توی مطلب عضو کنگره، سفر مخفی به عراق را روی توییتر لو داد از توییتر نوشته بودم و اینکه خودش مدعی است که درست شده تا توش بنویسیم که «در این لحظه مشغول چه کاری هستیم» و بعد گفته بودم که ما ایرانیها، این سیستم رو هم خراب میکنیم و میکنیمش جایگزین وبلاگ یا لینکدونی.
اون مطلب نقدهای زیادی توی کامنت و توی توییتستان داشت. تا جایی که دیدمشون، خوندم و فکر کردم. این فکر بدون شک باعث تلطیف نسبی عقیده میشه ولی اصلا باعث نشده که من عقیدهام تغییر کنه. همونطور که گفتم تلطیف شدم ولی تغییری در کار نیست. چرا؟ چون هر لحظه جریان بهم فشار مییاره.
توییتر یک ابزار است که افراد میتونن هر جوری دوست دارن ازش استفاده کنن. در این شکی نیست و من اهل مجبور کردن کسی به شیوه خاصی از رفتار نیستم. ولی رفتارها برام نشانههایی از جامعه هستن و بلند فریاد زدن برام نشانه جذابی نیست. استدلال اینکه «توییتر ابزار و می شه هر جور ازش استفاده کرد» برای من فرقی با کسی نداره که توی خیابون با دوربین موبایل یواشکی از دخترها عکس می گیره و بعد توی سایت های پورنو به اشتراک می ذاره و بعد مدعی می شه که دوربین ابزاره و هر جامعه ای استفاده خودش رو ازش پیدا می کنه. مطمئنا دومی رو با اولی برابر نمی دونم ولی می خوام نشون بدم که رفتار، نشون دهنده چیز عمیق تری در جامعه است.
فرستادن کل خروجیهای یک برنامه به یک برنامه دیگه مثل اینه که من بخوام بلندتر و بلندتر فریاد بزنم. مثلا همین الان این اسکرین شات رو از توییتر گرفتم:
امین دوست منه و همونطور که می بینین با علاقه توییت هاش رو هم دنبال می کنم ولی وقتی میبینم که توییتر رو کرده کپی فریدزفید، به فکر فرو میرم که چرا. خب اگر کسی به اون بحث علاقمند باشه فریندز فیدش رو می خونه و اگر کسی به اینکه امیر الان مشغول چه کاریه، توییترش رو. اینکه یک ماشین اولی رو تو دومی کپی کنه به نظرم نشونه جذابی از یک جامعه نیست.
من هیچ مخالفتی ندارم که توییتر جای افکار تک خطی باشه. اما وبلاگ شدنش به نظرم مسخره است چون اون ابزار خودش رو داره. خیلی خوبه که توییتر جای افکار باشه چون همیشه می شه به عنوان یک نظر سنجی بهش نگاه کرد یا یک جور افکار سنجی سریع. مثلا من شاید بخوام ببینم خارجیها درمورد احمدینژاد چی میگن. جواب ساده است: یک سرچ سریع در توییتر برای احمدی نژاد:
جذاب نیست؟ توش لینک هم هست و خبر هم هست که به هرحال قابل قبوله چون آدمها بهش لینک میدن یا بعضیها دوست دارن چیزها رو کپی کنن یا خبرهای سریع یک خبرگزاری رو دنبال کنن. مشکل اینجاست که در توییتستان فارسی دنبال احمدینژاد بگردی. چی میشه؟ این:
یک نفر که تصمیم گرفته کلی فید رو به یک اکانت هات نیوز بفرسته. یکی دیگه که تصمیم گرفته کل فید دنباله رو به توییتر بفرسته. یکی دیگه که بخش های داغ دنباله رو به توییتر فرستاده و ما دائما اطلاعات رو از روی همدیگه کپی می کنیم. یعنی یک خبر تولید می شه و چندین جا اون رو کپی می کنن تا خواننده پیدا کنن یا رنک بالا بگیرن یا هر چیز دیگه. نه کپی رایت مراعات می شه و نه می شه توی اینهمه کپی از روی دست هم، اطلاعات کمی ریزتر رو پیدا کرد. این چیزیه که من دوستش ندارم و میگم توی توییتر هم ایرانی بازی میکنیم. نقدها تا حدی تعدیلم کردن و ممکنه از این به بعد بگم جهان سومی بازی که به نظرم راه رو بیشتر و بیشتر رومون میبنده.