نمودار آبشاری دعوت های نوشتن درباره شب یلدا

احتمالا اکثریت وبلاگ نویسان / خوانان با بازی یلدایی که سلمان به وبلاگستان فارسی وارد کرد آشنا هستند. هر کس پنج نکته که کسی درباره اش نمی دونه رو می نویسه و بعد پنج نفر رو دعوت به بازی می کنه.

البته بازی مشکلاتی داشت. بعضی ها کسانی که قبلا نوشته بودند رو دعوت می کردند. بعضی ها بیشتر از پنج نفر رو دعوت می کردند و تعدادی هم فکر می کردند کلا باید از خاطرات بچگی شون بنویسند (: هرچند که بعضی از خاطرات بچگی بامزه است.

حالا کار جالبی که می شه کرد اینه که ببینیم کی کی رو دعوت کرده و
درخت
گراف بازی یلدا (یا به عبارتی آبشار بازی یلدا) چجوری رشد کرده. برای اینکار باید از وبلاگ سلمان شروع کرد و دید کی رو دعوت کرده. بعد باید هر کدوم از اونها رو بررسی کرد و دید اونها کی رو دعوت کرده اند و کار رو به ترتیب ادامه داد. نتیجه ‌؟ یک فایل تصویری با حجم حدود ۱۹۰ کیلو ولی با عرض ۸۰۰۰ پیکسل که نشان می دهد چه کسی به چه کسی رو دعوت کرده. یک بخش کوچیک فایل به این شکل است:

PNG - 5 kb
بخشی از نمودار گراف یلدابازی / کوچک شده

و فایل اصلی هم برای داونلود اینجاست.

فایل تصویری یلدا بازی تا کمی بیش از یک مرحله

البته دقت کنید که من فقط تا اول های روند سوم پیش رفته ام. ماجرا می تونه همینجور ادامه پیدا کنه و یک پوستر خیلی قشنگ بشه برای یک مرکز تحقیقاتی ! اگر کسی اهل چاپ پوسترش بود (حتی یک دونه) به من خبر بده تا کاملش کنم چون خودم هم می خوام.

دو نکته: چون بعضی ها بیشتر از پنج نفر رو دعوت کرده اند، نمودار یکنواخت و خوشگل نیست. در عین حال چون می خواستم نمودار کمی جمع و جورتر بشه اسم وبلاگ ها رو خلاصه کرده ام.

پ.ن. حین این بررسی از این نوشته ابطحی هیچ خوشم نیومد که نوشته بود : « باور كنيد دو سه ساعت فكر كردم كه كدام ۵ تا وبلاگ را در ادامه يلدا بازی بنويسم. با حساسيت وبلاگم و ملاحظات مختلف و اين همه عزيز و نازنينی كه وبلاگ می‌نويسند، نتوانستم انتخاب كنم. اگر می‌شد يواشكی اعلام كرد، می‌كردم ولی حيف كه نمی‌شه. كاش می‌شد مثل شماها هر وبلاگی را كه دوست داشتم می‌نوشتم.» از اون مثل شماهاش هیچ خوشم نیومد (: خب اگر فکر می کنه مثل ماها نیست چرا با ماها بازی می کنه؟ (:

رمان طنز علمی تخیلی: راهنمای مسافران به کهکشان

در ادامه خواندن کتاب های ژانر سایبرپانک، رفتم سراغ کتاب قدیمی، کلاسیک و مشهور The Hitchhiker’s Guide to the Galaxy که شاید بشه راهنمای هیچایکرها به کهکشان ترجمه اش کرد.
 [1]. این کتاب بر اساس یک مجموعه نمایش رادیویی که توسط خود Douglas Adams نوشته شده بود نوشته و در سال ۱۹۷۸ پخش شده. اخیرا (۲۰۰۵) فیلمی هم بر اساس این داستان ساخته شده.

من متاسفانه کتاب رو به شکل غیرقانونی و از طریق aMule دریافت کردم. یک پی دی اف که شامل سه جلد کتاب و دو بخش اضافی است. جلد اول تمام شده و الان اواسط جلد دوم هستم. طنز کتاب طنز موقعیت است و داستان مخلوطی از فلسفه و فضا و سایبراسپیس و تکنولوژی. طنز عموما بر اساس وضعیت امروز ما تنظیم شده. مثلا به تمدنی بر می خوریم که کفش فروشی در آن شغل مهمی بوده و به همین دلیل خیلی ها کفش فروشی باز می کنند. چون باید فروش داشته باشند، کیفیت کفش ها بد می شوند و این موقعیت جدیدی می شود برای باز شدن کفاشی های بیشتر و در نهایت کل تمدن به خاطر این جریان منهدم می شود.

شخصیت های اصلی تا اینجا چهار نفر بوده اند: آرتور که یک زمینی است که اتفاقا با مسافران همراه شده. فورد که محققی است برای نوشتن کتاب راهنمای سفر به کهکشان که در زمین بوده و با آرتور از زمین خارج شده، تریلیان و زافود که اولی زنی زمینی است که زافود با خودش از زمین خارج کرده و این روزها عملا یک فضایی است و زافود که موجودی دو سر، رییس جمهوری کهکشان و دزدی قهار است که می خواهد کشف کند چه کسی بر کل کهکشان حکمرانی می کند.

رباتی به اسم ماروین و کامپیوتری با شخصیت های مختلف هم هست. ماروین یک روبات دیپرس است که به خاطر هوش بیش از حد افسرده شده و معمولا فرمان ها را با تم های افسردگی پاسخ می دهد.

داستان عملا غیرقابل تعریف است: به خاطر ماجراهای بسیار زیاد و پیچیده. ولی به شکل خلاصه سفینه قلب طلایی که با نیروی احتمالات نامحتمل کار می کند با شش مسافرش به دنبال جواب/سوال زیر هستند :

جواب به زندگی، جهان و همه چیز

و جالب است بدانید که گوگل هم جواب را می داند

پری دریایی صید شده در آب های ایران

چند وقت قبل در وبلاگ آسیه خواندم که پری دریایی افسانه نبوده است ؟!!!!. در صحبت ها هم متوجه شدم که ماجرا از این قرار است که در جایی از کشور ماهیگیران یک پری دریایی از آب گرفته اند و چون اندام زنانه داشته گفته شده که باید بر آن نماز بخوانند و همه شگفت زده هستند و این حرف ها.

در بحث ها گفتم که بسیار بسیار موافقم پیگری این جریان هستم چون جالب است و ارزشمند. یک در چندهزار ممکن است کشف یک گونه جدید باشد و به احتمال بیشتر ممکن است حادثه ای جذاب باشد برای روزنامه ها (اگر گونه جدید یا خود پری دریایی زیبا نباشد، نماز خواندن بر یک ماهی واقعا نیازمند پیگیری است. از نظر من بامزه است و امیدوارم که از نظر خیلی ها باید توبیخ در پی داشته باشد). به هرحال پیگیری خاصی نکردم تا عکس یا فیلم ببینم.

دیروز وارش لینک فیلم این پری دریایی را هم در وبلاگش گذاشت. چون مساله عکس نیست احتمال تقلب بسیار کمتر است (این تقلب سال قبل در پی حادثه سونامی با ادیت یک عکس انجام شده بود). فیلم را که دیدم موضوع برایم جالب تر شد: واقعا یک جور موجود عجیب روی تخت دراز شده بود و صدای قرآن در حال پخش بود. لینک را برای بیولوژیست ها و متخصصین علوم دریایی و محققان پستانداران دریایی (اکثرا نیوزلند، آمریکا و انگلیس) فرستادم و پرسیدم جریان چیست. آن‌هایی که جواب دادند متفق القول بودند که این نوعی skate از خانواده کوسه ها است. خوشبختانه کسی نپرسیده بود در اتاق چه خبر است یا صدایی که می آید چیست. نمونه یکی از نامه ها این است:

Dear Jadi,

According to our expert on elasmobranches, John Mandelman, it is a Skate of some kind, probably a female, and it looks a little dried out. Skates are relatives of sharks, and are definitely strange looking. Hope this helps.

Sincerely,

Scott Kraus

مساله حل شد (: البته هنوز علاقه مند هستم ببینم سر این جسد چه آمده و شایعات محلی چه می گویند. احتمال می دهم با مراسم مذهبی دفن شده باشد. اگر اینطور باشد واقعا متاسف هستم. امیدوارم دولت زودتر دست به کار شده باشد و یک کارشناس زیست دریایی مساله را حل و جسد را دفن بهداشتی کرده باشند (:

مرتبط: دروغ علمی در مورد پری دریایی یافت شده در فیجی البته سانسور است ! شاید چون علم حق ندارد بگوید پری دریایی فیجی دروغ بوده.

فایرفاکس: ۴ – اکسپلورر۷: صفر

چند وقتی است که صحبت از اکسپلورر نسخه ۷ و قابلیت های جدید آن که اکثرا کپی برداری از فایرفاکس هستند. حالا RUSCOE آن‌ها را مقایسه کرده است. و نکته خوب این است که این مقایسه از طرف کسی است که از سال ۱۹۹۹ با اکسپلورر کار کرده است.

نتیجه این مقایسه، پیروزی چهار بر صفر فایرفاکس بر اکسپلورر بوده است. خلاصه رقابت این است:

نصب: فایرفاکس در عرض چند ثانیه داونلود و نصب می شود در حالی که ویندوز چند دقیقه برای دانلود و بین ۲۰ تا ۳۰ دقیقه برای به روز رسانی وقت صرف می کند و یکی دوبار هم سیسیتم را ریبوت می کند ! این بهایی است که ویندوز به خاطر یکپارچگی سیستم عامل و براوزر می پردازد: یک تصمیم اشتباه.

اینترفیس: در بسیاری بررسی ها اینترفیس جدید اکسپلورر ناکارآ تشخیص داده شده. این بررسی هم این نظر را تایید می کند.

منوها: منوها به شکل پیش فرض اگر فعال شوند زیر آدرس بار هستند و با ماوس هم نمی توانید به شیوه قدیم آن ها را بردارید و هر جایی که می خواهید بگذارید.

Tabbed Browse: قابلیت خوب فایرفاکس این است که به جای بازکردن کلی پنجره، صفحه های مختلف را در برگه های مختلف باز می کنید. مایکروسافت هم این روند را کپی برداری کرده است ولی ناقص. در منوی کلیک راست چیزی به اسم Open in new Tab وجود ندارد در حالی که انتخاب بی معنای Open هنوز باقی است. خب اگر کسی بخواهد لینکی را به شکل معمول باز کند روی آن کلیک می کند و نیازی به راست کلیک و انتخاب Open نیست.

هلند – ADSL واقعی، مقایسه با ایران

در هلند اکثر افراد از ADSL برای اتصال به اینترنت استفاده می کنند. البته وقتی می گوییم ADSL به این چیزی که در ایران با استفاده از انحصارهای دولتی به اسم مسخره «اینترنت پر سرعت» به ما می فروشند فکر نکنید بلکه به Asymmetric Digital Subscriber Line واقعی فکر کنید. نگاهی به جدول زیر بیاندازید (از
wikipedia) :

Standard name Common name Downstream rate Upstream rate
ANSI T1.413-1998 Issue 2 ADSL 8 Mbit/s 1.0 Mbit/s
ITU G.992.1 ADSL (G.DMT) 8 Mbit/s 1.0 Mbit/s
ITU G.992.2 ADSL Lite (G.Lite) 1.5 Mbit/s 0.5 Mbit/s
ITU G.992.3/4 ADSL2 12 Mbit/s 1.0 Mbit/s
ITU G.992.3/4 Annex J ADSL2 12 Mbit/s 3.5 Mbit/s
ITU G.992.3/4 Annex L[1] RE-ADSL2 5 Mbit/s 0.8 Mbit/s
ITU G.992.5 ADSL2+ 24 Mbit/s 1.0 Mbit/s
ITU G.992.5 Annex L[1] RE-ADSL2+ 24 Mbit/s 1.0 Mbit/s
ITU G.992.5 Annex M ADSL2+ 24 Mbit/s 3.5 Mbit/s

همانطور که می بینید حداقل سرعت ADSL استاندارد ۸ مگابیت در ثانیه دریافت و ۱ مگابیت در ثانیه ارسال است. در هلند اکثر کاربران خانگی این سرویس را دارند و برای آن به طور متوسط ماهانه 22 هزار تومان می پردازند. من لینوکس را آنجا به روز کردم، نگاهی به نمودار نشان دهنده میزان دریافت و ارسال اطلاعات حین اینکار بیاندازید:

سرعت برای من بسیار لذت بخش بود. با احتساب سربارها و بسته بندی ها، سرعت در حدود ۷ مگابیت در ثانیه است و این شاد کننده ولی غمگین کننده این است که در خانه ام برای اینترنتی تقریبا ۷۰ برابر کند تر پولی بیشتر از این می دهیم و حقوقمان هم کمتر از یک سوم حقوق یک هلندی است. در هلند یک اینترنت دیگر هم استفاده کردیم: در خانه اشتراکی یک مهندس و هفت دوستش از ADSL بیست و چهار مگابیت در ثانیه استفاده کردیم: 30 یورو در ماه. فراموش نکنید که در جدیدترین آمار سازمان گزارشگران بدون مرز هلند مقام اول آزادی رسانه ها را دارد و ایران مقام ۱۶۲ را، تنها کشورهایی در جهان که بدتر از ایران هستند عبارتند از: چین، برمه، کوبا، اریتره، ترکمنستان و کره شمالی.

گزارش وبلاگستان فارسی در مرداد ماه 1385

نکته: این بررسی مبتنی است بر وبلاگ های حاضر در doxdo.com. در بررسی قبلی (تیرماه)‌ چند تن از خوانندگان به این مساله اعتراض کردند که چرا فقط وبلاگ های حاضر در دو در دو بررسی شده اند. علت این امر این است که این سایت کاملترین سایتی است که مطالب وبلاگ های فارسی را پوشش می دهد. این احتمال وجود دارد که در ماه های آینده پوشش بهتری داده شود. در عین حال دو در دو این مزیت را دارد که تا جایی که من احساس کرده ام به شکل بی طرف از همه گروه ها مطلب دارد ولی در عین حال با جدیت به خاطر دوستی و مرام و … کسی را بی دلیل به بانک اضافه نمی کند.

در این پست می خواهم کمی روش مندتر درباره وبلاگستان فارسی در مردادماه صحبت کنم. برای بررسی وبلاگستان فارسی در ابتدا باید مواد خام فراهم شود. فراهم کننده این مواد خام سایت خوب است. در ابتدای کار با استفاده از دستور wget لینوکس و یک اسکریپت کوتاه به زبان پیتون کل آرشیو مرداد ماه سایت دو در دو را دریافت و در یک فایل حدودا سیزده مگابایتی (دقیقا ۱۳۱۱۸۸۳۵ بایتی) ذخیره اش می کنیم.

حالا نوبت آمارگیری ها است. مرسوم ترین آمار تعداد پست هر وبلاگ در طول ماه است که فعالترین های وبلاگستان فارسی را مشخص می کند. برای اینکار یک اسکریپت دیگر به زبان پیتون می نویسم که در کل فایل تعداد تکرار مطلب هر یک از وبلاگ ها را می خواند و نتایج را به شکل فایل متنی ایجاد می کند. در مرحله اول مشخص می شود که از بین ششصد و خرده وبلاگ وسایت موجود در بانک دو در دو، تنها پانصد و یکی از آن ها در مرداد مطلب داشته اند.

برای به دست آوردن نمودار فعالترین های مرداد ماه، در ابتدا باید به شکل دستی سایت های غیروبلاگی (مانند بی بی سی) و وبلاگ هایی که محصول کار دیگر وبلاگ ها یا مجموعه ای از اخبار هستند (مثل وبلاگ ایرانیان خارج از کشور یا بلاگ نیوز ) را جدا کنم. این کار راحت نیست و بحث ایجاد می کند چرا که بعضی آن ها را هم جزو وبلاگستان می دانند و بعضی نه ولی من هرچند آن ها را بسیار مفید می بینم ولی معتقدم بهتر است در این نمودار فقط به وبلاگ هایی بپردازیم که یک وبلاگ نویس پشت آن ها است. به همین دلیل وبلاگ پر کار قدیری ابیانه ghadiri.org را هم حذف می کنم چرا که کپی و پیست اخبار دیگران است. و بعد با استفاده از صفحه گسترده OpenOffice که نرم افزاری آزاد و بازمتن مشابه Excel است، نمودارها را تولید می کنم. نتیجه این است:


طبق روال معمول نیک آهنگ کوثر بیشترین تعداد پست را دارد. بعد از او طبق معمول با اختلاف زیاد حاجی واشنگتن و جمهور هستند و بعد هم جنبشی استشهادی دوست خودم. کیبرد آزاد یازدهم است. نکته جالب این است که در بین سی وبلاگ اول هیچ اسمی از PersianBlog نیست و در عوض حضور Blogfa زیاد است.

باید توجه داشته باشیم که این نمودار فقط تعداد پست ها را نشان می دهد و این مساله هیچ ربطی به خوبی و بدی یک وبلاگ ندارد. ممکن است یک وبلاگ پر باشد از لینک های تک خطی در یک پست مجزا. خیلی ها هستند که وبلاگشان برایشان یک لینکدونی هم هست. در عین حال همانطور که سولوژن تذکر داده، حجم یک مطلب نشانه بهتری از پرکاری است تا تعداد پست ولی فعلا امکان آن وجود ندارد.

ایده بعدی بررسی وبلاگ ها در مرداد ماه، بررسی کلمات مورد استفاده است. بگذارید ببینیم چه کلماتی بیشتر از همه در پست ها استفاده شده اند. دوباره یک برنامه کوچک پیتون و حذف هر چیزی جز تیتر و متن مطالب و بعد مراحل قبل و در نهایت حذف دستی کلمات مرسومی مثل «با»، «است» و … و ایجاد نمودار. فکر می کنید پر کاربردترین کلمه چه چیزی باشد ؟


«ایران» ! برای من که جالب بود. دومین کلمه «وبلاگ» است با ۵۰۹ بار استفاده و سومین کلمه «امروز» است با ۲۶۷ بار. «قرار» را چک کردم و معمولا به این صورت استفاده شده که «قرار بود فلان چیز بشود» یا «قرار است فلان کار را بکنم». «جنگ لبنان» هم مورد توجه وبلاگ نویسان بوده است. در کل بیشتر کلمه های خاص، در حوزه جنگ و وضعیت جهان و ایران و آمریکا و اسراییل و .. هستند. جایگاه «حزب» با ۱۴۶، بیست و سوم است، جایگاهی که من هیچ وقت برایش حدس نمی زدم. خوشحالم که این لغت و «روزنامه» و «سازمان» هم جزو کلمات اصلی هستند. «الله» هم به شکل معجزه آسایی در رتبه مقدس چهل قرار دارد و از آن معجزه آساتر تعداد تکرار آن است:‌ صد و چهارده بار ! الله اکبر !

دارم روی طرحی کار می کنم که بتوانیم روند حرکت یک کلمه در پست های یکسری وبلاگ را دنبال کنیم. فعلا بیش از حد مقدماتی است و به این ماه نمی رسد. مثلا می خواهم ببینم چرخش / پیشرفت بحث در مورد شروع وبلاگ نویسی توسط احمدی نژاد چگونه است. ایده این است که پست هایی که هم «احمدی نژاد» دارند و هم «بلاگ» یا به وبلاگ او لینک دارند را جدا کنیم و بعد ببینیم روند نوشته شدن آن ها (از نظر زمان یا لینک یا … ) چگونه است. نمودار نهایی فعلا بیش از حد شلوغ و نسبتا بزرگ است. یک نمونه از قسمتی از آن به این شکل است:


امیدوارم تا زمان نوشتن گزارش شهریور، برنامه را تکمیل تر کرده باشم.

اینهم از گزارش مرداد. علاقمند شده ام کار را ادامه بدهم پس از پیشنهادها و انتقادها شدیدا استقبال می کنم.

ویکیپدیا دموکراتیک است ولی دموکراسی راست / با یک توضیح مهم

این مقاله مورد انتقادات منطقی دوست خوبم حسام قرار گرفت و نیاز به اصلاح کلی دارد. ویکیپدیا هیچ جا ادعا نکرده رسانه ای دموکراتیک است و حتی این ادعا را رد کرده است. در اصل باید این مقاله را پاک می کردم ولی برای ثبت در تاریخ نگه اش می دارم. بهتر بود این مقاله به این شیوه نوشته شود که دوست آلمانی ما با اشاراتی که به کمبودهای ویکیپدیا برای تبدیل شدن به رسانه ای دموکراتیک دارد، تلاش می کند طرحی برای رسانه ای مشابه ویکیپدیا ولی با اولیت دموکراسی بپروراند. با تشکر از حسام که لینکی هم ازش ندارم</trd</td

گفته بودم که به شکل کاملا اتفاقی به مدت یک ساعت گپی زدم با یک استاد آلمانی دانشگاه ترکیه درباره فضای سایبر و ویکیپدیا. دوست داشتم این مساله را کاملتر بنویسم ولی فعلا دو روز گذشته و فرصت نوشتن نشده (مشغول دو سه پروژه جالب هستم) و نگرانم که اگر حالا هم ننویسم، هیچ وقت ننویسم. پس خلاصه می گویم.

این دکترای کامپیوتر آلمانی ساکن ترکیه از مخالفان دموکراتیک دانستن ویکیپدیا بود. حرف هایش بسیار منطقی بودند و ساده و طبیعی ولی من به آن فکر نکرده بودم. حالا که می شنویم به سادگی می گوییم که «خب این که خیلی منطقی است» ولی وقتی شیفته ویکیپدیا هستیم چشم هایمان بسته است.

گپ ما با دوست آلمانی به خاطر وقت کم و مشکل زبان، بسیار مقدماتی بود و مبتنی بر این محور که در ویکیپدیا کسی که بیشتر وقت می گذارد بیشتر حق دارد و این دموکراسی نیست.

اگر من بخواهم مساله را بیشتر بسط بدهم می گویم که ویکیپدیا یک دموکراسی راست است:‌از نظر تئوری همه حق دارند در آن فعال باشند (فعلا فرض می کنیم همه حق برابر دارند) ولی درعمل کسانی که دسترسی بیشتری به منابع دارند به راحتی می توانند نظرات خود را اعمال کنند. در بعضی از صفحات ویکیپدیای فارسی حتی به نظر می رسد افرادی حضور دارند که با اینترنت بیست و چهار ساعته، وظیفه دفاع از دروغ را برای خود قایل هستند. مثلا در صفحه مربوط به سانسور اینترنت یک فرد به خود اجازه می دهد به دلیل دسترسی دایمی به اینترنت و داشتن وقت خالی کافی، هر منبعی درباره سانسور شدن فیلتر در ایران را حذف کند و دایما از دیگران بخواهد که برای ادعای فیلتر شدن اینترنت، فاکت ارايه دهند.

در این رسانه امکان تعامل چندانی وجود ندارد چون حتی اگر افراد شعور کافی برای رعایت حقوق دیگران را داشته باشند، کسی که منبع درآمد راحتی دارد و می تواند به منابع (کامپیوتر، آن لاین بودن و …) بیشتری دسترسی پیدا کند نظرش را ناخوداگاه تحمیل می کند.

بخش دیگر صحبت مارکوس مبتنی بود بر سلسله مراتبی بودن شدید ویکیپدیا. او مدعی بود که ویکیپدیا جمع عظیمی آدم با حقوق برابر دارد و چند هزار نفر با حقوق بسیار بیشتر و چند ده نفر با حقوق نامحدود. این سیستم نمی تواند به خاطر داشتن چند میلیون کاربر برابر ادعا کند که سیستمی برابر است. در این مورد من کاملا موافق نیستم چرا که تا به حال به مورد خاصی از مشکل زا بودن مدیریت در آن بر نخورده ام ولی آن را نفی هم نمی کنم.


در نهایت هم بگویم که دکتر مارکوس در حال حاضر به فوریت به ترکیه برگشته تا مقاله ای در همین مورد را که در کنفرانس EDemocracy آلمان پذیرفته شده تکمیل کند. در عین حال در دانشگاه مشغول پروژه ای است که تلاش می کند آلترناتیوی باشد برای Wiki ها. سیستمی که در آن مقالات بر اساس پیشنهاد / رای گیری تغییر می کنند و حق افراد مشارکت کننده در آن ها برابر است بدون اینکه این مشارکت، به نسل های بعدی چیزی را تحمیل کند.

سه گونه وبلاگ: مبتنی بر زندگی فرد، علایق فرد و موضوع خاص

می توان وبلاگ ها را اینگونه طبقه بندی کرد: وبلاگ های مبتنی بر زندگی یک فرد، مبتنی بر علایق یک فرد و وبلاگ های مبتنی بر یک موضوع.

وبلاگ مبتنی بر زندگی یک فرد: این شکل از وبلاگ مبتنی بر زندگی روزانه یا گذشته یک فرد است. نمونه این گونه وبلاگ ها بسیار زیاد هستند. کسانی که از زندگی شان می نویسند. کسانی هستند که خیلی ها وقت ها کلی پست دارند در این باره که «نمی دونم چی بنویسم» یا کسانی هستند که دائما به این و آن ایمیل می زنند که «به من لینک بده». این شکل از وبلاگ نویسی یک فایده بسیار بزرگ دارد: می تواند سندی باشد از زندگی انسان ها.

وبلاگ های مبتنی بر علایق فرد: در این سیستم که بیشتر وبلاگ های خوب ایران از آن تبعیت می کنند، یک فرد پشت وبلاگ قرار دارد که به خاطر علایق اش، در یک، دو یا سه حوزه می نویسد. ممکن است من هم از حقوق بشر بنویسم و هم آزادی بیان و هم تکنولوژی و هم جنبش های سبز و … این وبلاگ ها حتی اگر یک حوزه را پوشش بدهند بازهم تفکر نویسنده در آن ها بسیار پر رنگ است و مثلا اگر کیبردآزاد را یک نفر دیگر بنویسد، شما سریع متوجه خواهید شد !

وبلاگ های مبتنی بر یک موضوع: در این گونه از وبلاگ ها فرد دیگر دیده نمی شود و مطالب هستند که هویت وبلاگ را تعیین می کنند. این وبلاگ ها یک موضوع را پوشش می دهند و مرکزی می شوند برای کسب اطلاعات یا به روز بودن در آن حوزه. این دقیقا آن تعریفی از وبلاگ است که در ایران وجود ندارد و هنوز هم به شکل جدی شروع نشده. مثلا اگر کسی وبلاگی درباره دانشگاه محل تصیل اش شروع کند خودش در آن پر رنگ تر از دانشگاه است و معمولا هم تنها نویسنده. این گونه ازوبلاگ ها فرصت خوبی برای گسترش در ایران دارند، می توانند چند نفره باشند و توسط یک سردبیر به روز شوند.

شاید بعدا درباره انواع وبلاگ بیشتر نوشتم (: می تواند مفید باشد. باید توجه کنیم که وبلاگ کاربردهای بسیار زیادی دارد که در حال حاضر اکثر ما فقط جنبه شخصی آن را استفاده می کنیم.