روز خاصیه. الان جدی اش نمی گیرم ولی قول می دم یک زمانی که بزرگتر شدیم، از این روزها حرف خواهیم زد. کشمکش مردم با حاکمان به نظرم هیچ وقت اینقدر جهانی نبوده. از دیکتاتوری های خاور میانه تا قلب سرمایهداری مردم دارن کشمکش میکنن. یک طرف با دیکتاتورها و یکطرف با سیستمهای سرمایهداری. اینطرف اسلحه دیکتاتور تانک است و شکنجه و اعدام و زندان و بیکار کردن آدمها و گرسنگی دادن به مخالفین و غذا انداختن جلوی طرفدارها و اون دور دورها اسلحه حاکمان تبلیغ است و تلویزیون و رسانه و خرید و کردیت کارت و رویای آمریکایی.
آسانژ برای جنبش اشغال لندن سخنرانی می کنه. عکس مال دیروزه که پلیس سراغش می یاد و ماسک ناشناس به صورتش زده + و +.
اسراییل بیشتر از هزار نفر اسیر رو آزاد می کنه تا یک اسیرش رو پس بگیره. من هیچ وقت نفهمیدم این خوبه یا بد. از یکطرف تحقیر آمیزه به خاطر مقایسه جون یک اسراییلی با هزار فلسطینی و از یک طرف هم خب بالاخره هزار نفر آزاد شدن. فعلا لیست ۴۷۷ نفر اعلام شده. فلسطین خوشحاله که آدمهایی که به اتهام برنامه ریزی تروریسم محکوم بودن – گاهی به حبس ابد – و یکسری که شاید هیچ گناهی نداشتن ، دارن بر می گردن و اسراییل هم خوشحاله که داره نشون می ده که به هر شکلی برای حفظ جون و آزادی تک تک سربازهاش واستاده. ما هم نگاه می کنیم ببینیم به کجا می رسن. +
تانک دوست و برادر بشار اسد به روی مردم شلیک می کنه که البته خب حتما لازم بوده دیگه و فیلم کاملا واضح نیست (مثلا صورت راننده تانک مشخص نیست که حتما سرباز بشار اسد است یا مردم یک تانک رو دزدیدن به خودشون شلیک کردن که مظلوم نمایی کنن) ولی به هرحال فیلمی بسیار دردناکه. تا این لحظه بیشتر از ۳۰۰۰ نفر در انقلاب سوریه مردن. ایده بشار اسد ادامه کشتاره و جهان داره دنبال راهی می گرده برای متوقف کردنش اما روسیه و چین پشت حزب بعث واستادن مثل شیر تا جایی که بشار اسد توی عکس فیسبوکش، با پرچم این دو کشور ژست گرفته. + (حاوی صحنههای مرگ)
دیروز در یمن ده نفر کشته شدن. خیزش صلح آمیز مردم و کشتارشون توسط حکومت. پادشاه یمن اعلام کرده که از قدرت کنار خواهد رفت ولی کی و چجوری رو نمی دونیم.
اشغال وال استریت جهانی شده و حالا به لندن و نیوزلند و جاهای دیگه رسیده. مطمئنا روشی برای سرنگونی کل نظام سرمایه داری نیست ولی حداقلش اینه که نشون می ده ایدههای چپ، ایدههای ضد سرمایهداری و ایدههای رادیکال زنده است. آدمها دارن به شکل صلح آمیز به سیستمهاشون یادآوری می کنن که حقوق شهروندی باید محترم باشه. توی آمریکا پلیس مجوز استفاده از گاز اشک آور گرفته و مردم رو دستگیر می کنه (و در اکثر موارد بعدا آزاد) تا باعث بشه متفرق بشن. چند هزار نفر سعی می کنن موضع رو حفظ کنن و بهانه هایی مثل «بستن حساب بانکی در فلان بانک» جلوش تجمع کنن. اگر پلیس سراغ دستگیری کسانی بره که می گن می خوان حسابشون رو ببندن، جریان بسیار جذاب خواهد شد چون این آدم ها می تونن از پلیس و بانک به یک سیسمت قضایی شکایت کنن و رسانهها حرف هاشون رو تکرار خواهند کرد +
و غیره و غیره و غیره