من کمتر پیش می یاد سر حال نباشم و وقتی هم می گم سرحال نیستم، منظورم اینه که لبخند روی لبم نیست (:
این یک ساعت اخیر هم از همین روزها بود. جنگ داره به ایران نزدیک تر می شه و من باهاش مخالفم و در برمه هم هزاران آدم آزادی خواه کشته شده اند.
برمه یک کشور کوچیک بودایی است و مثل ایران، دولت در دین اجبار داره. اینجا دین اجباری است و اونجا ممنوع. اینجا چادر برای بیمار اجباری است و اونجا سربازان به مجسمه های بودا تیر شلیک می کنند. اینجا بدون چادر حق ندارید از دادگاه درخواست عدالت کنید و اونجا دولتیها در بخورسوزهای معابد غذا میپزند. اینجا منتظر در حصر خانگی است و اونجا آنگ سان سوچی. آزادی خواهان اینجا در زندان هستند و بوداییهای آنجا در جنگل.
دردناکه ولی واقعی. حقیقت اینه که من به فرد اعتقاد زیادی دارم. این شکست برای آزادی خواهان جهان و برای بوداییهای تاریخ، افتخار است. پیروزی برای دیکتاتور مایه خجالت است. به نظر من بحث واقعی، نگه داشتن قدرت و رییس ماندن نیست. بحث واقعی فرد است و اینکه یک نفر دیکتاتور است و یک نفر مخالف نژاد پرستی، مخالف عقیده اجباری و مخالف سکوت و خفقان (:
من همه آزادی خواهان جهان رو کنار بوداییهای برمه میبینم و بهشون افتخار میکنم… الان هم حالم بسیار بسیار بهتره.
منبع خبر و عکسها: دیلی میل
مرتبط: شکلات بسیار برای حال و احوال و بیماری قلبی و … مفیده (: شاید درباره اش ترجمه کردم (: این شکلات تلخ هم فوقالعاده بود.