گفته بودم که ایستاده کار کردن داره کم کم بین هکرها مد میشه. توی کامنتهای همون مطلب، ابوالفضل گفته بود که خط مرزهای خیلی محکم بین «ایران» و «خارج» نکشم. حرفش هم درست بود. اینجا دو تا عکس جدید براتون میذارم از آدمهایی که فکر میکنن به خاطر سلامتی بهتره ایستاده کار کنن و اینکار رو هم میکنن.
عکس بالا متعلق به ست براو است. طراح گرافیک که خودش پایههای میزش رو با یک هزینه کم بلندتر کرده و از میز نشستهاش یک میز ایستاده در آورده.
اما عکس دوم مال یک هنرمند دیگه به اسم کای رومهر است از eBoy که در کنار میز ایستادهاش یک میز نشسته با صندلی توپی هم درست کرده برای مواقعی که میخواد مصرف کالریاش رو به صفر برسونه (:
گذاشتن این عکسها در اینترنت نشون میده که این امر اصلا در سطح جهان «عادی» نیست و گرنه کسانی که تمام روز اینطوری کار میکنن عکسشون رو نمیذاشتن. راستش من هم این روزها تقریبا نیمی از وقت کار توی خونه رو برای فان ایستاده کار میکنم تا ببینم این مد چی میگه. اینم عکسش:
برای تموم کردن بحث بگم که معمولا خط مرزهای عجیبی توی دنیا نیست. درسته که ایران تنها کشوری در جهان است که توش حجاب اجباریه ولی کماکان این نظریه قابل پذیرشه که کشورها خیلی عجیب و غریب با هم تفاوت ندارن. دوستی دارم که هر وقت کسی از خارج حرف میزنه یادآوری میکنه که سومالی و گواتمالا هم خارج هستن و من خودم هم یکی از مباحث دائمیام با همه اینه که جاهای مختلف دنیا در کلیت ماجراشون تفاوتهای خیلی عجیبی با هم ندارن و زندگی در همه جا تا حدی شبیه همدیگه است و معمولا اینطوری نیست که مثلا مردم عادی یک کشوری یک جوری زندگی روزمره داشته باشن که ما با شنیدنش شوکه بشیم و برعکس. درسته که اتفاقات جزیی تفاوتهای بزرگ دارن (مثلا ممکنه یکی از کشته شدن یک معترض خیابانی بدون خشونت تعجب کنه یا از شلاق خوردن یک آدم به خاطر نوشیدن الکل به قول خودش فکش بیافته) ولی در نهایت در نود و نه درصد جنبههای روزمره زندگی و در دیدی گستردهتر، زندگی مردم مردم در تمام دنیا به هم نزدیکه و اینجوری نیست که مثلا هکرهای دنیا یک چیزهای جدیدی کشف کرده باشن که ما اصلا نفهمیم یا برامون عجیب باشه.
برگ برنده ما باید پیوند خوردن با دنیا باشه اونهم از طریق دیدن شباهتهاش.
پی.نوشت. تصویر پشت زمینه لپ تاپم عکس پیش فرض ویندوز ایکس پی نیست، اینه
آپدیت: این رو هم یکی از خواننده ها فرستاده (: گفته فعلا راضی است. راستی.. یک نکته مهم هم تو کامنت ها بود: اینجوری آدم مفیدتر کار می کنه چون واستاده نمی شه زیاد علافی کرد و مغز دائم مقایسه می کنه و می گه اینکار ارزش داره و فلان کار ارزش نداره