تحقیر یک ایده بسیار قدیمی مجازات است. این شیوه، روش اصلی مجازات تا قرنهای هفده و هجده بود ولی بعد با بالا رفتن شعور نسبی جوامع، روش های اصلاحی را جایگزین اون کردند.
اما ظاهرا وقتی آدمها (تیمها) عصبانی میشوند و کنترلشان بر اوضاع کم میشود عقلشان هم تا حدی عقب نشینی میکند و با کنار گذاشتن عقل و شعوری که در طول قرنها تلاش شده روی هم انباشت شود، میروند سراغ کارهای غریزی مثل تحقیر افراد و خرد کردن شخصیتشان.
این کار در ایران منجر به فرو کردن لوله آفتابه در دهن بدون حتی صادر شدن حکم قاضی درباره فرد و اعمال مشابه میشود و در انگلستان منجر به چنین توییتهای از طرف اداره پلیس:
پلیس منچستر، مشغول توییت کردن اسم، تاریخ تولد و محل تولد مجرمانی است که محکوم شدهاند. اینکار شاید غیرقانونی نباشد ولی برای من شکل مدرنتر آفتابه در گردن انداختن و تحقیر کردن آدم ها است: روشی برای داغ زدن به یک انسان. حتی اگر طرف دزد باشد و از طرف دادگاه هم به خاطر دزدی محکوم شده باشد، بردن آبرویش در ملاء عام کاربردی ندارد جز تسکین خشم طرف برنده (در اینجا پلیس).
بر حق بودن پلیس، منتخب بودن دولت، آزادی احزاب، لات بودن فرد دستگیر شده، قانون شکنی و غیره هم روی چنین مواردی تاثیری ندارد. هرچقدر هم شکل کار متمدانه باشد، نفس عمل همان انداختن آفتابه در گردن است و همانقدر دور از تمدن و مریض.
منبع: گیزمودو