به مناسبت هشت مارس: وقتی از برابری حرف می زنیم، از چی حرف می زنیم

یکبار دیگه هشت مارس است و یک بار دیگه تبریکش می گم. خوشحالم از اینکه احتمالا درصد بسیار زیادی از خواننده های این وبلاگ معتقد هستن که زن و مرد هر دو انسان هستن و باید در فرصت ها و حقوق برابر باشن. ما می دونیم که برابری برامون به این معنی نیست که همه چیز همه آدم ها باید همیشه عین هم باشه بلکه به این درک رسیدیم که برابری یعنی برابر بودن در حقوق و فرصت ها.

همیشه هستن کسانی که از برابری می ترسن و با شبه-استدلال مهمل «مگه می شه همه عین هم باشن؟» یا فیگورهای شبه-روشنفکری «من با هر ایسم‌ی مخالفم» یا کلا نفهمیدن جریان و گفتن اینکه «یعنی میگین مردها نوکر زن ها باشن؟» و حتی جملات مرتبط با اولین ترشح‌های هورمنی «من ضدفمنیسم هستم» بحث رو بی منطق می کنن ولی کلیت جریان خیلی خیلی ساده است:

همه انسان ها مستقل از جنسیت، رنگ پوست، نژاد، قومیت، دینی که باهاش به دنیا اومدن و هر چیز غیراکتسابی دیگه باید حقوق و فرصت‌های برابر داشته باشن.

یعنی اگر من می خوام برم مدرسه، اینکه رنگ پوستم چیه فرصت ثبت نام در یک مدرسه بهتر رو از من نگیره. اگر کار می کنم اینکه زن هستم باعث نشه برای کار برابر کمتر از یک مرد حقوق بگیرم و اگر می خوام برم دانشگاه، اینکه پدر و مادرم بهایی بودن باعث نشه این حق از من گرفته بشه یا فرصت پیشرفت شغلی فقط برای اینکه قومیت من کرد است، برای من کمتر از بقیه قومیت ها نباشه.

پس یادمون باشه که وقتی داریم از برابری حرف می زنیم، از حقوق و فرصت‌های برابر حرف می زنیم و درعین حال به عنوان یک انسان برای هر انسان دیگه مستقل از هر چیزی که گفته، کرده، داره یا نداره تمامی حقوق بشر رو قایل هستیم.

مرتبط
سر پاتریک استوارت و حقوق زنان
یک چارت ساده: آیا شما فمنیست هستید؟
یک خبر براتون دارم…