یک ماشین اسباب بازی جدید بودم و دیدم همه در مورد باحال بودن لگو حرف میزنند. پس رفتم و یک ماشین لگویی خریدم اما وقتی به خانه رسیدم کلی مکعب و چرخ و این جور چیزها در جعبه بود. پس ماشین من کجاست؟
قدیمی: خب باید ماشینات را از همان مکعبها درست کنی دیگر. این دقیقا چیزی است که قرار است لگو باشد.
تازه وارد: چی؟ من چه میدانم چطور باید ماشین ساخت! من که مکانیک نیستم. از کجا قرار است ماشین ساختن بلد باشم؟
قدیمی: حتما در جعبه یک راهنما هم هست. راهنما دقیقا میگوید که ماشین چطور باید ساخته شود. لازم نیست چیزی را از قبل بدانی. فقط باید راهنماها را دنبال کنی.
تازه وارد: آه درست است. راهنما اینجاست. ولی درست کردنش ساعتها طول میکشد! خب چرا یک ماشین کامل در جعبه نگذاشتهاند؟ مگر من باید ماشین را درست کنم؟
قدیمی: خب تو حتما لازم نیست بخواهی ماشین درست کنی. اما کسانی که دوست دارند، لگو میخرند. خوبیش این است که میتوانی از لگو هر چیز دیگری هم درست کنی. کل ایده همین است.
تازه وارد: ولی من که نمیفهمم چرا باید ماشین درست کنم! خب چرا مثل آدم یک ماشین کامل در جعبه نبود تا اگر کسی خواست بازش کند و دوباره خودش بسازدش… به هرحال… حالا که بعد از چند ساعت کار ماشین را ساختهام جالب شده ولی گاهی بعضی از قسمتها جدا میشود. میشود آنها را با چسب بچسبانم؟
قدیمی: خب میشود.. ولی دیگر لگو نخواهد بود. این سیستم درست شده تا قطعاتش قابل جدا کردن و وصل کردن دوباره باشد.
تازه وارد: ولی من دوست ندارم قعطاتش جدا شود! من فقط میخواهم یک ماشین اسباب بازی داشته باشم
قدیمی: خب لعنتی! پس چرا لگو خریدهای؟!!
همه میدانند که لگو به درد کسانی که میخواهند فقط یک ماشین اسباب بازی داشته باشند نمیخورد. کسی که لگو میخرد، دوست دارد با آن بازی کند و چیزهایی که میخواهد را بسازد. اگر علاقمند به ساختن چیزهایی که در ذهنتان هست نیستید، لگو به درد شما نمیخورد. این کاملا واضح است.
تا جایی که به کاربر قدیمی مربوط میشود، لینوکس هنوز همان لگوی دست داشتنی قدیمی است: یک سیستم بازمتن و آزاد که کاملا قابل تنظیم شدن توسط کاربر است. این بهترین ویژگی لینوکس است. اگر نمیخواهید با اجزای تشکیل دهنده سیستم عامل خودتان ور بروید، چه دلیلی دارد سراغ لینوکس بیایید؟
اما اخیرا تغییرات زیادی به نفع کاربر تازه وارد انجام شده و لینوکس بیشتر و بیشتر با نیازهای غیرهکرها سازگار شده است. البته گفتگوهایی مثل متن بالا هنوز هم تکرار میشوند. کاربران تازه وارد از اینکه برای استفاده از چیزی باید راهنما بخوانند، تعجب میکنند ولی به هرحال از نظر آنها، چیزی که دریافت میکنند یک لگوی از پیش ساخته است که اگر کسی بخواهد میتواند آن را از هم باز کند و اگر نخواهد میتواند تا ابد از همان ماشین اسباب بازی که در کارخانه سر هم شده، لذت ببرد. البته هنوز این شکایت را هم میبینیم که انتخاب بین توزیعهای مختلف زیاد است یا انتخابهای زیادی هستند برای نصب هر نرمافزار یا بعضی سختافزارها سازگاری لازم را ندارند. این مثل این است که کسی شکایت کند که لگو انواع مختلفی اسباب بازی میسازد و ناراحت باشد از اینکه لگو سعی میکند تمام اسباب بازیهایش را قابل باز شدن و دوباره ساختن، ارائه دهد.
پس برای جلوگیری از زیرمشکل ۳ ب باید به یاد داشته باشید که این روزها لینوکس دقیقا آن چیزی که قدیمها بود نیست. اما کماکان حجم زیادی از جامعه پشت لینوکس – از جمله هکرها و توسعه دهندگان آن – آن را به همان دلایل قدیمی دوست دارند.
دیگر قسمتها:
لینوکس وندوز نیست (قسمت دوم)
– لینوکس ویندوز نیست (قسمت سوم)