- شل برعکس. نوشته جذابی از وبلاگ تازه «خود خودم». به شما نشون می ده چجوری با بسته nc، یک شل مجازی از پشت نت و فایروال بگیرید.
- و یک خبر جالب برای دوست داران بی اس دی: سایت تخصصی بی اس دی به فارسی که توسط یک بی اس دی کار قدیمی یعنی مصطفی فریدی نوشته می شه که توی فروم ها به اسم mfaridi می شناسیمش. من زمانی که مک بوک داشتم از هسته بی اس دی استفاده کردم و مطمئنا با اومدن دبیان بعدی برای تست (دو سه ماه دیگه) از دبیان/بی اس دی استفاده خواهم کرد (:
- و اصرار رسانههای دولتی به نوشتن در مورد تکنولوژی و لینوکس هم ادامه داره. من با اینکه از لینوکس بنویسن مشکلی ندارم ولی درک نمیکنم یک سیستم بسته و مبتنی بر دروغ و تحریف و بستن همه چیز، چرا باید اینقدر بچسبه به یک نرم افزار آزاد و مشارکتی و تا آخرین بیت شفاف؟ وبلاگ زوم آوت مفصل تر در این باره نوشته و واقعا هم بامزه (: بخصوص جاهایی که از فدورای نسخه سرور یا مینی سی دی فدورا صحبت می کنه (:
- و یک مقایسه خوب: فدورا و دبیان و بی اس دی ها (از جمله کرنل بی اس دی با دبیان) و اوپن سولارییس. در مقایسه فدورا و دبیان به هم کاملا نزدیک هستن (: نتیجه نهایی توضیح می ده که این تستها نشون دهنده چیز عجیبی نیستن چون هر سیستمی کاربرد خودش رو داره و هر کدوم رو هم می شه با تنظیمات دقیق، برای کارهای متنوع بهینه کرد.
- نامه عالی مهدی به اف.اس.اف. هم به نظرم جزو کارهای واقعا خوبی است که در ایران انجام می شه. سر راست و راحت و خلاصه. معلومه حرفش چیه و اونطرف هم خواهند موند که حالا چیکار کنه.
- و در نهایت آی.پد. محصول اپل که قرار بود بازار تبلتها یا چنین چیزی رو متحول کنه. یک خرابکار کامل از دید کاربران نرمافزارهای آزاد و چیزی که ظاهرا فقط فنبویهای اپل دارن ازش تعریف می کنن (: بدون کاربرد برای نیازهای کاربران عمومی (فلش، یو اس بی، …) و بدون کاربرد برای گیکها و هکرها (سیستم عامل بسته، دی آر ام، ..) و فقط و فقط دارای یک لوگوی اپل. من نظرات کاملم رو توی نارنجی و هفته بعد توی عصر ارتباط نوشته ام.
- و خبر بحث بر انگیز این هفته: کانونیکال در پی یک قرارداد تجاری با یاهو، صفحه پیش فرض جستجوی براوزر اوبونتو ۱۰.۰۴ رو از گوگل به یاهو تغییر میده. این خبر خوبه یا بد؟ از یک طرف به هرحال محل درآمدی است برای یک شرکت لینوکسی که ما نمیخوایم همیشه ضرر بده و از یک طرف کنترل لینوکس است به خاطر پول جاری شده از یک شرکت. می شه بحث کرد (: کامنت ها مال شما (:
دسته: مقاله
چرا آی.پد نخواهم خرید
تا قبل از عرضه آی.پد، بحث همه سایتها در مورد شایعات مربوط به آن بود. در لحظات عرضه همه هیجان زده بودند که در لحظه در مورد جدیدترین محصول اپل بنویسند و حالا – دو سه روز بعد از عرضه آن – نقدها شروع شده. ظاهرا آی.پد تا حد زیادی خواسته طرفداران و منتقدان را برآورده نکرده و حجم زیادی از سایتها و بخصوص خیلی از سایتهای مهم در زمینه تکنولوژی دیجیتال نقدهایشان حاوی نکات منفی زیادی است.
راستش را بخواهید، من هم مطمئن هستم که یک آی پد نخواهم خرید. چرا؟ اولین نکته حضور DRM بسیار گسترده در این ابزار است. دی.آر.ام. از طرف عرضه کنندگان به عنوان ابزاری دیده میشود برای «مدیریت حقوق دیجیتال» اما مصرف کنندگان آن را «مدیریت محدود کننده های دیجیتال» میخوانند. یک دستگاه دارای دی.آر.ام. به خودش این اجازه را میدهد که برنامه و فعالیتهای شما را زیر نظر داشته باشد و جلوی «غیر قانونی»هایش را بگیرد. این قانون را هم یک شرکت تجاری مینویسد و نه مجلس منتخب مردم. مثلا ممکن است اپل به شما بگوید که بعد از «خرید» فلان کتاب، فقط ده بار حق دارید آن را باز کنید. در بار یازدهم، دستگاه خود به خود جلوی باز شدن کتاب را خواهد گرفت. یا ممکن است یک ویدئو از اینترنت دانلود کنید اما آی.پد. به شما بگوید که این فایل را نخریدهاید پس حق پخشش را ندارید یا حتی فایلی که گرفتهاید فقط مخصوص پخش در آمریکای شمالی است و دستگاه شما که در اروپا فروخته شده اجازه پخش آن را ندارد.
بحث طرفداران حقوق بشر و غیره این است که وقتی کامپیوتر شما تمام نرمافزارها و رفتارش را تحت کنترل یک شرکت تجاری – در این مورد اپل – قرار بدهد، بخشی از حقوق اولیه شما به عنوان یک انسان به یک شرکت سودمحور فروخته شده است. این مورد بخصوص در مورد آی.فون و آی.پاد بارها و بارها مشاهده شده و به راحتی میتوان به مواردی اشاره کرد که اپل با استفاده از این توان، نرمافزارهایی که از نظر قانونی و حقوقی هیچ مشکلی نداشتهاند اما برای سود اپل مضر بودهاند را از فروشگاههایش خارج کرده.
اما نخریدن من فقط جنبه حقوق بشری ندارد. در موارد دیگری هم آی.پد. به هیچ وجه برآورده کننده انتظارات فنی من نیست. برای مثال به این لیست نگاه کنید:
- لبه های واقعا ضخیم. اپل همیشه به ظرافت ابزارهایش مشهور بوده اما این تقریبا ۲۰٪ بدنه این دستگاه به قابی اختصاص پیدا کرده که فقط جا گیر است.
- نبودن مالتی تسکینگ . این یکی غیرقابل باور است. واقعا چه کسی میتواند در سال ۲۰۱۰ وسیلهای بالای ۵۰۰ دلاری بخرد و انتظار نداشته باشد که بتواند همزمان که در اینترنت میچرخد، چت هم بکند. حین نوشتن یک متن، آهنگ هم گوش بدهد یا موقع خواندن یک کتاب، دیکشنری را هم باز کند تا معنی یک لغت را نگاه کند. تک وظیفه بودن، چیزی است مربوط به بیشتر از ده پانزده سال قبل و امروزه گوش کردن به آهنگ، توییت کردن، بودن در وب، داشتن یک دیکشنری و باز بودن برنامه چت یکی از انتظارات کاملا اولیه و بدیهی یک کاربر از یک دستگاه دیجیتال است که حتی یک تلفن ساده هم آن را داراست.
- اکوسیستم بسته نرمافزارها. آی.پد نرمافزارهای فروشگاه خود اپل (AppStore) را اجرا میکند. این فروشگاه سابقه جذابی ندارد و بارها و بارها نرمافزارهایی مثل نرمافزار چت صوتی گوگل را کنار گذاشته تا به سود اپل صدمهای وارد نشود. با خرید یک آی.پد، شما در یک سیستم عامل بسته (آنهم غیرمالتی تسک) و شدیدا وابسته به اپل محبوس می شوید. در این سیستم عامل نمیتوانید مرورگری به جز مرورگر اپل را استفاده کنید یا منتظر هکرهایی باشید که برنامههای جالب را به سخت افزارتان پورت کنند.
- نبودن دوربین. حالا اگر دستگاهی میخریم، دنبال این هستیم که هم دوربین در جلویش داشته باشد (برای چت) هم در پشتش (برای عکاسی). این دستگاه هیچ کدام را ندارد.
رسانههای دولتی عزیز، بیخیال لینوکس بشوید
راستش هر روز می گم باید یک چیزی بنویسم درباره رییس پلیسی که می گه کل ایمیلها و ارتباطات ما رو شنود می کنه و به جای خجالت، افتخار می کنه. یک چیزی بنویسم درباره سانسور بیشتر و بیشتر اینترنت و …. و خب واقعا چیزی ندارم بگم به جز همون «شرم آوره» و نمی دونم این حرفهای تکراری رو زدن بهتره یا نزدن.
گاهی میخوام درباره چیزهای کمی بی ربط تر به خودم بنویسم. مثلا داستان «دهک» که در این کشور به جای «ده قسمت»، «سه قسمت» معنی می ده و همه می رن تو قسمت سوم. از این بنویسم که هر حرفی به نظرم واقعی نیست چون قبلا توی تلویزیون قول میدادن که کارت بنزین مال سهمیه نیست و فقط بحث داشتن آمار مطرحه و بعد گفتن ۱۲۰ لیتر و بعد گفتن ۱۰۰ لیتر و حالا ۸۰ لیتر و … نمی دونم.. واقعا ناراحت می شم وقتی یک نفر سیاست های راست ضد فقرا رو به عنوان حمایت از محرومین جا میزنه و به نظرم خیلی احمقانه است وقتی دولت کل نفت رو برای خودش می فروشه، برق و آب رو انحصاری میکنه، از من چند صد هزار تومن در ماه مالیات می گیره و بعد روی فیش برق منت می ذاره که داره مثلا سی هزار تومن بهم سوبسید می ده…
راستش همیشه فکر می کنم درباره این چیزها بنویسم یا نه… حتی دیروز دربرابر خبر احمقانه فارس مقاومت کردم و در مورد مطلب «فدورا، سیستم عاملی موفق تر از لینوکس» هم چیزی ننوشتم.. اما واقعا امروز دیگه راه نداره درباره اش ننویسم:
البته نیازی هم به نوشتن چیزی نیست. کاملا بدون شرحه. البته بد نیست روی اون بخش «در این پست حداکثر فضا به کار گرفته شده» تاکید کنیم.
پی.نوشت. در همین لحظه خبرگزاری فارس یک خبر جدید نوشت: آخه واقعا اینا چه اصراری دارن به این زمینه گند بزنن؟
آمار مقدماتی برای رسانههای خبری
لینوکس در هفته سوم ۲۰۱۰
خب یک هفته داریم پر از خبر…
- موسسه لینوکس ، یک فروم جدید راه انداخته برای کسانی که دنبال لینوکس کار می گردن و لینوکس کارهایی که دنبال شغل میگردن. این یک قدم عالیه برای بهتر و مطمئن تر کردن بازار کار لینوکسیها.
- نویسنده وبلاگ «لینوکس و من» یک مشکل داشته: یک فایل متنی بزرگ که لازمه کل ایمیلهای داخلش رو در بیاریم و توی کلاینت ایمیل، براشون یک ایمیل بفرستیم…. ویندوز دارین؟ نه؟ لینوکس دارین؟ پس راه حل چیزی بیشتر از یکی دو تا دستور خط فرمانی نیست.
- و لینوکس شیر هم مطلبی داره در مورد اخبار کرنل لینوکس.. خوندنش خالی از لطف نیست. البته تکرارش هم مضر نیست که «لینوکس در واقع همون کرنله» و گفتن لفظ «لینوکس» به کلیت سیستم عامل یک غلط مصطلحه. سیستم عامل ما در واقع «گنو/لینوکس» است. یعنی گنو با هسته لینوکس.
- واو… یک سایت فارسی جدید با محوریت نرم افزارهای بازمتن: http://osware.ir معلومه که آرزو می کنیم در کارشون حسابی موفق باشن (: از نویسندههای جدید هم ظاهرا استقبال می کنن پس اگر می خواین در یک پروژه جمعی مشارکت کنین، وقت ثبت نام رو از دست ندین (:
- چند روز پیش خبری بود مبنی بر اینکه دفتر فدرال آلمان برای امنیت آی.تی. به شهروندان آلمانی توصیه کرده بود که برای امن بودن در اینترنت، از آی.ای. به فایرفاکس سوییچ کنند. حالا دقیقا مشابه همین خبر از طرف دولت فرانسه هم منتشر شده. دفتر امنیت ارتباطات فرانسه به شهروندان اعلام کرده که آی.ای.۸ هم از مشکلات آی.ای.۷ و ۶ رنج میبره و به عنوان راه حل به اونها پیشنهاد کرده که به فایرفاکس سوییچ کنند.
- اینهم برای ایریکس: نصب اوپن آفیس و گمیپ روی گوشی ان.۹۰۰ نوکیا. ان.۹۰۰ گوشی لینوکسی نوکیا است. آنهم نه از این «لینوکسی»های آندروئید! ان.۹۰۰ مبتنی بر دبیان است (:
- و یک آمار جالب: ۷۵٪ برنامهنویسانی که برای کرنل (لینوکس) برنامه نوشتهاند، برای اینکار حقوق گرفتهاند. اینهم یک جواب دیگه به اینکه «برنامه نویسان لینوکس از کجا پول در می یارن؟»
- این سوال رو زیاد میشنویم که «چجوری حرفهای بشیم؟»… با یاد گرفتن (: میدونین پینگ از ICMP استفاده می کنه؟ میدونین ICMP چجوری کار میکنه؟ اگر دوست دارین یاد بگیرین.
- و مسخرهترین خبر: تحریم ایران توسط سورس فورج. این مخالف آزادی نرم افزار نیست ولی نشون دهنده احمقانه بودن تحریم هایی است که آدم ها رو هدف میگیرن در حالی که شک ندارم تمام دیکتاتورها و سرکوب چی های دنیا به بهترین اینترنت دسترسی دارن (:
نگاهی مقدماتی به گنوم سه
گنوم سه در راه است اما ظاهرا اکثر ما درک دقیقی از اینکه قرار است با چه چیزی روبرو شویم نداریم. زیاد میبینم که بچه ها گنوم شل را برابر با گنوم سه میگیرند و به تغییرات اصلی گنوم توجه نمیکنند. بگذارید به چند نکته درباره گنوم سه دقت کنیم… این نکات از این مقاله استخراج شدهاند.
گنوم شل، گنوم سه نیست
درست است که گنوم شل با گنوم سه پیوند نزدیکی دارد اما این دو تا یکی نیستند. مساله این است که به شکل پیش فرض، گنوم سه، پنلی که هشت سال پیش کنار گذاشته شده را کنار خواهد گذاشت و سراغ گنوم شل خواهد رفت. گنوم شل با جاوا اسکریپت نوشته شده و برای ظاهربندی از CSS استفاده میکند. گنوم شل یک دسکتاپ ساده دارد و بخش فعالیت ها که میزکارهای مجازی را نشان میدهد. همچنین یک سیستم نوتیفیکیشن در آن جاسازی شده که جایگزین سیستمهای نوتیفیکیشن فعلی خواهد شد. گنوم شل تغییر عظیمی نیست اما ظاهر رابط کاربری گنوم را جدید میکند. این اسکرین شات کامپیوتر من به هنگام استفاده از گنوم شل (در فدورا ۱۲) است:
توجه کنید که در حالت طبیعی شما در یکی از آن سه دسکتاپ هستید ولی با زدن یک کلید، یک جور زوم به بیرون اتفاق میافتد و شما میتوانید میزکارها، برنامههای در حال اجرا، آدرس و فایلهای اخیرا استفاده شده را به همراه یک جعبه جستجو مشاهده کنید. در همین حالت هم میشود با دگمه + یا – میزکار اضافه یا کم کرد یا پنجرهها را مرتب کرد و اینجور چیزها. نکته مهم این است که اگر این محیط را دوست نداشته باشید با زدن gnome-panel -replace میتوانید به سیستم سنتی گنوم برگردید، هرچند که احتمالا پشتیبانی و آپدیت در آن کمتر و کمتر خواهد شد.
گنوم اکتیویتی ژورنال و زیتگیست(؟ Zeitgeist )
یک قابلیت جالب! زیتگیست یا چنین تلفظی میتواند با برنامههای شما رابطه برقرار کند و آز آنها بپرسد که مشغول چه کاری هستید. کار روی فایلها، صفحات وب، برنامهها و هر چیز دیگر میتواند به این برنامه اطلاع داده شود و این برنامه فهرست کاملی از کارهایی که روی کامپیوتر انجام دادهاید را داشته باشد. اینکه با این اطلاعات چکار میخواهید بکنید دیگر به برنامههای دیگر مربوط است. مثلا گنوم اکتیویتی ژورنال میتواند به شما نشان دهد که دیروز صبح چه برنامهای را باز کردهاید یا میتوانید در آن جستجو کنید «اسکرین شات» و به شما دقیقا نشان بدهد که مثلا دیروز صبح با چند فایل به این اسم کار کردهاید یا بگوید که فلان موقع کدنویسی کردهاید و اسم فایلتان فلان بوده یا فلان پروژهها را در فلان تاریخ باز و بسته کردهاید و غیره و غیره.
استفاده از تکنولوژی وب
گنوم سه بیشتر و بیشتر با وب و تکنولوژیهایش نزدیک شده. حالا میشود با وب کیت برنامههایی ساخت که از HTML و CSS و XHTML و javascript و Ajax و غیره استفاده کنند و خود گنوم شل هم که با جاوا اسکریپت نوشته شده. این جریان باعث میشود روند نوشتن و اجرای برنامه روی گنوم سه سریعتر و سریعتر شود.
میخواهید امتحانش کنید؟
در اکثر توزیعهای جدید (مثلا اوبونتو ۹.۱۰ یا فدورا ۱۲)، گنوم شل به ریپوزیتوری اضافه شده و به راحتی هم قابل اجرا در گنوم فعلی است. توجه کنید که این برنامه هنوز در مراحل آزمایشی است و برای انتشار نهایی – حداقل در اوبونتو – هنوز حدود یک سال وقت لازم دارد. برای دیدن وضعیت فعلی آن کافی است بسته gnome-shell را نصب و بعد آن را با سوییچ replace اجرا کنید. تکرار میکنم که در دنیای آزاد، شما معمولا این فرصت را دارید که از لحظه اول نوشته شدن یک برنامه، آن را تست کنید اما اینکار فقط و فقط به منظور آزمایش و دیدن آن است. مطمئن باشید که اگر این برنامه قابل استفاده عمومی و روزمره بود، رسما به اوبونتو و دیگر توزیعها اضافه میشد پس اگر میخواهید برنامه تمام نشده را تست کنید، از کرش و کندی نترسید (:
بازهم سرطان پستان، اینبار به بهانه کمپین «رنگ» در فیسبوک
من همیشه طرفدار کمپینهای آگاهی بخش بودهام. همینطور طرفدار چیزهایی که حرف زدن ازشون مهمه اما یک نهاد جلوش رو گرفته. از آزادی بیان گرفته تا سرطان پستان تا حق آدمها برای داشتن حریم شخصی تا مخالفت با کشتن انسانها. از اونطرف هم همیشه راه حل های ساده ولی جذاب رو دوست داشتم و به این خاطر طرفدار کمپینهای صلح سبز و دیگر سازمانها.
اما درباره این جریان «رنگ سینه بندت رو بگو» که توی فیس بوک راه افتاده حرف دارم. این کار بانمکه و به هرحال جلب توجه می کنه و باعث می شه آدم ها درباره چیزهای طبیعیای که سابقا فکر می کردن ممنوعه حرف بزنن و ببینن که آب هم از آب تکون نمی خوره. اما حس من اینه که اینکار بیشتر از اینکه یک حرکت آگاهی بخش در مورد سرطان پستان / سینه باشه، یک جور بازی نیمه سکسی است و یک جور شیطنت جمعی برای آزاد شدن چیزهایی که همیشه آدم ها دوست داشتن بکنن اما روشون نمی شده و الان یک راه راحت برای ابرازش پیدا کردن.
به نظر من این اصلا بد نیست. خوب هم هست. اما صحبتم اینه که اینکار با اینکه جالبه و بهتر از هیچی، اما یک راه حل جذاب برای آگاهی بخشی از سرطان پستان نیست. سرطان پستان یک بیماری جدی است. دردناک و ناراحت کننده. در عین حال توجه کنید که خانمهایی که دچار این بیماری میشن، دیگه نمیتونن از سینه بندیهای معمولی استفاده کنن و احتمالا اینکه ببینین شما در جمع در مورد سینهبندتون حرف میزنین و دوستانتون هم با علاقه دنبالش میکنن و احیانا روش لایک میزنن، چندان براشون دلچسب نیست. مادربزرگ من سرطان پستان داشته. زنی که سرطان پستان داره و مجبور می شه یکی از پستانهاش رو برداره، مطمئنا احساس اعتماد به نفسش نیاز به حمایت داره و دیدن اینکه زنهایی که این مشکل رو ندارن به شیوهای – تا حدی رازآلود – از سینه بندشون حرف میزنن و پسرها هم رنگها رو دنبال میکن و لایک میزنن یا کامنت میدن یا شوخی میکنن، احساس حمایت نمیکنه.
به نظر من این کمپین بامزه و مفیده ولی اگر هدف رسیدن به آگاهی در مورد سرطان پستان است، می شه کار رو بسیار بهتر و مفیدتر کرد. مثلا به نظر من جالبتر بود زنها بنویسن «من ۳۲ سال دارم و آخرین ماموگرافیام، چهار ماه قبل بوده» یا «من ۲۲ سال دارم و بلدم چجوری خودم رو در مورد سرطان پستان تست کنم» یا «من ۱۸ سال دارم و از اینجا نشانههای سرطان پستان رو یاد گرفتم» و …
مرتبط
- مزیدی: سرطان پستان : نکاتی ساده اما بسیار مهم
- خودم: آگاهی از سرطان پستان
- کمپین روبان صورتی
نصب کی.دی.ای. ۴.۴ روی اوبونتوی ۹.۱۰
نسخه کاندیدای انتشار کی دی ای ۴.۴ هم عرضه شده. کی دی ای کم کم داره تبدیل می شه به یک میزکار واقعی و کامل و از اون بالاتر، پایدار. من که فعلا در چهل درصد مواقع در کی دی ای هستم، در چهل درصد مواقع توی گنوم و در بیست درصد بعدی توی بقیه چیزها. اما تصمیم گرفتم که کی.دی.ای. رو به ۴.۴ ارتقاء بدم. پس کافیه فایل etc/sources.list/ رو ادیت کنم و بنویسم:
deb http://ppa.launchpad.net/kubuntu-ppa/beta/ubuntu karmic main
و بعد
sudo apt-get update && sudo apt-get dist-upgrade
و در مورد من بعد از نصب ۲۵۰ مگ فایل، میتونم توی کی.دی.ای ۴.۴ لاگین کنم که امیدوارم باگهاش کمتر و کمتر شده باشه. لاگین میکنم و سعی میکنم کمی با سیستم ور برم. دو تا اپلت کرش میکنه و بعد زوم آوت میکنم که ببینم در چه وضعی است که ..
هاها… زوم به تو رو پیدا نمیکنم و مجبور میشم به شکل آزمایشی یکبار دیگه زوم بیرون کنم ولی دیگه چاره ای نیست. یک کرش دیگه و پنل مییاد اون پایین و همه چی هم بالا است و هم پایین – البته همه چیز به جز نشون دهنده وضعیت رم و سی پی یو که میبینین چطور به سقف چسبیده چون پروسس kde4d به شکل دائمی داره ۹۵٪ سی پی یو رو اشغال میکنه (: خوشبختانه لوگآوت درست کار میکنه…
نتیجه: روی دستگاه اصلی سراغ نسخههای پیش از انتشار اصلی (اعم از آلفا، بتا، RC و …) نرین، بخصوص توی برنامههایی که نسخههای اصلی شون هم هنوز پایدار نشده (:
نکته مهم: به کامنتهای اول و دوم توجه کنید!