برچسب «ایراد ویستا» در ایستگاه های اتوبوس چک


می دانید که من با ویستا چندان میانه خوبی ندارم. دلیلش مخالفت با مایکروسافت نیست بکله تکنولوژی محدود کننده DRM است که باعث می شه آدم ها دیگر صاحب آن چیزی نباشند که خریده اند. این تکنولوژی مثلا به سیستم عامل اطلاع می ده که فلان فایل موسیقی که از اینترنت دریافت کرده اید برچسب تاریخ داشته و تاریخ استفاده اش گذشته و دیگر قابل گوش کردن نیست. یا ممکن است به این مورد بربخورید که یک DVD که در اروپا خریده اید در آسیا قابل پخش نباشد و …

من شخصا هیچ علاقه ای ندارم که سیستم عامل کامپیوترم که قراره در خدمت من باشه، در خدمت یک شرکت دیگه در بیاد و کارهای من رو زیر نظر بگیره. به همین دلیل از ویستا خوشم نمی یاد چون افتخار می کنه که مثل یک پلیس تمام فایل هایی که من باز می کنم رو بررسی می کنه.

خوشبختانه افراد زیادی در دنیا با من هم عقیده هستند؛ از جمله در جمهوری چک. اونجا جدیدا تبلیغات ویستا در ایستگاه های اتوبوس نصب شده. یک آدم ضد ویستا هم یکسری برچسب طراحی کرده که روشون نوشته «ایراد! عملیات با موفقیت انجام شد» (: هاها.. و این برچسب ها رو می چسبونه وسط تبلیغات ویستا. به نظر من کمی خشن است ولی به هرحال بامزه و نمونه ای از اجرای خوب یک ایده.

جلوگیری از دزدی مطلب وبلاگ ها و سایت ها توسط نشریات

روزنامه آینده نو رو می شناسیم. روزنامه بدی هم نیست ولی اخیرا طبق چیزی که برامون دیگه خیلی هم غریبه نیست مطلب فوق العاده جالبی درباره فوتبال زنان رو از یک وبلاگ برداشته و بدون هیچگونه اجازه در یک صفحه کامل ورزشی با ذکر نام نویسنده ولی بدون اجازه اون چاپ کرده.

این اتفاق توسط روزنامه ها و نشریات دیگه هم بارها و بارها افتاده و شکی نیست که تعداد مطالب خوبی که از وبلاگ نویس ها – بدون اجازه – در روزنامه ها چاپ شده، خیلی بیشتر از اون چیزی است که گاه گداری به گوش می رسه یا دیده می شه.

ما هم می نویسیم تا صدامون شنیده بشه و چاپ شدن یک مطلب در یک روزنامه قابل قبول برای اکثر ما مایه خوشحالی است. ولی نکته اینه که این کار نباید شکل دزدی به خودش بگیره. در بدترین حالت مطلب ما رو به اسم یک نفر دیگه یا بدون اسم چاپ می کنند. در حالت های بهتر هم مطلب رو با اسم ولی بدون مجوز چاپ می کنند. سینا نه عضو گروه خاتمی است و نه جزو سرویس ورزشی روزنامه آینده نو ولی مسوول صفحه به راحتی به خودش اجازه می ده حتی بدون اینکه زحمت یک ایمیل به نویسنده رو هم بکشه، مطلب کسی رو به اسم سرویس خودش چاپ کنه و حقوق بگیره.

خوبه که جلوی این وضعیت عکس العمل نشون بدیم. به هر شکلی که می تونیم. اگر کسی با روزنامه آینده نو یا هر روزنامه دیگه ای که این کار رو کرده رابطه داره، بهشون تذکر بده. اگر ازشون ایمیل داریم، ایمیل بزنیم و حتما و حتما این مساله رو در وبلاگ هامون بنویسیم تا دزدی مطلب باب نشه (: من احتمال خیلی زیاد می دم که اگر این روزنامه های معقول برای ما احترام قایل باشن و یک ایمیل به هر کدوم از ما بزنند و بپرسند که «می خواهیم فلان مطلب شما را چاپ کنیم و متاسفانه امکان دادن حق التحریر هم نداریم» بیشتر ما جواب مثبت خواهیم داد. اگر هم جوابمان منفی باشد که چاپ مطلبمان در روزنامه شان وقتی نظرمان منفی است و نظر ما را هم نپرسیده اند خیلی خیلی زشت است. پس آقایان و خانم های عزیز که احساس می کنید در روزنامه مشغول کار برای فرهنگ جامعه هستید، قبل از چاپ مطالب اینترنتی، از نویسنده یک اجازه بگیرید.

وبلاگ نویس مصری در زندان: ۴ سال برای توهین به اسلام و رییس جمهور


این هفته یک دادگاه مصری عبدلکریم نبیل سلیمان را به چهار سال زندان محکوم کرد. این اولین مورد از زندانی شدن یک روزنامه نگار به خاطر مطلب درون وبلاگش است. او به جرم توهین به اسلام و حسنی مبارک (رییس جمهور مصر) محاکمه می شد. آدرس وبلاگ او (عربی) http://karam903.blogspot.com/ است.

این مجازات سه سال پس از این اعمال شده که حسنی مبارک اعلام کرد هیچ کس به خاطر «جرایم مطبوعاتی» به زندان نخواهد رفت.

این دستگیری و زندان از طرف گزارشگران بدون مرز و عفو بین الملل محکوم شده و دوستان او سایتی به آدرس http://www.freekareem.org/ برای درخواست آزادی او به راه انداخته اند.

 گزارش آسوشیتد پرس از جریان

 گزارش خبرنگاران بدون مرز از جریان

 عفو بین الملل از جریان

ویکیپدیا شش ساله شد

اگر راستش رو بخواهید من همین که قرار بشه یک چیزی درباره فلان چیز بنویسم که درباره اش چیز زیادی نمی دونم سریع توی گوگل می زنم: site:wikipedia.com folan. وقتی هم قرار می شه درباره بهمان چیز مطلب بنویسم که درباره اش کلی چیز می دونم بازهم حتما سری به گوگل می زنم تا ببینم تاریخچه‌ای، عکسی، لینک مرتبطی یا چیزی توی ویکیپدیا هست یا نه. این ویکیپدیای عزیز امروز شش ساله شد. مبارکه.

نکته: من هم دیروز بیست و نه ساله شدم

ابله ها چگونه لیسانس ویندوز XP شان را در eBay می فروشند

eBay سیستمی که از طریق آن هر کس می تواند تصویر و اطلاعات چیزی که می خواهد بفروشد را در اینترنت قرار دهد و مشتریان تا مدتی معین می توانند به شکل مزایده اعلام قیمت کنند و در نهایت بالاترین خریدار، کالا را صاحب خواهد شد. حالا یک آدم کم هوش، ناآشنا یا احتمالا ابله می خواهد لیسانس XPاش را بفروشد و برای اینار عکس آن را در سایت ebay قرار داده. بامزه نیست ؟ به جای خریدن می توانید یک ضرب عدد را بخوانید و از آن استفاده کنید ! (: خلاصه اگر دنبال رجیستر کردن XP خودتان هستید، بد نیست نگاهی به جریان بیاندازید. اگر هم دنبال اینکار نیستید و از سیستم عامل های مطمئن و رایگان و آزاد استفاده می کنید برای خنده و تعریف کردن برای دگران هم که شده بد نیست نگاهی بکنید.

فیلتر شدن سایت تغییر برای برابری

احتمالا تا حالا با سایت تغییر برای برابری آشنا هستید. از چند روز قبل سایت قدیمی این دوستان به آدرس http://we-change.org فیلتر شد و این روزها با دومین جدید کار می کنند: http://we-change.biz. این موش و گربه بازی سخت است ولی ممکن است باعث چیزهای جالبی هم بشود. این چند وقت خیلی خیلی سرم شلوغ است. نه به نوشتن می رسم و نه به عملی کردن فکرها ولی موفق خواهیم بود بدون شک (: خوش بینم و خندان (:

امروز موبایل ها خاموش باشه ؟

امروز یکسری اس ام اس داشتم که «موبایل ها را در اعتراض به تعرفه مخابرات خاموش کنیم». از یکی دو نفر پرسیدم:

مگه تعرفه ها چه فرقی کرده ؟

نمی دونم دقیق !

خب این چه اعتصابی است که بیشتر از اینکه دلایل و انگیزه هاش تبلیغ بشه، خودش تبلیغ می شه ؟ من موافق اکثر تحصن ها و اعتراض ها هستم ولی دو تا توصیه دارم به دوستان:

موقع تحصن و اعتصاب و … بیشتر روی دلایل تکیه کنید به جای هیجانش. هیجان راحت ایجاد می شه و راحت هم از بین می ره و پشتوانه خوبی نداره. هر چقدر اطلاعات و آگاهی عمیق تر بشه، حرکت تاثیرگذارتر و مفیدتر می شه.

اعتصاب و تحریم مال شرکت های خصوصی ای است که با پول من و شما زندگی می کنند بدون اینکه به من و شما پاسخگو باشند. دولت موظف است پاسخگوی ما باشد. شرکت مخابرات از من و شما حقوق می گیرد تا برایمان کار کند. برای جواب گرفتنش نیازی به اعتصاب نداریم بلکه باید سوال کنیم و جواب بگیریم.

البته من هم به احترام همه دوستان امروز با موبایل به هیچ جا زنگ نمی زنم و به هیچ موبایلی هم زنگ نمی زنم (: ولی خواستم این دو نکته را هم تذکر بدهم.

تبلیغ کامپیوتر در سال ۱۹۵۲

اگر علاقمند به کامپیوترها هستید حتما نگاه کنید. بسیار جالب و بامزه است : پوستر تبلیغاتی UNIVAC :

Yesterday, “impossible”… today, an accomplished fact

>