ویکیپدیا، بازیگرانش و نقش ما

ویکیپدیا و بخصوص ویکیپدیای فارسی رو تقریبا همه می شناسیم. یک دانشنامه تحت وب که هرکسی می تونه هر جاییش رو ادیت کنه. یعنی مثلا اگر من می خواستم چیزی درباره تاروت بدونم، به مقاله ویکیپدیای تاروت مراجعه می کنم و اطلاعات ابتدایی می گیرم. حالا اگر اونجا اشتباهی ببینم یا چیزی اونجا باشه که بدونم اشتباهه، می تونم دگمه ویرایش رو بزنم و این مقاله رو ادیت کنم!

اولین سوال اینه: خب با آدم های بیماری که همه چیز رو خراب می کنن چیکار کنیم؟

سوال مهمیه و جواب ساده ای داره: بذارین به بیماریشون ادامه بدن. به نظر ما آدم های خوب بیشتر از آدم های بد هستند و در نتیجه هر خرابکاری آدم های بد، توسط آدم های خوب بیشتر، جبران می شه. در عین حال توجه کنید که کل ادیت ها، در سیستم باقی می مونه و مثلا اگر الان شما برین نوشته تاروت‌ رو پاک کنید یا خراب کنید، من به سادگی به سیستم می گم که همون قبلی رو دوباره بیاره (:

ویکیپدیای انگلیسی خیلی خیلی خوب رشد کرده اما مال فارسی اونقدری که پتانسیل داره خوب کار نکرده. مزیدی عزیز که یکی از بهترین های وبلاگستان ما است، جدیدا تلاشی رو شروع کرده برای بهتر کردن ویکیپدیای فارسی. من هم خوشحال می شم بتونم کمک کوچیکی بکنم.

راستش مزیدی می خواد یک بازی وبلاگی راه بندازه. فکر کنم خودش هم بدونه که جلب همکاری راحت نیست. ایده اش اینه که مثل یا بازی وبلاگی، به ویکیپدیا لینک بدهیم، درباره اش بنویسیم و … من رو هم دعوت کرده و چون مفیده، من هم هستم (:

می خواستم چیزی در مورد ویکیپدیا بنویسم و به ذهنم رسید یک تحلیل آماری می تونه شروع بامزه ای باشه. به این نگاه کنید:


این نمودار می گه تعداد کاربران ویکیپدیا در هر کدام از سرویس دهنده های اینترنت چقدره (البته پارس آنلاین رو نتونستم پیدا کنم). این نمودار از تحلیل لینک صفحات شخصی کاربران به ISP ها که به شکل خودکار ایجاد می شود،‌درست شده. عجیبه که مروا در این جریان اوله ! داتک درست دو نفر کاربر کمتر از شاتل داره و در آخر هم امیدان است.

اما چیزی که من در اصل دنبالش بودم این است:


نمودار اینکه ویکیپدیا به کجاها لینک داده. مقالات ویکیپدیا مراجع بسیار مهمی هستند. خیلی وقت ها یکی از اولین جاهایی است که افراد برای گرفتن اطلاعات درباره موضوعات خاص می خونند. به همین دلیل برام جالب بود که نویسندگان این مرجع (که من و شما هستیم) کجاها رو مرجع نوشته های خودشون قرار دادن. جالبه که بیشترین مراجع،‌ انواع و اقسام خبرگذاری ها هستند! از بی بی سی گرفته تا خبرگزاری مهر تا تلویزیون تا خبرگزاری میراث فرهنگی. بقیه سایت ها هم تحلیل اش با شما چون این یک مقاله تحلیلی نیست: این شرکت در بازی است.

بازی ویکیپدیا رو مزیدی شروع کرده و علی رغم نزدیک نبودن به سبک بازی هایی که کارشون می گیره من طرفدارش هستم چون شدیدا مفید است: من و شما سعی می کنیم سایتی با پتانسیل عالی رو، به دیگران معرفی کنیم و خودمون ازش حمایت عملی بکنیم. من امروز دو تا مقاله ادیت کردم و در فهرست دوستانم قرارش دادم. قبلا هم دو سه جلسه کارگاه مانند درباره ویکیپدیا داشته ایم و به همین دلیل دو سه نفر از آنجا و دو سه نفر از دوستان نزدیک را به ویکی بازی دعوت می کنم: یک لینک بدهید و یک مطلب در این باره بنویسید. دعوت شده های من اینها هستند لیلا، سینا، احمدنیا، پویان و روبو را دعوت می کنم.

اطلاعات EXIF کسی که کتاب هری پاتر ۷ را پخش کرده

با گسترش مفاهیم کامپیوتر،‌ ایمنی و خلوت سخت تر و سخت تر می شود. فکر می کنم رسما کتاب هری پاتر ۷ قرار است فردا به کتابفروشی ها برسد اما یک نفر سه روز قبل یک نسخه غیرقانونی پیدا می کند، از همه صفحاتش عکس می گیرد و روی اینترنت منتشر می کند. جمعی از [طرفدار]های هری پاتر هم صفحه به صفحه کتاب را تایپ می کنند و حالا کل کتاب روی اینترنت است.

اما امروز یک نفر روی یکی از عکس های منتشر شده را انتخاب کرد و در یک برنامه کاملا معمولی نمایش عکس، اطلاعات EXIF را مشاهده کرد. اطلاعات EXIF اطلاعاتی هستند که روی هر عکس دیجیتال توسط دوربین نوشته می شوند (در بخشی جدا از عکس) و در بسیاری از برنامه ها یا روی Properties عکس قابل مشاهده هستند.

این اطلاعات می گویند، عکس در چه تاریخی، با چه دوربینی و چه دیافراگمی گرفته شده اند. همینطور خیلی اطلاعات دیگر از جمله شماره سریال دوربینی که عکس ها با آن گرفته شده.


برای حذف این اطلاعات باید از نرم افزارهایی مثل گیمپ یا فوتوشاپ استفاده کنید. البته به گفته کسوف خود فوتوشاپ، شماره سریال اش را روی عکس می اندازد. حالا سوتی این آقای پخش کننده غیرقانونی کتاب هری پاتر هم این بود که شماره سریال دوربین اش را از EXIF عکس پاک نکرده و ممکن است شرکت Canon بتواند دربیاورد که فلان شماره سریال دوربین را به کدام مغازه فروخته است و …

لوگوی حمایتی از امیر یعقوبعلی

این لوگو رو دیروز «نوشتم». یک تصویر با ساعت شمار اتوماتیک. برای استفاده از اون کافیه روی عکس کلیک کنید (: امیریعقوبعلی، الان نزدیک به ۱۶۰ ساعت است که در زندان است فقط و فقط به خاطر اینکه در پارک با آدم ها در مورد برابری حقوق زن و مرد صحبت می کرده و در صورت موافق، ازشون امضا می گرفته.

حداقل حمایت ما از اون اینه که این لوگو رو در سایتهامون بذاریم. همین که امیر آزاد بشه، این لوگو خود به خود غیب می شه (:

موبایلی که من می پسندم: نئو از شرکت اوپن موکو

حدود دو ماه قبل به سرم افتاد که گوشی موبایلم رو عوض کنم. اون زمان یک SonyEricson T610 داشتم که ازش راضی بودم ولی دنبال یک چیز جینگولتر با قابلیت های کامپیوتری تر بودم. مثلا امکان باز کردن پی دی اف و اینجور چیزها.

موبایل های اون دوره رو که گشتم، چیز جالبی به چشمم نخورد. حدود یک ماه قبل همون T610 بیچاره هم خراب شد و من شدم مصرف کننده موبایل های دست دوم دوستانی که گوشی های جدید خریده بودن (: انصافا هم گوشی های خوبی هستن این گوشی های قدیمی.

گاهی که پیشنهاد می شد موبایلم رو عوض کنم، چیزی پیدا نمی کردم که ازش خوشم بیاد. من موبایلی می خواستم که سیستم عامل داشته باشه و مسلمه که قرار نبود یک ویندوز بذارم توی جیبم. از symbian هم چندان خوشم نمی یومد چون به اندازه کافی قوی و خوش دست نیست.

iPhone هم که اومد، مشکلات خودش رو داشت. فقط با AT&T کار می کرد، آزاد نبود و کلا به درد ما نمی خورد و مال خارجی ها بود.

اما امروز چیزی که می خوام اومده به بازار: NEO! عالیه. از شرکت OpenMOKO که الان سایتش داون شده و این داون بودن برام بذت بخشه چون نشون می ده که یکهو میلیون ها نفر ریختن توی سایت تا اولین کسانی باشن که این گوشی زیبای جدید رو می بینن یا می خرن:

چقدر زیبا! آدم لذت می بره. ایده ای شبیه به iPhone داره که در نتیجه اون هیچ کلیدی نداره و به جاش صفحه حساس به تماس انگشت است. کرنل لینوکس داره و در نتیجه توانایی اجرای برنامه های بازمتن یا برنامه نویسی براش. صفحه 2.8 اینچی، خواندن میکرو SD، پورت USB و 2.5G GSM.

نسخه فعلی به قیمت ناقابل ۳۰۰ دلار فروخته می شه تا برنامه نویسان بتونن بخرن و براش برنامه بنویسن. نسخه اصلی GTA02 از ماه اکتبر با قیمت ۴۵۰ دلار ارائه خواهد شد. اون نسخه به شبکه Wi-Fi وصل می شه، سنسور سه بعدی حرکت داره و یک شتاب دهنده گرافیکی. GPS هم که جزو اصلی سیستم است.

توی ایران می ترسم یکسری ابله پیدا بشن و دوباره بگن که نباید تلفن وارد بشه ولی اگر اینطور نشه این تلفن صد در صد تلفن بعدی من خواهد بود. فلسفه اش هم اینه:

تلفن های موبایل که تا به امروز بسته و به همین دلیل محدود به قابلیت های تولید کننده بوده اند، رقیبی شده اند برای کامپیوترها. اما وقتی این تلفن ها بر اساس استانداردهای آزاد بنا شوند، قدرت پردازش را فراگیر می کنند و بعد ناپدید می شوند.

قدرت فراگیر پردازش یعنی اینکه هر جایی که تصورش را بکنید می توانید اطلاعات را پردازش کنید: همیشه از اطلاعات محلی مطلع باشید، بی وقفه در جریان اطلاعات محلی دخیل شوید و سپس ناپدید شوید.

در روندی که توسعه دهندگان دسترسی تام و تمام به سخت افزارداشته باشند، ابزارها محو می شوند.

نئو برای اولین بار این قابلیت را برای شما به ارمغان می آورد.

ما تفکر شما را می خواهیم. بگذارید با هم کار کنیم. شما تمام پشتیبانی ممکن را از سوی ما خواهید داشت. حالا وقت آن است که تلفن خود را آزاد بخواهید.