چگونه یک هاست بخریم


در واقع من نمی‌خوام وبلاگم در این باره باشه ولی دوست خیلی خوبی این سوال رو کرده بود و دیدم بهتره به جای اینکه هر ماه توی چت جواب بدم، یکبار اینجا بنویسم.

هاست دقیقا یک فضا روی دیسک یک کامپیوتر متصل به اینترنت است که به شما اختصاص پیدا کرده. معمولا شما این امکان را دارید که از طریق یک اتصال FTP به این سرور وارد شوید (کلمه عبور و نام کاربر) و روی آن فایل کپی کنید. مثلا اگر شما دامین Jadi.ir را داشته باشید و یک هاست برایش بخرید، شرکت فروشنده هاست کامپیوترش را طوری تنظیم می‌کند که هر کس به آدرس Jadi.ir آمد، فایل درون دایرکتوری home/jadi/public_html/ را ببیند. حالا وظیفه شما خواهد بود که از طریق FTP (مثلا برنامه آزاد و بازمتن http://filezilla-project.org/) به هاست خودتان متصل شوید و یک فایل به نام index.html در آن دایرکتوری بگذارید تا به بازدید کنندگان نشان داده شود.

اما یک هاست چه مشخصاتی دارد؟ نگاهی به تصویر کنار بیاندازید. معمولا کافی است شما به یک شرکت فروشنده هاست مثلا پرشین تولز وارد شوید و به بخش هاستیگ بروید. سرویس‌های مختلف قیمت‌های مختلف دارند. ولی فرقشان چیست؟

Web Space یعنی روی این هاست چند مگ فایل می‌توانید بریزید. البته فضای بانک اطلاعاتی هم به حجم فایل‌های شما اضافه خواهد شد. مثلا اینجا من فقط حق دارم ۱۰۰ مگ از هارد میزبانم را اشغال کنم. برای یک وبلاگ معمولی، این عدد کافی است (:

Bandwidth هر کسی که برای دیدن سایت من بیاید، از سایت من متن، عکس و بقیه چیزها را دانلود خواهد کرد. اصلا هم لازم نیست حتما دگمه دانلود را بزند. همین که یک عکس در سایت من دیده می‌شود، یعنی از سایت من به کامپیوتر طرف منتقل شده است. پهنای باند یا همین Bandwidth می‌گوید که من در ماه حق دارم ۲ گیگابایت (۲۰۴۸ مگابایت) فایل منتقل کنم. این یکی از مشکل‌زا ترین بخش‌های هاست است. چرا؟ فرض کنید حجم صفحه اول سایت من (یعنی عکسها و متن‌های صفحه اول)‌ در مجموعه ۳۰۰ کیلوبایت باشد. هر سه نفر که به سایت بیایند، یک مگ از پهنای باند ماهانه من مصرف شده. من کلا ۲۰۰۰ مگ پهنای باند ماهانه دارم (یعنی دو گیگ در ماه). نتیجه؟ در ماه کلا ۶۰۰۰ نفر می‌توانند صفحه من را باز کنند! این تقریبا آمار یک روز بازدید کیبرد آزاد است و نتیجه این است که من باید هاست گرانتری بخرم ! این عددی است که موقع خرید هاست به آن توجه کنید. البته لازم نیست خیلی هم سخت بگیرید. کمترین را بخرید و هر لحظه که کم آمد، اختلاف را پرداخت کنید و به یک سطح بالاتر بروید.

MailBoxes چند تا ای میل می‌توانید روی این هاست تعریف کنید؟ الان ۱۰ تا است. یعنی من می توانم ه ایمیل به شکل jadi@jadi.ir یا admin@jadi.ir یا … داشته باشیم. این در ظاهر مهم است ولی در واقع یک ایمیل هم زیاد است چون این روزها همه ایمیل‌های قرص و محکم روی یاهو و جیمیل و دیگر سرویس‌های تجاری را به این ایمیل‌های غیرقابل اطمینان ترجیح می‌دهند (: مگر اینکه به طور خاص به دنبال کاربری خاصی باشید.

subdomains یعنی چیزهایی مثل blog.jadi.ir یا news.jadi.ir و … اینها می‌توانند سایت‌هایی کاملا جدا باشند یا بخش‌های مختلف یک سایت. در واقع شما با خرید هر دامین می‌توانید بی‌نهایت زیردامین تعریف کنید ولی سرویس‌های تجاری شما را به تعدادی خاص، محدود می‌کنند.

FTP Account برای انتقال فایل به سرور (مثلا برای نصب یک وبلاگ) نیازمند یک شناسه اف تی پی هستید. همین یکی برای هر کاری کافی است مگر اینکه کاربرد خاصی برایش داشته باشید.

My SQL مهم است! این روزها تقریبا هر چیزی که بخواهید نصب کنید، نیازمند یک بانک اطلاعاتی هستید و مشهورترین آن‌ها، همین مای.اسکیوال است. اینجا شما حق دارید ۲ تا بانک اطلاعاتی مای اسکیو ال برای خودتان تعریف کنید پس به راحتی می‌توانید دو وبلاگ مختلف روی سایتتان راه بیاندازید. البته در بسیاری سیستم‌ها می‌شود نسخه‌های گوناگون را روی همان یک بانک هم تعریف کرد. معمولا این تعداد برای کسی مشکل‌زا نمی‌شود.

PHP سرور از زبان PHP پشتیبانی می‌کند. یعنی اگر فایلی با پسوند PHP به سرور منتقل کنید، روی آن «اجرا» خواهد شد. این روزها تقریبا همه برنامه‌های آشنای ما با PHP نوشته می‌شوند و همه سرورها هم از آن پشتیبانی می‌کنند. آخرین سروری که بدون پشتیبانی از PHP دیده‌ام، تقریبا مال ۸ سال قبل بوده.

CGI یک شیوه برنامه‌نویسی است و در واقع اگر کسی بگوید از آن پشتیبانی می‌کند یعنی یک دایرکتوری به نام cgi-bin هست که اگر فایل‌های اجرایی در آن بریزید (مثلا پرل با پسورند pl) اجرا خواهند شد. این کار کمی پچیده‌تر از کار کردن با PHP است و نیاز به کمی تجربه دارد (: تنها برنامه بسیار مرسومی که این روزها از این روش استفاده می‌کند، مووبل تایپ است که پیشنهاد می‌کنم سراغش نروید و از وردپرس استفاده کنید.

JSP جاوا و این چیزها. من سررشته‌ای ندارم (:‌

Support پشتیبانی (: 24/7 یعنی هفت روز هفته روزی بیست و چهار ساعت جوابتان را می‌دهند (: احتمالا در این سرویس با ایمیل. ممکن است اگر به سرویس‌های بالاتر بروید یک شماره تلفن هم به شما بدهند که بیست و چهار ساعته بتوانید به آن زنگ بزنید و حل مشکل کنید. در واقع اگر من بخواهم یک دلیل برای خرید سرویس از یک جای خوب بیاورم، پشتیبانی است (: راستش را بخواهید هنوز هم که هنوز است، بهترین پشتیبانی را در پرشین تولز دیده‌ام (:

Price که همان قیمت است. فکر کنم از ۱۰ تومن هم بتوانید سرویس پیدا کنید ولی گول قیمت را نخورید. قیمت معقول بدهید برای سرویس معقول. نه لازم است چیز عجیبی بخرید نه لازم است دنبال ارزان‌ترین سرویس باشید. من سرویسی مثل این که اینجا را می‌بینید را خوب می‌بینم. البته به جز پهنای باند ۲ گیگ که واقعا کم است. به نظرم اگر همین سرویس، پهنای باند ۵ گیگ بده (مثلا به اسم سرویس دانشجویی!) خیلی خوب خواهد بود (:

دیگر چیزها بعله!‌ هنوز مانده. گاهی از Dedicated IP و تعدادشان حرف می‌زنند. یعنی شما چند آدرس IP خواهید داشت. در بسیاری از مواقع همین یکی بس است و اگر کسی نمی‌داند «آی پی اختصاصی» به چه دردی می‌خورد، معنش‌اش این است که به دردش نمی‌خورد. نکته مهم دیگر CPanel است. انجام خیلی از کارها توسط یک کاربر معمولی راحت نیست. مثلا اگر شما یک دامین جدید بخرید به سختی می‌توانید آن را به هاست فعلی متصل کنید. یا اگر لازم باشد یک بانک اطلاعاتی My SQL تعریف کنید،‌ احتمالا علاقه‌ای ندارید وارد خط فرمان شوید و دستورات لازم را تایپ کنید. شما یک صفحه می‌خواهید که با کلیک روی آن تعداد کاربران را ببینید، اسکیوال تعریف کنید، حتی وبلاگ نصب کنید و …. این صفحه گرافیکی معمولا یا CPanel است یا Plesk و در آدرسی مثل این قرار دارد: http://jadi.ir/cpanel و برای ورود به آن باید نام کاربر و کلمه عبور را تایپ کنید. تقریبا اکثر سیستم‌های تجاری، این امکان را دارند ولی خوب است قبل از خرید از این نکته اطمینان حاصل کنید (:

چه سیستم عاملی؟

خب انتخاب خیلی ساده نیست. FreeBSD پایداری بهتری برای وب سرور داره ولی کنترل حرفه‌ای تری می‌خواد و ممکنه ایرانی‌ها گرون‌تر بفروشنش. لینوکس راحت‌تر و همه‌گیرتر است و اکثر وب سرورهای جهان ازش استفاده می‌کنن. البته نهایتا انتخاب‌های مختلف لینوکس برای کاربر نهایی فرق چندانی نداره. من خودم Debian رو ترجیح می‌دم ولی CentOS هم کاملا مرسومه (:‌ به هرحال انتخاب سیستم عامل، تا وقتی که قرص و محکم باشه تفاوت چندانی ایجاد نمی‌کنه (:

گزارش کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران در سال ۲۰۰۸: بشترین روزنامه‌نگاران، آنلاین نویس‌ها بوده‌اند

امروز، «کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران
» گزارش سالانه خود در مورد وضعیت خبرنگاران جهان در سال ۲۰۰۸ را منتشر کرده است. بر اساس این تحقیق با گسترش تاثیر خبرنگاری آنلاین، تعداد آنلاین نویسندان زندانی نیز در سراسر جهان در حال افزایش است و ۴۵٪ کل فعالان رسانه‌ای جهان که در زندان به سر می‌برند را وبلاگنویسان، خبرنگاران آنلاین و فعالان در سایت‌ها تشکیل می‌دهند.

این گزارش نشان می‌دهد که در اول دسامبر ۲۰۰۸، حداقل ۱۲۵ خبرنگار در زندان‌های جهان بوده‌اند که ۲ نفر از سال گذشته کمتر است. چین کماکان بزرگترین زندان روزنامه‌نگاران و این آمار خجالت آور را ۱۰ سال است که ادامه داده. در مرحله بعدی کوبا، برمه، اریتره، ازبکستان و آذرباییجان و ایران کشورهای بعدی هستند.

از این ۱۲۵ نفر، ۵۶ نفر فعالان رسانه‌های آنلاین هستند و تعداد آنلاین نویسان زندانی از سال ۱۹۹۷ که اولین مورد این موضوع گزارش شد تا کنون دائما در حال افزایش بوده است.

مدیر اجرایی کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران می‌گوید: «روزنامه‌نگاری آنلاین چشم‌انداز رسانه و شیوه‌ای که ما بایکدیگر ارتباط برقرار می‌کنیم را تغییر داده است. این قدرت و تاثیر نسل جدید روزنامه‌نگاران آنلاین، توجه حکومت‌های سرکوبگر را در سراسر جهان جلب کرده و باعث شده به این شکل از خبرنگاری حمله کنند».

تقریبا ۱۳ درصد خبرنگارانی که در زندان هستند،‌ محاکمه نشده‌اند. این تاکتیک توسط کشورهای اریتره، اسراییل، ایران، آمریکا و ازبکستان استفاده می‌شود که طی آن، افراد دستگیر شده و تحت عنوان بازجویی، برای مدت‌های طولانی در زندان نگاه داشته می‌شوند.

در ایران، پنج خبرنگار در زندان هستند که عبارتند از:

 محمد حسین فلاحیازاده : دستگیر شده در اول نوامبر ۲۰۰۶. دلیل دستگیری این خبرنگار العالم، گزارش او در مورد سرکوب شدید دولت علیه معترضین ایرانی-عرب استاد خوزستان بوده است.

 عدنان حسن‌پور: خبرنگار کرد که در شهر مریوان دستگیر شد و به دلیل اقدام علیه امنیت ملی به مرگ محکوم شد.

 محمد صدیق کبودوند : از نشریه پیام مردم و عضو سازمان حقوق بشر کردستان. نشریه او پس از ۱۳ شماره توقیف و مدیر مسوول آن دستگیر شد. این خبرنگار به سپری کردن ۱۱ سال در زندان محکوم شده است.

 مسعود کردپور: خبرنگار مستقل. این خبرنگار کرد در شهر بوکان دستگیر شد. اتهامش تبلیغ علیه نظام است به دلیل مصاحبه‌اش با بی.بی.سی. و رادیو فرانسه. به اتهام فوق الذکر، به یکسال زندان محکوم شده است.

 مجتبی لطفی: خبرنگار آزاد. این طلبه وبلاگنویس در قم دستگیر شد و اتهامش انتشار نظرات آیت الله منتظری علیه محمود احمدی نژاد بوده است. او در دادگاه به پنج سال تبعید محکوم شد.

توریسم اینترنتی

این روزها عبارت‌هایی مثل توریسم طبیعت و توریسم تاریخی و … جا افتاده‌اند. منظور از این عبارت‌ها توریست‌هایی هستند که در کشور خودشون مناظر طبیعی یا آثار تاریخی مورد نظر رو ندارند و در نتیجه به خاطر دیدن طبیعت یا آثار تاریخی، به کشور خاصی سفر می‌کنند. از همین نوع است اکو توریسم و Bandwidth Tourism یا توریسم پهنای باند. اولی واژه‌ای مشهور است به معنای کسانی که برای دیدن طبیعت و با احترام به طبیعت سفر می‌کنند و دومی را من در سفر ساختم به معنی کسانی که برای دیدن اینترنت و پهنای باند به سفر می‌روند.

توریست پهنای باند، معمولا از کشوری با اینترنت کند یا دارای دولت سانسورگر می‌آید. این آدم در کشور خودش به بخش عمده‌ای از سایت‌ها و بخصوص تکنولوژی‌های جدید مثل web 2 دسترسی ندارد. فلیکر را نمی‌تواند ببیند، حق ندارد به فیس بوک برود و لیست دوستانش را به روز کند یا عکسی از خودش در آن بگذارد، حق ندارد ویدئوهای یوتیوب را نگاه کند و اگر بخواهد چیزی را دانلود کند باید چند ساعت منتظر بماند. ویدئوی آنلاین در کشور توریست، چیزی است که با یک لینک دریافت می‌شود و بعد باید چند برابر زمان پخش، منتظر لود شدن آن ماند و بعد یکبار از اول آن را پخش کرد. توریست در کشور خودش اینترنت محدود و کند دارد.


اما سفر همانطور که مناظر طبیعی و تاریخی را در اختیار آدم‌هایی که از آن محرومند می‌گذارد، می‌تواند اینترنت پر سرعت هتل، فرودگاه، محل کلاس و … را هم به ارمغان بیاورد. در سفر اخیر من یک بعد از ظهر کامل (یعنی یک چهاردهم سفر)‌ را به گشت زنی در اینترنت پرداختم. سرعت متوسط؟ ۸۰۰ کیلوبایت در ثانیه یا به عبارتی دانلود یک سی دی در ۱۳ دقیقه.

در این سرعت، اینترنت یک مفهوم جدید پیدا می‌کنه. مثلا یوتوب قبلا برای من به معنی یک لینک بود که باید منتظر باز شدنش می‌ماندم. اما حین گردش توریستی، یوتیوب به آنچه واقعا هست تبدیل می‌شود: مجموعه‌ای عظیم از ویدئو که می‌توانید از یکی به دیگری بپرید و حتی موضوعی ویدئو ببینید (مثلا روش سوراخ کردن زبان برای گذاشتن جواهر در آن را حین چند ویدئو متوجه شوید) یا در مورد اینکه شنیده‌اید U2 در ورشو یک کنسرت جالب داشته،‌ تحقیق کنید.

در این سرعت، معنی خیلی چیزهای دیگر هم عوض می‌شود. معنی آپدیت کردن کامپیوتر و آنتی ویروس، معنی بازی‌های آنلاین و معنی سایت‌هایی مثل فیسبوک یا دیگر شبکه‌های اجتماعی. حالا دیگر می‌شود هر چیزی را تست کرد، به هر جایی سر زد و برای آپدیت کردن یک عکس در فیس بوک نیازی به برنامه‌ریزی و صرف زمان خاص نیست؛ این عکس جالب است؟ پس برود در فیس‌بوک. در این سرعت با آدم‌ها چت صوتی تصویری می‌کنید بدون اینکه احساس صحبت کردن با مریخ را داشته باشید و وقتی می‌روید دوش بگیرید و برگردید، یک برنامه رادیویی را می‌گذارید از بلندگوی کامپیوتر پخش شود. این تجربه واقعا جذاب است و پیشنهاد می‌کنم اگر سفر رفتید، امتحانش کنید؛ شاید شما هم «توریست پهنای باند» شدن را به برنامه سفر اضافه کنید.

گزارش خبرگزار تابناک از روش جاسوسی جدید علیه ارگان‌های دولتی و نهادهای امنیتی

از تابناک براتون نقل می‌کنم. محض خنده:

نفوذ تجهيزات جاسوسي به سازمان‌هاي دولتي كشور

كد خبر: ۲۰۹۵۴ تاريخ انتشار: ۰۹:۳۹ – ۲۰ مهر ۱۳۸۷ تعداد بازديد: ۲۵۳۸۹

كم‌كاري و سهل‌انگاري نهادها و ارگان‌هاي مسئول، سبب شده است تا استفاده از دستگاه‌هاي الكترونيكي و مخابراتي مشكوك با قابليت فرستادن اطلاعات به شركت‌هاي سازنده در ادارات و سازمان‌هاي دولتي متداول شود.

به گزارش خبرنگار «تابناك»، در همين زمينه، از چندي پيش، يكي از برندهاي معتبر سازنده دستگاه‌هاي مخابراتي و مودم‌هاي رايانه‌اي، اقدام به نصب تجهيزات الكترونيكي پيچيده در محصولات خود كرده است تا همه اطلاعات دريافتي و ارسالي از سوي اين مودم، با عمليات ويژه به شركت سازنده فرستاده شود و حتي اطلاعات موجود در حافظه اين كامپيوتر‌ها نيز تخليه و ارسال مي‌شود.

اين در حالي است كه به رغم تذكر نهادهاي مسئول، اين نوع مودم، تنها از يكي از سازمان‌هاي بزرگ دولتي جمع‌آوري شده و همچنان شيوع استفاده از آن كه به دليل قيمت پايين و قابليت بالا، بسيار جذاب است، در بسياري ارگان‌هاي دولتي و حتي برخي نهادهاي امنيتي به چشم مي‌خورد.

بايد خاطرنشان كرد كه مودم‌هاي شركت «يو.اس…» سازنده انواع بي‏سيم كه در اينترنت پرسرعت (ADSL) و همچنين مودم‌هاي خانگي (Dial-Up) مورد استفاده بوده، غالبا از نوع External (خارج از رايانه) مورد استفاده قرار مي‏گيرد و بازار اصلي فروش اين محصولات در كشورهاي حوزه خاورميانه و جهان سوم است.

اين در حالي است كه پيش از اين، گزارش‌هايي مبني بر ورود محموله‌هاي بزرگ گوشي تلفن همراه از عراق و با همكاري نيروهاي آمريكايي به كشور دريافت شده بود كه با قيمت كم، اما قابليت جاسوسي از مكالمات و اطلاعات فرد دارنده گوشي در ايران توزيع شده بود.

شرکت مورد نظر که بدون شک US Robotics است که برای سال‌ها پیشرو ساخت مودم در جهان بوده. خبر هم ساخته تابناک که متاسفانه نمی‌دونم خبرنگارش از کجا این اطلاعات رو کسب کرده (: اصولا نیازی به حرف زدن نیست ولی می‌نویسم که ننوشته نمونم (:

اولا که اگر قرار باشه مودم من کل اطلاعات کارهای من رو به یک مرکز جاسوسی هم بفرسته، پهنای باندم نصف می شه و مخابرات هم می‌بینه که از کل ترافیک نصفش داره به یک مقصد خاص می‌ره. در عین حال مودم به حافظه کامپیوتر من دسترسی نداره (: و از اون بامزه‌تر اصولا مودم اطلاعات به دردبخوری از فعالیت من در اینترنت هم نداره. وقتی من ایمیل می‌خونم، وقتی به جایی لاگین می‌کنم و … اطلاعات در سطح سیستم عامل کدگذاری شده‌اند و بعد به مودم داده می‌شوند و مودم کار خاصی روشون نمی‌کنه و فقط می‌ذارتشون روی سیم.

در مورد تلفن هم خوبه بپرسیم «چطوری؟» فرض کنید شما می‌خواهید یک موبایل بسازید که مکالمات مهم بقیه رو منتقل کنه به دشمن! دشمن کجاست؟ نزدیکترین جاش تو خاک عراقه. به شکل منطقی تنها راه اینه که موبایلی که دست شماست، یک فرستنده چند صد کیلومتری هم باشه که مکالمات رو علاوه به آنتن نصب شده توسط سرویس دهنده در ایران، تا خاک عراق هم مخابره کنه! این حتی توی فیلم‌های جیمزباند هم پیاده سازی نشده (: اوه.. مگر اینکه خبرنگار عزیز معتقد باشه که سر هر چهارراه یک آنتن نامریی توسط دشمن نصب شده که موبایل اطلاعات رو علاوه بر آنتن اصلی به اون هم بده. در نهایت تنها چیزی که لازمه یکسری کاماندو است که هر چند ساعت یکبار به همه دکل‌های سر همه چهارراه‌ها سرکشی کنند و اطلاعات ذخیره شده رو به مقر فرماندهی دشمن برسونند و فایلهاش رو پاک کنند تا جا برای جاسوسی ساعت بعد باز بشه.

لینک مستقیم برای ثبت نام جی پی آر اس همراه اول

خب از امروز صبح عده معدودی می تونن فرم درخواست جی پی آر اس رایگان همراه اول رو پر کنند. طبق معمول ی سایت مزخرف و ضعیف که حتی درست باز نمی شه. به هرحال این لینک مستقیم این جریان است: http://sim.mci.ir/postpaid/gprs.html

شانستون رو امتحان کنید. فکر کنم دو سه ساعت در شب رایگان است.

دریافت رایگان سی دی آفلاین ویکیپدیا

من یکبار شروع کردم به ارسال رایگان سی دی لینوکس پارسیکس که تجربه‌ای عالی بود و در آینده هم تکرارش خواهم کرد. این بار هم به عنوان یک تجربه احتمالا خوب می‌خواهم تعدادی سی دی ویکیپدیای آفلاین فارسی رو برای کسانی که احساس می کنند لازمش دارند بفرستم.


این پروژه ترکیبی از چندین پروژه جذاب دیگر است. هزاران نفر فارسی زبان،‌ ویکیپدیای فارسی را به عنوان یکی از بزرگترین دانشنامه‌های فارسی ساخته‌اند. یک گروه هم پروژه مولین را ایجاد کرده‌اند که نرم‌افزاری است برای ایجاد یک سی دی زیبای آفلاین از این دانشنامه با قابلیت جستجو و دیدن مقالات و … و داوطلبان مختلفی در دنیا سی دی ها را رایت می کنن و در اختیار کسانی قرار می‌دن که احساس می‌کنن لازمش دارن: روزنامه نگارها، مدارس، محققین، علاقمندان داشتن یک دانشنامه آفلاین و …

من هم تصمیم گرفتم در دنیای فارسی زبان همین کار رو بکنم. سری به صفحه پروژه بزنید، بهش لینک بدین، به کسانی که سی دی به دردشون می خوره خبر بدین و نظرتون رو هم حتما بگین

اظهار علاقه کیوتل به ایفای نقش اپراتور سوم در بازار تلفن همراه ایران

اشاره: این روزها که توی صنعت مخابرات موبایل کار می کنم بد نیست گاهی خبرهای مرتبطی که به دستم می رسه رو بنویسم (:

شرکت قطری کیوتل احتمالا علاقند است که به عنوان اپراتور سوم در ایران سرمایه‌گذاری کند. این اپراتور موبایل در گفتگو با بورس دوحه گفته است «ایرن به عنوان یک بازار مخابراتی دارای احتمال رشد گسترده، محل خوبی برای سرمایه‌گذاری است.» اپراتور سوم در ایران، یک اپراتور کشوری خواهد بود. بنا به گزارش Global Mobile Daily، ایران در حال حاضر ۴۱.۳ میلیون مشترک تلفن همراه دارد (در انتهای جون ۲۰۰۸) و به نظر می‌رسد که دولت برای کشاندن یک اپراتور سوم به صحنه و راضی کردن آن به سرمایه‌گذاری تقریبا ۱۳ بیلیون دلاری، نیازمند دادن مشوق‌های بیشتری به این اپراتور خواهد بود.

 منبع: خبرنامه Global Mobile Daily

نوابيغ

این مقاله در خبرنامه انجمن ریاضی ایران شماره ۱۰۳، بهار ۱۳۸۴ چاپ شده و نوشته عفّت چهره گشا و سيد عباداله محموديان است. این شاید بار دهم است که من آن را به کسی برای خواندن توصیه کرده ام و الان هم فهمیدم که باید دیروز به یک نفر دیگر هم توصیه اش می کردم. به همین دلیل در یک امر نادر، کلش را اینجا کپی می کنم تا هر بار مجبور نباشم کلی دنبالش بگردم یا نسخه‌های دیگر کپی شده اش را برای افراد بفرستم.

چکيده

احتمالاً تا به حال شنيده ايد که حدس معروف گلدباخ هنوز اثبات نشده است. پس رياضي دان ها چه مي کنند؟ آيا کسي را مي شناسيد که به فکر اثبات آن باشد؟ تابعي سراغ داريد که به کمک آن بتوان اعداد اوّل را تشخيص داد؟ اگر کسي ادّعا کند که مي تواند هر زاويه دلخواه را تنها با کمک خط کش و پرگار به سه قسمت مساوي تقسيم کند در مورد او چه فکر مي کنيد؟ آيا او يک نابغه است؟

مقدّمه

مي خواهيم در مورد نوابيغ صحبت کنيم. نه اشتباه نکنيد نوابيغ جمع نابغه نيست. در واقع نوابيغ افرادي هستند که ادّعاي نبوغ دارند و معمولاً يک جايي يک مسأله با جايزه یک ميليون دلاري ديده اند يا در دبيرستان از دبير رياضي خود شنيده اند که فلان مسأله قرن ها حل نشده باقي مانده است. بعد سعي مي کنند آن را حل کنندو حتّي ممکن است سال هاي سال عمر عزيزشان را بر سر اين کار تلف کنند. اين اشخاص در تمام کشورها يافت مي شوند. در کشور ما نيز نوابيغ پيدا مي شوند. تجربه چند سال اخير، ما را بر آن داشت که به دلايلي که توضيح خواهيم داد اين مقاله را بنويسيم. در اين مقاله حروف لاتين را براي ارجاع به بعضي از اين اشخاص به کار برده ايم و به دلايلي که در متن مقاله روشن خواهد شد از آوردن مشخصات آنان خودداري کرده ايم.

دسته بندي نوابيغ

ما نوابيغ را به سه دسته تقسيم مي کنيم :

* کساني که سعي مي کنند ناممکن ها را ممکن سازند!

اين دسته به تثليث گرها يا Trisectne معروفند. تثليت گر يعني کسي که سعي مي کند فقط با کمک خط کش و پرگار زاويه را به سه قسمت مساوي تقسيم کند. امّا غير از اين ها افراد ديگري هم جزء اين دسته هستند. مثلاً کساني که سعي مي کنند فرمول محيط بيضي را کشف کنند يا بر روي روش تربيع دايره و تضعيف مکعب و … کار کنند. براي اطّلاع از ناممکن بودن اين ها به کتاب مرجع مراجعه شود. يا حتّي هستند کساني که سعي مي کنند فقط با دو رنگ هر نقشه اي را رنگ کنند!

* مدّعيان حل مسأله هاي حل نشده معروف

اين دسته نسبت به دسته اوّل کمي معقول ترند. ايشان آدم هايي هستند که سعي مي کنند مسأله هاي بزرگ حل نشده را که به پيش زمينه هاي رياضي قوي نياز دارند، بدون داشتن آن پيش زمينه ها حل کنند. مثلاً فرضيه کلدباخ، فرمول توليد اعداد اول و ….

* بنيان گذاران نظريه هاي بي اساس

اين افراد مدّعي بنيان گذاري نشريه هاي بي پايه ولي از نظر خودشان بسيار مهم هستند، که حتّي مي تواند رياضي را متحوّل کند. در بين اين دسته کساني هستند که با شنيدن ادّعايشان عصبي مي شويد. شايد هم کلّي بخنديد. مثل کسي که ادّعا مي کند :
«پايان امسال مي توانم نظريه نامرئي کردن فيزيکي اشياء را کامل کنم.» (X) و يا «شايد برايتان باور نکردني باشد که اين کتاب و اين تحقيقات را يک جوان بيست ساله انجام داده باشد که حتّي اثبات رياضي وجود وجدانيّت خداوند که بزرگترين آرزوي يکتا پرستان جهان اسلام است را از طريق اين نظريه کشف نموده باشد. (Y)

يکي از کارمندان دبيرخانه انجمن رياضي ايران نقل مي کند : چندي پيش شخصي متولد ۱۲۹۱ (با حدود ۹۱ سال سن) باتّفاق دخترش به انجمن رياضي ايران مراجعه کردند که مدعي بودند :

«براي هر عدد، عددي يافته است که حاصل جمع آن با عدد داده شده و حاصل ضرب آن با همان عدد، يکسان است متشابهاً، حاصل تفريق و حاصل تقسيم.»

او مدّعي بود که اين آموزش رياضي را متحوّل مي کند و جوان ها را از آلودگي نجات مي دهد. (مي گفت: با اين روش آموزش، جوان ها تا قبل از ۱۸ سالگي دکتراي خود را مي گيرند و ديگر آلوده نمي شوند! ). هم چنين همين شخص جداولي با اعداد چندين رقمي عجيب (جداول مربعي) رسم کرده بود که به اين اعداد نام «نيرو» داده بود و مي گفت اين نيروها از تمام جهات با هم برابرند. ايشان مايل بودند که اين اکتشافات به نام خودشان ثبت شود و دنبال راهي بودند که از اين مطالب شخص ديگري به نام خود سوء استفاده نکند. (اين نکته در اغلب اين افراد مشابه است.)

کالبد شکافي نوابيغ

البته نوابيغ در رشته هاي ديگر نيز وجود دارند. همکاري تعريف مي کرد که يک نفر در مراجعه حضوري به شوراي شهر تقاضا کرد که از طرح پژوهشي ايشان حمايت شود. اين طرح روش آموزش صحبت کردن به بلبل ها بود! ايشان بلبلي را هم همراه برده بود و ادّعا مي کرد که حرف مي زند ولي به خاطر ترس از جمعيّت از نطق کردن وامانده است.



« … کار جديدم اثبات فرضيه تاريخي گلدباخ است. اين فرضيه به مدّت ۲۶۱ سال لاينحل باقي مانده بود و دانشمندان نامداري چون اولر، گاوس، ويتوگرادف و هزاران رياضي دان ديگر در طول اين ۲.۵ قرن براي حل آن
کوشيدند ولي ناکام ماندند …. بنده پس از دوازده سال تلاش در سال ۱۳۸۰ (سال مولي علي (ع)) موفق به اثبات قطعي آن گرديدم. اثبات بنده در ۲۸۶ مرکز علمي و دانشگاهي

جهان بررسي و کوچکترين ايرادي بر آن وارد نگرديد. البتّه آمريکا پرداخت جايزه 1 ميليون دلاري بنده را مشروط به پذيرش تبعيت آمريکا نمود…»

مقاله هايي وجود دارند که در آن ها رفتار نوابيغ مورد بررسي قرار گرفته اند. مثل مقاله «ریاضیات چیست» که در آن چنين آمده است : «يکي از مشخصه هاي نوابيغ رياضي، مانند ساير انواع نوابيغ، اين است که به موفّقيت هاي کوچک قانع نيستند. حل مسائل معمولي آن ها را راضي نمي کند چرا که دون شأن آن هاست. مي خواهند حرف مهم بزنند يا پنبه حرف هاي مهم را بزنند. بيشتر دوست دارند مسائلي را حل کنند که ديگران ثابت کرده اند نمي توان آن ها را حل کرد … خلاصه مي خواهند کاري بکنند کارستان. و از حيث شجاعت و بلند پروازي دست کمي از دانشمندان درست و حسابي ندارند. ولي متأسفانه شباهتشان با نوابغ واقعي، در همين يک صفت خلاصه مي شود.» براي علاقه مندان، مطالعه اين مقاله را پيشنهاد مي کنيم. نويسنده آن Underwood Dudley همان نويسنده کتاب هاي A Budget of Trisections و Underwood Dudley است. ايشان بيش از ربع قرن است که مشغول مطالعه رفتار و کردار نوابيغ رياضي هستند.

نوابيغ و پخش نظراتشان

* مراجعه به هر جا و هر کس

اغلب نوابيغ چيز زيادي از رياضي نمي دانند ولي علاقه مندند در اين زمينه کار کنند. شايد بپرسيد اصلاً چرا رفتيم سراغ اين آدم ها؟ جواب را بايد مراجعه بيش از حدّ اين افراد به انجمن رياضي و نشريات وابسته به آن و مديران گروه هاي رياضي دانست. مثلاً به عنوان رئيس انجمن رياضي لااقل از دفتر پنج مقام مختلف مملکتي براي بررسي ادّعاي فقط يکي از ايشان نامه هائي همراه با ضمايم فراوان رسيده است (به پيوست 3 مراجعه شود). راستش اين افراد خيلي تنها هستند. يکي از آنها (X) نوشته بود : «از اين که با شما بزرگوار در ارتباط هستم از ته دل خوشحالم و اميدوارم اين ارتباط هم چنان پايدار باشد و از اين حالت يک طرفه شدن خارج شده و …. رياضيدان هاي بزرگ به حق نمي توانند وقت کافي براي رسيدگي به اين موضوعات بگذارند. دانشجويان رياضي نيز اغلب نمي دانند که چنين افرادي هم وجود دارند. البته مشکل به اين جا ختم نمي شود. بين نوابيغ بعضاً کساني يافت مي شوند که مستعد ايجاد مشکلات بسيار بزرگي براي رياضيدانان و بقيّه آدم ها هستند و اگر در برخورد با اين افراد دقّت لازم را به عمل نياورند بايد منتظر يک دردسر خيلي بزرگ باشيد که در ادامه مقاله بيشتر متوجّه اهميّت موضوع خواهيم شد.
همان طور که قبلاً اشاره شد يک گروه عمده از نوابيغ، تثليت گرها هستند که اغلب آنها در دوران دبيرستان با مسأله تثليث مواجه مي شوند. مي دانيم که ثابت شده است تيليث زاويه تنها با خط کش و پرگار امکان پذير نيست. مثلاً به کتاب «رياضيات چيست» فصل سوّم صفحات ۱۴۷ و ۱۴۸ رجوع کنيد. ولي اين افراد يا نمي دانند که چنين اثباتي وجود دارد و يا نمي توانند معناي «امکان پذير بودن» در رياضيات را درک کنند. آيا تا به حال با کسي مواجه شده ايد که متوجّه نشود فقط با يک شمع و يا با يک چراغ موشي نمي توان يک تيرآهن را گداخت؟!

در برخورد با يک تثليت گر، خواندن روش تثليت وي عملاً کار بيهوده اي است. علاوه بر اين، اين افراد معمولاً نمودارهاي پيچيده اي رسم مي کنند که سر درآوردن از آن ها کار سختي است. جالب اينجاست که حتّي وقتي اثبات امکان ناپذير بودن تثليت را برايشان بفرستيد باز هم اصرار دارند که روش آن ها مورد مطالعه قرار بگيرد! نمونه اي از اين افراد خانم Z (دبير رياضي) بود که پس از ارائه برهان توسّط يکي از نويسندگان (پيوست 2) باز هم اصرار بر خواندن مقاله اش داشت. ايشان حتّي تهديد کرد که اگر مقاله اش را نخوانيم ما را به صاحب شب قدر مي سپارد.

* مراجعه به مقامات

يکي ديگر از ويژگي هاي نوابيغ اين است که براي ثبت تئوري خود سراغ مقامات و مسئولين رده بالاي کشوري مي روند و حتّي ممکن است به بالاترين مقام کشور نيز رجوع کنند. يک نمونه از اين افراد آقاي U است که ادّعا مي کند فرضيه گلدباخ را ثابت کرده است. ايشان براي اثبات ادّعاي خود حتّي به رهبر و رئيس جمهور و رئيس قوّه قضائيه نيز نامه نوشته اند. گوشه هايي از نامه پرسوز و گداز اين سودازده رياضي را برايتان مي آوريم :

« … کار جديدم اثبات فرضيه تاريخي گلدباخ است. اين فرضيه به مدّت 261 سال لاينحل باقي مانده بود و دانشمندان نامداري چون اولر، گاوس، ويتوگرادف و هزاران رياضي دان ديگر در طول اين ۲.۵ قرن براي حل آن کوشيدند ولي ناکام ماندند …. بنده پس از دوازده سال تلاش در سال 1380 (سال مولي علي (ع)) موفق به اثبات قطعي آن گرديدم. اثبات بنده در 286 مرکز علمي و دانشگاهي جهان بررسي و کوچکترين ايرادي بر آن وارد نگرديد. البتّه آمريکا پرداخت جايزه 1 ميليون دلاري بنده را مشروط به پذيرش تبعيت آمريکا نمود…»

نوابيغ ممکن است هر کدام به تنهائي به مراجع زيادي رجوع کنند که با اين عمل با توجّه به نامهه اي مختلف موجب اتلاف وقت بزرگي مي شوند. مثلاً موردي به نام آقاي X مقاله خود را به 100 مرجع مختلف فرستاده بود که به قول خود چون از نوشتن همه آن ها عاجز بود به ناچار به دستگاه کپي متوسّل شده بود! اين آدم ها از رجوع به مقامات و مسئولين خسته نمي شوند و اگر در برخورد با اين آدم ها دقّت نکنيم ممکن است دچار يک دردسر اساسي شويم. مثلاً يکي از اساتيد دانشگاه در جواب يکي از همين نوابيغ مقاله اي را برايش فرستاده بود که به خاطر اين کار آن شخص ايشان را به دادگاه کشاند.

* انتشار جزوات و کتاب ها

در برخي موارد نوابيغ براي عرضه نظريه هاي به قول خود «شگفت انگيزشان» دست به نشر کتاب در تيتراژ چند هزار جلدي مي زنند. حداقل دو مورد آن را اخيراً در کشورشاهد هستيم. يکي از اين دو نفري که کتاب منتشر کرده است يک دانش آموز مقطع پيش دانشگاهي به نام Y است که ادّعا مي کند :

«جلد اوّل اين کتاب علاوه بر بعد رياضياتش، بعد ديگري نيز دارد که استفاده از آن در بحث هاي فلسفي و عرفاني از جمله اثبات روح، برزخ و حقيقت زنده شدن مردگان مي توان نام برد و …»

و ديگري نيز که کتاب خود را در دوران دبيرستان نوشته است، ادّعا مي کند که :

«… در خلال اين تحقيقات موّفق به کشف رياضي اثبات وجود وحدانيّت خداوند متعال نيز شدم که اميدوارم جوّ به خواب رفته علمي کشور را بيدار نمايد و …»

حتماً تا به حال خبر کشفيّات جديد در علم را از رسانه هاي گروهي از جمله اخبار سراسري شنيده ايد. ما مواردي را سراغ داريم که اين افراد از طريق همين رسانه ها که مردم، بسياري به بخش خبرهاي علمي آنها اعتماد دارند، خبر به اصطلاح کشفيات خود را به اطلاع عموم مي رسانند. مثل خبر حل فرضيه گلدباخ توسط آقاي X که حداقل از يکي از شبکه هاي تلويزيوني پخش شده است. هم چنين ايشان چندين مصاحبه مطبوعاتي چاپ شده در روزنامه هاي کثيرالانتشار را در پرونده خود دارد.

خلاصه اين که اگر پاي درددل بعضي از آن ها بنشينيد، ممکن است يک نطق مفصّل در مورد فرار مغزها به خاطر عدم حمايت از نابغه هائي مثل ايشان بکنند. اخيراً اغلب آن ها اين ادّعا را نيز بر ادّعاهاي فبلي خود اضافه کرده اند. مثل آقاي U که حتّي ادّعا مي کرد از کشور آمريکا و انگلستان دعوتنامه براي ايشان و خانواده شان فرستاده شده و به ايشان ويزاي آمريکا همراه با چهار بليط مجّاني هواپيما پيشنهاد کرده اند. وي يک ديسکت حاوي اين ادّعا را به همه جا فرستاده بود که ما با ديدن يک ديسکت متوجّه شديم موضوع چيزي نيست به جز چند پيام تبليغاتي که براي شرکت در قرعه کشي براي اخذ ويزا و يا مسافرت تفريحي معمولاً به تمامي کاربران Yahoo فرستاده مي شود!

راه هاي پيشنهادي براي مواجهه با نوابيغ

با توضيحاتي که مطرح شد، حدس مي زنيم همه شما خوانندگان مثل ما معتقديد بهتر است فکري به حال اين افراد بکنيم تا هم بسياري را از درگير شدن با آن ها نجات دهيم و هم خود اين افراد دست از «آب در هاون کوبيدن» بردارند. مثلاً يکي از ايشان که دبير رياضي هم است، ابراز مي دارد :

«اکنون بنده نه تنها از سال ها زحمت و تحقيقات ام خوشحال نيستم بلکه به شدّت غمگينم و فکر مي کنم راه اشتباهي رفته ام که جذب علم و دانش و افتخار آفريني براي کشورم شده ام. چون از اوّلين روز اتمام اثبات و اعلام آن به دانشگاه ها تمام اضافه کاري ها و کمک درآمدها و کلاس هاي اضافه ام را تعطيل کرده و علاوه بر آن مخارج بسياري نيز در اين راه هزينه نمودم. البتّه هراسي نداشتم چون علاوه بر افتخار کشورم، يک ميليون دلار جايزه را نيز در دستم مي ديدم. لذا از قرض کردن نيز هراسي نکردم. امّا اکنون خوار و خفيف شده ام. هر روز از صاحب خانه فرار مي کنم که اجازه چند ماه را نپرداخته ام. به اکثر آشنايان بدهکارم و شايد چند روز ديگر جهت بدهي به زندان هم بروم … به زندان بروم يا به آمريکا بروم و تبعه آنجا شوم (البته بليط هواپيما و کارت اعتباري نيز برايم فرستاده اند که در ديسک همراه نامه موجود است) يا در کشورم بمانم و اثبات قطعي فرضيه گلدباخ را با خودم به آن دنيا ببرم…» (U)

ما مخاطبين اين افراد را به چهار دسته تقسيم مي کنيم :

دسته اوّل، کساني که وقت کافي براي پاسخ گويي به اين افراد را ندارند. به ايشان توصيه مي کنيم همين مقاله را در پاسخ آن ها ارسال کنند. چه بسا با مطالعه اين مقاله بسياري از مدّعيان پي به اشتباه خود برده و کار خاتمه يابد.

دسته دوّم، بعضي از رسانه ها هستند که با پخش خبرهاي غلط يا چاپ کتاب هاي خالي از هر گونه بار علمي موجب گمراهي اذهان عمومي مي شوند. با توجّه به رسالت مهم رسانه ها در اطلاع رساني چاپ اين گونه خبرها از طرف برخي از اين رسانه ها بسيار تأسف برانگيز است. رسانه ها قبل از نشر هر گونه خبر علمي بايد آن را توسط يک کارشناس مورد بررسي قرار دهند و در صورت اطمينان از صحّت، اقدام به پخش آن نمايند.

دسته سوّم، دفاتر مقامات و مسئولين مملکتي است که تصوّر مي کنيم در موارد بسياري تشخيص اين عدّه از نوابيغ برايشان کاري دشوار است. مثلاً يکي از مسئولان با ارسال ادّعاي آقاي X که قبلاً ديديم ادّعاي «نامرئي کردن فيزيکي اشيا را» داشت به وزير علوم، تحقيقات و فن آوري، نوشته بودند «به پيوست تصويرنامه آقاي X از محققين، نظريه پردازان و طراحان رياضي کشور تقديم مي گردد. نامبرده از نوجواني تا کنون موفّق به کشفيات و ارائه طرح هايي در زمينه علوم رياضي گرديده اند ليکن براي ادامه فعّاليت هاي خود نيازمند مساعدت و حمايت مي باشند. نامه پيوست و ضميمه آن خود گوياي تمام توانايي ها و نبوغ نامبرده است. انتظار دارم درخواست ايشان مورد نظر قرار بگيرد که قطعاً در پيشبرد اهداف علمي ايشان در نگاهي وسيع تر، کشور ايران بسيار سودبخش خواهد بود.»

هم چنين از طرف دفتر يکي از مقامات بلندپايه کشور پي نوشتي درباره ادّعاي آقاي X به انجمن رياضي ايران نوشته اند : «از ارسال کتاب تأليفي آقاي X محقق جوان و عزيزمان تشکر و قدرداني مي شود. براي ايشان از خداوند بزرگ آرزوي توفيق بيشتر را دارم.» لذا به دفتر مقامات پيشنهاد مي کنيم اگر بررسي اين ادعاها برايشان مهم است، از تعدادي از کارشناسان دعوت کنند که به رسيدگي آن ها بپردازند. انجمن هاي علمي مي توانند معرّف اين کارشناس ها باشند.

دسته چهارم، کساني که علاقه مند به اين مسائل هستند و وقت کافي براي رسيدگي به آن ها را دارند. اگر شما هم جزء اين گروه هستيد، پيشنهاد مي کنيم مقاله اندروود دادلي، با تثليث گرها چگونه برخورد کنيم، (ترجمع محمد باقري) نشر رياضي : مجله رياضي مرکز نشر دانشگاهي، سال ۲ شماره ۳ آذر ۱۳۶۸ صفحه ۲۲۲-۲۲۷. را مطالعه کنيد. همان طور که گفتيم نويسنده مقاله فوق حدود ۲۵ سال در اين زمينه کار کرده و راه هاي مختلفي را در برخورد با اين افراد امتحان کرده است. ايشان نتيجه تجربيّات خود را در اين مقاله چنين بيان مي کند :

«سرانجام وقت آن رسيده که بگويم با تثليت گرها چگونه بايد برخورد کرد. امّا بگذاريد اوّل بگوييم چگونه نبايد برخورد کرد. يک راه خلاصي موقّت از چنگ تثليت گرها آن است که بگوييد : خوب تا اينجايش قبول، امّا مي دانيد که بايد براي درست بودنش برهان داشته باشيد. يعني يک سري حکم ها و استدلال هايي نظير آنچه در کتاب هندسه قديميتان داشتيد. تثليث گر از نزدتان مي رود ولي به همراه برهان برمي گردد. در اين مرحله ممکن است بگوييد : خوب، حالا نگاهي به آن بياندازيم، اشتباه آن را بيابيد و به تثليت گر گوشزد کنيد.

تثليث گر اين بار هم مي رود ولي باز همراه با برهان تجديدنظر شده اي برمي گردد که طولاني تر، پچيده تر و يافتن اشتباهش دشوارتر است. تجديدنظرهاي پياپي در برهان، کار را به جايي مي کشاند که ديگر نتوانيد يا نخواهيد اشتباه آن را پيدا کنيد. قدم بعدي که آن نيز خطاست، اين است که بگوييد :

راستش من وقت بررسي اين برهان را ندارم ولي مي دانيد که شخصي به نام وانيتيسل در سال ۱۳۸۷ ثابت کرده که زاويه را نمي توان با خط کش و پرگار تثليث کرد. برهان او موجود است، اين هم برهان شما؛ هر دوي اين ها نمي توانند درست باشند؛ پس چاره اي نيست جز اين که شما در برهان وانيتيسل اشتباهي پيدا کنيد. اين کار هم تثليثت گر را از سرتان باز مي کند. ولي او دير يا زود بر مي گردد با رديه اي بر برهان وانتسل در قالب چنان عباراتي که درک معني شان ناممکن است. هيچ چيز نمي تواند راه را بر تثليث گر از خود گذشته ببندد.

پس در برخورد با تثليث گر چه بايد کرد؟ به اوّلين نامه تثليث گر، اگر مطمئن شديد که خوبي تقريب يا سادگي روش يا هوشمندي او در يافتن تقريبي جديد قابل توجه است، مودّبانه جواب بدهيد. به همراه نامه، برايش فهرستي کامپيوتري از اشتباهات موجود در ترسيم براي زاويه هاي مختلف بفرستيد. من معمولاً فهرست را براي 0 تا 180 درجه، با فواصل 3 درجه اي تهيّه مي کنيم. اين کار مهم است زيرا هنوز کامپيوتر قدرت آن را دارد که احساس احترام و ابهتي در افراد ايجاد کند. همچنين با آن نامه چند تثليث تقريبي ديگر را بفرستيد با تذکّري از اين قبيل که فکر کردم شايد علاقه مند باشيد ديگران چه تثليث هاي تقريبي به دست آورده اند. در سال هاي اخير با استفاده از اين روش ميزان موفّقيتم بالا رفته است. يادم هست که اوّلين موفّقيّت تا چه حد مايه رضايت خاطرم شد. مهندسي در شهر نيوجرسي کتاب بزرگي با جلد مقوّايي در حجم بيش از ۲۵۰ صفحه تهيّه کرده بود که عنوان ماجراهاي هندسه روي جلد آن با حروف زرکوب نقش بسته بود. به نظرم رسيد کسي که اين همه براي تثليث مايه گذاشته باشد، راه نجاتي ندارد. ولي او ضمن پاسخ نامه ام نوشت : همين قدر که توانسته ام به تقريبي برسم راضي هستم و ديگر آن را کنار مي گذارم. اين بار روحم از نفرين به دور ماند! اخيراً چند موفّقيّت ديگر هم داشته ام و شايد برخي از اين تثليت گرهاي لب فرو بسته، متقاعد هم شده باشند، اگر با اين روش کاري از پيش نرفت، آن وقت بي رحم باشيد. نامه و برخورنده اي بنويسيد، به اين قصد که طرف از شما بدش بيايد. ديگر به هيچ قيمتي مزاحم شما نخواهد شد و شايد بخشي از نفرتش منجر به بي علاقگي نسبت به رياضيدانان و بي ميلي به ادامه کار تثليث شود، زيرا معمولاً انسان اگر بتواند، از کاري که مايه آزارش شود خودداري مي کند. اگر همه همين روش را در پيش مي گرفتند نسل تثليث گرها تحليل مي رفت و منقرض مي شد. در آن صورت کساني که سودازدگي جزء سرشتشان است مزاحم اقتصاد دان ها، فيزيک دان ها يا علماي الهيّات مي شدند و ما مي توانستيم در آرامش و امنيّت زندگي کنيم و مطمئن باشيم که از اين پس هيچ سودازده اي به سراغمان نخواهد آمد. در اين جا به طور خاص در مورد تثليث گرها صحبت شده است، امّا حتماً شما آنقدر وارد هستيد که با استفاده از آن، روش برخورد با ساير نوابيغ را نيز بيابيد.»

موخره، از خوانندگان محترم تقاضا مي شود اگر خاطره اي از نوابيغ دارند حدود يک يا دو صفحه به اينجانبان ارسال دارند تا در ضميمه اين مقاله بيايد. به پيوست نمونه اي از نامه هاي ارسال شده در رابطه با نوابيغ ضميمه شده است.

پيوست : چند نمونه از نامه هاي ارسالي درباره مدّعيان

آقاي … مقاله شما را در ادعاي کشف فرمول محاسبه محيط بيضي مشاهده کردم. به اطلاع مي رساند که انجمن رياضي ايران بر اساس تجربه هاي قبلي به اين گونه مدعيان پيشنهاد مي کند که با اساتيد دانشگاه ها مستقيماً مکاتبه نمايند. اما اين جانب خود به عنوان يک عضو هيأت علمي دانشگاه، نظرم را ذيلاً مکتوب مي نمايم.

لازمه محاسبه فرمول دقيق محيط بيضي محاسبه انتگرال هايي مانند انتگرال زير است که ثابت شده است محاسبه آن بر حسب توابع معمولي امکان پذير نيست.
اين فرمول با استفاده از فرمول پارامتري بيضي که به صورت
است به دست مي آيد. و اين موضوع تقريباً در هر کتاب رياضيات عمومي (CALCULUS) نيز آمده است.
متأسفانه بعضي از افراد معني امکان ناپذير بودن را متوجه نمي شوند و اغلب تلاش بيهوده در يافتن چنان فرمولهائي مي نمايند. اميدوارم که جنابعالي معني آن را دريافته باشيد. باعث تأسف است که بعضي از رسانه ها نيز بدون مشورت با متخصصين اقدام به چاپ يا نشر بعضي از «کشفيّات» مي کنند که باعث توهم بعضي از افراد مي شود.
با احترام، سيد عباداله محموديان، رئيس دانشکده علوم رياضي، دانشگاه صنعتي شريف و رئيس انجمن رياضي ايران.

خانم … با سلام، مقاله شما را مشاهده کرديم و به اطلاع شما مي رسانيم که ثابت شده است تثليت زاويه به کمک خط کش و پرگار امري است امکان ناپذير. بدين منظور شما را مثلاً به صفحات ۱۴۷ و ۱۴۸ از «کتاب رياضيات چيست؟» تأليف ريچارد کورانت که ضميمه نامه است ارجاع مي دهيم. براي اطّلاع بيشتر پيشنهاد مي کنيم فصل سوم کتاب فوق را مطالعه بفرمائيد.
با اميد سلامتي روزافزون شما، سيد عباداله محموديان، استاد دانشکده علوم رياضي دانشگاه صنعتي شريف.

استاد محترم جناب آقاي دکتر … معاون محترم پژوهشي وزارت …

با سلام، احتراماً عطف به نامه مورخه … شماره … به استحضار مي رسانم که کتاب ارسالي (تأليف آقاي …) توسط دو نفر داور مورد بررسي قرار گرفت. نظر ايشان در ضميمه آمده است. متأسفانه ظرف چند ماه اخير که اينجانب رياست انجمن رياضي ايران را به عهده گرفته ام چند مورد مشابه اين نامه به بنده ارسال شده است (بعضي از آن ها مانند کتاب فوق الذکر از چندين اداره مختلف). رسيدگي به آنها بسيار وقت گير است. در صورتي که خود مکتوبات نشان از بي اساس بودن «نظريه» دارد. مثلاً همين نويسنده ادعا دارد که تا پايان سال (۱۳۸۲) «تئوري نامرئي کردن فيزيکي اشياء را کامل» مي کند. جالبتر اين که بعضي از مقامات نيز اين ادعا را «گوياي تمام توانائي ها و نبوغ نامبرده» مي دانند.

پيشنهاد اينجانب اين است که اگر اين گونه ادعاها براي دفتر جنابعالي مهم است، موسسه اي تأسيس بفرمائيد تا آن ها را بررسي کند. در آن صورت اگر لازم تشخيص بدهيد انجمن مي تواند متخصصين امر را براي آن موسسه پيشنهاد کند.
با تقديم احترام، سيد عباداله محموديان، رئيس انجمن رياضي ايران و رئيس دانشکده علوم رياضي، دانشگاه صنعتي شريف
رونوشت : به چهار مرجع ديگر که کتاب فوق را فرستاده بودند.

مراجع

ريچارد کورانت و هربرت رابينز، رياضيات چيست؟ ترجمه سيامک کاظمي. تهران : نشر ني، 1379.

Underwood Dudley, A Budget of Trisections, Springer-Verlag, New York, 1987.

Underwood Dudley, Mathematical Cranks, Mathematical Association of America, Washington, D.C. 1992.