ممنوعیت تست بکارت اجباری در زندان‌های نظامی مصر

یک ساعت قبل دادگاهی توی مصر حکم داد که ارتش اجازه نداره از زنان دستگیر شده به زور تست بکارت بگیره. شکایت توسط سمیره ابراهیم به یک دادگاه داده شده بود و حسابی خوشحالم که دادگاه بدون توجه به ارتش، به شکل مستقل رای معقولی صادر کرده و این نوع از شکنجه روانی رو متوقف کرده.

سمیره ابراهیم که چند ماه قبل بازداشت شده بود، حین بازداشت به نزد پزشک فرستاده می‌شه تا ازش تست بکارت بگیرن. مشخصه که این جریان هیچ ربطی به بازداشت نداره و اینکار مثل خیلی کشورهای دیگه فقط برای تحقیر آدم‌ها استفاده می‌شه. حکم حداقلی فعلا می گه که: «اجرای پروسه تست بکارت بر روی زنان در حال نگهداری در زندان‌های نظامی ممنوع است» اما کماکان مایه خوشحالیه که این مورد مطرح شده و حداقل در این سطح به موفقیت رسیده.

دادگاه به شکل آزاد برگزار شده و بعد از اعلام حکم نهایی، صدها طرفدار و فعال حقوق بشر دادگاه رو به خاطر این حکم تشویق کردن.

منبع از الجزیره

جمعه‌ها با کاندوم: کاندوم زنانه، مشکل چینی ها و ۹۵ سایز مختلف

مشکل بزرگ پیش روی کاندوم چینی برای جهانی شدن

کالاهای چینی دارن جهانی می‌شن. این موضوع شوخی نیست. این موضوع یعنی یک شرکت بعد از جواب دادن به بازار یک میلیاردی خودش، داره می‌ره سراغ بقیه پنج شش میلیارد مردم جهان. هرچند که نباید فراموش کنیم چین پر است از مردم بسیار فقیری که خواب خیلی از این کالاها رو حتی به عمرشون هم نمی‌بینین. اما شرکت Safedom بعد از فروش دویست میلیونی سال گذشته‌اش توی چین امسال می‌خواد جهانی بشه و هدفش فروش یک میلیاردی است با تمرکز روی بازار بنگلادش و آفریقا. رقیب‌های بزرگی مثل دورکس و آسنل (از استرالیا) توی این بازارها هستن و می‌دونین بزرگترین مشکل این شرکت چیه؟ اعتقاد مردم به در پیت بودن جنس چینی و نیاز روانی آدم‌ها به اطمینانشون نسبت به کاندومی که استفاده می‌کنن.

کاندوم یک مساله بسیار حساسه. کیفیت‌اش هم بسیار مهمه. من شخصا بین سوار شدن توی هواپیمای چینی و استفاده از کاندوم چینی، اولی رو کم خطرتر می‌بینم و این دقیقا مشکلی است که سیفدوم باهاش روبرو است. ببینیم چه می کنه.

 

صندوق جمعیت سازمان ملل متحد و سفارش ۲۰ میلیون کاندوم زنانه برای توزیع در برزیل

شرکت سلامت زنان (FHC) آمریکا اعلام کرده که از طرف صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، درخواست خریدی دریافت کرده برای ۲۰ میلیون کاندوم زنانه که قرار در طول سال ۲۰۱۲ در برزیل توزیع بشه. اینکار برزیل رو در سال ۲۰۱۲ به یکی از کشورهای پیشرو در پیشگیری از ایدز و ارتقاء سلامت زنان تبدیل خواهد کرد.

کاندوم چیزیه تقریبا شبیه کاندوم مردونه اما بسیار بزرگتر. سر بسته اون رو وارد بدن می کنین و سر بازش بیرون می مونه. خیلی ساده و سر راست. مزیت؟ از قبل قابل پوشیدنه اما معمولا فقط مواقعی بکار می ره که مرد حاضر نیست از کاندوم مردونه استفاده کنه… نظر شخصی من؟ اگر مرد دلیل موجهی برای اینکار نداره، کنار گذاشته بشه سنگین تره (:



کاندوم هایی در همه سایز

این یک ابتکار از یک شرکت تولید کننده است: کاندوم‌هایی در ۹۵ سایز یا به عبارت دیگه همه سایزی برای همه جور نیازی. شرکت TheyFit که تولید کننده این کاندوم‌ها است یک کیت آنلاین اندازه گیری توی سایتش گذاشته که می تونین بعد از دانلود کردنش اونو پرینت بگیرین و باهاش اندازه دقیق رو حساب کنین و کاندوم شخصی خودتون رو سفارش بدین که البته قیمتش تقریبا دو سه برابر کاندوم‌های دیگه در می یاد (تقریبا ده دلار برای یک بسته شش تایی). این کیت برای کمی نکردن مسایل کیفی، اعدادش رو بر اساس سانتیمتر و اینچ و غیره نذاشته و سایزهایی مثل E11 توش استفاده شده. اینم بگم که تحقیقی توی انگلیس که روی ۲۵۳۹ نفر انجام شده می‌گه که می‌گه که سایز این مردها از ۸ سانت تا ۲۲ سانت متغیر بوده اما اکثریت اونها روی متوسط ۱۴ قرار داشتن.

اگر بخواین این اعداد و اخبار رو به شکل غیرتجاری کنار هم بذارین، نتیجه اینه که افراد بسیار کمی هستن که نیاز به کاندوم‌هایی با سایزهای خیلی کوچیک یا خیلی بزرگ دارن. سایزهای کوچیک رو می‌شه با استفاده از یک دست برای ثابت نگه داشتن کاندوم در محل حل کرد ولی سایزهای واقعا بزرگ نیاز به کاندوم‌های خودشون دارن.

پیشنهادم به شما اینه که اگر واقعا جزو چند درصدی هستین که مشکل سایز دارین یکبار از مغازه تمام گزینه‌های احتمالی رو بخرین و تست کنین و بدونین چی براتون خوبه و به استفاده از همون ادامه بدین. اما یادمون باشه که درصد بسیار بسیار زیادی مردها، با خریدن کاندوم‌های معمولی مرسوم توی بازار و کسب کمی مهارت در پوشیدنش می‌تونن به زندگی امنشون ادامه بدن و نیاز به ابتکار خاص ندارن.

در نهایت تذکر یک نکته واجبه: با دیدن آماری که شرکت‌های تجاری می دن و با دیدن عکس چگوارا گول نخورین (: توهم اینکه سکس خوب نیست چون کاندوم شما دقیقا برای شخص شما طراحی نشده خالی بندیه (: برای درصد بسیار بزرگی از آدم‌ها کاندوم معمولی کافیه (: کاندوم با خوشحالی کش می یاد (:

یادی از روزهای خوب قدیمی کمتر هالیوودی

مشخصه که یادآوری از روزهای خوب مربوط به این است که اون زمان دخترها فکر نمی کردن اگر می خوان جذاب باشن الزاما باید [خیلی] لاغر باشن.

و مشخص تره که مخالفت با اینکه زن ها بر اساس اینکه مردها بهشون چطوری نگاه می کنن به خودشون هویت ببخشن شدیدتر از قبل باقیه.

«جادی! چرا اینقدر ضد زن هستی؟»

خب بذارین تمرکز کنم… با دختری حرف می زدم. دختر هنرمند است (به قول خودش آرتیست) و از پسری می‌گفت که یک دوربین خوب داره و استودیوی عکاسی نود (۹۰ نه! نــــــود یعنی لخت). مشتری‌هاش میان به استودیوش که توی خونه‌اش هم هست، لخت می‌شن و عکس می‌گیرن.

من با خنده و فکر به رشته سخت عکاسی که توش آدم سخت شاخص می‌شه و خیلی از آماتورها با پول می‌تونن توش جلو بیافتن، می‌گم:

    – پول هم می‌گیره از مشتری‌ها؟

دختر جواب می‌ده:

    – فکر نکنم. نمی‌دونم.

و من با خنده می‌گم:

    – ظاهرا که باید یک پولی هم بده.

دختر اضافه می‌کنه:

    – احتمالا گاهی با بعضی مشترها هم می‌خوابه دیگه.

این یک متلک پسرونه نیست. جدی است و بر اساس منطق. من اضافه‌تر می‌کنم:

    – پس احتمالا باید پول بیشتری هم بده.

و دختر خیلی جدی بهم جواب می‌ده «جادی تو چرا اینقدر ضد زن هستی؟»

شوکه می‌شم. من ضد زن هستم؟ شنیدنش از طرف کسی که مدت‌ها است منو می‌شناسه سخته. من مبارز نیستم و برای نظراتم خیلی وقت ها ترجیح می دهم هزینه ای هم ندم ولی به هرحال می دونم که معتقدم به حقوق زنان (مثل هر موجود دیگه ای) و دفاع ازش. شوک خوبیه… فکر من معمولا خوب خط ها رو می‌گیره می‌ره جلو و دو سه تا خط مختلف رو به نتیجه می‌رسونه اما اینبار هر چند ثانیه که بهش وقت می‌دم به ته خط تحلیلی نمی‌رسه. هی سعی می‌کنم مسیرهای احتمالی مختلف رو به چپ و راست بچینم و ببینم این مکالمه کجاش به ضد زن بودن می‌رسه.

یادم نیست خودم به نتیجه می‌رسم یا خودش بهم می‌گه. اوه! الان یادم اومد. خودش بهم گفت و جوری که الان با یادآوری‌اش شوکه بشم. بهم می‌گه «چرا همه‌اش تو چارچوبٍ شدن و کردن فکر می‌کنی؟». اوه!

جملات من معطوف به این بودن ک دخترها همیشه سعی می‌کنن «پا ندن» و پسرها سعی می‌کنن گیر بندازن و سکس داشته باشن. چرا اصلا فکرم به این سمت نرفت که دختری هست که وقتی دلش سکس می‌خواد، پسری رو پیدا می‌کنه که بدون رابطه عاطفی پایه سکس باشه و خوش تیپ هم باشه و آرتیست هم باشه و باهاش بخوابه. جملاتم رو که مرور می‌کنم.. در اصل اینو گفتم «اگر دختری با پسری که نمی‌شناسه بخوابه، باید پول بگیره». خیلی ضد زن بوده. شوک خوبیه. یک فکر دقیق و عمیق روی یک شوخی ساده که به هرحال زشت بوده اما حالا خیلی بدتره.

چند روز قبل ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان بود (پادکست رادیو فنگ رو از اینجا و پادکست پر استرس صدای تغییر رو از اینجا گوش بدین). این شاید اولین ۲۵ نوامبری است که من حرف تکراری نزدم. امسال ریشه‌های عمیق‌تری از این خشونت رو توی خودم هم دیدم و مطمئن‌تر شدم که جامعه نیاز به آموزش داره. نیاز به حرف زدن و نیاز به ارتباط. اگر داشتیم… می‌خوردیم به سلامتی همه خانم‌هایی که بدنشون مال خودشونه… به سلامتی همه خانم‌ها.

جمعه ها با کاندوم: کاندومی برای همه فصول

دوستی به خوبی تذکر داده که چرا وقتی جمعه‌ها از کاندوم حرف می‌زنم نگاهم جوری است که انگار کاندوم فقط برای سکس خارج از خانواده استفاده می‌شه. درسته که کاندوم تقریبا تنها وسیله عملی برای پیشگیری از بیماری‌های جنسی (STD) مثل ایدز است اما یک جنبه بسیار مهم دیگه‌اش هم اینه که راحت‌ترین و دم دست ترین روش است برای پیشگری از بارداری و در نتیجه یک وسیله جذاب برای زوج‌های ازدواج کرده.

کاندوم در روابط جنسی خارج از چارچوب خانواده یک باید است. چون باید مواظب بیماری‌های بسیار خطرناک و غیرقابل درمانی مثل ایدز بود. توهمی مثل اینکه «دوست پسر من باکلاس و تمیز است و ایدز نداره» هم همیشه غیرمعقوله چون دوست پسر / دختر شما هر چقدر هم باکلاس، مودب، تمیز، جنتلمن، خوشگل و غیره باشه ممکنه یک شریک جنسی دیگه داشته باشه یا قبلا داشته بوده باشه که اون هم یک دوست داشته که اون هم یک دوست داشته که اون هم یک دوست داشته. هر کدوم از این آدم‌ها کافیه یکبار با یک ویروس برخورد داشته باشن. چه ایدز چه سیفلیس چه هپیاتیت هر بیماری قابل انتقال از روش جنسی دیگه یا حتی تزریق آلوده و کلی داستان‌های دیگه. پس استفاده از تنها روش پیشگیری یک باید است.

اما در روابط داخل ازدواج هم کاندوم چیز جالبیه. اولا که متنوع است و باحال. کلی فان درست می کنه و کلی قابلیت بانمک داره که نیازی نیست من اینجا بهشون اشاره کنم. اما کاندوم علاوه بر اینکه یک ابزار کمک-سکسی خوبه، گاهی برای زوج‌ها هم بهترین روش پیشگیری است. خانم‌های زیادی هستن که به دلایل متنوع نمی تونن قرص پیشگیری بخورن. فعلا هم که قرص پیشگیری مردونه تولید تجاری نشده پس در این حالت هم کاندوم یکی از بهترین راه حل های پیشگیری از بارداری است.

حرف اول مطلب این هفته رو تکرار می‌کنم: کاندوم فقط مال روابط خارج از ازدواج نیست. کاندوم یک وسیله بانمک است و یک اختراع خیلی قدیمی برای پیشگیری از بچه و از بیماری‌های مقاربتی و این روزها هم با تنوعی وسیعی که داره، یک وسیله کمک جنسی. درسته که توی سکس چیزهایی جذابی هست که کاندوم تا حدی سختشون می کنه اما توی سکس چیزهایی هم هست که فوق العاده نخواستنی هستن: بیماری و در مواقعی که نمی‌خواینش، بچه! کاندوم بهترین همراه برای جلوگیری از این جریان است پس بهتره به جای غر زدن برای قسمت اول، به خاطر قسمت دوم باهاش دوست باشیم.

جامعه شناسی احساسات

اینترنت و وب پر است از مطالب ساده برای خوندن. ما عادت می‌کنیم به خوندن سرسری چیزهایی که پنجاه درصدشون رو قبلا می‌دونیم و بیشتر برامون حالت خبر یا بیان شفاف‌تر چیزهایی رو دارن که قبول داریم. کمتر پیش می‌یاد چیز واقعا جدیدی بخونیم یا به مفهوم واقعی کلمه «مطالعه کنیم». اگر می‌خواین این عادت رو امروز بشکنین، سری بزنین به این مقاله جذاب که سینا قسمت به قسمت داره ترجمه می‌کنه: چرا عشق دردناک است؟ مصاحبه با اوا ایلوز. مطلب از حوزه جامعه‌شناسی احساسات است که من امروز به افتخار سینا و مقاله‌اش به ویکیپدیای فارسی اضافه‌اش کردم.

مقاله سخته و نسبتا سنگین و سرعت خوندنش شاید برای من یک سوم سرعت خوندن متن‌های دیگه اینترنتی بود. دقیقا همین ثاب تمی‌کنه که باید بخونیمش (حتی توی تم افتضاح وبلاگ سینا).

اشپيگل: شما می گویید، ما دیگر نمی توانیم یک نفر را انتخاب کنیم. این تردید از کجا ناشی می شود؟

ایلوز: ایجاد قید و پیوند همیشه ناشی از یقین و باور است – انسان نمی داند که آیا عشق چنین کارکردی دارد و آیا باید خود را نسبت به کسی متعهد کرد که ممکن است بهترین گزینه نباشد. اگریستانسیالیست ها حق دارند: انسان با تصمیم هایی که می گیرد، تعریف می شود. نکته این که روزبروز تصمیم گیری سخت تر می شود. در دنیای امروز، با توجه به گستردگی امکان انتخاب به ابهام و چندارزشی رسیده ایم: نه تنها آمال و آرزوها مفقود شده اند، دیگر از اشتیاق و تشنگی هم اثری وجود ندارد.

اشپيگل: چنان که نوشته اید، یکی از اهداف کتابتان کاستن از دردهای عشق است. چگونه می خواهید این کار را انجام دهید؟

ایلوز: من می خواهم که زنان، وقتی عاشقی آنها را ترک می کند، خود را مسوول پایان رابطه ندانند و خود را بی ارزش احساس نکنند. در حقیقت قسمت زیادی از رنج های رمانتیک دلایل نهادی دارد. در دوره مدرن، ما تا حد زیادی تأیید را به واسطه رابطه عاشقانه بدست می آوریم. این موضوع هم برای مردان و هم برای زنان صادق است؛ برای زنان شدت بیشتری دارد، چون زنان هم چنان در عرصه عمومی کمتر وارد و تأیید شده اند. پایان یک رابطه معمولا برای آنان بسان دفن ارزش های شخصی است. در این مورد عدم تشابه میان دو جنس، نه حاصل ضعف زنان، که به دلیل ساز و کارهای اجتماعی است. به عنوان یک فمینیست در پی آنم که مکانیسم این ناهمگونی احساسی را نشان دهم.

خواندن مصاحبه کامل / قسمت اول

راستی! سینا همه مطالب وبلاگش عالیه هرچند که اون تم خاص تمام تلاشش رو می‌کنه که شما نخونیدش (: این وبلاگ تنها نوشته‌های فوتبالی رو داره که من می‌خونم و این روزها تقریبا تنها نوشته‌های جامعه ‌شناسی غیرسایبری رو. بگم که اگر کسی می خواد جامعه شناسی رو ادامه بده، این وبلاگ یکی از بهترین ها برای خوندن است.

یک تذکر مهم:‌ سینا علاوه بر اینکه یکی از مورد اعتماد ترین آدم های زندگیه منه، مهندس مخابرات، دانشجوی دکترای جامعه شناسی، کمک داور فوتبال توی اتریش، ساکن غیرقانونی خوابگاه و از همه حساس‌تر، در عین اخلاقی‌ترین آدمی که من دیدم بودن، به معنی عامیانه اش بی ادب هم هست (: از لغات خاص استفاده می کنه و اگر حساسیت دارین به این موضوع، از خوندنش (مثلا از خوندن مطلب گیر کردنش تو آسانسور) محروم کنین خودتون رو (:

نامه سرگشاده جادی به مجید خراط‌ها

سلام مجید جان،

من یکبار خیلی قدیم‌ها اسمت رو کنار عبارت «سلطان عشق و احساس» شنیدم – اونم از دوست بسیار باسوادی که کارش تحقیق روی موسیقی بود. چون لقب بامزه‌ای بود و باعث شد آهنگ‌هات رو از اینترنت دانلود کنم و گوش بدم (امکان خریدنش هست؟). چیزی نبود که طولانی گوشش بدم ولی اصلا هم بد نبود. صدای دیجیتالش بامزه بود و همینطور کلیت شعرها فضای جالبی داشت. یک هفته ای گوش کردم و به بعضی دوستان هم معرفی کردم که به عنوان یک چیز متفاوت گوش بدن.

الان اما دوباره توی سفرم و آهنگ بخشی از زندگی‌ام رو پر می کنه و توی لینک یکی از دوستان خیلی عزیز، یک آهنگ قدیمی ازت دیدم: اینو زدم تا بدونی (یوتیوب). آهنگ ناراحت کننده ای است. هنوز سبک ناله و معشوق ستیزی و اینهات قشنگه ولی شعر عمیقا مهمله.

توش تعریف می کنی که یک دختر رو کتک زدی و با اینکه خودت خیلی ناراحتی ولی لازم بوده. می‌گی که وقتی پرسیدی «کجا داری می‌ری» بهت جواب درست نداده و تو سیلی زدی تا «یادت بمونه هر جا می ری باید بگی» و توضیح می‌دی که وقت رفتن طرف نبوده و دلت دل نمی کنه و «بدون هر جا که بری خاطراتت مال منه» و «اینو زدم تا بدونی از دست تو ناراحتم».

مجید عزیز، این آهنگت بسیار بده. اونقدر بد که کافیه باهاش شنونده‌هات رو از دست بدی. تو هنرمندی و ریشت رو مدل مدل دار اصلاح می‌کنی. کتک زدن یک دختر برای اینکه «یادت بمونه هر جا می ری باید بگی» کار یک وحشی است. دقیقا همونی که اسید می پاشه توی صورت یکی. فرق این شعر با قاتل دختری که بهش «نه» گفته، در سطح شعور نیست بلکه فقط در میزان وحشی‌گری است.

زن انسانه. گفتن اینکه «اینو زدم داری می‌ری، یادت باشه مردی داری» مایه خجالته. یا مثلا اینکه «اینو زدم یاد بگیری […] جواب سربالا ندی» فقط بازتولید کننده اینه که هر کس زورش بیشتره باید به -در ظاهر- ازش اطلاعت کرد. خراط‌های عزیز، سلطان عشق و احساس، ژانر معشوق-ستیزی شما قبول ولی با کتک کسی چیزی یاد نمی‌گیره.

آهان! اینم بگم که اگر بعد از کتک زدن یک انسان با خودت فکر می‌کنی یا می‌خونی «الهی بشکنه دستی که خورد به صورتت» یا «درسته که زدم ولی خیلی دوستت دارم تو رو» یعنی شدیدا نیازمند مراجعه به روانپزشک هستی. آدم سالم هیچ کس رو کتک نمی‌زنه. تو صاحب هیچ کس نیستی که حس کنی باید برای آموزش یا تربیت‌ش کتکش بزنی و بعد تازه جوگیر هم بشی از انجام این مسوولیت سنگین. بیتی مثل «الهی قربونت برم اشکات آتیشم می‌زنه» یا «آخ روی ماهش رو ببین، الهی دستم بشکنه» تنها دو معنی داره:

  • جزو اونهایی هستی که می‌دونن زدن بده ولی فکر می کنن وظیفه‌شونه
  • جزو اونهایی هستی که دجار جنون آنی می شن

گروه اول باید سطح آگاهی فرهنگی‌شون رو ببرن بالا (حتی اگر حقوق بگیرن که نبرن بالا) و گروه دوم هم باید مراجعه کنن به مشاور/روانپزشک و خیلی صریح دنبال کمک بگردن.

حالا که برات زیاد نوشتم، این رو هم بگم که چند وقت پیش یک خواننده افغان یک شعر خونده بود در مورد معشوق خردسالش. توی افغانستان به اون شعر اعتراض شد و خواننده هم در نهایت توضیح داد که به نظرش عشقبازی با کسی که به هجده سالگی نرسیده کار درستی نیست. حدس من اینه که تو هم با خشونت خانگی موافق نباشی و بدونی که چیز درستی نیست اما خب به قول اهل دل در ضرورت شعری اونو خونده باشی.

پیشنهاد می کنم

کار بسیار قشنگیه اگر اعلام کنی که امروز بعد از سه سال لازم می دونی بگی که از شعر اون آهنگ راضی نیستی. به نظرت کتک زدن انسان‌ها بده و خشونت خانگی زشت تره و خشونت نسبت به زنان در خانه از همه قبلی‌ها خجالت‌آورتره. خشونت خانگی وجود داره ممکنه برای من و تو شعر باشه و بازی با کلمات ولی واقعا کسانی هستن که ممکنه آهنگ تو رو بشنون و بیشتر و بیشتر توی مغزشون حک بشه که طبیعیه مردی زنی که دوست داره رو کتک بزنه حالا چه برسه به کتک زدن غریبه‌ها.

جادی

نقدی بر فیلم آموزش جنسی آشنای محبوب

داروخونه بودیم برای یک چیز دیگه که توی ویترین آشنای محبوب رو هم دیدم! اسمش رو نمی دونستم ولی می دونستم که یک فیلم مجاز آموزش جنسی منتشر شده و قطعات خنده دارش رو شنیده بودم. مثلا اینکه زن موقع ارگاسم نه فقط شل می شه که در مقابل جاذبه هم سنگین می شه (؟!).

به فروشنده گفتم اونم بده (: گذاشت توی کیسه مشکی و بهم داد. چهار و پونصد.

یک روز تو خونه که دو تا از دوستان خوب هم بودن گفتیم نگاه کنیم (: با این صحنه ای عجیب شروع شد. سکس گل ها از ویدئوی The Wall.یعنی سکس دو تا گل با هم به شیوه آدم ها یا چنین چیزی. کمی هم زیادی خشن برای این آموزش. اسکرین شات من از لحظات آخرشه و لحظاتی بعد صفحه پر می شه از اسپرم‌های سریع و کوچیک! واقعا نمی دونم نیازی به این هنرنمایی بوده یا نه. شاید برای جلب توجه.

در بقیه فیلم، یکسری حدیث نشون می دن، سه تا استاد دانشگاه صحبت می کنن و گاهی عکس های دانلود شده از اینترنت میکس شده بین حرف ها و حدیث ها (مثلا عکس کاندوم یا نقاشی اجزای داخلی تناسلی مثل تخمدان ها و این حرفها).

احادیث چیزهایی هستن مثل این صحنه‌ها:

که توشون سعی شده در فضایی دیجیتالی و پلاسمایی ولی با صدایی عرفانی گفته‌های بزرگان دین اسلام در این مورد خونده بشه. اینها یک جور ووله(؟) هستن بین صحبت سه نفر استاد دانشگاه که محوریتشون اینه که آقا سکس چیز بدی نیست.

در اکثریت دقایق فیلم، سه تا استاد (یک زن و دو مرد) به شکل نیمه سربسته سعی می کنن یکسری موضوع رو توضیح بدن. یک جاهایی علمی و یک جاهایی با تکنیک «بچه های من به حرف عمو گوش کنین». خانمه و یکی از آقاها ماخوذ(؟) به حیا هستن و بیشتر هم در مورد بیماری ها و پیشگری توضیح می دن ولی دکتر مجد نقطه اوج آموزشه و خیلی جذاب حرف می زنه. کاملا نزدیکتر به چیزی که یک فیلم آموزشی جنسی باید باشه:

اینجا هم داره توضیح می ده که باید «زبون رو روی پوست قطع و وصل» کنین. احتمالا چون نمی تونه پوست یا قطع و وصل رو درست نشون بده، روی زبون تاکید کرده (:

خب مشخصه که ما چهارنفری کلی خندیدیم. اما به نظرم گروه هدف این سی دی ما نیستیم. بدون شک کسایی تو ایران هستن که خیلی از اینها رو نمی دونن و گفتن همینکه «در یک رابطه جنسی سالم هم مرد باید ارگاسم بشه هم زن» براشون یک آموزش بسیار پایه ای و مهمه. به هرحال این قدم خوبه. نقدش خوبه و اتفاق افتادنش هم خوب. البته قیمت و نحوه عرضه احتمالا باعث می شه به کسانی که بیشترین احتیاج رو بهش دارن نرسه. نظر من اینه که لازمه دولت سرمایه گذاری کنه برای آموزش درست در این زمینه توی همه ایران (: نه اینکه یکسری آدم خودش رو بفرسته ولی بودجه ای اختصاص بده برای اینکار و سازمان های آزاد غیر دولتی واقعی بتونن پروپوزال بدن برای اون بخشی از اون بودجه – حالا بگیریم توی یک ایران شفاف (:

اشکالات

اصولا ساخت یک محصول آموزشی پیچیده است. می دونین که من مخالف سانسورم – شاید به خاطر زندگی توی یکی از سانسورچی ترین کشورهای جهان. ولی اگر بخوام در مورد قوانین نظر بدم به این فکر می کنم که آیا یک محصول آموزشی باید از جایی مجوز داشته باشه یا نه. آیا آدم ها می تونن آموزش های اشتباه بدن؟ به هرحال.. اینها توی این سی دی اشتباهه:

<

ul>

  • اسمش هست آشنای محبوب. ما اول فکر کردیم آشنای محبوب همون «سکس» است. بعدا دکترها توضیح دادن که سکس به شکل عجیبی اصلا با کسی که باهاش صمیمیت ندارین و عاشقش نیستین جذاب نیست در نتیجه «آشنای محبوب» نه به سکس که به کسی که می خواین باهاش سکس کنین اشاره داره. این تعمیم اشتباهه. احتمالا سکس با کسی که دوستش داریم بهتره و جذابیت داره دیدن کسی که سکس رو فقط با کسی که دوستش داره تجربه می کنه، ولی گفتن اینکه بدن مکانیزمی داره که باعث می شه سکس با غیرآشناهای_محبوب نخواستنی بشه حرفیه که به هر مخاطب فیلم می گه که با یک فیلم تبلیغاتی طرفه و نه با یک توضیح علمی.
  • دکتر مجد می گه که «مرد ممکنه چند بار به ارگاسم برسه». قبول. احتمالش هست بخصوص در شرایط خاص تر. بعد توضیح می ده که «مردهای عزیز اصلا از این موضوع ناراحت و نگران نشین!» انگار همه چند بار ارگاسم می شم و بعد وحشت می کنن که چرا اینطوری شد (: در نهایت «اضافه می کنه که راه حل زود انزالی اینه در یک شب چهار بار سکس کنن تا طولانی تر بشه». نمی دونم دکتر چند بار در زندگی چهار بار ارگاسم در یک شب رو تجربه کرده ولی این یک موضوع معمول نیست. جوری ازش حرف زده که اگر کسی فقط یکبار ارگاسم بشه و بعد دیگه میلی به سکس نداشته باشه، ممکنه فکر کنه غیرطبیعی است (: شاید هم یک جور تبلیغ زیرپوستی کرده برای خودش (((: به هرحال چهار بار در یک شب سکس داشتن در یک زندگی معمول به نظر من حرفیه که فقط از پسرهای باکره توی چت روم های یاهو بر می یاد (:
  • جایی دیگه می گه زن باید در دوران قاعدگی تمیز باشه و برای اینکار «روز اول قاعدگی باید سیزده بار پد رو عوض کرد» دکتر؟ ساعتی یکبار یعنی؟ ممکنه برای بعضی آدم ها لازم باشه ولی این سی دی مال کسانی است که داری زبون رو بهشون نشون می دی که چطوری باید قطع و وصل کنن یا توضیح می دی که چطوری آدم ها باید آروم جلو عقب کنن پس بهتره چنین اطلاعاتی رو با احتیاط بدی یا حداقل ذکر کنی که در صورت نیاز در یک فرد خاص غیر عادی نیست هر چند بار که لازم باشه پد رو عوض کنه.
  • روی جلد سی دی چاپ شده ۱۸- ! منطقا باید باشه ۱۸+ (:
  • افکت ها عجیبه (مثلا افکت دائمی پلاسما در پشت سر یک سخنران جدی) و نشون دادن چیزهایی که نمی خوان نشون بدن هم به نظر من بی معنی. توضیح میده که اتاق خواب نباید توش هیچ چیز باشه و تصویر عجیب به دیوار نباشه و فقط یک تخت باشه و میزتوالت و آینه. بعد یک اتاق خواب اینچنینی نشون می ده که توش یک زن با چادر سفید داره قرآن می خونه و مردم هم رو سجاده در حال نمازه! (((: چه حرکتیه آخه؟
  • در مورد ارگاسم می گه وزن بدن زن سنگین می شه! (: ما گفتیم حتما منظورش اینه که شل می شه بدن. بعد توضیح داد که نه فقط شل می شه که سنگین هم می شه. یعنی در مقابل جاذبه مقاوم‌تر می شه یا چنین چزی. (: البته درک می کنم که تلاش می کرد یک نکته معقول رو توضیح بده ولی می تونستن یک برداشت دیگه بگیرن با توضیحی معقول تر و کلماتی مربوط تر.
  • سایتشون اصلا قشنگ نیست و الان هم داون شده به خاطر احتمالا تموم شدن ترافیک ماهانه: Ashenaye-Mahboub.com.
  • <

    ul>

    و از همه بدتر

    دکتر مجد گفت که دوش موضعی بگیرین با صابون مایع! اگر منظورش از دوش موضعی استفاده از دستگاه‌های زیر برای «تمیز کردن» یا «تازه کردن» یداخل بدنه، کاملا اشتباه می کنه.

    این ابزارها رو تبلیغات چی ها می فروشن ولی حتی استفاده ازشون با آب خالص هم به دلایل مختلف برای سلامتی نامناسبه چه برسه به اینکه از چیزهایی مثل سرکه رقیق یا بدتر از همه قلیای غلیظ (صابون مایع) استفاده بشه (لینک سایت دولتی آمریکا در مورد سلامت زنان)

    جمع بندی

    دیدن این سی دی به شکل قانونی توی مغازه ها بسیار خوبه. نوید بخش و باعث شادی. مخاطبش ما نیستیم ولی باید خوشحال باشیم که هست. البته بخش هایی مثل روش های پیشگیری می تونه به درد هممون بخوره (بخش مهم گفته نشده: در سکس خارج از خانواده حتما از کاندوم استفاده کنین). بهترین بخش فیلم دکتر مجد است و به نظرم ادیت و کارهای فنی اش ضعیفترین بخشش. یک ایده عالی اینه که یکی دو نفر مستقل، خودشون به شکل آزاد یک فیلم بسازن در تکمیل این و بذارن روی اینترنت. کافیه سه چهار نفر معقول حرف بزنن و نکات مهم رو بگن (: البته کاملا مبتنی بر تحقیقات جدید نه بر اساس باورهای عمومی مهملی که پر است توی جامعه.