در مطلب قبلی (آیا موفقیت زبانهای برنامهنویسی با ریش و سبیل سازنده نسبت دارد؟) دیدیم که به نظر میرسد موفیت زبانهای برنامهنویسی به میزان ریش و سبیل توسعه دهندگان آن بستگی داشته باشد. حالا در ادامه، میخواهم بخش دوم مطلب را بنویسم که ترجمه کاملا آزادی است از The Programmer Dress Code.
جان هال با نام مستعار «سگ دیوانه» یا Maddog» نفر اصلی سازمان بین المللی لینوکس است که کارش پیشبرد این هسته در سطح جهان است. هاها.. کار مهم دیگر این آدم نوشتن کتاب Linux for dummies (لینوکس برای احمقها) است.
اینهم از «باربارا لسکوف» در آخرین سالهایی که از این عینک شکیل استفاده میکرد. این روزها لیسکوف این عینک را کنار گذاشته و به همین دلیل مجبور شدیم از عکس قدیمیاش استفاده کنیم. اگر این قیافه هریپاتری برایتان عجیب است، باید تذکر بدهم که باربارا اولین زنی بود که دکترای کامپیوتر گرفت. این خانم از مشارکت کنندگان توسعه اولین زبان با دادههای آبستره بود و اولین زبان برنامهنویسی غیرمتمرکز را طراحی کرد.
Grizzly Adams یا گریزلی آدامز که فیلیپ ودلر مشهور است، بیشتر شبیه یتی است تا یک آدم معمولی! اگر فکر میکنید که وقتی گریزلی در خیابان راه میرود مردم درباره خالق Haskell چه فکر میکنند باید صبر کنید تا نفر بعدی را ببینید.
جارون لانیر (Jaron Lanier) کسی که مفهوم واقعیت مجازی را ابداع کرد. واقعیت مجازی در آن موقع به معنی فضاهای تصویری بودند که افراد آنها را از طریق مونیتورها نصب شده روی سر، میتوانستند در آنها بچرخند. حالا اینکه این آقا با این تیپ چه فضاهایی خلق میکرد یا مونیتورها را به کجا میبست بماند. این آقا در دوره دانشجویی شیر و پنیر بز توزیع میکرده (این یک اصطلاح است یا واقعا این کار هبل را میکرده؟)
ویندوزیها نگران نباشند! بیل گیتس هم اینجاست. با عینکی شبیه به تلویزیون که هر چقدر کیف پولش پر پول تر شده، آن را کوچکةر کرده. این عکس به خاطر سرعت غیرمجاز و رانندگی بدون گواهینامه در مرکز پلیس از او گرفته شده.
برایان کرنیقان! یک یونیکسی ریشوی دیگر. این آقا به همراه کن تامپسون و دنیس ریچی در آزمایشگاههای بل کلی روی یونیکس کار کردهاند. این بابابزرگ مهربان همچنین از بانیان اسم Unics است که این روزها Unix نوشته میشود.
البته هنوز آدمهایی هستند که در رده «اوه خدای من! چه عینکی!» جای میگیرند. مثلا…
دوروتی دینینگ بدون شک یکی از آن عینک خوشگلهای دهه ۷۰ است. متاسفانه این روزها پیدا کردن همچین عینکی عملا محال است. بلوز بانمک گل گلی و آن انگشتر خاص این تیپ را تکمیل کرده و به هر رهگذری ثابت میکند که این خانم یکی از حرفهایهای دنیای رمزنگاری است. این یکی از آدمهای تاثیرگذار در امنیت ملی آمریکا است و نویسنده کلی کتاب در این مورد از جمله Information Warfare and Security.
آدا لولاس (Ada Lovelace) معمولا به عنوان اولین برنامه نویس جهان شناخته شده چون توضیح ماشین چارلز بابیج را نوشته و بعد برنامهای نوشته برای محاسبه اعداد برنولی. این خانم اسم خودش را هم به زبان برنامه نویسی آدا داده تا در تاریخ برنامهنویسی ماندگار شود. قیافهاش عجیب نیست؟ اشتباه میکنید! این قیافه یکی از عجیبترین قیافههایی است که ممکن است یک خانم برنامهنویس داشته باشد!
البته عکس بالایی، عکس پرنسس لیا است که شباهت عجیبی به آدای واقعی دارد:
حالا که صحبت از داستانهای تخیلی شد، سری بزنیم به تارزان و میمونش:
واقعا این روبرت تارجان شبیه شخص تارزان نیست؟ تنها نکته این است که تارزان ریشش را میتراشید ولی تارجان نه. در عین حال تارزان در جنگل زندگی میکرد ولی تارجان یک دانشمند کامپیوتر بود که کلی الگوریتم برای گرافها کشف کرده و روی پشتههای فیبوناچی کار کرده.
نمیشود به راحتی گفت که کجای لباس دان برکلین (Dan Bricklin) عجیب است اما بدون شک یک نکتهای را در خودش مخفی کرده. آهان! کشفش کردم! تی شرت زردی که زیر پیراهنش پوشیده! یک فوق ستاره. از آنهایی که یواشکی وارد یک باجه تلفن میشوند و در یک درخشش با لباس زرد و به شیوه سوپرمن از باجه بیرون میپرند تا با یک ماشین حساب قدیمی به دیگران کمک کنند. چرا ماشین حساب؟ خب این آمد نویسنده visiCalc است که اولین صفحه گستردهای بود که در مقیاس گسترده به فروش رفت و چیزهایی مثل SpreadSheet یا Excel که ما استفاده میکنیم نوههای این برناه هستند. فراموش نکنیم که برنامههایی مثل visiClac بودند که کامپیوتر را در مقیاس گسترده وارد دفاتر کار کردند و به امثال من اجازه دادند که از محل کارم وبلاگ بنویسم (:
بعله! جان پوستل (Jon Postel) که ویرایشگر اصلی RFC ها بوده. RFCها کاملترین و مرجعترین راهنماهای این روزهای پروتکلها هستند و دقیقا همان نوشتههایی که اکثر استاندارهای دنیای اینترنت را تعیین کردهاند.
بدون شک کلی آدم دیگر هم در دنیای کامپیوتر هستند که ریش دارند یا بانمکند (: شاید در آینده به بقیهشان هم نگاه کردیم.