چماق به دستان بعثی سوریه، به علی فرزات کاریکاتوریست منتقد حمله کردن و دست هاش رو شکستن تا درس عبرتی بشه برای بقیه آزادی خواهان سوریه. روز بعد دوست و برادر فعلی یعنی بشار اسد حمله کرد به مسجد و با کشتن کلی آدم و دستگیری تعدادی بیشتر سعی کرد کمی بیشتر روی قدرت بمونه. همون روز فرزات با دست های شکسته قلم به دست گرفت و اینو کشید:
البته من واقعا از کسی انتظار ندارم قهرمان باشه ولی دیدن هر قهرمان که جلوی خیل منفعتاندیش ها می ایسته، مبارزه رو صد برابر زیباتر می کنه.
توضیح اضافی: این اثر کار خود فرزات نیست. به کامنت مراجعه کنید (: با تشکر
علی فرزات ( Ali Ferzat) کارتونیست مشهور سوریهای است و منتقد رژیم بعث بشار اسد. دیروز چند لباس شخصی مسلح – که احتمالا خودسر هم بوده اند و هیچ کاری با دولت بعثی کشور فعلا دوست و همسایه یعنی شخص بشار اسد نداشتهاند و بعد هنگام خروج او از دفتر کارش جلویش ظاهر شدند و کتکش زدند، هر دو دستش را که با آن کاریکاتور میکشد شکستند و گفتند که این فقط یک اخطار است. آنها او را خون آلود در کنار خیابان رها کردند و رفتند.
فرزات شصت ساله، در جهان عرب به خاطر کارتونهای انتقادیاش از حاکمان تمامیت خواه – از جمله رییس جمهوری مادام العمر سوریه یعنی بشار اسد – مشهور است.
راستش عربی من زیاد خوب نیست. خودتون نگاه کنید. برداشت من از خبر انتظار نیروهای حاکم کشور دوست و همسایه یعنی رژیم بعث سوریه بود برای اومدن نمازگزاران به مسجد و بعد حمله با تانک و تخریب مسجد و کشتن آدم ها.
این خبر هم مثل بقیه اخبار سوریه، بحرین و مابقی دیکتاتوریهای دور و نزدیک بسیار ناراحت کننده است. خوشحال می شم اشتباه باشه ولی اگر نباشه گفتم شاید شما هم بخواین بدونین. شاید لازم باشه اعتراض کنین یا کفن بپوشین یا غیره. در ضمن بهانه خوبی هم هست چون به هرحال سیستم در حال تغییره و بهتره زودتر موضع دوست و همسایه رو بذارین کنار. حتی بد نیست زودتر یک پرس و جویی بکنین. مثلا به این فکر کنین که اگر چنین اتفاقی توی اسراییل افتاده بود الان چه کارهایی می کردین؟ بر اساس اعتقاد یکسری از مسلمین، لازمه اون دنیا جواب چنین سوالی رو داشته باشین.
تحقیر یک ایده بسیار قدیمی مجازات است. این شیوه، روش اصلی مجازات تا قرنهای هفده و هجده بود ولی بعد با بالا رفتن شعور نسبی جوامع، روش های اصلاحی را جایگزین اون کردند.
اما ظاهرا وقتی آدمها (تیمها) عصبانی میشوند و کنترلشان بر اوضاع کم میشود عقلشان هم تا حدی عقب نشینی میکند و با کنار گذاشتن عقل و شعوری که در طول قرنها تلاش شده روی هم انباشت شود، میروند سراغ کارهای غریزی مثل تحقیر افراد و خرد کردن شخصیتشان.
این کار در ایران منجر به فرو کردن لوله آفتابه در دهن بدون حتی صادر شدن حکم قاضی درباره فرد و اعمال مشابه میشود و در انگلستان منجر به چنین توییتهای از طرف اداره پلیس:
پلیس منچستر، مشغول توییت کردن اسم، تاریخ تولد و محل تولد مجرمانی است که محکوم شدهاند. اینکار شاید غیرقانونی نباشد ولی برای من شکل مدرنتر آفتابه در گردن انداختن و تحقیر کردن آدم ها است: روشی برای داغ زدن به یک انسان. حتی اگر طرف دزد باشد و از طرف دادگاه هم به خاطر دزدی محکوم شده باشد، بردن آبرویش در ملاء عام کاربردی ندارد جز تسکین خشم طرف برنده (در اینجا پلیس).
بر حق بودن پلیس، منتخب بودن دولت، آزادی احزاب، لات بودن فرد دستگیر شده، قانون شکنی و غیره هم روی چنین مواردی تاثیری ندارد. هرچقدر هم شکل کار متمدانه باشد، نفس عمل همان انداختن آفتابه در گردن است و همانقدر دور از تمدن و مریض.
در بریتانیا رسانه ها آزادند، احزاب آزاد اجازه شرکت در انتخابات دارند و اگر دولت منتخب مردم بخواهد کاری بکند باید از مجلس منتخب مردم اجازه بگیرد اما این اصلا به معنی کامل بودن این کشور نیست.
اصطلاحی هست که میگوید قدرت فساد میآورد و قدرت مطلق فساد مطلق. دیوید کامرون با توجه به شورشهای اخیر لندن گفته باید اختیارات بیشتری برای کنترل رسانههای اجتماعی به هنگام مشکل داشته باشد. Open Rights Group در این توماری ساخته تا به مجلس فرستاده شود. این تومار میگوید میگوید:
دولت با تمرکز روی افزایش اختیارش برای بستن، زیرنظر گرفتن یا قطع کردن ارتباطات آدمها، روی موضوع اشتباهی سرمایه گذاری کرده است. شبکههای اجتماعی مانند توییتر کاربردهای مثبتی بسیاری دارند مانند اخطار در مورد خطرها و جمع کردن مردم برای پروژههای پاکسازی. شنود این شبکهها و بررسی ارتباطات شخصی مردم یا افزایش قدرت دولت برای بررسی اطلاعات کاربران، ناقض آزادی ارتباطات است و روشی بسیار خطرناک. قانونگذاری عجولانه با اطلاعات و تحلیلهای محدود به منظور پاسخگویی به شرایط غیر عادی، باعث ایجاد قوانین نامتعادل شده و حقوق اولیه انسانها را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
اگر در انگلیس هستید و حتی اگر معتقد هستید که اینها فقط یکسری آشوبگر هستند که به دنبال غارت مغازهها یا نمایش خشم کور هستند، به نظر من لازم است به این نکته هم توجه کنید که کنترل هر بخشی از رسانه توسط دولت، ناقض آزادی بیان است. اگر در انگلیس هستید و میخواهید همین را به مجلس بگویید، به اینجا بروید.
این یک کینسین موتور پروتئین است که داره یک وسیل رو توی یک میکروتیوب بالا میکشه. این یک تیکه کوتاه است از این ویدئو.
ربطش به ماه رمضان؟ خب ماه رمضون که می یاد دو تا چیز بیشتر از همه برای من دیده می شه: اول حکومتی که سعی می کنه الگوهای خودش رو با زور به مردم تحمیل کنه (مثلا از طرق مجازات های سنگین برای طبیعی ترین رفتارهای بشری) و دوم تلاش یک سیستم برای کشف اینکه آیا در یک مکان زمان خاص ماه توی آسمون هست یا نه.
راستش این ویدئو رو که دیدم به نظرم اومد دقیقا تلاش سیستم بدن است برای انجام یک رفتار بسیار طبیعی و از طرف دیگه مثل همون تلاش برای دیدن ماه است ولی در جهت مخالف: دیدن چیزهای خیلی ریز. گفتم شما هم ببینین خوشحال بشین (:
راستی! اصطلاح Haters Gonna Hate رو بعدا توی کتاب نارنجی توضیح می دم (: