چند وقت قبل کامنتی داشتم از من تنها که توش میگفت جدیدا جایی خونده که لینوکس و کمونیسم فلسفه مشترکی دارند و به این دلیل نگران بود که نکنه لینوکس چیز بدی باشه و میخواست من در این مورد نظر بدم و حدس هم زده بود که این جواب طولانی خواهد بود.
جواب دادن به این مطلب طولانی است و پر پیچ و خم. من ترجیح میدم شروع کنم و جلو برم.
نفی استدلال مبتنی بر «فلان بده، این فلانه، پس این بده»
این استدلال از نظر ریاضی درست است ولی در دنیای سیاست معمولا یک جور کلاهبرداری است. دولت سرمایهداری تبلیغ میکند که کمونیسم بد است و بعد اگر بخواهد چیزی را بکوبد میگوید مربوط به کمونیسم است. ایران میگوید اسراییل بد است و بعد اگر بخواهد کسی را بدون دلیل نفی کند، میگوید وابسته به اسراییل است. همانطور که گفتم این استدلال در سطح ریاضی / منطق درست است اما در دنیای سیاست و پول معمولا روشی است که وقتی طرف از نفی واقعی چیزی ناتوان است از آن استفاده میکند.
فرض کنید من از شیرین عبادی بدم بیاید یا شیرین عبادی برای من مشکل زا باشد. خب اگر واقعا مشکل در شیرین عبادی باشد میتوانم توضیحی مثل این بدهم که «شیرین عبادی آدمها را به اعتیاد تشویق میکند پس بد است» یا «شیرین عبادی رفتار شکنجهگران رژیم فاشیستی سابق آرژانتین را طبیعی میداند پس آدم خوبی نیست» و .. اما وقتی نتوانم اینجور اشکالات را به خود فرد نسبت بدهم میگویم «دختر شیرین عبادی بهایی شده است» و قبلا هم تمام تلاشم را میکنم تا بین همه دینها، فقط یکی را درست جلوه بدهم و بقیه را کمابیش اشتباه و بهایی را از بقیه اشتباه تر (:
حالا داستان استدلال کمونیستی بودن لینوکس هم همین است. اصولا درباره کمونیسم چیز زیادی نمیدانیم و نقد خوبی هم بر ضد لینوکس نداریم در نتیجه مینویسم: آهای مردم بترسید! لینوکس همان کمونیستم است و قبلا هم که به اندازه کافی شما را از کمونیسم ترسانده ام.
کمونیسم
هاها (: نمیدانم الان هم اینقدر بامزهاند یا نه ولی ما که بچه بودیم معلمهای دینی و پرورشی و اینجور چیزها، در برخورد با سوال در مورد کمونیسم توضیح میدادند که «کمو» به روسی یعنی «خدا» و «کمونیست» کسی است که معتقد است «خدا نیست» (: من و شما با وجود فحش دادن چند سال قبل دولتمان به آمریکا در یک جامعه سرمایهداری زندگی میکنیم که تند تر و تندتر در حال رفتن به دنیای سرمایهداری است. در این شرایط خیلی طبیعی است که کلمه «کمونیسم» اصولا بد حساب شود. برابر پلیس امنیتی شوروی، برابر تصفیههای سیاسی و حکومت بسته کوبا. ولی فراموش نکنید که مردم سابق شوروی و کوبا و کره شمالی هم تصورشان از دنیای سرمایهداری جایی بوده که آدمها در آن تحت فشار گرسنگی مجبور به کار روزمره هستند و چند نفر سرمایهدار خوناشام هر روز مشغول کارکشیدن بیشتر و بیشتر از آنها و فقیرتر کردنشان هستند و در مواقع لزوم بمب اتم روی دیگر کشورها میاندازند.
کمونیسم / مارکسیسم واقعا اندیشه زیبایی است. شاید هیچ وقت درست پیاده نشده باشد (مثل همه اندیشههای مدعی زیبایی دیگر) و دقیقا به همین دلیل مردم را همیشه از آن ترساندهاند. مارکسیسم / کمونیسم اندیشه اکثر نویسندگانی بوده که کتابهایشان این روزها برایمان جالب هستند و جذاب.
این «بد» جا انداختن یک چیز هم مثل مرحله قبل معمولا مبتنی بر استدلال نیست بلکه چیزی شبیه به این است که «وای… بهایی!» یا «صدام یزید» یا «محور شرارت» و … این حرفها و ترسها معمولا مبتنی بر استدلال / آگاهی نیست بلکه مبتنی بر تکرار دائمی ترس است. همین ترس را آمریکاییها از ایران دارند.
لینوکس و کمونیسم
اندیشه محوری کمونیسم این است: هر انسان به اندازه نیازش باید از منابع سهم بگیرد.
اندیشه محوری لینوکس این است: یک سیستم عامل مبتنی بر یونیکس با مجوز جی پی ال.
اندیشه محوری مجوز جی پی ال این است: حق دارید استفاده کنید، حق دارید متنش را بخوانید، حق دارید تغییرش بدهید، حق دارید به دیگران بدهیدش.
حالا خودت مقایسه کن که آیا لینوکس همان کمونیسم است؟ جواب بدون شک خیر است چون اصولا این مباحث ربطی به هم ندارند. البته اگر از این جنبه نگاه کنیم که کمونیسم در مقابل سرمایه داری میگوید که افراد مستقل از وضعیت مالی حق دارند از منابع استفاده کنند، ممکن است جواب «بله» باشد (: اگر هم اینطور باشد لینوکس را نباید به خاطر کمونیسم کنار گذاشت بلکه به خاطر لینوکس باید بیشتر درباره کمونیسم/مارکسیسم خواند (:
لینوکس یکی از تبلورهای اندیشه آزادی در دنیای نرم افزار است. کمونیسم هم یکی از اندیشههای مدعی رهایی بخشی در دنیای سیاست. تفاوت فعلا در اینجاست که لینوکس واقعیت یافته و کمونیسم هنوز نه؛ لینوکس مثل فایرفاکس چیزی واقعی است اما دنیای آزاد از سرمایهداری هنوز قابلیت تحقق ندارد.
شکی نیست که این بحث ادامه دار است و یک من یک مطلب مفصل دیگر هم در موردش خواهم نوشت (یا ترجمه خواهم کرد) ولی فعلا به شکل کاملا خلاصه این را بگویم که لینوکس اصولا یک چیز سیاسی نیست و در نتیجه در این دیدگاه ربطی به کمونیسم که یک چیز سیاسی است ندارد. اما مثلا از این نظر که هر دو مدعی هستند آدمهای آزاد جهان بهتری خواهند ساخت، لینوکس و اسلام و کمونیسم و سوسیالیسم و آنارشیسم و آمریکا همه و همه ادعای مشترکی دارند (: