سه ویدئوی جدید از درک برنامه نویسی: یه جوری باشه بتونیم بگیم کار با API بلدیم

در ویدئویهای قبلی درک برنامه نویسی، از پایه در حد متغیر و شرط و حلقه شروع کردیم و پیش اومدیم تا استفاده از APIها مثلا برای خبردار شدن از قیمت خوب بیت کوین و اسمس گرفتن در این مورد. اما از اونجایی که ای پی آی ها واقعا مهمن و چیزی که حتما تو برنامه نویسی حرفه ای باهاش برخورد می کنین، اجازه بدین یک کم دیگه هم روش بایستیم. در این سه قسمت سراغ جایی مثل بکتوری می ریم و با استفاده از سرویس اونها یکسری ریکوئست رست به ای پی آی هاشون می زنیم. در این سه قسمت پایه های یک برنامه رو می سازیم که توش هر کس بتونه رو تخته سیاه یک چیزی بنویسه و دیگران بتونن اونو بخونن – البته تا وقتی که کسی چیز دیگه ای ننوشته.

با ما باشین که حتی از OAauth هم کمی سر دربیاریم.

شروع دوره آموزشی گیت

خب خب خب… بالاخره دوره گیت جدی شد. با انتشار اول در سایت فرادرس. راستش من تازه می خوام بهشون پیشنهاد بدم؛ کشف کردم اگر به جایی پیشنهاد بدم باعث می شه خودم جدی تر بگیرم. اما گفتم قبل از اینکه پروپوزال اصلی رو به اونها بدم، با شما هم مطرح کنم تا اگر فصلی جامونده یا نکته ای هست که لازمه اضافه بشه، بهم بگین. من این سر فصل ها رو به طور خاص از کتاب پرو گیت نسخه ۲ برداشته ام و ایده ام اینه که با مثال و غیره، اینها رو با فیلم و صدا و گاهی پای تخته توضیح بدیم.

خلاصه این شما و این پروپوزال برای نقد و بخصوص کم و زیاد کردن مبحث.


گیت

توضیح دوره

گیت مشهورترین و پر کاربردترین سیستم کنترل نسخ یا ورژن کنترل در جهان است. درست است که بدون گیت می شود برنامه نویسی کرد ولی می توان با اطمینان مدعی شد که هیچ برنامه بزرگی در جهان بدون استفاده از یک ورژن کنترل نوشته نشده و همچنان می شود گفت که گیت محبوب ترین و پر استفاده ترین ورژن کنترل حال حاضر جهان است.

در این دوره بعد از معرفی گیت به سراغ کاربردهای ابتدایی آن رفته و سپس با بحث در مورد شاخه ها، مرج کردن و نحوه مشارکت در یک پروژه گیت به سمت بحث های پیشرفته تر حرکت می کنیم. در فصل آخر با نگاه به مکانیزم داخلی کار گیت، درکی بسیار عمیق از اتفاقات پشت صحنه به دست خواهیم آورد.

پس از گذراندن این دوره نه فقط امکان کار در پروژه های مبتنی بر گیت را خواهیم داشت که به احتمال زیاد به عنوان مرجع گیت تیم شناخته خواهیم شد!

سر فصل های آموزش:

۱. آغاز گیت
۱.۱. ورژن کنترل چیست
۱.۲. تاریخچه کوتاهی از گیت و جادو
۱.۳. مقدمات گیت
۱.۴. خط فرمان
۱.۵. نصب گیت
۱.۶. اولین اجرای گیت
۱.۷. پیدا کردن راهنماها

۲. مقدمات گیت
۲.۱. راه اندازی یک رپوزیتوری
۲.۲. ذخیره تغییرات رپوزیتوری
۲.۳. مشاهده تاریخچه تغییرات رپوزیتوری
۲.۴. آندو کردن
۲.۵. کار با ریموت ها
۲.۶. تگ زدن
۲.۷. الیاس های گیت

۳. برنچ ها در گیت
۳.۱. مفهوم برنچ
۳.۲. برنچ و مرج کردن
۳.۳. مدیریت برنچ ها
۳.۴. چرخش کار برنچ ها
۳.۵. برنچ های ریموت
۳.۶. ریبیس کردن

۴. گیت روی سرور
۴.۱. پروتکل ها
۴.۲. گیت روی سرور
۴.۳. ساخت کلید اس اس اچ
۴.۴. راه اندازی سرور
۴.۵. دائمون گیت
۴.۶. اسمارت اچ تی تی پی
۴.۷. گیت وب
۴.۸. گیت لب
۴.۹. هاست های دیگر

۵. گیت توزیع شده
۵.۱. چرخش کار توزیع شده
۵.۲. مشارکت در یک پروژه
۵.۳. نگهداری یک پروژه

۶. گیت هاب
۶.۱. تنظیمات اولیه
۶.۲. مشارکت در یک پروژه
۶.۳. نگهداری یک پروژه
۶.۴. مدیریت یک سازمان
۶.۵. اسکریپت نویسی

۷. ابزارهای گیت
۷.۱. انتخاب نگارش
۷.۲. استیجینگ انتخابی
۷.۳. استش و کلین کردن
۷.۴. امضا کردن کار خودتان
۷.۵. جستجو
۷.۶. بازنویسی تاریخ!
۷.۷. ریست
۷.۸. مرج پیشرفته
۷.۹. ری ری ری
۷.۱۰. دیباگ کردن با گیت
۷.۱۱. ساب ماجول ها
۷.۱۲. باندل کردن
۷.۱۳. جایگزینی
۷.۱۴. نگهداری کلیدها و پسوردها

۸. شخصی سازی گیت
۸.۱. تنظیمات گیت
۸.۲. ویژگی های گیت
۸.۳. هوک ها
۸.۴. اجرای سیاست اجباری

۹. در اعماق گیت
۹.۱. Plumbing and Procelain
۹.۲. آبجکت‌های گیت
۹.۳. رفرنس های گیت
۹.۴. پک فایل ها
۹.۵. Refspecها
۹.۶. پروتکل های انتقال
۹.۷. نگهداری و بازیابی اطلاعات
۹.۸. متغیرهای محیطی

بازی نهنگ آبی دقیقا از اینجا اومده و دقیقا این شکلیه

اینجا اینترنت است. جایی که توش یکسری خریدار هستن و یکسری فروشنده. خریدارها اینجا می چرخن، سایت ها رو می خونن، از تنهایی در میان، حس عضویت در گروه پیدا می کنن و وقتشون می گذره. فروشنده ها هم می نویسن، عکس می ذارن، لینک می دن و هر کاری دیگه که باعث بشه بخشی از وقت خریدارها به اونها اختصاص پیدا کنه.

یک روز یک روزنامه نگار مهمل روس مطلبی می نویسه که یکسری خودکشی رو به هم و به یک پدیده ناشناخته به اسم نهنگ آبی مرتبط می کنه. منظور اصلی نویسنده اینه که چند تا از این خودکشی ها مربوط به آدم هایی بوده که عضو یک شبکه اجتماعی بودن و بعد که توجه خوبی جلب می شه همه دنیا شروع می کنن به نوشتن در مورد خطر بزرگی که بچه ها رو تهدید می کنه. چرا؟ چون خطر فروشش خوبه. آدم ها از اینکه از چیزی بترسن خوششون میاد و بهتر از اون اینه که شروع کنن به گفتن اینکه «وای تو رو خدا مواظب باشین» و در نقش قهرمان بقیه رو از چیزهای دیگه بترسونن. پدیده ای که قرن ها برامون آشنا است.

واقعیت چیه؟ گزارش های مستقل چیزی در مورد بازی نمی دونن و نمی گن. خودکشی ها به هم ارتباط معنا داری ندارن و کل جریان نهنگ آبی زاده هیجانی است که روزنامه ها و رسانه ها دوست داشتن سوارش بشن و مخاطب جذب کنن. توی کشوری مثل ایران عزیز هم که دیگه ماجرا نور علی نور است. کارشناس میاد توی تلویزیون و توضیح می ده که این چقدر مهمه و باید در موردش دونست و چه خطر بزرگی است و یک گروه هستن که این بازی رو می کنن و … و این خطرناکترین حرفی است که یک رسانه رسمی می تونه بزنه!

وقتی شما بچه ای دارین که بهش می گین «یک گروه خاص هستن که یه چیزی می دونن که فقط خودشون می دونن چیه»، این بچه حاضره هر کاری بکنه که جزو اون گروه باشه. تعلق گروهی اولین قدم های نوجون است در تعریف هویت مستقلش. برای همینه که پسر بچه ها کلاه های عجیب می ذارن، سیبیل می ذارن، پیرسینگ می کنن، جور متفاوتی حرف می زنن، نشان و سمبل به کیف و لباسشون می چسبونن و …

از خیلی نوجوون ها اگر بپرسین «ایکس ممنوع است. آیا تو در مورد ایکس اطلاعات داری؟» جوابش بله است. دفعه بعد که دیدین چطوری با هیجان در مورد مواد مخدر و انواعش حرف می زنن یا می گن طبقه بندی های پورن رو بلدن یا خودشون خیلی خلافن، به این فکر کنین که اگر به یک نوجوون بگین «بازی نهنگ آبی هست که توش آدم ها که عضو گروه خاصی شدن به خودشون صدمه می زنن» اصلا نباید تعجب کنین اگر بگه «خودم بلدم، خودم عضوم». و نتیجه اش توی همه دنیا بوده: بچه هایی که با چاقو رو دستشون خط می ندازن و عکسش رو می ذارن تو شبکه های اجتماعی و می گن «مرحله ۱۴ رو انجام دادم» و یکهو بین دوستاشون اعتبار «خفن بودن» رو پیدا می کنن.

واقعیت اینه که هیچ چیزی به اسم بازی نهنگ آبی وجود نداشته. حداقل تا وقتی که رسانه ها شروع نکردن بگین چنین چیزی هست. بعد از اینکه تبلیغ شد که یک گروه مخفی هست که خیلی خفنه، خیلی ها گروه مخفی رو نه فقط می شناختن که حتی عضو بودن و شروع کردن به عضو گرفتن های بعدی. اگر تلویزیون انحصاری ایران واقعا نگران نوجوون ها است بهتره به این فکر کنه که اگر هیچ موزیک اعتراضی ای نباشه، اگر گنگ های نوجوون ها تحمل نشن، اگر پلیس به مدل مانتو گیر بده و … و به جاش کارشناس از گروه های مخفی مخصوص خودکشی حرف بزنه، مقصر خودکشی های بعدی کسی نیست به جز کارشناس مربوطه و مسوولین تصمیم گیرنده ماجرا. بازی نهنگ آبی دقیقا از توی اینترنتی اومده که توش رسانه ها سعی می کنن هیجان انگیزترین چیزی که می تونن بسازن رو بفروشن و در ایران، شکلش دقیقا شبیه یک رسانه انحصاری است که بعد از خفه کردن صدای همه، نگران می شه که چرا هنوز مردم دوستش ندارن و به جوون ها توضیح می ده که «یکسری آدم خفن دارن خودکشی می کنن ها» و بعد خبر خودکشی آدم ها رو با آب و تاب گردن بقیه می ندازه.

درک برنامه نویسی قسمت ۰۲۰ تا ۰۲۳ – ای پی آی ها

در سری درک برنامه نویسی چهار قسمت جدید داریم؛ چهار قسمت مهم! اگر مفهوم ای پی آی براتون مبهم بوده، الان وقتشه با اون ابهام خداحافظی کنین!

در قسمت های بعدی، چند ای پی آل در کامند لاین کال می کنیم و بعد می ریم سراغ برنامه نویسی و در نهایت برنامه ای می نویسیم که توش اگر قیمت بیت کوین از قیمت مورد نظر ما کمتر شد، یک اسمس بهمون بده و خبر بده!

آپدیت: در حین ضبط این ویدئوکست بیت کوین هی گرون و گرونتر شد.. الان بیت کوین ۶۱۰۰ دلاره! «الان یا الان؟»

درک برنامه نویسی، API ها در چهار قسمت؛ در یوتوب: ۱، ۲، ۳، ۴ و در آپارات: : ۱، ۲، ۳، ۴

بیست و دو:

https://www.aparat.com/v/XY3AP

بیست و سه:

https://www.aparat.com/v/7BUTz

در ک برنامه نویسی ۰۱۹ – کتابخانه ها

در ادامه سری درک برنامه نویسی، می ریم سراغ مفهومی بسیار مهم: کتابخانه ها! کتابخانه ها، برنامه هایی هستن که دیگران نوشتن و در اختیار شما گذاشتن تا ازشون استفاده کنین. مثلا اگر من بخوام سایز یک عکس رو عوض کنم احتمالا اینکار رو با یک کتابخونه می کنم، یا اگر بخوام از یک صفحه وب چیزی رو بخونم یا …. در این قسمت از درک برنامه نویسی، با کتابخونه ها آشنا می شیم.

بستون ۳۵ – امکان ادیت خرج ها و درآمدهای قدیمی

یادتونه یه پروژه بود که توش قدم به قدم همه کارهای یک استارتاپ مرسوم رو می کردیم و فیلم میگرفتیم؟ دارم ادامه اش می دم برای اضافه شدن چند فیچر اصلی. این پروژه قراره بتونه دخل و خرج شما رو نگه داره و بهتون یک دیدی روش بده. یکی از چیزهای مهم برای قابل استفاده شدن این پروژه این است که بتونیم دخل و خرج هایی که قبلا ذخیره کرده ایم رو ادیت کنیم. حالا اگر یک درآمد یا خرج قدیمی رو به کنار بکشین، دگمه های ادیت و حذف ظاهر میشن، فعلا فقط ادیت کار می کنه.

متاسفانه تیکه ای که روی کلاینت کار می کردم درست ضبط نشد. یعنی اینقدر طولانی شد که قطع کردم و بعد دیگه ادامه ندادم. اگر کسی هست که تخصص خوبی در آیونیک داره و علاقمنده کلاینت رو پیش ببره، بهم خبر بده لطفا ((:

رادیوگیک شماره ۷۷ – بلاک چین به یاد اشکان

بلاک چین این روزها همه جا است. پدیده پشت عجیب ترین ارز جهان یعنی بیت کوین و بعدش پشت همه پول های غیرمتمرکز بعدی و بعد هم که از اشتراک شارژ ماشین های تسلا تا دیتابیس های غیرمتمرکزی که برای رای گیری پیشنهاد می شن و حتی سریال سیلیکون ولی. بریم ببینیم !

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

اخبار

ایده اصلی بلاک چین

  • دیتابیس پخش
  • دیتابیس بدون مرکز

شیوه کار بلاک چین

  • شروع از نیاز
  • مثالی که پیش می ره
  • گیر و تقلب -> فرق کنه چی می شه، کسی عوضش کنه چی میشه؟
  • ایده proof of work
  • توضیح هش و سخت بودنش در پیدا کردن ولی آسون در تست کردن
  • توضیح تقلب در مورد گذشته
  • عدم لزوم دادن پول به پیدا کننده
  • قواعد پیاده سازی، مثلا در بیت کوین

مفاهیم نو

  • این یک ایده است که استفاده شده ولی می تونه جاهای دیگه بره
  • مثلا کرایه دوچرخه،‌ لویالتی کارت، .. مثالها
  • ایده های حتی جدیدتر مثل اتریوم و قراردادهای هوشمندش.
    • مفهوم کد قابل اجرا (مقصد نداره و کد داره)
    • مثال گریتر -> هر کس بهش پول بفرسته جواب می گیره سلام. توی بلاک چین
    • اجرای کدهای سنگین؟ زبان solidity ایده گس (پول بنزین)
    • مفهوم dapps (dist apps)
  • یا یک ایده مرسوم دیگه، استفاده از بلاک چین برای دیستروبیوتد کلاود استوریج است (مثل سریال سیلیکون ولی)

  • و البته اینم بگم که کلا همونطور که پروپوزال هایی هستن برای بهبود دائمی این چیزها. مثلا در بیت کوین اسمش هست بیپ و در اتریم اتریم ایمپرومنت پروپوزال

نقد

  • جایگزین همه چیز نیست. کارکردهاش رو داره
  • حملاتی بهش می شه مثلا حمله اکثریت
  • عدم امنیت سیستم های جانبی مثل کیف پول ها و غیره

موسیقی

  • gone in 60 secconds
  • A-ha — Take on me
  • صدای اشکان قاسمی
  • آیینه رود
  • پستو بند – دیشب شوهر کرد

تجربه من و الوپیک

دیروز می خواستم یه بار سبک رو از منطقه آذری بفرستم به سمت یوسف آباد. برای اولین بار گفتم از الوپیک استفاده کنم. به طرفی که ازش خرید کرده بودم گفتم منتظر بمونه تا من الو پیک بگیرم. خیلی سریع جواب داد و گفت یه وانت تا ۴ دقیقه دیگه می رسه. منم به طرف گفتم چهار دقیقه صبر کنه تا من چیزی که خریدم رو ببرم.

بیشتر از چهار دقیقه بعد تلفن زنگ زد. راننده وانت بود که می پرسید بار چیه و بعد می پرسید یوسف آباد در طرح است؟ گفتم نه و قطع کرد.

صبر کردیم و صبر کردیم.

ساعت ۱:۳۸ دقیقه یعنی ۲۳ دقیقه بعد از پذیرش درخواست از طرف وانتی که سیستم می گفت ۴ دقیقه با من فاصله داره حوصله ام سر رفت و بهش زنگ زدم. بازم پرسید که آیا یوسف آباد در طرح است؟ گفتم در طرح زوج و فرد هست ولی در طرح اصلی نیست. راننده بهم گفت که پس باید کنسل کنم چون پلاکش مناسب طرح نیست. منم گفتم ۲۵ دقیقه است منو معطل کرده در حالی که سر کوچه می تونستم یه وانت بگیرم و برم و سریعتر باشه و اصلا کنسل کنه. اونم گفت باشه.

معامله ام رو کنسل کردم و گفتم شب با ماشین خودم میام میگیرم و اعصاب خوردی توش خیلی کمتره. مشغول همین صحبت بودم که پشتیبانی الوپیک زنگ زد و گفت راننده گفته من گفته ام مقصد در طرح نیست ولی بوده و در نتیجه اون الان به من نزدیک است و من کنسل کرده ام و باید ۷ هزار تومن جریمه بدم!‌ با پشیتبانی بحث کردم و گفتم که راننده باید بدونه چی طرح است و چی نیست و بنا بر این قبول کنه و مقصد هم در طرح زوج و فرد است و طرح ترافیک اصلی نیست و باشه هم راننده نباید قبول کنه و بعد زنگ بزنه که نمی تونه. در نهایت مودب ولی با اکراه قبول کرد و قطع کردیم.

شب ساعت ۱۰ که خلوت تر شد دوباره تا اونجا رفتم تا بسته ام رو تحویل بگیرم. تجربه بدی از الوپیک بود. انتظاره می ره:

  • راننده بسته ای که نمی تونه تحویل بگیره یا تحویل بده رو قبول نکنه؛‌ نه اینکه قبول کن بعد به من زنگ بزنه که نمی تونه بره اونجا
  • انتظار می ره راننده مسیرها رو بلد باشه یا با اپلکیشن و غیره آشنا باشه. من مسوول مسیریابی نیستم
  • انتظار می ره راننده طرح زوج و فرد و محدوده های ترافیک و غیره رو بلد باشه
  • وقتی سیستم می گه راننده ۴ دقیقه فاصله داره ولی ۲۳ دقیقه منو منتظر می ذاره و هنوزم ۴ دقیقه فاصله داره، پشتیبانی تیکت بگیره و مساله رو دنبال کنه
  • مشکل گاه گداری ممکنه پیش بیاد ولی یک تجربه بد هم می تونه باعث بشه من دیگه به سیستم اعتماد نکنم و همون وانت گرفتن از سر کوچه یا ماشین خودم رو بردن رو راحتتر بدونم

مفصل و دقیق نوشتم چون پشتیبانی الو پیک و بقیه خواسته بودن بدونن ماجرای توییت صبح چیه.