در مطلب قبلی (آیا سرویس MeeboMe برای چت با نویسنده وبلاگ به درد شما میخورد؟) از این گفته بودم که دنبال چیزی بود که بشه گذاشتش کنار یک صفحه وب و از توش با کاربران سایت چت کرد. گزینه میبو رو رد کرده بودم چون برای دیدن پیامها مجبور بودید فقط و فقط در خود سایت میبو لاگین کنید.
دوستان خوب، در کامنت ها برای اینکار سایت www.Plugoo.com رو پیشنهاد کرده بودند. امتحان اش کردم. راحت ساده و بی دردسر.
وارد سایت پلوگو میشوید
یک شناسه معرفی کنید (مثلا بگویید که در یاهو jonnect هستید)
پلوگو را به فهرست دوستان خود اضافه کنید (خودش پیشنهاد می کن)
کد داده شده را در سایت بگذارید
همه می توانند از سایت با اکانت یاهو، جیمیل، یا هر اکانت دیگری کهدر مرحله دو وارد کرده اید چت کنند.
فوق العاده نیست؟ حتی برای وبلاگ هم خوب است چه برسد به جایی که واقعا به همچین سرویسی نیاز داریم. حالا هرکسی بخواهد میتواند از جعبه چت سمت راست سایت من، به شکل زنده با من چت کند (:
به این نکته دقت کنید که حالا پلوگو به عنوان یک دوست به فهرست دوستان شما اضافه شده و هرکس با شما صحبت کند، این کانتکت جدید، با ذکر نام خبر را به شما می رساند و جواب شما را به او. اما اگر دو سه نفر همزمان شروع به صحبت کنند چه ؟ خب برای رساندن پیام های افراد به شما مشکلی نیست ولی جوابی که شما می فرستید باید به دست کدام چت کننده برسد؟ در این حالت پلوگوی دوست داشتنی به شما یک لینک وب می دهد که در آن صفحه ای با قابلیت چت چند نفره وجود دارد. با استفاده از این صفحه می توانید با چند نفر همزمان چت کنید. این اتفاق همین الان افتاد.
یک برنامه مفید، از همینجا خودش را نشان می دهد که با حالت های خاص به خوبی کار می کند (: شما نیازی ندارید دائما این صفحه را باز نگه دارید بلکه هر وقت لازم بشود، خود پلوگو لینکش را به شما می دهد.
الان SadeqN اضافه کرد که باید به مقاله اضافه کنم که اولا این سیستم با فونت های فارسی کار نمی کنه و ثانیا وقتی کسی از سیستم خارج بشه، به شما اطلاع می ده.
میبو را احتمالا میشناسید: یک سرویس آنلاین که به شما اجازه میدهد از روی وب به پیام رسانهایی مثل یاهو مسنجر و گوگل تاک وارد شوید و با دوستان خود چت کنید (قبلا هم درباره اش نوشتم)
اما چند وقت قبل یک پزشک در مطلب خوبی سرویس MeeboMe را معرفی کرد که بخشی از میبو است و به کاربران وبلاگ ها و وب سایت ها اجازه میدهد با شما چت کند.
در این نوشته نگاه دقیق تری دارم به این ابزار و اینکه آیا کارا است یا نه. مساله هم بر می گردد به اینکه یکی از دوستانی که سایتشان را من طراحی میکنم از من خواست ابزاری برای ارتباط مستقیم خوانندگان با مسوولین سایت در سایتاش بگذاریم و من هم به فکر MeeboMe افتادم و قبل از اجرا روی سایت اصلی تصمیم گرفتم چند ساعتی روی سایت خودم امتحان اش کنم.
برای استفاده از سیستم چت خوانندگان با نویسندگان وبلاگ اول باید به سایت میبو می بروید. نکته دوست داشتنی این است که از همان صفحه اول کار اصلی شروع میشود. در صفحه اول رنگ ها و اندازه را انتخاب میکنید و در قدم دوم از شما درخواست میشود به خود میبو لاگین کنید. یعنی باید یک شناسه در خود سایت میبو درست کنید. بعد از ساخت این شناسه و در قدم آخر یک کد به شما داده میشود که با گذاشتن آن در هر جای سایت، یک پنجره کوچک چت باز میشود که از طریق آن میشود با نویسنده وبلاگ چت کرد.
من این مراحل را طی کردم و بعد از گذاشتن کد در کیبرد آزاد، صفحه اولم به شکل زیر درآمد:
یک پنجره دوست داشتنی و کوچک که هرکس می تواند اسمی در آن انتخاب کند و شروع به نوشتن یک پیام کند و با فشردن enter، چت را شروع کند. در نوار بالا هم گفته شده که در حال حاضر من در سیستم حضور دارم یا نه. کدام سیستم؟ متاسفانه سیستم خود میبو. من باید به سایت meebo.com بروم، آنجا لاگین کنم و صفحهای مثل این در وب برایم باز شود:
توجه کنید که این یک پنجره وب است و در یک صفحه معمولی وب باز شده. از امکانات آژاکس به خوبی اسفاده می کند و در نتیجه کار با آن بسیار شبیه کار با یک سیستم معمولی است جز اینکه من باید همیشه به آن وصل باشم و گاه گداری هم سری به این صفحه وب بزنم (یا به صداهایش گوش بدهم) تا ببینم آیا کسی میخواهد با من صحبت کند یا نه. اگر کسی شروع به چت کردن با من بکند، یک پنجره در این صفحه باز میشود و میتوانم با او حرف بزنم.
در چند لحظه اول این سیستم به نظر جالب میآید ولی به نظر من به دلیل دو ضعف بزرگ، کاربردی نیست: ۱- تنها امکان استفاده از آن با اکانت خود میبو وجود دارد و ۲- حتما باید تحت وب چت کنید.
به نظر میرسد شرکت میبو خواسته از این سیستم به عنوان یک سیستم تبلیغاتی برای شناسه های خود میبو استفاده کند. این سیستم بسیار کاربردی تر میشد اگر می پذیرفت تا پیامهای دریافتی از وبلاگ را با پروتکلهای استاندارد یاهو، جیمیل، ام.اس.ان -یاهرچیز دیگری که میبو قدرتاش را دارد- به همان سرورها میفرستاد. با این روش من می توانستم جعبه گپی در وبلاگ یا سایتم داشته باشم و هرکس از آن استفاده کرد، در مسنجر مورد علاقهام چت را شروع کنم.
شکی نیست که درصد بسیار بسیار کمی از افراد هر روز در میبو لاگین میکنند و صفحه وب را باز میگذارند تا با خوانندگان چت کنند. این جریان باعث خواهد شد چراغ آنها همیشه خاموش باشد و سیستم عملا خلاف ایده اولیهاش کار کند و خوانندگان احساس کنند که شما هیچ وقت آماده نیستید تا جواب آنها را بدهید. نکته بدتر این بود که با اتصال وطنی ADSLی که دارم، هر نیم ساعت یکبار میبو پیام میداد که به دلیل نامشخصی قطع شدهام و باید دگمه اتصال مجدد یا ReConnect را بفشارم.
من MeeboMe را از وبلاگم حذف کردم. سرویس دوست داشتنیای است اما به نظر من فقط به درد کسی میخورد که اهل ورود هر روزه به میبو و بازگذاشتن همیشگی صفحه وب مربوط به آن و فشردن ساعت به ساعت Reconnect باشد. کاش پیامهایش را روی مسنجرها میفرستاد
سلسله نوشتههای وطن جالب هستند و دعوت نجواهای گیلاندخت رد نکردنی.
من یک بار به خاطر گفتن نظرم در مورد وطن از دبیری دبیرستان اخراج شدم (: حالا دوباره نظرم رو میگم: اگر قراره وطن آدم رو شکنجه کنه، اگر قراره وطن محل خودفروشی باشه، اگر قرار باشه وطن به معنای دروغ باشه من اعتقادی به وطن ندارم. در مقابل اگر وطن جایی باشه برای اینکه بتونی توش خدمتی بکنی، من عاشق وطن هستم. به همین سادگی.
من عاشق وطنم هستم ولی وطن من کل دنیا است
نه فقط این مرزی که نتیجه چهارتا جنگ
و قرارداد و خیانت سران کشور است.
من هیچ اعتقادی ندارم که ایران قشنگ ترین نقطه جهان است، هیچ اعتقای ندارم که ایرانی باهوش ترین آدم دنیا است و کاملا مسخره می دونم اگر کسی بگه که جز در ایران در هیچ کجای جهان اثر هنری ارزشمندی نیست. من خودم رو «جهان وطن» میدونم و معتقدم تمام آدم های جهان هم ارزش هستند ولی آدم باید دقیقا جایی کار و تلاش کنه که بیشترین و بهترین بازدهی رو داشته باشه. چون من ایرانی هستم و در ایران به دنیا اومدم، منطقا بهترین بازدهی من هم در همین فرهنگ و روی همین خاک است اما وقتی تلاشم در این کشور با شکنجه و سرکوب و سانسور و فحش و تمسخر روبرو بشه، به سادگی حاضرم در فقیرترین کشور دنیا درس بدم.
فراموش نکنید که من جزو اونهایی هستم که در ایران موندم، از ایران نرفتم و فعلا هم برنامه ام نیست که از اینجا برم. شاید خیلی ها باشند که از ایران می روند و هر روز می نویسند که چقدر عاشق ایران هستند و وطن براشون همه چیزه. اما من توی ایران هستم، اینجا کار می کنم و در عین حال می نویسم که از سانسور این کشور ناراحتم، از فقر هر روزه مردم متاسفم و از سکوت مردم به اعدام کودکان غمگینم.
من عاشق وطنم هستم ولی وطن من کل دنیا است نه فقط این مرزی که نتیجه چهارتا جنگ و قرارداد و خیانت سران کشور است. ایران رو دوست دارم چون حرف مردمش و درد مردمش رو می فهمم ولی این باعث نمی شه اعتقاد پیدا کنم که خاک ایران طلا است و خاک بقیه دنیا زباله.
بعضیها نگران کند شدن ویندوز هستند و بعضیها نگران خلوت و حریم شخصیشان. اینجا یک راه سریع و کوتاه به شما معرفی میکنم که بتوانید بررسی کنید که آیا ویندوز، بدون اجازه شما به وبسایتی متصل میشود یا نه.
این روش از یک پنجره داس و دستور netstat استفاده میکند.
در جعبه RUN از منوی ویندوز، دستور cmd را اجرا کنید که به شما یک پنجره فرمان داس خواهد داد.
دستور netstat -b 5 > activity.txt
را وارد کنید و بعد از دو سه دقیقه با فشردن ctrl+c فعالیت آن را متوقف کنید.
برای دیدن فعالیتهای ویندوز در این مدت، تایپ کنید activity.txt تا این فایل در notepad یا ویرایشگر متن مورد نظر شما باز شود.
فایل را بررسی کنید (:
این فایل حاوی کل فعالیتهای برنامههایی خواهد بود که در مدت آن دو دقیقه تلاش کردهاند به اینترنت وصل شوند. در عین حال میتوانید ببینید که کدام برنامهها به کدام سایتها متصل شدهاند. این لوگ فایلها نه فقط فعالیت مرورگرها (مثلا iexplorer.exe یا firefox.exe) که فعالیت پیام رسانها و هر برنامه دیگری که از اینترنت استفاده کند را هم نشان میدهند.
به فایل نگاه کنید و فهرست برنامههایی که بدون اطلاع شما و علیرغم میل شما به اینترنت وصل میشوند یا به سایتهای مختلف دسترسی پیدا میکنند را پیدا کنید. حالا میتوانید با رفتن به Task Manager آنها را متوقف کنید.
فراموش نکنید که کامپیوتر شما فقط و فقط با اجازه شما حق دارد اطلاعات را جابجا کند.
به تازگی سایتی راه افتاده که تخصص اش کارتون های مرتبط با ایمنی کامپیوتر است. بعضی از کارتون ها جذاب نیستند ولی بعضی ها جالبند. از مسوول اون سایت اجازه گرفته ام تا بعضی از کارتون ها رو ترجمه و در این سایت منتشر کنم. مثل کارتون های خارجی، از چپ به راست بخوانید:
بعضی ویروس ها ممکن است به شکل اتوماتیک خودشون رو برای کل فهرست دوستان شما ارسال کنند و دوست شما هم که فکر می کنه یک عکس دریافت کرده، اون رو اجرا می کنه و اون هم آلوده می شه و ویروس به همه دوستانش ارسال می شه و … راه حل؟ هیچ وقت از گزینه Save and Run یا همچین چیزی استفاده نکنید. خودتون فایل رو ذخیره کنید و بعد اون رو در یک برنامه نمایش فایل های گرافیکی Open کنید. خطرناک ترین کار با یک فایل مشکوک، دبل کلیک کردن روی اون فایل است.
یکی از دوستان گفته بود که داره تحقیقی برای روزنامه اعتماد می نویسه درباره فیلترینگ و از من خواسته بود براش یک ستون کوتاه اون کنار بنویسم درباره موضوعی مرتبط (: من هم خلوت یا همون Privacy رو انتخاب کردم و نوشتم. دوستان گفتند که امروز چاپ شده. من روی اینترنت و در سایت اعتماد دیدم. عکس و تمام اشارات به ایران حذف شده. یاد گرفتم که در روزنامه «برخی کشورها» به معنی ایران است انگار (: به هرحال اینجا متن کامل رو می ذارم.
خلوت یا Privacy حق افراد و گروهها است برای خصوصی نگاه داشتن بخشی از زندگیشان و همچنین حق انتخاب آنها در مورد چرخش اطلاعات مربوط به آنها.
بسیاری از دولتها، از جمله ایران، این حق را به رسمیت شناختهاند و از افراد دربرابر شنود و تجاوز به حریم شخصی، حمایت میکنند. کشور ما نیز طی قوانین مختلفی از جمله قانون اساسی که طی اصل ۲۵ آن «هرگونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون» بر این حق تاکید کرده است. علاوه بر آن، اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز تاکیدی جدی بر این حق داشته و اصل ۱۲ خود را به آن اختصاص داده است.
اما ظهور رسانههای دیجیتال و امکان شنود بسیار ساده و ارزان آنها برخی کشورها را به این سمت رانده که به شنود سراسری اطلاعات شهروندان خود دست بزنند و خلوت را در دنیای دیجیتال به آرزویی دست نیافتنی تبدیل کنند. در این وضعیت، همه حرکات تمامی شهروندان در تک تک لحظات ثبت میشود تا برای بررسی «در موقع لزوم» در دسترس باشد. از نمونههای اصلی این کشورها میتوان به ایران و آمریکا اشاره کرد. درایران تمام فعالیتهای اینترنتی شهروندان ذخیره میشود و در آمریکا نیز بر اساس قانونی که اخیرا تصویب شده، دولت حق دارد ارتباطات اینترنتی خارجیان را زیر نظر بگیرد. گروههای مختلفی نسبت به این جریان اعتراض کرده اند که مشهورترین آنها در آمریکا سازمان EFF است. در اروپا نیز شهروندان بیکار نبودهاند و بر اساس فشار آنها، اتحادیه اروپا قانونی را به تصویب رسانده که کشورهای ذخیره کننده این اطلاعات شخصی را مجبور میکند تا در صورت عضویت در اتحادیه، حق نداشته باشند بیش از دو سال این اطلاعات را نگهداری کنند.
فیلترینگ دربرابر خلوت
کشورهای معدودی هستند که دولت بر کل اینترنت ورودی و خروجی کشور نظارت دارد. در این حالت تمام ترافیک در حال گذر از کوچکترین کاربر تا بزرگترین موسسه، زیر نظر دولت است و تک به تک برای تطبیق با «موازین» بررسی میشود. بنا به قانون ایران، تمام سرویسدهندههای اینترنت موظف هستند این ترافیک را به شکل کامل ذخیره و در اختیار حکومت قرار دهند. این به معنای نقض مطلق حریم شخصی و خلوت افراد و زیر نظر داشتن همیشگی آنها است. به عبارت دیگر تک تک فعالیتهای شهروندان میتواند زیر نظر دولت قرار داشته باشد. از نامههایی که میفرستند گرفته تا سایتهایی که میبینند و حتی پیامهای خصوصیشان در پیامرسانهایی مانند یاهو و گوگل.
چرا باید شهروندان را زیر نظر گرفت؟
بهانه اصلی تبلیغکنندگان شنود دائمی کلیه ارتباطات اینترنتی، مقابله با تهدیدها و بخصوص تهدیدهای امنیت ملی است. آنها از یکسو تبلیغ میکنند که «امنیت» مهمتر از هر چیز است و شنود همه افراد میتواند به ایمن شدن فضای جامعه بیانجامد و از سوی دیگر این مغلطه را مطرح میکنند که «مگر چیزی برای مخفی کردن دارید که از ذخیره شدن فعالیتهایتان نگرانید؟»
پاسخ مساله «امنیت» بسیار ساده است. امنیت از طریق سرکوب به وجود نمیآید. سرکوب فقط میتواند سکوت و خاموشی بیافریند؛ نه امنیت. به همین دلیل است که حکومتهای سرکوبگری مانند اسراییل و آمریکا آماج بیشترین ناامنیها هستند. علاوه بر این بر اساس اندیشههای امروزی، آزادی فردی و حق انتخاب، بسیار محترم است. یعنی من به عنوان یک فرد حق دارم انتخاب کنم و کسی نباید با ادعای ایجاد «امنیت» (که اکثرا نیز «امنیت گروهی خاص» مد نظر است)، آزادی من را سلب کند.
اما پاسخ به ادعای «مگر چیزی برای مخفی کردن دارید؟» نیازمند بحث دقیقتری است. معمولا حین این استدلال میشنوید که اگر کسی چیزی غیرقانونی یا خجالتآور یا مجرمانه نداشته باشد، از زیرنظر گفته شدن هم باکی نخواهد داشت. من هم کاملا میپذیرم که یک مجرم بسیار نگران زیرنظر گفته شدن است اما معکوس کردن این استدلال (به این نحو که هر کس مجرم نیست، ابایی از زیرنظرگرفته شدن ندارد)، آن را از درجه اعتبار ساقط میکند.
نکته مهمی که در این مورد باید در نظرگرفته شود، درک مفهومی خلوت است. وقتی کسی میخواهد به این حق تجاوز کند، بحث این را پیش کشید که مردم میخواهند چیزهایی را مخفی کنند. مشکل این استدلال هم در همین تصور کردن «مخی کردن» به عنوان کارکرد اصلی «خلوت» است. یکی از بهترین کارشناسان ایمنی دیجیتال جهان، بروس اشنیر، در مقالهای در نشریه wired دقیقا همین را میگوید: «استدلال اشتباه «مگر چیزی برای مخفی کردن داری؟» منبعث از این پیش فرض اشتباه است که کارکرد خلوت، مخفی کردن چیزهای بد است.»
در عین حال این مبحث هم باید اضافه شود که شنود، در دنیای دیجیتال به انباشت اطلاعات میانجامد. با زیر نظر گفتن یک هفتهای هر فردی و خواندن ایمیلها و بررسی سایتها و شنود کلیه مکالماتش در پیامرسانهای اینترنتی، شما میتوانید چهره بسیار کامل و دقیقی از شخصیت آن فرد ترسیم کنید. حالا کافی است بدانید که کل این اطلاعات در جایی ذخیره شدهاند و «در صورت لزوم» در اختیار کسانی که آن را لازم داشته باشند قرار خواهند گرفت. چه احساسی خواهید داشت؟ همانگونه که دانیل سولوو میگوید، دلمشغولی فعالان مدنی از شنود دائمی دولت، فقط ترس از یک جامعه پلیسی و امنیتی که اورول در رمان ۱۹۸۴ ترسیم کرده نیست. ترس مضاعف، از جامعهای است که در رمان «محاکمه» کافکا میبینیم. جامعهای که در آن اطلاعات جمع آوری شده از افراد در روندهایی بروکراتیک علیه آنها استفاده میشود بدون اینکه سیستم پلیس یا قاضی یا هر سازمان مسلط دیگر، درکی از مفاهیم پشت رفتارها داشته باشد یا حتی به «محکوم» اجازه دخیل شدن در روند تصمیم گیری را بدهد.
در جامعه اطلاعاتی/پلیسی، توازن قوای حکومت و جامعه به هم میخورد. شهروندان احساس ناتوانی میکنند و کم کم کنترل خود بر دولت را از دست میدهند. دولت به نظامی بروکراتیک و خارج از افراد تبدیل میشود که به دلیل داشتن کلیه اطلاعات تمامی افراد جامعه، خود را دانای کل احساس کرده و اندیشه توانای کل شدن هم در سر میپروراند. اینجاست که اصلیترین ضربالمثل دنیای ایمنی پررنگتر از قبل خودنمایی میکند: «چه کسی قرار است مراقب مراقبین باشد؟»
بلاگفا: یک راه استفاده از پسوند .ir است ولی با اینکه مسوولینش رو دوست دارم و سرویسشون خیلی به ایران خدمت کرده، اگر وبلاگتون رو دوست دارید، به وردپرس سوییچ کنید. هم قرص و محکم تر است و هم اون S دوست داشتنی رو داره. درباره سوییچ بعدا بیشتر می نویسم.