وضعیت اینترنت در فرودگاه مهرآباد تهران

دفعه قبل که از وضعیت اینترنت فرودگاه امام خمینی نوشته بودم خیلی‌ جنجال برانگیز شده بود چون حداقل آن روز درست کار نمی‌کرد و خواننده‌ها انواع و اقسام نظرات را داده بودند. امروز در فرودگاه مهرآباد هستم. لپ تاپ را که باز می‌کنم دو شبکه بی‌سیم دیده می‌شود که هر دو را داتک فراهم کرده. در لحظه اول باید یک صفحه وب باز کرد و کلمه عبور و نام کاربری که از قبل تایپ شده است را OK کرد. بعد از این می‌شود با این اینترنت کار کرد.

در تستی که می‌کنم می‌توانم به مسنجر گوگل وصل شوم ولی مسنجر یاهو کار نمی‌کند. الان هم مشغول آزمایش سرعت اتصالم هستم که مشخصا خیلی کند است چون آزمایش دانلود و آپلود خیلی طول کشیده.

نتایج:

بیخیال تست شدم! سرعت تا حالا به شکل متوسط ۱۷ کیلوبیت بر ثانیه بوده یعنی حدودا یک سوم مودم‌های امروزی. سرعت پینگ هم حدود یک ثانیه است (: منطقی است که تست را بیخیال بشوم! البته به قول لیلا به هرحال همینکه مجانی اینجا هست،‌ خوبه (:

اوه در حال که منتظر لود شدن صفحه هستیم تا مطلب رو بفرستم، کشف کردیم که درست زیر Wifi Zone داتک نشسته‌ایم که کنار تابلوی فرودگاه نصب شده!


دستورالعمل تیپ، مو و لباس برای برنامه‌نویسان

در مطلب قبلی (آیا موفقیت زبان‌های برنامه‌نویسی با ریش و سبیل سازنده نسبت دارد؟) دیدیم که به نظر می‌رسد موفیت زبان‌های برنامه‌نویسی به میزان ریش و سبیل توسعه دهندگان آن بستگی داشته باشد. حالا در ادامه، می‌خواهم بخش دوم مطلب را بنویسم که ترجمه کاملا آزادی است از The Programmer Dress Code.


جان هال با نام مستعار «سگ دیوانه» یا Maddog» نفر اصلی سازمان بین المللی لینوکس است که کارش پیشبرد این هسته در سطح جهان است. هاها.. کار مهم دیگر این آدم نوشتن کتاب Linux for dummies (لینوکس برای احمق‌ها) است.


اینهم از «باربارا لسکوف» در آخرین سال‌هایی که از این عینک شکیل استفاده می‌کرد. این روزها لیسکوف این عینک را کنار گذاشته و به همین دلیل مجبور شدیم از عکس قدیمی‌اش استفاده کنیم. اگر این قیافه هری‌پاتری برایتان عجیب است‌، باید تذکر بدهم که باربارا اولین زنی بود که دکترای کامپیوتر گرفت. این خانم از مشارکت کنندگان توسعه اولین زبان با داده‌های آبستره بود و اولین زبان برنامه‌نویسی غیرمتمرکز را طراحی کرد.


Grizzly Adams یا گریزلی آدامز که فیلیپ ودلر مشهور است،‌ بیشتر شبیه یتی است تا یک آدم معمولی! اگر فکر می‌کنید که وقتی گریزلی در خیابان راه می‌رود مردم درباره خالق Haskell چه فکر می‌کنند باید صبر کنید تا نفر بعدی را ببینید.


جارون لانیر (Jaron Lanier) کسی که مفهوم واقعیت مجازی را ابداع کرد. واقعیت مجازی در آن موقع به معنی فضاهای تصویری بودند که افراد آن‌ها را از طریق مونیتورها نصب شده روی سر، می‌توانستند در آن‌ها بچرخند. حالا اینکه این آقا با این تیپ چه فضاهایی خلق می‌کرد یا مونیتورها را به کجا می‌بست بماند. این آقا در دوره دانشجویی شیر و پنیر بز توزیع می‌کرده (این یک اصطلاح است یا واقعا این کار هبل را می‌کرده؟)


ویندوزی‌ها نگران نباشند! بیل گیتس هم اینجاست. با عینکی شبیه به تلویزیون که هر چقدر کیف پولش پر پول تر شده، آن را کوچک‌ةر کرده. این عکس به خاطر سرعت غیرمجاز و رانندگی بدون گواهینامه در مرکز پلیس از او گرفته شده.


برایان کرنیقان! یک یونیکسی ریشوی دیگر. این آقا به همراه کن تامپسون و دنیس ریچی در آزمایشگاه‌های بل کلی روی یونیکس کار کرده‌اند. این بابابزرگ مهربان همچنین از بانیان اسم Unics است که این روزها Unix نوشته می‌شود.

البته هنوز آدم‌هایی هستند که در رده «اوه خدای من! چه عینکی!» جای می‌گیرند. مثلا…


دوروتی دینینگ بدون شک یکی از آن عینک خوشگل‌های دهه ۷۰ است. متاسفانه این روزها پیدا کردن همچین عینکی عملا محال است. بلوز بانمک گل گلی و آن انگشتر خاص این تیپ را تکمیل کرده و به هر رهگذری ثابت می‌کند که این خانم یکی از حرفه‌ای‌های دنیای رمزنگاری است. این یکی از آدم‌های تاثیرگذار در امنیت ملی آمریکا است و نویسنده کلی کتاب در این مورد از جمله Information Warfare and Security.


آدا لولاس (Ada Lovelace) معمولا به عنوان اولین برنامه نویس جهان شناخته شده چون توضیح ماشین چارلز بابیج را نوشته و بعد برنامه‌ای نوشته برای محاسبه اعداد برنولی. این خانم اسم خودش را هم به زبان برنامه نویسی آدا داده تا در تاریخ برنامه‌نویسی ماندگار شود. قیافه‌اش عجیب نیست؟ اشتباه می‌کنید! این قیافه یکی از عجیب‌ترین قیافه‌هایی است که ممکن است یک خانم برنامه‌نویس داشته باشد!

البته عکس بالایی، عکس پرنسس لیا است که شباهت عجیبی به آدای واقعی دارد:


حالا که صحبت از داستان‌های تخیلی شد، سری بزنیم به تارزان و میمونش:


واقعا این روبرت تارجان شبیه شخص تارزان نیست؟‌ تنها نکته این است که تارزان ریشش را می‌تراشید ولی تارجان نه. در عین حال تارزان در جنگل زندگی می‌کرد ولی تارجان یک دانشمند کامپیوتر بود که کلی الگوریتم برای گراف‌ها کشف کرده و روی پشته‌های فیبوناچی کار کرده.


نمی‌شود به راحتی گفت که کجای لباس دان برکلین (Dan Bricklin) عجیب است اما بدون شک یک نکته‌ای را در خودش مخفی کرده. آهان! کشفش کردم! تی شرت زردی که زیر پیراهنش پوشیده! یک فوق ستاره. از آن‌هایی که یواشکی وارد یک باجه تلفن می‌شوند و در یک درخشش با لباس زرد و به شیوه سوپرمن از باجه بیرون می‌پرند تا با یک ماشین حساب قدیمی به دیگران کمک کنند. چرا ماشین حساب؟ خب این آمد نویسنده visiCalc است که اولین صفحه گسترده‌ای بود که در مقیاس گسترده به فروش رفت و چیزهایی مثل SpreadSheet یا Excel که ما استفاده می‌کنیم نوه‌های این برناه هستند. فراموش نکنیم که برنامه‌هایی مثل visiClac بودند که کامپیوتر را در مقیاس گسترده وارد دفاتر کار کردند و به امثال من اجازه دادند که از محل کارم وبلاگ بنویسم (:


بعله! جان پوستل (Jon Postel) که ویرایشگر اصلی RFC ها بوده. RFCها کامل‌ترین و مرجع‌ترین راهنماهای این روزهای پروتکل‌ها هستند و دقیقا همان نوشته‌هایی که اکثر استاندارهای دنیای اینترنت را تعیین کرده‌اند.

بدون شک کلی آدم دیگر هم در دنیای کامپیوتر هستند که ریش دارند یا بانمکند (: شاید در آینده به بقیه‌شان هم نگاه کردیم.

کتاب صوتی بازیهای جنگی: فصل چهارم

ماجرای خوندن کتاب بازی‌های جنگی به شکل صوتی رو که یادتون هست؟ امروز روز فصل چهارم است (:

 فصل چهارم کتاب صوتی بازی‌های جنگی

این فصل هم از فصل‌های مورد علاقه من است. جنیفر برای بار دوم به اتاق دیوید می‌رود. دروازه‌های سری ترین کامپیوترهای جهان دیده می‌شوند. دیوید سری به مرشدش می‌زند و … این قسمت قسمت جذابی است (:


مرشد را برابر Guru ترجمه کردم. البته این لغت در کتاب نیست ولی گورو در فرهنگ هکرها، رده‌ای است بالاتر از هکر که الگوی هکرهای دیگر می‌شود (:‌ یک هکر یا یک جادوگر ممکن است بتواند کارهای عجیبی با کامپیوتر بکند اما یک گورو کسی است که از این مرحله هم فراتر رفته، در یک دوره نسبتا طولانی منبع آموزش و الهام دیگران شده است.

فرق هکر و جادوگر (ویزارد)؟ هکر تخصص‌های عمومی هک را دارد ولی ویزارد علاوه بر تخصص‌های عمومی هکر، متخصص یک چیز خاص هم هست. ویزارد کسی است که در شرایط اضطراری سراغش می‌روند چون سریعتر از هر کس دیگر مشکل را کشف و حل می‌کند. ویزارد / جادوگر، توانایی کار با چیزهایی را دارد که برای دیگران ممنوع است. ویزارد به wheel (چرخ) دسترسی دارد.

چرخ؟ آدم‌هایی که به بیت wheel دسترسی دارند، آدم‌هایی هستند که در یک سیستم یونیکس بیتی برایشان تظنیم شده که به آن‌ها اجازه می‌دهد هر فایلی را ادیت و هر پروسه‌ای را کنترل کنند. این کاربران همان کاربران ریشه (root) هستند.

جادی در برنامه فیس آف

جریان فیس آف جریان بانمکی است. یکسری سوال برای دو وبلاگنویس که از هویت همدیگه خبر ندارند فرستاده می شه و بعد جواب‌ها به شکل مشترک چاپ می‌شه. ایده خوبیه و من همیشه خواننده بودم و این بار شرکت کننده

هیچ امیدی به سلیمانی نیست

قبلا هم امیدی نداشتیم ولی دیدن برنامه دیشب، ثابت کرد که اصولا باید امید به پیشرفت را حداقل در دولت فعلی کنار بگذاریم. دیشب در کانال دو یک ، سلیمانی مهمان مجری ضعیف برنامه بود تا به شکل زنده گپی در مورد وزارت ارتباطات بزند. مجری بسیار ضعیف و غیروارد بود و سلیمانی هم ثابت کرد که حتی در مسایل فنی هم دست کمی از او ندارد. برنامه را به شکل کامل نگاه نکردیم اما بی سوادی این دو نفر به همراه سمبل کردن‌های بچه گانه وزیر مایه خجالت و تمسخر بود.

نکات قابل ذکر و لازم به ثبت به نظرم اینها بودند:

مجری از وزیر در مورد فیلترینگ می پرسد و اینکه چرا سایت های علمی و اینها هم فیلتر شده. خوشحال شدم که وزیر مثل سابق این دروغ را تکرار نکرد که فیلترینگ در همه دنیا هست بلکه فقط به این همین دروغ اکتفا کرد که «فقط سایت های مستهجن فیلتر می شوند»

وزیر ادعا کرد که اینترنت در ایران با مشکل نبود مشتری روبرو است. دوستانی که در صف ADSL هستند عصبانی نشوند البته (: ایشان توضیح داد که کاربران خانگی درخواستی برای اینترنت پر سرعت ندارند چون نمی توانند قیمت آن که حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان در ماه است را بپردازند.

در یک اظهار نظر خجالت آور، جناب وزیر کل ارتباطات و تکنولوژی ارتباطات کشور مدعی شد که روی کابل مسی از نظر علمی نمی شود بیشتر از ۲۰۰ یا ۳۰۰ کیلوبیت در ثانیه اطلاعات منتقل کرد. حالا دروغ گویی و اینها به کنار، عدم آشنایی با بدیهیات علم مخابرات و تکنولوژی ارتباطات ( از جمله ADSL با سرعت ۲ مگابایت و ۸ مگابایت روی سیم مسی)‌ واقعا غیرقابل قبول است.

در مورد دیر رسیدن اس ام اس و مشکلات تلفن های همراه فرمودند که طبیعی است.

در یک اظهار نظر جذاب اعلام کردند که ایران ۲۰ میلیون مصرف کننده اینترنت دارد. قبلا هم اعلام کرده بود ایران 41 خط STM1 دارد. لیلا سریعا حساب کرد که به هر کاربر در ایران اسلامی، ۳۰۰ بیت اطلاعات تخصیص داده شده. تازه اگر وزارت خانه‌های مختلف نفری یک خط 2meg برنداشته باشند (:

هیچ توضیح معقولی در مورد خصوصی شدن شرکت مخابرات ارایه نشد. مساله این است که شرکت مخابرات موبایل را دانه ای ۱۲۰۰۰۰۰ تومان فروخته است و شبکه مخابراتش رو ساخته و حالا می خواد چیزی که با سرمایه من ساخته رو بفروشه به یک جای خصوصی.

مشکلات دیگه هم خیلی زیاد بودند ولی اینها چیزهایی بودند که در نیم ساعت دنبال کردن برنامه دیدیم و بعد تصمیم گرفتیم که بزنیم یک کانال دیگه تا بیخودی حرص نخوریم چون هیچ امیدی به سلیمانی نیست.

کتاب صوتی بازی‌های جنگی: فصل سوم

در قسمت قبلی مقدمه ناشر، مقدمه نویسنده و فصل یک رو خوندم و گذاشتم و بعد هم رفتم سراغ فصل دومو حالا نوبت فصل جدید است:

 فایل صوتی فصل سوم کتاب بازی‌های جنگی

از نظر من این یکی از زیباترین فصل ها است و احتمالا در خوندنم هم مشخص است که خودم بهش علاقمندتر از فصل قبلی هستم. در این فصل با شخصیت دیوید آشنا می شیم و پایه های اصلی روابط عاطفی داستان شکل می گیرن (: در عین حال این فصل جایی است که اولین درها باز می شن ورود دیوید به دنیای زیرزمینی وزارت دفاع آمریکا…

این فصل همیشه فصل محبوب من بوده و خوشبختانه بسیار هم طولانی است. بیشتر از ۶ مگابایت و بیشتر از نیم ساعت. امیدوارم لذت ببرید.