کتاب نارنجی؛ در وصف فرهنگ دنیای سایبری

دلیلی که چند روزی ننوشتم این بود که شدیدا درگیر یک پروژه جانبی بودم:

کتاب نارنجی

که قراره یک کتابچه راهنما باشه برای فرهنگ دنیای دیجیتالی که این روزها اینقدر توش فعالیم. تا حالا کلی مطلب دپو کردیم برای ارسال تک به تک و امروز هم به عنوان افتتاحیه هر چند ساعت یکبار یکی از مطالب منتشر می شه. شدیدا امیدوارم که اینکار قدم دیگه ای باشه در شناختن اصطلاحات، مفاهیم و اخلاق و فرهنگ دنیای دیجیتالیمون.

ترانه ممنوع: یک وجب دلواپسی

فواد صادقیان، ترانه سرا، تصمیم گرفته کتابش رو به شکل «رایگان» بذاره توی اینترنت. البته رایگان رایگان که نه.. نسخه دیجیتالی که بتونین دانلود کنین و هر قدر خواستین به شماره حسابش بریزین.

من کتاب رو از اینجا دانلود کردم. و با علاقه خوندم. به نظرم ترانه هاش بهتر از خیلی ترانه‌هایی بودن که این روزها خونده می شه و متاسفم که در کشوری هستم که افراد باید برای انتشار شعرهاشون از یک نفر دیگه مجوز بگیرن.

کتاب قشنگه. به نظرم سری بهش بزنین و اگر دوست داشتین هزینه کتاب رو به شماره کارت 5022291010225389 به نام فواد صادقیان بریزین تا شاید شاهد ترانه‌های بهتری توی موسیقی‌هامون باشیم.

من شخصا از ترانه‌های زیادیش لذت بردم. از جمله ترانه شاملو، بهانه، دیوارسنگی، خاک بهشت و غیره. تقریبا همه ترانه‌هاش رو دوست دارن با یک اجرای خوب بشنوم (:

اقدام ناجوانمردانه گوگل در نفی تاریخ علمی ایران

این مطلب یک است

دوستان. امروز متوجه یک نکته عجیب شدم که بعد از چند لحظه فهمیدم نمیتونه بی دلیل باشه و احتمالا تکه کوچیکی است از یک برنامه بزرگ برای تخریب تاریخ پر افتخار مای پر افتخار. به این تصویر نگاه کنید:

وقتی ما توی گوگل جستجو می کنیم که «کم نبوده اند علوم و فناوری هایی که در ایران تولید شده باشند» این به اصطلاح موتور جستجو کاملا برعکس اون رو به ما «پیشنهاد» می ده در حالی که اصلا وظیفه یک موتور جستجو پیشنهاد دادن نیست و مشخصه که اینکار به مقاصد خاصی انجام می شه.

ما می دونیم که چیزهای زیادی در ایران اختراع شدن. از تکنولوژی های الکل (توسط زکریای رازی گرفته) تا کامپیوتر (در کارهای خوارزمی) و انرژی اتم (در شعر مشهور مولانا که میگه دل هر ذره را که بشکافی آفتابیش در میان بینی) و این پیشنهاد که «کم بوده اند علوم و فناوری هایی که در ایران تولید شده باشند» واقعا غیرمنصفانه است.

به همین دلیل ازتون خواهش می کنم چند لحظه وقت بذارین، به صفحه اینکار در فیسبوک برین و دگمه لایک رو فشار بدین. با اینکار از فیسبوک خواهیم خواست تا به گوگل بگه که این پیشنهاد ددمنشانه رو حذف کنه و به تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله ما احترام بذاره.

آخرین اخطار: هموطن! ایرانی! نواده آریوبرزن و سودابه! برای اصلاح تاریخ و برای نجات ایران برو به این صفحه و لایک بزن. به هرحال ما یک وظیفه تاریخی داریم که می تونیم از طریق زدن یک لایک ساده اونو از دوشمون برداریم پس چرا غفلت و تنبلی کنیم در نجات فرهنگمون؟

آبودان

من تا حالا آبادان نرفتم ولی از راه دور دوستش دارم. تیم محبوبم صنعت نفت آبادانه به خاطر ویدئو کلیپ فرید نظارت و خبر محبوبم هم اینکه:

و اینها رو که شفاهی تو شرکت می گفتم همکارم گفت که در سفر اخیر به آبودان یک فیلم هم تو بازار گرفته… عالیه (:

انقلاب در مدرسه

همچنین در روزنامه اعتماد


اسکرین شات مبحث مربوط به بیکاری از بخش اقتصاد آکادمی خان

من یکی از کسانی هستم که همیشه از مدرسه بدم می‌آمده. مدرسه برای من محیطی خشک بوده که یک نفر در آن سعی می‌کند دیگران را مجبور به نشستن در سکوت کند تا خودش بتواند چیزهایی که بلد است را بلند بلند بگوید. وظایف دانش‌آموزان این است که فقط گوش بدهند، نگاه کنند و به خاطر بسپرند. زدن چند روبان به در و دیوار کلاس و نصب دو عدد پوستر به دیوار هم چیزی را تغییر نمی‌دهد. فضای آموزش وقتی بی‌معنی‌تر می‌شود که به شما تعدادی مساله هم می‌دهند تا در خانه حل‌شان کنید. یعنی درست جایی قرار است با مشکلات عملی سر و کله بزنید که معلم و راهنمایی حضور ندارد. اگر واقعیت را بخواهید، این وضعیت باید دقیقا برعکس باشد. دانش آموز باید بتواند در خانه که تنها است درس بخواند و در کلاس که معلم حضور دارد، مساله حل کند و در مورد مشکلاتش با معلم‌ها و حتی دیگر دانش‌آموزان تبادل نظر کند. شاید این ایده تا ده سال قبل رویایی دست نیافتی بود اما حالا نه فقط ممکن که حتی اجرا هم شده است. توسط فردی آمریکایی به نام سلمان خان.

سلمان خان در سال ۲۰۰۴ شروع کرد به تدریس ریاضی به دخترعموی کوچکش نادیا. او اینکار را با ویدئوهایی کوتاه انجام می‌داد که در هرکدامشان یکی از مفاهیم ریاضی با صدا و تصویر توضیح داده شده بود. او برای انتقال این ویدئوهای آموزشی به نادیا آن‌ها را روی ساده‌ترین سایت اشتراک فیلم یعنی یوتیوب گذاشت. یوتیوب سایتی است متعلق به گوگل که در کنار ویدئوهای آموزشی سلمان خان، میلیون‌ها نفر دیگر نیز میلیون‌ها ویدئوی متفاوت را روی آن به اشتراک گذاشته‌اند. وقتی سلمان خان دید که فیلم‌های آموزشی‌اش در این جنگل عظیم تصاویر فقط بعد از دو سه ماه هزاران بیننده پیدا کرده‌اند به این نتیجه رسید که باید راه را ادامه بدهد.

او ساخت و به اشتراک گذاشتن ویدئوهای آموزشی را ادامه داد و از سال ۲۰۰۶ با ایجاد موسسه‌ای به نام آکادمی خان فعالیتش را جدی‌تر کرد. حالا آکادمی خان بیش از ۲۴۰۰ درس کوتاه دارد که به هر کسی که به اینترنت پر سرعت و‌ آزاد دسترسی داشته باشد اجازه می‌دهند بدون نیاز به هیچ چیز دیگر در زمینه‌های ریاضی، تاریخ، اقتصاد، فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی، سرمایه‌گذاری و دانش کامپیوتر به تحصیل بپردازد.

این روزها بخشی از معلمان کشورهای انگلیسی زبان نیز در حال سازگار کردن کلاس‌هایشان با این سیستم هستند. در این روش بچه‌ها در خانه شروع به دیدن ویدئوهای مربوط به مباحث درسی می‌کنند و روز بعد در کلاس‌ با کمک و حضور معلم به سراغ تمرین‌ها می‌روند. در این روش هر کس می‌تواند هر چند بار که نیاز دارد هر مبحث درسی را دوره کند و تا جایی که تک تک تمرینات را درست حل نکرده، روی آن‌ها کار کند. بر خلاف گذشته، از هر دانش‌آموز انتظار می‌رود که تمام جزییات تمام مباحث مورد نظر را بیاموزد و بعد از فهمیدن دقیق مبحث، به سراغ بحث بعدی برود.

این سیستم هنوز فقط در بخش‌های کوچکی از بعضی کشورهای انگلیسی زبان پیاده شده است؛ آن‌هم توسط معلمان مستقل پیشرو. اما آکادمی خان، نوید بخش آموزش در دنیای آینده است. به این فکر کنید که دو رقیب اصلی دنیای کامپیوتر یعنی گوگل و مایکروسافت هر دو در این پروژه سرمایه گذاری و از آن حمایت کرده‌اند. گوگل در سال ۲۰۱۰ دو میلیون دلار به آن کمک مالی کرد و بیل گیتس رییس مایکروسافت نیز با اهدای جایزه آموزشی مایکروسافت به آکادمی خان در سخنرانی‌اش گفت که این سیستم شگفتی‌آور است و او و فرزندانش همیشه از آن به عنوان یک سیستم کمک آموزشی استفاده می‌کنند.

مصرف کنید: فلش ماب در اپل استور

فلش ماب: گروهی از آدم ها که ناگهان در یک جای عمومی برای مدتی کوتاه شروع به کاری غیرعادی می‌کنند و بعد متفرق می‌شوند. این عمل معمولا برای سرگرمی خود و دیگران صورت می‌پذیرد و گردهمایی‌های مرسوم اجتماعی فلش ماب به حساب نمی‌آیند.

فکر می کنم از ویدئو مشخص باشه که فلش ماب مال یک جامعه آزاد است. جایی که ابتکار زدن جرم نیست، با هم رقصیدن امنیت ملی رو به خطر نمی‌ندازه و دوربین داشتن و فیلم گرفتن و شر کردن، جاسوسی نیست.

اپل استور: فروشگاه اپل.

قشنگی اش برای من؟ جامعه آزاد و جوون‌هایی که زندگیشون پر از هیجانه و آدم‌هایی که توی جریان شاد می‌شن و برخورد خوب نیروهای امنیتی و زنده بودن یک جامعه. احتمالا خودم هیچ وقت شرکت نمی‌کردم تو چنین چیزی چون احساس می کردم ممکنه مزاحم یک آدم بشم ولی کلیت جریان برام خوشحال کننده است.

لینک ویدئو

هراس در برابر فن‌آوری

روزنامه اعتماد

چرا بعضی از فن‌آوری‌های جدید باعث ترس و مقاومت در آدم‌ها می‌شوند در حالی که برخی دیگر به سادگی و بدون هراس جای خود را در جامعه باز می‌کنند؟ چرا اینترنت باعث نگرانی عده‌ای می‌شود؟ چرا جامعه‌ای مدت‌ها در برابر برق و بلندگو موضع دفاعی می‌گیرد ولی در برابر دیدن مدادنوکی و بستنی قیفی حتی خم هم به ابرو نمی‌آورد؟

خانم ژنویو بل که در شرکت اینتل مسوول بخش تحقیقات مرتبط با تجربه و عمل متقابل انسان‌ها است می‌گوید که ما برای تمام طول تاریخ در همین وضعیت به سر برده‌ایم. او مدعی می‌شود که جوامع همیشه از بعضی فن‌آوری‌ها هراس‌های بیمارگونه داشته‌اند و در مقابل حتی متوجه رخته بعضی از ان‌ها به دنیای اطرافشان هم نشده‌اند. خانم بل اضافه می‌کند که بیشتر عکس‌العمل‌های دفاعی در برابر تکنولوژی از زنان و کودکان به عنوان سپر دفاعی استدلال‌هایشان بهره گرفته‌اند.

به عنوان مثال در اولین سال‌هایی که برق به خانه‌های آمریکایی راه پیدا کرد گفته می‌شد که این امر باعث صدمه جدی به زنان و کودکان خواهد شد. آن سال‌ها سرطان هنوز مد روز نبود پس سپر دفاعی از این تشکیل شد که برق باعث خواهد شد افراد شرور شب‌ها بتوانند داخل خانه‌ها را ببینند و اگر مشاهده کنند که زن یا کودکی در خانه تنها است، اتفاق بدی خواهد افتاد. در همان دوران قطار نیز خطرناک تشخیص داده شد: بدن زنان و کودکان توان تحمل سرعت‌های بالاتر از هشتاد کیلومتر کیلومتر در ساعت را ندارد.

به گفته شاخه تحقیقاتی اینتل، سه عامل می‌تواند پیش‌بینی کننده میزان هراس ما از فن‌آوری‌های جدید باشد: اینکه آن عامل چقدر در مفهوم زمان موثر است، چقدر فضا را تغییر می‌دهد و در نهایت اینکه تا چه حد رابطه ما با دیگر انسان‌ها را بازتعریف می‌کند. چیزی مثل برق باعث می‌شود فضای خانه و محیط شهری ما تغییر کند، روابطمان با دوستان تحت تاثیر قرار بگیرد و بتوانیم در مدت بسیار کوتاهتری از گذشته به نتایج دلخواه برسیم یا حتی روز را طولانی‌تر کنیم؛ پس مقاومت در برابر آن طبیعی است و مدت زمانی طولانی باید منتظر بمانیم تا فرهنگ بتواند خودش را با این ادرک جدید از زمان، فضا و روابط اجتماعی تطبیق دهد.

نکته حساس در اینجاست که فرهنگ بسیار آرامتر از تکنولوژی حرکت می‌کند. در حالی که ما هنوز مشغول تنظیم رابطه‌مان با بلندی مناسب صدای تلویزیون در یک مهمانی فامیلی برای پیشگری از صدمه به روابط خانوادگی هستیم، موبایل‌ها، تبلت‌ها، لپ‌تاپ‌ها و شبکه‌های بی‌سیم مشغول فتح گردهمایی‌های خانوادگی هستند. ما در جامعه، همیشه در حال مواجهه با فن‌آوری‌هایی خواهیم بود که مفاهیم سنتی ما از زمان، فضا و ارتباطات را تغییر می‌دهند پس بهتر است به شکلی آگاهانه به جای هراس و ایجاد ممنوعیت تلاش کنیم تا آن‌ها را درک و به شکل صحیح استفاده کنیم و عباراتی مانند «برای زنان و کودکان خطرناک است» برایمان زنگ خطری باشند از هراس تکنولوژیک.

کاندوم یعنی اهمیت قایل شدن

من مواردی از سکس بدون کاندوم رو می شنوم که شوکه می‌شم. از دوستان که می‌پرسم چرا بدون کاندوم سکس می‌کنن می‌گن چون لذتش بیشتره. واقعا نمی‌دونم چه حجمی از مغز باید مشکل پیدا کرده باشه که بتونه باعث بشه دو آدم بدون برنامه رابطه دائمی بدون کاندوم با هم سکس کنن.

شاید هم مشکل از اینکه آدم‌ها فکر می کنن چیز خاصی هستن یا اهمیت خاصی توی دنیا دارن. مثلا به طرف می‌گم آخه چرا با فلانی بدون کاندوم خوابیدی که الان اینطوری بشه، توضیح داد که چون فلانی گفت با کس دیگه رابطه نداره یا فلانی گفت بلده چیکار می کنه یا گفت فلانی فلان. دوست من! آدم با آدم فرق زیادی نداره و نه فلانی و نه تو تافته جدا بافته نیستین.

آخه رفیق من! کاندوم که ترس نداره. گاهی حتی خیلی هم خوبه. اصلا بگیر ترس داره و بده، بهتره از بارداری ناخواسته و ایدز و سوزاک که! این مریضی ها و بارداری هم ربطی به مهندس بودن و تحصیل کرده بودن و آدم تمیزی بودن و اینها نداره. ویروس به هیچ وجه مدرک تحصیلی نگاه نمی‌کنه و بوی بد و خوب بدن هم براش فرقی نداره و تمیز و کثیف و تحصیل کرده و غیرتحصیل کرده رو مبتلا می کنه.

خلاصه اینکه اگر کسی رو دوست دارین، آرامشش و سلامتش رو بخواین. اگر هم عقل کسی اینقدر نمی رسه که بتونه تشخیص بده کاندوم به چه دلیل مورد نیازه، کلا باهاش بودن رو از همین حالا فراموش کنید سنگین ترید.

توضیح: دلیل نوشتن این متن مهم خبر تکون دهنده‌ای در آمریکا بود در باب مقاوم شدن سوزاک در برابر آنتی‌بیوتیک‌های مرسوم:

برای سال‌ها، مسوولین بهداشت عمومی نگران این امر بودند که سوزاک – که یکی از شایع‌ترین بیماری‌های انتقال یابنده جنسی در جهان است – ممکن است در برابر آنتی‌بیوتیک‌های مرسوم که برای درمان آن استفاده می‌شوند – سفالوسفرین سفالوسپورین – مقاوم شود.

حالا این اتفاق افتاده.

بر اساس این گزارش، از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰، میزان مقاومت سوزاک در برابر درمان‌های مرسوم چند برابر شده و گونه جدیدی از سوزاک به نام H041، مقاومت زیادی در برابر سفتریاکسون نشون می ده. این خبر رو اضافه کنین به اینکه سوزاک از طریق سکس دهانی هم انتقال پیدا می کنه و دوباره به اهمیت استفاده از کاندوم فکر کنین.

البته بگم که نیازی به وحشت نیست. در کشور ما تجویز آنتی بیوتیک‌های قوی بدون توجه چندان به عوارض جانبی رایجه و این مطلب هم نمی گه که سوزاک واقعا خطرناک شده ولی مقاوم شدنش به درمان رایج باب خوبیه برای یادآوری مزایای استفاده از کاندوم در سکس های خارج از خانواده های امن.

منبع پوستر قبل از ادیت

دانلود پوستر ادیت شده با کیفیت بالاتر

آپدیت: دوستان توضیح دادن که لازمه تذکر بدم که درسته وحشت عمومی از سوزاک لازم نیست ولی ایدز یک نکته کاملا قابل توجه است برای هر کسی که رابطه جنسی داره