اگر یادتان باشند، چندی قبل تولد ده سالگی گنوم را تبریک گفته بودم و نوشته بودم که از آن استفاده میکنم. حالا وضع فرق کرده.
میز کار به آن بخشی از سیستم عامل میگویند که به شکل گرافیکی ارتباط شما و لایههای پایین سیستمعامل را فراهم میکند. من تقریبا یک ماه است که با خوشحالی زایدالوصف(!) از KDE به عنوان میزکار گنو/لینوکس استفاده می کنم و بسیار بسیار راضی و خوشحالم و زیباتر از آن اینکه امروز کی دی ای یازده ساله شد.
برای خواندن تاریخچه و اطلاعات پایهای تر مربوط به کیدیای به صفحه ویکیپدیا مراجعه کنید چون چیزی که من اینجا مینویسم، الزاما بحث فنی نیست.
آن بالایی لوگوی کی دی ای است و یک اژدها نماد خوششانس ما که این روزها منتظر رسیدن ۱۱ دسامبر و دیدن نسخه چهار این میز کار فوق العاده هستیم که علاوه بر قابلیتهای زیبا و جدید، بر خلاف سیستمهای دیگه قول داده شده، سریعتر هم عمل کنه.
خب! اجازه بدهید چرخی در کی دی ای بزنیم تا ببنیم چرا اینقدر برای من دوست داشتنی است.
اول اینکه صفحه کار من این شکلی است:
زیبا و قدرتمند. منوها و میانبرها و نشانگرها رو سمت راست صفحه گذاشتهام. اون بالا منوی اصلی و زیرشون برنامههای در حال اجرا (ازجمله سبد دوست داشتنیای که هر چیزی لازمه توشه: یادداشت، لینک، فهرست کارها، برنامهها و ..) و Kopete که پیام رسان من است و ساعتی که قراره عصر زنگ بزنه تا من یک میل مهم رو بزنم. زیر اینها هم فهرست پنجرهها هستند. اون پایین سطل آشغاله (که هر چقدر پرتر بشه، لبریزتر میشه) و بالاش چهار تا مونیتور مجازی ات و بالاش ساعت و تقویم به هجری شمسی و در نهایت هم میانبر برنامههای پر استفاده من.
اما هنوز هیچ چیز اونقدرها هم عجیب نیست که من رو عاشق یک سیستم عامل بکنه. چیزی که من رو عاشق KDE کرده ساختار بسیار حرفهای اونه. به دو نمونه اشاره میکنم: KParts و شفاف بودن شبکه.
KParts
به این معنا است که KDE از بخشهای کوچیکی استفاده میکند که کارهای کوچک(؟) انجام میدهند. مثلا نرمافزاری
مثل Konqueror یک مدیرفایل است که همین که لازم شود چیزی را ادیت کنید با احضار یک KPart برایم ادیتور میشود و اگر روی عکسی کلیک کنم، نمایشگر عکس میشود و … .
در حالت عادی این ایده خوبی نیست که یک نرم افزار همه چیز باشد ولی وقتی KParts حضور داشته باشند، این ایده فوق العاده است. هر تنظیمی که من در نمایشگر عکسم بکنم، هرجایی در KDE که بخواهد به من عکس نشان بدهد، آن تنظیم را استفاده خواهد کرد. عملا من چند برنامه ریز و مهم دارم که بقیه برنامههای میزکارم از آنها تشکیل شدهاند. حالا اگر KPart مربوط به نوشتن (Kate؟) راست به چپ را پشتیبانی کند، همه نرمافزارهای KDE که از آن استفاده کردهاند هم قابلیت راست به چپ نوشتن را پیدا میکنند.
شفافیت شبکه
شاید از این به بعد بدون KParts زنده بمانم ولی بدون شافیت شبکه هرگز. این بخش از KDE با نام KIO Slave، باعث میشود برنامههای KDE من بدون هیچ مشکلی بتوانند با فایلهایی که روی شبکه هستند کار کنند (انواع و اقسام پروتکلها،از HTTP گرفته تا FTP و SMB و SSH و FISH و ..). سادهتر؟ من مدیر کلی سایت هستم. یک روز مسوول یک سایت (مثلا کیبرد آزاد!) تصمیم میگیرد تا تغییری در یکی از صفحاتش بدهد و لازم است من یک فایل را روی سرور ادیت کنم. باید چکار کنم؟ با یک برنامه FTP به سرور وصل شوم، فایل مورد نظر را دریافت کنم. آن را در یک ادیتور باز کنم و تغییر دهم و ذخیره کنم و در نهایت با استفاده از FTP آن را به سرور منتقل کنم و نتیجه را بسنجم و اگر اشتباه بود کارها از اول.
اما ما در KDE هستیم با شبکه شفافش! من فقط یک قدم دارم: فایل را در ادیتور باز کنم و تغییر دهم!
جذاب نیست؟ کار من را حداقل دو سه برابر سادهتر کرده است. وارد ادیتور میشوم و در جعبه open می نویسم: ftp://jadi.net/squelettes/rubrique.html و شروع به ادیت آن میکنم و بعد از ذخیره کردم صفحه را میبینم.
شکی نیست که همه برنامههای دیگر مبتنی بر KDEهم همین قابلیت را دارند. میتوانم با word یک فایل را مستقیما روی شبکه ادیت کنم یا خروجی تصویری برنامهام را مستقیما در یک صفحه وب قرار دهم.
در نهایت این را هم اضافه کنم که KDE در حال حاضر در نسخه 3.5 است و ظاهر پیش فرض آن چندان جذاب نیست اما در عوض فوق العاده قابل شخصی سازی و تنظیم است و عملا میتوانید آن را هرطور که دوست دارید شکل بدهید. این داستان بسیار بسیار ادامه دارد ولی من قرار نیست همه چیز KDE را بگویم.
همین الان یکی دوستان خیلی خوب و کسی که باعث شد من بیام توی دنیای KDE و متعجب باشم از اینکه چرا اینهمه مدت با گنوم کار کردهام، برام اسکرینشات زیر را فرستاد:
برنامه Konqueror یا همان مدیرفایل KDE که پنجرهاش به سه قسمت شده و در قسمتهای متفاوت وب، عکس و دایرکتوری باز شدهاند.