معرفی، پیشنهاد و البته نکاتی و نقدی بر کتاب «انسان خردمند» نوشته یووال هرری

توی زیست شناسی، به گونه ما می گن انسان خردمند. قبلا گونه‌های مختلفی از انسان وجود داشته که مشهورترینشون نئاندرتال‌ها بودن با صورت متفاوت که ما الان تحت عنوان آدم های اولیه عکسهاشون رو میبینیم. اما بر خلاف خیلی از موجودات دیگه، همه ۵ گونه دیگه انسان‌ها از بین رفتن و فقط ما موندیم. تقریبا ۱۰۰هزار سال قبل. کتاب عظیم ولی پر کشش انسان خردمند یا به انگلیسی homo sapiens، نوشته یووال هرری روایتگر این تاریخ است. کتاب در سه بخش بزرگ سعی می کنه توضیح علم از اینکه «ما چطوری ما شدیم» رو توضیح بدیم. شاید بشه حتی بهش گفت بررسی تاریخ انسان از روزی که پا به عرصه حیات گذاشت تا امروز. این کتاب کل این ماجرای صد هزار ساله رو در سه انقلاب می‌بینه:

۱. انقلاب ادراکی: که حدود ۷۰هزار سال قبل باعث شد ما بتونیم صحبت کنیم و مغزمون بزرگ بشه و با ساخت جامعه و گفتگو، بتونیم ساختارهایی بسیار بزرگتر از اون چیزی که بقیه حیوانات / گونه‌ها می تونستن تشکیل بدیم
۲. انقلاب کشاورزی: که با زیاد کردن تولید، باعث شد ما بتونیم زیاد بشیم و البته یکجا نشین. این انقلاب تقریبا ۱۰هزار سال قبل اتفاق افتاد.
۲.۵. چیزی که انقلاب نیست ولی نتیجه مراحل قبلی است، همگونی انسان‌ها است. در این مرحله با بودن دین، پول مشترک، اهداف مشابه و.. نژاد بشر شروع می کنه به نزدیک شدن به یک شکل واحد
۳. انقلاب علمی: که به گفته هرری، حدود ۵۰۰ سال قبل شروع شد ما به اینجایی که الان هستیم برسیم

در هر بخش، هرری نگاهی به وقایع بزرگ داره. مثلا پیدایش دین ها توسط انسان‌ها و کارکرد اونها رو توضیح می ده یا مثلا بر اساس سرمایه داری و بررسی تاریخی ۱۴۰۰ تا ۲۰۰۰ به ما می گه که چطور برای پیشرفت یک کشور نیاز به قوه قضاییه مستقل بوده یا چطور شد که حکومت های مبتنی بر تجارت غربی تونستن بر حکومت های باج گیر شرقی پیشی بگیرن.

این کتاب به نظر من با وجود حجم زیادش، بسیار روان و جذاب بود. من نسخه انگلیسی رو خوندم و کاملا می‌شه حدس زد که نویسنده کتاب با تکیه بر علم چیزهایی نوشته که خیلی هم به مذاق خیلی از دینی‌ها خوش نمیاد ولی فکر نمی کنم اینها اونقدر باشن که ترجمه فارسی رو بی اعتبار کنن. به نظرم خوندنش به انگلیسی راحت است (حتی به عنوان کتاب اول) ولی شاید خیلی ها ترجیح بدن به خاطر حجم، فارسی بخوننش.

اما چیزی دیگه هست که کتاب رو کمی غیر جذاب می‌کنه! درسته که روایت عالی است و فکت ها جذاب، اما خیلی جاها نویسنده نظر خودش رو جوری بیان کرده که انگار توافق دانشمندهای اون حوزه است. مثلا در مورد فانتزی سازی از زندگی شکارچی/جمع آورها جوری حرف زده انگار در یک دوران طلایی زندگی می کردن و بعد با کشف کشاورزی، به گرسنگی و کار دائم مجبور شدن در حالی که خیلی از متخصصین حوزه چنین نظری ندارن. موقع خوندن کتاب باید دائما یادتون باشه که در حال خوندن یک نگرش به بخش هایی از تاریخ و چسبوندن اونها به هم هستین نه یک روایت دقیق از اینکه «ما چگونه ما شدیم».

اما در کل به نظرم کتاب فوق العاده است و خوندنش شدیدا توصیه می شه؛ برای شناختن خودمون و درک اینکه شبیه یک اتفاق در تاریخ بوده ایم که شاید پیش می اومدیم و شایدم پیش نمی اومدیم ولی به احتمال زیاد دوام زیادی نخواهیم داشت و در این وسط درک کردن کلی چیز از ماهیت پدیده‌های اطرافمون.

متاسفانه قیمت کتاب گرونه ولی خب… امروز بخرینش بهتر از اینه که صبر کنین تا ارزون بشه (: روش بهتر اینه که دو سه نفری بخرین و به نوبت بخونین و بعدش قرض بدین به بقیه یا حتی بفروشینش. دوست خوب من یک سرویس راه انداخته که می تونین تو چت بگین کتاب رو می خواین و همونجا کتاب رو [با تخفیف] بخرین و براتون پست بشه. اگر خواستین از این چت تلگرام برای سفارش کتاب استفاده کنین یا هر جای دیگه که می شه کتاب خرید – بخصوص کتابفروشی های فیزیکی. فایل دزدی انگلیسی هم در اینترنت به راحتی قابل پیدا شدن است. خلاصه اینکه تا تابستون تموم نشده، این کتاب رو خونده باشین تا آدمی باحالتر باشین.

آپدیت: طاقچه هم نسخه الکترونیک رو می فروشه. بسیار ارزونتر و قابل حمل تر (:

احتمال استرداد آسانژ به آمریکا بعد از لغو پناهندگی سیاسی‌اش از اکوادور

به نظر می‌رسه بالاخره بعد از شش سال وضعیت اقامت آسانژ در سفارت اکوادور در حال مشخص شدن است. و البته نتیجه خوب نیست. طبق اخباری که به رسانه‌ها درز کرده، احتمالا سفارت این کشور آمریکای جنوب در لندن، پناهندی سیاسی آسانژ رو لغو خواهد کرد و اگر آسانژ سفارت رو ترک کنه پلیس انگلیس اونو به جرم نقض مفاد آزادی مشروط، دستگیر خواهد کرد.

آسانژ از سال ۲۰۱۲ در سفارت اکوادور در لندن زندگی می‌کنه؛ کشوری که قبلا بهش پناهندگی سیاسی داده بود. مشکل واقعی نارضایتی آمریکا از انتشار اسناد محرمانه اش روی ویکی‌لیکس است ولی آمریکا نیاز داشت که به شکلی آسانژ رو به آمریکا بیاره تا بتونه اونو محاکمه کنه. شکایت اول از سمت سوئد اومد که توش زنی آسانژ رو متهم به تجاوز کرده بود. البته تجاوز توی سوئد خیلی پیچیده است و مثلا می تونه مبتنی بر این باشه که بدون رضایت زن، وزن بدن خودتون رو روش انداختین یا با اینکه می دونستین زن سکس با کاندوم رو ترجیح می ده، از کاندوم استفاده نکردین. این شکایت الان پس گرفته شده اما اینبار آسانژ از طرف بریتانیا متهم است به اینکه در حالی که بهش گفته بودن نباید کشور رو ترک کنه، به سفارت اکوادور رفته و اونجا پناهنده شده.

به احتمال زیاد هر پلیسی که آسانژ رو به هر دلیلی دستگیر کنه، بعد از محاکمه خودش اونو تحویل آمریکا می‌ده تا به جرم انتشار مدارک در سایت ویکی‌لیسکس محاکمه بشه.

در حال حاضر رییس جمهور اکوادور (مورنو) در حال سفر به لندن است تا توی یک کنفرانس شرکت کنه ولی گفته در مورد آسانژ صحبتی نخواهد بود. اون وضعیت آسانژ رو غیرقابل ادامه خونده. انگلیس تا ۲۰۱۵ پلیس‌هاش رو بیرون سفارت مستقر کرده بود ولی بعد از اینکه گفته شد اینکار برای مالیات دهنده‌ها ۱۳ میلیون دلار هزینه داشته، قطعش کرد و گفت هر وقت آسانژ سفارت رو ترک کنه، قابل دستگیری خواهد بود.

مرتبط:
نظر کارگروه بازداشت خودسرانه سازمان ملل در مورد آسانژ
راهنمای ویکی‌لیکس برای خبرنگاران

خاطرات من و سام رجبی، از دی اند دی تا دوچرخه سواری

دیگه حساب از دستمون در رفته. فکر کنم نزدیک یا خود دویست روزه که سام رجبی با چندین آدم علاقمند محیط زیست دیگه تو زندان هستن و با اینکه وزارت کشور و وزارت اطلاعات بارها گفتن که از نظرشون اونها بی‌گناهن، هنوز هیچ کس پاسخگوی هیچ چیز نیست. قبلا بارها آدم ها رو دستگیر کردن و زندگی شون رو خراب کردن و بعد گفتن «به این نتیجه رسیدیم که چیزی نبود، [نیمه]‌ آزادید» ولی اینبار شاید چون یکیشون تو زندان خودکشی شده، گفتن این براشون کمی سخته.

من سام رو تا دو سال پیش اصلا نمی‌شناختم. بعدش سر بازی های دی اند دی باهاش آشنا شدم و دیدم چه آدم فوق العاده ای است. با اینکه از همه ما بازی رو بهتر بلد بود، با حوصله با ما همراه می شد و توی بازی به همه کمک می کرد و حتی یکبار هم به مستر بازی ایراد نگرفت که فلان جا رو می شد فلان طور کرد. کاری که اگر من بودم، مطمئن هستم نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم و می کردم. سام توی اون سری بازی ها همیشه برای ما غذا پخت و با حوصله آورد. هر بار از یک کشور و یک سبک غذا.

بعدا که به دوچرخه علاقمند شدم، فهمیدم سام هم علاقمند است و برای اولین مسیر طولانی دوچرخه مون، گفت باهامون میاد. دوچرخه خسته اش رو آورده بود و وقتی دید واقعا قابل استفاده نیست با حوصله و دوستی بسیار مسیر رو رانندگی کرد تا بتونیم از دوچرخه سواری لذت ببریم و همزمان همراه هم باشیم. بعدش هم باربند دوچرخه اش رو به ما داد، که هنوزم دستمونه.

یکبار دیگه هم سام رو توی خیابون دیدم. من از ولیعصر پایین می رفتم و اون با ماشین از کنارم رد شد. جلوتر ایستاد و گپ زدیم و حال و احوال کردیم. حالا بارها هنگام رد شدن از اون نقطه ولیعصر و چند بار هنگام رد شدن از گردنه لواسون که عکس بالا اونجا گرفته شده یاد سام می کنم. یاد اینکه چقدر کم هستن آدم هایی که بتونی رو شرافتشون قسم بخوری و چقدر کم هستن کسانی که اینطوری دلشون برای محیط زیست بسوزه و بهترین دوستانشون شکاربان‌ها باشن و تلاششون حفظ گونه‌های گیاهی و جانوری منطقه.

مسخره است که حینی که نمی دونم کی هنوز ایده اش اینه که سام‌ها باید تو زندان باشن، اینهمه فساد و تباهی تو کشورمون دیدیم که هیچ کس هم کاری باهاشون نداره. از دزدیده شدن اسناد هسته ای مون توسط تیم اسراییل از دل تهران رو شنیدیم تا تجاوزها تا حقوق های میلیاردی تا بسته اعلام شدن پرونده اسید پاش‌ها تا بی آبی و بی برقی و … و هنوز فلانی در کشور دغدغه‌اش اینه که از پاک ترین بچه‌ها بدون حضور وکیل و حقوق متهم و در عین ادعای حتی وزارت کشور و اطلاعات خودش به بیگناهی‌شون، بالاخره یه چیزی در بیاره یا اگر لازم شد بسازه تا بتونه بگه «دیدین گفتم؟». مطمئن هستم اگر از من بپرسین که ۱۰ نفر از شریف‌ترین آدم‌هایی که می‌شناسم رو نام ببریم، سام رجبی حتما بالاهای لیست است.

پ.ن.۱. شرمنده ام از خودم و وضع اطرافم
پ.ن.۲. من شخصا سام رو می‌شناسم. بچه‌های دیگه ای هم در همین شرایط زندان بی سر و ته هستن ولی من گفتم خاطره شخصی ام از سام رو بگم

رفتم دانشگاه تهران پایتون درس بدم، و شوک شدم…

من معمولا درس دادن فیزیکی رو قبول نمی‌کنم ولی هفته قبل قبول کردم برای ۶ جلسه برم به بچه‌های دانشگاه تهران پایتون درس بدم. دلایل قبول کردنم این بود که دوست داشتم محیط دانشگاه رو ببینم،‌ پایتون درس دادن برام فان بود، مسیر دوچرخه‌سواری اش خوب بود و پرهام با حوصله و قانع کننده بحث رو مطرح کرده بود. اینجوری شد که قرار شد دانشکده مکانیک در انجمن مکاترونیک، ۶ جلسه پایتون درس بدم.

تصور من یک اتاق نسبتا بزرگ بود که توش تعداد نسبتا زیادی آدم نشستن و گوش می دن یا با لب‌تاپشون کار می‌کنن ولی فضا این شکلی نبود. یک کلاس با در قفل شده که سر جلسه من قفل رو باز کردن و اومدیم تو. حدود ۱۵ نفر دانشجو از دانشکده‌های مختلف و کلاس شروع شد. من به سبک خودم تاریخچه بامزه گفتم و بحث فلسفی کردم و خاطره گفتم و فرهنگ رو قاطی پایتون کردم و پیش رفتیم. به نظر من که کلاس بدی نبود. تا اینکه مسوولی اومد و اصرار کرد که حاضر غایب کنم. گفتم اهلش نیستم و بعدا اگر می‌خواد خودش بیاد حاضر غایب کنه. بعدا اومد و حاضر غیاب کرد ولی موند توی فکرم که «چرا؟ خب هر کس دوست داره میاد هر کس دوست نداره نمیاد دیگه!».

و من درس رو ادامه دادم. بعد یکهو به خنده گفتم «من داستان متفرقه می‌گم احساس ضرر نمی کنین که؟ اصلا چقدر پول دادین برای این کلاس؟» و … و شوک شدم! ظاهرا هزینه بر اساس اینکه دانشکده مکانیک باشین یا نه فرق می کنه،‌همینطور اینکه دانشگاه تهران باشین یا نه. ولی در نهایت حدود پولی که هر نفر برای نشستن سر کلاس پایتون توی دانشگاه داده بود، ۲۰۰ تومن بود! من حدس می‌زدم اگر هم بحث ثبت نام پولی باشه، حداکثر ۲۰ یا ۳۰ تومن باشه؛ پولی که هر کسی بالاخره ممکنه بتونه بده. ولی ۲۰۰ تومن پولی است که باعث می شه خیلی ها نتونن سر کلاس بشینن. خوشبختانه انتخابم درست بود و برگزار کننده کاملا شفاف رفتار کرد:

ظاهرا دوستان زیادتری ثبت نام کردن و محاسبه اینطوری است که از کل ۵ میلیون درآمد کلاس برای ۶ جلسه ۲۵ نفره،‌ ۵۴۰ تومن به من می‌رسه، ۱۲۰۰ به انجمن برگزار کننده و ۳۲۰۰ به دانشگاه! این دانشگاهی است که با پول ما درست شده، قرار بوده آموزش رایگان رو در اختیار دانشجوهایی که قبول می شن بذاره و الان مجبور شده تا حدی خودگردان باشه و درآمد زایی کنه. در کلاس‌هاش قفل است و باید برای اینکه بریم بشینیم توش شش جلسه به هم درس بدیم ۳۲۰۰ پول بدیم! وسطش حاضر غایب می کنن که اگر کسی پول نداده نتونه بیاد سر کلاس و … و باعث شرمندگی است فضا.

من قولم رو دادم و ادامه می دم ولی بعیده تکرارش کنم. اگر من دارم ۶ جلسه وقت می ذارم ترجیح می دم تا جای ممکن آدم بیشتری اونجا باشه و من هم رایگان درس بدم و دانشجو هم رایگان بیاد. در واقع ما فقط داریم از یک کلاس / سالن دانشگاه استفاده می کنیم و به نظرم وظیفه دانشگاه است که شرایطی رو فراهم کنه که حداکثر بهره آموزشی از این دوره برده بشه؛ الان تمرکز روی حداکثر کردن بهره مالی برای دانشگاه است.

نمی دونم.. ولی شوک آور بود و یادآور اینکه چقدر از آرمان‌هایی مثل آموزش عالی و اینها فاصله گرفتیم و واقعا غصه آور. تصورش خیلی بده که کسی بوده که دوست داشته پایتون یاد بگیره ولی چون این کلاس ۲۰۰ تومن پولش بوده، منصرف شده. البته به بچه های کلاس گفتم که ویدئوهای رایگان هم موجودن و اگر می خوان می‌تونن برن سراغ اونها.

راستی! اگر مرکز یا دانشگاهی هست که می‌تونه این ایده من رو برآورده کنه خیلی خوشحال می شم گپ بزنیم: برگزاری یک کلاس پایتون یا لینوکس رایگان در یک جای نسبتا بزرگ معقول غیرانتفاعی واقعی که توش امکان حضور افراد مختلف باشه. در واقع انتظار من از این کلاس این بود که یک کلاس بزرگ باشه و هرکس در دانشکده مکانیک نسبت به پایتون کنجکاوه یا دوست داره یاد بگیره بتونه بیاد. اگر پیشنهادی داشتین به jadijadi@gmail.com بگین (:
نکته ۱: خوبی دانشگاه اینه که می تونه سالن بزرگتر داشته باشه و تبلیغاتی برای یه جای خاص هم نمی شه
نکته ۲: البته منطقا می شه بعد از مهر مثلا.

«قورباغه» فیلم صامت سه دقیقه‌ای عجیبی از اعماق سال ۱۹۰۸

فیلمساز اسپانیایی سگوندو چومون(Segundo Chomon؟) که از ۱۸۷۱ تا ۱۹۲۹ زندگی کرده از اولین کسانی بوده که توی فیلم‌هاش از جلوه‌های ویژه و حقه‌های سینمایی استفاده می‌کرده تا ترکیبی از جادو روی پرده سینما خلق کنه. فیلم بالا اثر سه دقیقه ای اون به اسم قورباغه است. بقیه کارهاش رو روی اینترنت آرشیو ببینید

لینک یوتوب

انتشار رایگان دوره گیت جادی برای مدیریت توزیع شده سورس ها

گیت این روزها مشهورترین و احتمالا پر کاربردترین روشی است که می تونیم باهاش سورس برنامه‌هامون رو مدیریت کنه. در واقع به جای درست کردن یک فولدر «پروژه» و بعد درست کردن یک New folder توش و بعد از مدتی کار کپی کردن New Folder به Working-18tir و بعد کار کردن روی یک فچیر و ذخیره کردن همه کارها در Final2-give2boss و بعد رفع باگ و درست کردن final3-full و … می تونیم به گیت بگیم همه تغییرات رو یادش نگه داره و ورژن بزنه و کد یکی دیگه رو با ما ترکیب کنه و کد جدید رو اسمگذاری کنه و غیره و غیره.

به نظرم دارم توضیحات چرت می دم (: خلاصه بحث اینه که با پیگیری دوستان فرادرس، من بالاخره دوره گیت رایگان رو تموم کردم و می تونین اگر لازم بود ثبت نام کنین. گیت چیزی است که شکی نیست هر کجای دنیای آی تی که باشین به دردتون می خوره و اگر از من می پرسین، هر کسی که با تغییر فایل ها سر و کار داره هم خوبه ازش بسیار بسیار استفاده کنن پس لازمه یک دونه رایگانش باشه، امیدوارم که خوب هم باشه.

سرفصل‌ها اینها هستن:

  • درس یکم: مقدمات گیت و نصب آن
  • درس دوم: اولین اینیت (init) و اولین کامیت
  • درس سوم: بررسی تاریخچه کارها
  • درس چهارم: بررسی تغییرات انجام شده
  • درس پنجم: آشنایی با شاخه ها یا همان برنچ ها (Branch)
  • درس ششم: کمی بیشتر در مورد برنچ ها
  • درس هفتم: آشنایی و استفاده از گیت هاب (GitHub)
  • درس هشتم: بررسی و حل کانفلیکت های (Conflict) ریموت
  • درس نهم: تگ زدن برای شناسایی نسخه ها
  • درس دهم: امضا کردن تگ ها و کامیت ها
  • درس یازدهم: دیباگ کردن با کمک گیت
  • درس دوازدهم: آشنایی با گیت لب و مشارکت در پروژه ها

رادیوگیک شماره ۸۴ – فونتت رو بپا

‏در این شماره کوتاه از رادیو گیک،‌ نگاهی داریم به اخبار تکنولوژی و زیر اونها. از ویروس هایی که کامپیوتر رو جاج می کنن تا دستیگری نواز شریف به خاطر فونت اشتباه! با ما باشین که جهان منتظر تغییره.

‏- دانلود نسخه ام پی تری
‏- دانلود نسخه او جی جی

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

‏- آر اس اس فید برنر
‏- کانال تلگرام
‏- گوگل موزیک
‏- پادکست در آیتونز
‏- ساوند کلاود
‏- فولدر دراپ باکس
آرشیو تحت وب رادیو گیک

اخبار

پروژکت لوم در کنیا

وزیر مخابرات کنیا اعلام کرده که این کشور قراره از پروجکت لوم گوگل برای رسوندن اینترنت پر سرعت به مناطق روستایی استفاده کنه. اگر یادتون باشه پروجکت لوم همون بالن‌های گوگل (یا ددرست تر بگیم آلفابت) بودن که می‌تونن اینترنت رو به سطح زیرین خودشون برسونن و سال گذشته هم دولت آمریکا باهاشون به ۲۵۰هزار پورتوریکویی بازمانده از طوفان، اینترنت فرستاد. مدیر پروژه لوم هم گفت که همیشه با کشورهای مختلف در حال مذاکره برای دادن اینترنت به مناطق محرومتر هستن و خوشحاله که توی کنیا این عملیاتی شده. وزیر مخابرات کنیا هم با اشاره به اینکه «اتصال به اینترنت حیاتیه و کسانی که وصل نباشن، از بازی بیرون موندن» این خبر رو اعلام کرده.

و البته مالیات بر شبکه اجتماعی اوگاندا
[ صحبت های خودم. 200 شیلینگ یا پنج سنت روزانه برای استفاده از شبکه های اجتماعی و بامزه است که رییس جمهوری اینو تو توییتر توضیح داده – بدتر از ما و تلاشمون برای زنده موندن از کارهای مردم ]

در اعماق

و محکومیت نواز شریف در پاکستان

این هفته نوازشریف – نخست وزیر – پاکستان هم به جرم فساد مالی از قدرت کنار گذاشته شده. اصل مساله سر چهار تا ملک بود که توی انگلیس خریده بودن (دکل نفتی نبود که بشه به سادگی ازش گذشت یا فلان میلیادر نبود که لازم نباشه کشش بدیم (: )). اما نکته بامزه برای رادیوگیک اینه که این نقطه عطفی در تاریخ فونت نگاری هم می شه (: ظاهرا داکیومنتی به دادگاه ارائه شده بود که نشون می داد این ملک متعلق به دختر نواز شریف (مریم) نبوده و اون فقط رابط قانونی ملک است. این سند تاریخ ۲۰۰۶ داره و با فونت کالیبری نوشته شده و مریم هم زیرش رو امضا کرده! ولی تیم بررسی اسناد که قاضی مسوول کرده بود تا در این مورد نظر بدن، در یک حرکت اعلام کرد سند بدون شک جعلیه (: چرا؟ چون برای پرینت داکیومنت به تاریخ ۲۰۰۶ از فونت Calibri استفاده شده در حالی که مایکروسافت در اون تاریخ هنوز این فونت رو بیرون نداده بود (: این فونت در س۲۰۰۷ به افیس اضافه شد یعنی یکسال بعد از تاریخ داکیومنت!

ویروسی که کامپیوتر شما رو جاج می کنه

خبر بسیار جالبه. محققین امنیتی یک بد افزار پیدا کردن که اول سیستم ها آلوده می کنه و بعد اونو جاج می کنه! این ویروس که بر اساس بدافزار راکنی ساخته شده، علاوه بر باج افزار بودن، امکان ماین کردن هم داره! راخنی کلاسیک با دلفی نوشته شده بود و با ایمیل و فیشینگ ام اس ورد پخش می شد. توی این داکیومنت یه آیکون پی دی اف بود که اگر روش کلیک می کردین برنامه اجرابی اصلا برارگزاری می شد و کامپیوتر شما رو رمز می کرد و بعد درخواست پول می کرد. اما خب خیلی ها پول نمی دن! و در نهایت بیخیال اطلاعاتشون می شن و کامپیوتر رو فرمت می کنن. پس باید چیکار کنیم؟ ((: حالا می شه کامپیوتر آلوده رو جاج کرد و اگر قدرتش به اندازه کافی بود شروع کرد روش بیت کوین ماین کردن و پول فرستاده برای ویروس نویس ولی اگر تعداد سی پی یو هاش کم بود، می شه چک کردن که آیا این یوزر برنامه یا اکانتی در مورد بیت کوین داره یا و نه اگر داشت،‌رفت سراغ باج افزار شدن‌(: البته یک حالت سوم هست. اگر سیستم تشخیص بده که کامپیوتر شما به درد ماین نمی خوره و از اونطرف شما هم به نظر می رسه چیز مهمی ندارین، به سادگی از کامپیوتر شما برای پخش شدن تو شبکه استفاده می کنه (:

به احتمال زیاد قیمت بیت کوین به شکل مصنوعی بالا برده شده بود

سال گذشته همه مون شاهد جهش عجیب و ناگهانی قیمت بیت کوین بودیم. خیلی ها رفتن خریدن به امید اینکه بازم بالاتر می ره ولی انگار حباب بود (: حداقلش یک مقداریش. بر اساس مقاله ای که اخیرا جان گریفین و امین شمس از دانشگاه تگزاش منتشر کردن نشون می دن که بخش بزرگی از بالا رفتن قیمت بیت کوین در سال گذشته، ناشی از اعمال چند بازیگر بزرگ بوده. اونها به جریان حرکت توکن ها در بیت فینکس نگاه کردن وظاهرا به الگوهای یکسانی در حرکت رسیدن که نشون می ده چند نفر با استفاده از یک پول مجازی دیگه (تتر) که دقیقا خود بیتفینکس معرفی اش کرده بود در مواقع لزوم هر پول مجازی ای که می خواستن رو می خریدن تا قیمتش رو بالا و پایین کنن. معلومه که این مقاله باعث افت مجدد قیمت شد ؛ تقریبا پنج درصد. البته از مدتی قبل کاربران توی فورم ها هم متوجه حرکت مشابه قیمت تتر و بیت کوین شده بودن و حالا تحقیقات آکادمیک مساله مشابهی رو نشون می ده.

وقتی روزنامه های مستقل بسته می شن، هزینه دولت بالا می ره

حالا که حرف از تحقیق آکادمیک زدیم این هم جالبه. کالج بیزنس نورتدام رابطه مستقیمی نشون داده بین روزنامه های محلی و کارایی دولت ها. این تحقیق، تحقیق دیگه ای رو تایید کرده که اونهم می گفت وقتی روزنامه های مستقل هستن، دولت ها ریخت و پاش کمتری دارن و بهتر کار می کنن. بررسی این مقاله روی ۱۶۰۰ روزنامه انگلیسی زبان از ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۵ بوده و مستقل از جزییاتش، اهمیتش برای ما تاکید روی رکن چهارم دموکراسی است.

قسمت آخر

سوتی خنده دار سونی: آپلود فیلم کامل به جای تریلر – اونم روی یوتوب

همه یوتوب رو دوست دارن ولی مشکل اینه که فیلم‌های کامل روی یوتوب پیدا نمی‌شن، این سایت حسابی مواظب حقوق کپی‌رایت‌دارها است و فیلم‌های کامل روز رو محاله روش پیدا کنین. مگر اینکه یکی از ۱۱هزار نفری باشین که تونستن فیلم «خالی قاتل» رو از اکانت خود سونی تماشا کنن.

ماجرا این بوده که چند ساعت قبل یک نفر از سونی سعی کرده تریلر (خلاصه تبلیغاتی) فیلم رو روی یوتوب آپلود کنه و بعد از آپلود توجه نکرده که طول این تریلر رسمی یک ساعت و نیم است. مثل همیشه کامنت‌ها خنده دارن و مثلا یک نفر نوشته «این تریلر تقریبا همه فیلم رو لو داد» و البته بحثی هم تو کامنت‌ها در جریان است که احتمالا این اتفاق باعث بالا رفتن فروش فیلم خواهد شد. فیلم امتیاز عالی‌ای از بیننده‌ها نگرفته ولی اینکه تقریبا ۶ ساعت طول کشیده تا فیلم رو از یوتوب حذف کنن باعث شد چند هزار نفر اونو ببینن و البته همه – از جمله و من شما – در مورد خالی قاتل حرف بزنن.

فیلم الان از یوتوب حذف شده ولی احتمالا با اسم Khali the killer می تونین پیداش کنین و اگر هم اهل دیدن فیلم نیستین، می تونین مثل من به این فکر کنین که کاش وضع فیلترنت ما هم جوری بود که متوجه نمی‌شدیم بعد از زدن دگمه آپلود، یه چیز ۲ دقیقه‌ای رو آپلود کردیم یا یه چیز ۹۰ دقیقه‌ای کیفیت بالا رو.