برچسب: جالب
وسایل به ترتیب رنگ
هلگا استپان عکاس و هنرمند سوئدی است که در یک پروژه جالب، وسایلش رو به ترتیب رنگ مرتب کرده و از اونها عکس گرفته نتایج جذابن.
کبوتر نامهبر سریعتر است یا اینترنت
نه نه نه.. بحث ایران نیست. بحث مناطق روستایی انگلیس است با پهنای باندی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلو بیت در ثانیه بایت در ثانیه (تقریبا ده برابر سریعتر از چیزی که انتظار دارند در ایران به آن بگوییم اینترنت پر سرعت یا همان حداکثر سرعت اینترنت خانگی).
در انگلیس، یک شرکت سرویس دهنده اینترنت به نام Timico تصمیم گرفته برای نشان دادن سرعت کم اینترنت در مناطق روستایی این کشور، مسابقهای برگزار کند. در این مسابقه یک کشاورز با اینترنت ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلوبایت در ثانیه، شروع میکند به آپلود کردن یک ویدئوی ۲۰۰ مگابایتی در یوتیوب و از طرف دیگر چند کبوتر نامه بر هم که حافظههای حاوی همین فیلم به پایشان بسته شده، سعی میکنند آن را به رنگل در جنوب برسانند.
دو گروه در رنگل منتظر این فیلم هستند: یگ گروه پشت کامپیوتر و منتظر رسیدن آن به یوتیوب و یک گروه منتظر کبوترهای حامل کارتهای حافظه و خب به راحتی میتوانید حدس بزنید چه کسی برنده شده: کبوترها. فیلم ارسال شده توسط کبوتر در ۵۴ دقیقه به کسانی که منتظرش بودند رسید در حالی که آپلود یوتیوب تازه روی ۲۴٪ بود.
این زنگ خطری برای آی.اس.پی.ها نیست. به هرحال کبوترها شیوه خوبی برای انتقال اطلاعات نیستند و لازم نیست کسی نگران جایگزینی کابلهای پر سرعت و لینکهای بیسیم با آنها باشد. کسی که باید این زنگ خطر را بشنود، دولتها هستند. دولتهایی که علاقمند به پیشرفت تکنولوژی در کشورشان هستند و ساز و کار تاثیر سرعت اینترنت بر رشد اقتصادی را درک میکنند، باید شدیدا نگران پیروزی این کبوتر باشند و تمهیداتی در نظر بگیرند که کبوترها برای پیروزی به دادهای بیشتر از ۲۰۰ مگ نیاز داشته باشند.
ابتکار برای کم کردن سرعت خودروها در کانادا
برچسبهای خطر برای مقالات روزنامهها
یک کمدین، مجموعه جالبی ساخته از برچسبهای مخصوص مقالات روزنامهها. او میگوید که رسانهها در حال حاضر با دقت برچسبهایی مثل ۱۸ سال به بالا، مطالب خشونتآمیز و غیره به مقالههایشان میزنند اما جای این برچسبها خالی است:
بگذارید نگاه دقیقتری بیاندازیم:
کاملا واضح است: اطلاعات، آمار و نتایج تحقیقات این مقاله توسط بخش روابط عمومی یک شرکت پشتیبانی میشوند. یکی از آن مقالههایی که به سفارش بخش روابط عمومی یک شرکت ساخته شده تا بگوید فلان محصول خیلی مفید است.
این مقاله کپی و پیست از یک بیانیه مطبوعاتی است. کسی کاری کرده و یک بیانیه برای همه مطبوعات داده و مطبوعات هم بدون زحمت آن را چاپ کردهاند.
همه چیز یا ضد سرطان است یا سرطانزا (: همیشه پزشکان میگویند که فلان چیز برای فلان چیز خوب است یا بد. این برچسب به شما میگوید که این ادعا یکی از هزاران ادعایی است که هنوز تحقیق کافی در مورد آن انجام نشده.
این مقاله به خاطر نبودن زمان کافی، از یک منبع دیگر کپی و پیست شده.
این مقاله از بخشهای بدون منابع صحیح ویکیپدیا کپی شدهاند. درست است که ویکیپدیا یکی از بهترین دانشنامه های موجود در جهان است ولی نقل قول از بخشهای بدون منبع و بررسی نشده آن، همیشه خطرناک است.
و یک برچسب عالی: خود نویسنده هم چندان از موضوعی که درباره آن نوشته سر در نمیآورد.
نویسنده نظر شخصی خودش را پشت «بسیاری از افراد اعتقاد دارند که» یا «کارشناسان میگویند» پنهان کرده است.
هاها فکر میکنید به برنامههای تلویزیون هم میشود برچسب زد؟ (: مثلا برچسب «مواظب باشید، سخنران در جمع شنوندگان هم هست» (:
منبع
ماشین نابودی آموزش جمعی در خیابانهای آرژانتین
یک هنرمند محلی در آرژانتین، یک خودرو – دقیقا از همان مدلی که دیکتاتورها به عنوان خودروی نظامی استفاده میکردند – را به خیابانها آورده است. اما اینبار با کتابخانههایی که به دور تا دور آن متصل شدهاند و پر از کتابهای رایگانند. داوطلبان به این مجموعه کتاب اهدا میکنند و این هنرمند با راندن این «تانک» در پایتخت و شهرهای کوچک آرژانتین، بین مردم کتاب رایگان توزیع میکند. او این خودرو را را «ماشین نابودی آموزش جمعی» مینامند (:
در صورتی که سرعت قابل قبولی دارید، برای دیدن فیلم این تانک و گزارش دو دقیقهای آن، به یوتیوب مراجعه کنید.
مقایسه ای دیگر از مرورگرهای وب
بعد از گذاشتن مروری گرافیکی بر مرورگرهای وب به نظرم مناسبه که این مطلب رو هم منتشر کنم (:
هاها (: به نظرم خوبه و دقیق. البته در مورد آی.ای. خیلی ارفاق قائل شده و در مورد کروم هم بامزه بازی زیادی کرده (:
مروری گرافیکی بر مرورگرهای وب
خیلی قوی با کلی تجهیزات اضافی اما بعد از چند هفته به خاطر خزعبلاتی که بهش وصل میکنید، غیرقابل استفاده و کند.
بسیار به صرفه اما طرفدارانش درباره قابلیتهایش بیش از حد اغراق میکنند
بعضیها عاشقش هستند اما بقیه میگویند که واقعا چیز بی معنیای است
خیلی سریع، کلا همین!
به هرحال بعضی وقتها که هیچ وسیله دیگری نداریم، باید برای رفت و آمد سوار یک چیزی بشویم دیگر.