یک پست بیش از حد شخصی: جادی اکس مصرف کرده؟

امروز به شکلی غیرطبیعی خوشحالم. نمی دونم فقط به خودم مربوطه یا جمع اینقدر چیز کوچیک و عالی که دور و برم ریخته باعث این حالت شده.

یک حالت معلق بودن ذهنی دارم. یک ماوس هدیه گرفتم که کمی از ماوس قبلی سریعتره،‌ من دستی سرعت رو پایین نیاوردم تا به این سرعت زیاد عادت کنم و حالا احساس می کنم ماوس زیر دستم پرواز می کنه. نمی دونم چرا کی.دی.ای. مصرف سی پی یوش پایین اومده و کامپیوتر انگار روی هوا شناوره اپلیکیشن‌ها در حد ایکس.اف.سی.ای سریع اجرا می شن اما با قدرت کی.دی.ای. فرض کنید پشت ماشینی نشسته باشید که سرعت جت و قدرت تانک رو داشته باشه. کمی خطرناکه ولی لذت بخشه.

این وسط یک نفر به عقلش رسیده که خردل رو با مایونز قاطی کنه به عنوان سس خردل بفروشه که خیلی چیز چرتی است اما نمی دونید با کالباس چقدر خوشمزه شده!‌ از اونطرف رزومه ام رو نوشتم و دیدم چقدر عالی و دوست داشتنی است وقتی به پشت سر نگاه کنید و همه چیز رو عالی ببینید و یکهو در حین فکر به این جریان یک اس ام اس بیاد که: «تولد سی سالگی مبارک»!

بدون شک آهنگ خوب هم تاثیر زیادی داره برای من احساساتی: «زیبا شیرازی» و البته کول دیسک جدید هشت گیگی هم خیلی روحیه می ده. بخصوص که یکهو احساس کردم جزو کامیونیتی (جامعه) بازمتن «پاپی لینوکس» هم هستم: آدم هایی مهربان و صلحجو که بر خلاف بقیه دیستروها فقط تبلیغ می کنن که هر چیز طعمی داره که باید چشیده بشه.

اوه و این هم فوق العاده است که کارها تحت کنترل هستند!‌ خلاصه احساس این رو دارم که روی هوا شناورم و کارها انجام می شن و من ازشون رد می شم. روحیه عالی و راحت است و صفر تا صد یک سایت جدید رو در عرض سه ساعت قبل تموم کرده ام و حالا می خوام برم دنبال تفریح و درست قبل از رفتن قرار می شه دو سه تا از دوستان عکس محیطهای کارشون رو برای هم بفرستن که می‌بینم یکیشون همچین جایی کار می کنه:


واو… می ریم لینوکس پاپی رو نصب کنم روی کول دیسک ببینم می تونم باهاش کامپیوتر هم بوت کنم یا نه (: