مایکروسافت مدعی شده که سیستمی رو توسعه داده که میتونه یک باگ امنیتی رو از یک باگ غیرامنیتی تشخیص بده، اونم با دقت ۹۹٪، همچنین این سیستم میتونه در ۹۷٪ مواقع، بحرانی بودن یک باگ رو هم مشخص کنه. گفته شده که این سیستم در طول چند ماه آینده بازمتن خواهد شد تا بقیه هم بتونن ازش استفاده کنن.
میشه حدس زد که یکی از پایههای رسیدن به این مساله، خریدن گیت هاب توسط مایکروسافت در ۲۰۱۸ و دسترسی مستقیم به حجم عظیمی از کد و ایشوهای مرتبط با اونها بوده. مایکروسافت میگه این سیستم بر اساس ۱۳ میلیون نمونه قبلی کار می کنه و احتمالا همراه خوبی خواهد بود در انسانهایی که میخوان باگهای رو دسته بندی کنن. ادعا میشه هر برنامه نویس در هر ۱۰۰۰ خط تقریبا ۷۰ باگ تولید میکنه و بنا به تخمین، حل یک باگ ۳۰ برابر بیشتر از نوشتن یه خط کد زمان میخواد. در حال حاضر گفته میشه که آمریکا به تنهایی ۱۱۳ میلیارد دلار هزینه کشف و حل مشکلات نرمافزاری میکنه.
مدلی که مایکروسافت توسعه داده، بر اساس دیتاهای لیبل خورده کار می کنه و در دو سطح: اول تشخیص امنیتی بودن باگ و بعد تعیین سطح اون. سیستم بر اساس الگوریتم فراوانی وزنی TF-IDF کار می کنه و به گفته مایکروسافت در داخل شرکت در حال استفاده است. این سیستم باگ های وارده رو نگاه می کنه و سعی می کنه اونهایی که از نظر امنیتی مهم هستن رو مشخص کنه تا بشه زودتر سراغشون رفت. چیزی که وقت زیادی از نیروهای انسانی شرکت ها رو به خودش اختصاص می ده و در نهایت هم بازدهی کمتری از این سیستم ایجاد میکنه.
این حضور هوض مصنوعی در دنیای نرم افزار، روند رو به رشدی است و قبلا هم کدگوروی آمازون سعی می کرد نرم افزارهای داخلی این شرکت رو از نظر مشکلاتی مثل لینک منابع بررسی کنه و حالا یه نسخه پیش نمایش عمومی ازش وجود داره یا مثلا SapFix فیسبوک هم سعی می کرد کار مشابهی رو برای این یکی غول بکنه.
شرکت ابرآروان برای توسعه دهنده بکاند، مدیر سیستم لینوکس، مهندس امنیت و پشتیبانی فنی لایه ۱ و ۳ به دنبال همکار است. اگر علاقمند به همکاری هستین میتونین باهاشون تماس بگیرین.
Backend Developer
• مسلط به ساختارهای طراحی و پیادهسازی RESTful API ها
• مسلط به زبان برنامهنویسی PHP
• تجربهی کار با Relational Database ها و Query های پیچیدهی SQL
• تجربهی پیادهسازی ساختارهای تست
Linux Sysadmin
• درک کافی از شبکه و آشنایی با ابزارهای عیبیابی و نظارت شبکه در لینوکس
• درک عمیق از TCP/IP
• آشنایی با زیرساخت ابری مانند OpenStack یا CloudStack
• تجربهی کار با یک زبان برنامهنویسی مانند Python، PHP، Go و …
Security Engineer
• تسلط کامل بر مفاهیم امنیت وب و شبکه
• تسلط کامل بر مهارتهای تست نفوذ
• آشنایی با مفاهیم و استانداردهای امنسازی سازمانی
Technical Support Specialist (Tier 1)
• دانش کافی در حوزه سرویسهای ابری و مفاهیم کلی محصولات
• CDN، DNS، Cloud Security، IaaS، PaaS، Video Streaming، Live Streaming و Object Storage
• دانش مقدماتی تکنولوژی وب و اینترنت
• توانایی برقراری ارتباط با مشتریان
Technical Support Expert (Tier 3)
• مسلط به سرویسهای ابری جهانی، استانداردها و پیادهسازیها
• دانش پیشرفته در حوزه تکنولوزی وب و شبکه
• مسلط به طراحی سیستمهای توزیع شده
من که نوجوون بودم تنها فرمت تصویری مرسوم، گیف بود. که البته صاحبش بهش می گه جیف. در نتیجه ما باید فایل های گیف خودمون رو جایی مخفی می کردیم. من فلاپی هاش رو می ذاشتم لای یه سررسید که توش با تیغ جای فلاپی در آورده بودم ولی خود فایل ها رو هم باید مخفی می کردم – جو هکری (: . یه برنامه نوشته بودم که اینکار رو می کرد.. بیاین بازنویسی اش کنیم و کمی پیش تر بریم تا درک بهتری از فایل ها، اینکه سیستم چطوری می فهمه این یه عکسه و اعداد جادویی و ایکس اور و … پیدا کنیم.
جان کانوی از کرونا مرد. ریاضی دانی که «بازی زندگی» رو در حوزه اتوماتای سلولی طراحی کرد و بخشی از نوجوونی منو به خود مشغول کرد. توی این ویدئو کمی در مورد مفهوم و این بازی «صفر بازیکنه» توضیح می دم و بعدش با سی، پیاده سازی اش می کنیم و به نتایج شگفت انگیزش خیره می شیم. اینقدر خیره که یادم می ره تابع رندم رو با زمان سید کنم (:
فتیش کلمه قشنگیه… از نظر فن یعنی پرستیدن چیزی بیجان به خاطر اینکه فکر می کنیم خصوصیتی جادویی داره یا روحی توش حلول کرده! قشنگ نیست؟ ممکنه مثل بت بهش نگاه بشه، ممکنه مرتبط باشه با سرمایه داری و مارکس و ممکنه ارتباط پیدا کنه به سکس. شایدم همه اینها یکیه. تو این شماره جوراب شلواری به علایق «غیر مرسومی» نگاه می کنیم که ظاهرا اصلا هم غیرمرسوم نیستن. مفهوم، شکل ها و اینکه سالمن یا نه رو می بینیم و تصمیم میگیریم باهشون چیکار کنیم تا زندگی خوب و معقولی داشته باشیم. از اون مهمترین معیاری پیدا می کنیم برای سنجش سلامت اکثر چیزهامون (: با رادیوجوراب شلواری باشین.
فتیش کلمه قشنگیه… فتیش … معنیش چی می شه؟ شاید بت مثلا؟ از نظر فن یعنی پرستیدن چیزی بیجان به خاطر اینکه فکر می کنیم خصوصیتی جادویی داره یا روحی توش حلول کرده! خیلی قشنگ نیست؟ چه نمونه هایی دارین؟ مثلا بت ها (: جالبتر از اون؟ مارکس!
مارکس واقعا در بسیاری از حوزه های دانش حرف هایی زده که آدم همینطوری انگشت به دهن می مونه (: کارل مارکس توی بحث اقتصاد سیاسی اش توضیح می ده که ادراک ما از بعضی روابط (بخصوص روابط تولید و مبادله) دچار یک مشکل می شه. می گه ما درک نمی کنیم که کالاهایی که وجود دارن در واقع نتیجه کار ما هستن. توی فتیشیم کالایی یا بت انگاری کالایی، ما شروع می کنیم به نگاه کردن به کالاها به شکلی که انگار موجودیتی بیرونی و مستقل از ما دارن و ارزششون ذاتی است. مثلا درک نمی کنیم که یه ایفون چیزی است برای مصرف (ارزش استفاده) یا چیزی دارای ارزش مبادله و کم کم باور می کنیم که موضوعی به نفسه ارزشمنده. از اونطرف ما روابط بین انسان ها در پروسه تولید – مثلا اینکه با کی چیکار می کنیم و زمانی که براش می ذاریم و … – رو با کالاها می سنجیم و در نهایت محصول ما چیزی مستقل از تولید کننده می شه. انگار یکسری بت پشت ویترین ها هستن که زندگی ما باید صرف پرستش و تلاش برای به دست آوردن اونها بشه.
اما قصه ما این فتیش نیست.. رادیو جوراب شلواری هستیم.. پس با ما باشین
[آهنگ]
اصطلاح فتیش توی دنیای سکسی به علاقمندی جنسی به چیزی غیر زنده یا غیرمرتبط با مسائل مرسوم به اعضای تناسلی می گن. یه فتیش خیلی مشهور رو فرض کنین: پا. اگر کسی اینقدر علاقمند به پا باشه و پا براش اینقدر سکسی باشه که مرکز اصلی تحریکش باشه،می گیم پا براش فتیش است. این آدم فتیش پا داره و این مساله ممکنه اینقدر جلو بره که اصولا به عنوان یک اختلال روانی طبقه بندی بشه. حواستون هست دیگه.. اگر اینقدر جلو بره که زندگی رو مختل کنه یا خطرناک باشه و اینها… اینم اضافه کنم که درسته که از نظر پزشکی فتیش فقط مربوط به اجسام (مثلا بگیم یکی عاشق تل سر است و پارتنری که تل سر نداشته باشه براش جذاب نیست) و اعضای غیرجنسی بدن (مثلا لاله گوش) است اما در بحث عمومی – که اتفاقا خیلی وقت ها از پزشکی جلوتره – علاقمندی به فعالیت های خاص رو هم فتیش حساب می کنیم.
توی این بحث عمومی، فتیش برای اشاره به هرچیزی استفاده می شه که تحریک جنسی قوی به همراه داره – و البته بخشی از اعضای تناسلی نیست (چرا می گم تناسلی؟چون دقیقا اشاره می کنیم به اعضایی که برای ادامه نسل به شیوه مرسوم مورد نیازن). اگر از اعضای بدن حرف می زنیم می تونه چیزهایی مثل آدم خیلی چاق، آدم خیلی لاغر، موی بلند، کچل، سن کم، زیاد و هر چیزی باشه. اگر جسم حرف می زنیم می تونه سیگار، جواهرات، تل، لباس، لباس جنس مخالف، کفش، چکمه، مانتو یا هر چیزی باشه و اگر از رفتارها حرف می زنیم می تونه به هر رفتاری اشاره کنه که با ادامه نسل مرتبط نیست . از انواع اینترکورس ها تا علاقمندی به ادرار یا هر چیز دیگه ای باشه که تو این پادکست هم جای گفتنش نیست یا چیزهای خاص تر مثل کسی که می گفت عاشق اینه که ببینه یک نفر داره غذا می خوره یا شیرینی ها رو زیر پاش له می کنه یا بادکنک رو می ترکونه! واقعا.. یکی بود پول می داد که یکی دیگه تو وبکم آدامس بادکنکی اش رو باد کنه تا بترکه و بریزه رو صورتش. می بینین؟ قانون ۳۴ اینترنت می گه که هر چیزی که تصورش رو بکنین برای کسی جنبه جنسی داره (:
[موزیک]
گفتم که قانون ۳۴ می گه هر جور چیزی که تصورش رو بکنین، برای کسی می تونه تحریک آمیز باشه. معمولا هم ما این تحریک آمیزی رو یه چیز عادی تصور می کنیم ولی برای بقیه شاید عجیب باشه. نکته جالب فتیش هم همینه: باید درک کنیم که هر کس می تونه چیزی رو دوست داشته باشه و تا وقتی رفتارش نسبت بهش سالم و منطقی است، در رابطه های توافقی شکل میگیره و عاقلانه و بالغانه است مشکلی نداره. نتیجه؟ فتیش ها بسیار متنوع هستن اما توزیعشون بین آدم ها متفاوت است. مثلا افراد خیلی خیلی کمتری به خرد کردن قطارهای مدل به عنوان مساله تحریک آمیز نگاه می کنن تا کسانی که پا براشون جذابیت خاص داره. یه تحقیق ۲۰۰۷ در بین گروه های اینترنتی به این نتیجه رسیده که در مجموع از بین گروه های مرتبط با علاقمندی به فیچرها یا مسائل مرتبط با بدن، حدود ۴۷٪ شون علاقمند به فتیش های مرتبط با پا هستن، ۹درصد مرتبط با مایعاتی که از بدن خارج می شن، ۹ درصد در مورد ابعاد خاصی از بدن مثلا چاق یا لاغر یا بلند یا کوتاه، ۷٪ مرتبط با موی سر، ۵٪ مرتبط با عضلات و درصدهای کمتری مرتبط با چیزهایی مثل ناف، موی بدن، ناخن، دهان و موارد دیگه. از بین فتیش های مرتبط با لباس هم ۳۳٪ مرتبط با چیزهایی هستن که توی پاها پوشیده می شن (از لگینگ تا دامن و خود جوراب شلواری)، ۳۲٪ مربوط به پاافزارها مثل کفش و غیره و ۱۲٪ مربوط به لباس زیر و ۹ درصد لباس های عمومی مثل ژاکت ها یا کتهای رسمی یا لباس های نظامی و اینجور چیزها. البته معلومه که درصدهای کمتر هم هستن از داشتن پستونک تا پوشک تا هر چیز دیگه.
احتمالا خیلی هاتون می گین «وای چقدر عجیب» و چند نفری هم می گن «اوه پس بقیه هم هستن!» ((: هاها..
معلومه که در بحث رفتارها و شرایط هم چیزهای متنوعی هست. از علاقمندی به بارداری تا تسلط یک نفر روی اون یکی تا ایجاد حس خفگی یا بستن و غیره. اینجا بذارین اصطلاح BDSM رو بگم.
[کمی موزیک]
توی بحث فتیش ها یه شاخه خیلی مشهور BDSM است (کمی توضیحات خودم و بعد کتاب ۵۰ سایه گری) و بحث توافق و قواعد و غیره. علاقمندی به shibari یا ارگاسم کنترل.
بحث اینکه اینها نیاز به آگاهی دارن و مواردی از پروفایل ها نشون می دن که می تونن بسیار خطرناک باشن وقتی با ناآگاهی و طبق پورن و قصه های مهمل می ریم سراغش. یاد گرفتن، امنیت، استفاده از وسایل صحیح، تجربه کردن و آروم آروم پیش رفتن منطقی ترین کاره. پس مواظب سلامتی باشین.. اصلا سلامته؟!
[آهنگ]
سازمان بهداشت جهانی یه چیزی منتشر می کنه به اسم طبقهبندی بینالمللی آماری بیماریها. نسخه آخر که ۱۰ است، می گه فتیشی به عنوان اختلال در نظر گرفته می شه که اصلی ترین نوع هیجان جنسی باشه و اونقدر جدی بشه که بدون اون نتونین سکس داشته باشین یا به خاطرش دچار اضطراب و اندوه باشین یا با اینترکورس مرسوم به مشکل بخوره. این تعریف خوبی برای «اعتیأد» و موارد مشابه هم هست: اگر چیزی باعث می شه شما چیزهای مهم دیگه (مثلا روابط اجتماعی، درآمد و ..) رو از دست بدین اون می تونه به عنوان یه اختلال در نظر گرفته بشه. در ضمن ای سی دی ده می گه این مشکل باید حداقل ۶ ماه این اختلال رو در زندگی مرسوم رو ادامه بده یا شما رو دچار مشکل کنه که بشه بهش گفت اختلال.
همچنین دی اس ام رو هم داریم که بیشتر مال روانپزشک ها است. دی اس ام نسخه ۵ هم مورد نسبتا مشابهی داره. اونم می گه باید این فتیش حداقل شش ماه ادامه پیدا کنه و باعث اندوه یا رنج یا اضطراب جدی روانی باشه یا تاثیرش رو در نقاط مهم زندگی انسان هم بذاره تا بشه بهش گفت اختلال. در نتیجه خیلی هم نگران نباشین. همینطور نگران چیزهای خیلی زیاد دیگه … تا وقتی چیزی باعث نشده شما در روابط اجتماعی، شغل، زندگی شخصی و موارد مشابه دچار مشکل جدی بشین، معمولا اختلال طبقه بندی نمی شه. حتی سازمان بهداشت جهانی صریحا می گه که این گرایش ها مرسوم هستن و تا وقتی تاثیری حاد روی چیزهای دیگه ندارن نباید اونها رو مریضی حساب کرد. البته معمولا در مواردی که چنین گرایش هایی به سمت جرایم باشه، لازمه با روانپزشک صحبت کرد. مثلا رابطه با جسد یا کودک چیزی نیست که شما بگین حالا دارم و امیدوارم بهش عمل نکنم دیگه (:
آمار هم بدم؟ بر اساس یه تحقیق ۲۰۱۱، ۳۰٪ مردها به علایق فتیشی خودشون اشاره کردن و ۲۴.۵ درصد هم گفتن که سراغ عملیاتی کردنش هم رفتن. در ۲۰۱۴، تحقیق مشابهی روی زن ها گفت که ۲۶.۳ درصد زن ها و ۲۷.۸ درصد مردها گفتن که در مورد چیزهایی که به شکل مرسوم سکسی نیست، فانتزی های سکسی دارن.
نکته جالبتر اینه که در تحقیقات متنوعی اشاره شده که افرادی که درگیر رفتارهای فتیشیستی یا چیزی مثلا BDSM می شن، به شکل متوسط سلامت روانی بالاتری دارن. [توضیح آمار!] غیر منطقی هم نیست. همونطور که آدم ها در سلیقه غذایی متفاوت هستن، در علاقمندی های جنسی هم می تونن متفاوت باشن و رفتارهای مختلفی بکنن . سرکوب این رفتار منطقا موجب مشکلاتی می شه. فرض کنین کسی دوست داره به بقیه ظلم کنه. اگر بهش فرصت بدین این رو در سکس با کسی ک دوست داره بهش ظلم بشه در محیطی منطقی و بالغانه و عاقلانه امتحان کنه احتمالا نتیجه بهتری می گیرین تا دائما سرکوبش کنین تا جای دیگه ای بیرون بزنه (: همینطور برای نفر دوم هم همینه. توصیه هایی مثل اینکه «حالا اگر شوهرت کتکت زد حتما دلیلی داشته یا خیلی هم عادیه یا چیزهای مشابه» منطقا از کی میاد؟ (: از کسی که از اینکار لذت می بره یا به نظرش درسته.. ولی مشکلش چیه؟ اینکه به جای اینکه در زندگی خودش پیاده اش کنه اونو تئوری می کنه و به بقیه ارائه می ده (:
همینطوره علاقه به سگ بودن یا شلاق خوردن یا هر چیزی که فکرش رو بکنین (: قانون ۳۴ رو یادتون باشه (:
[آهنگ]
و چرا پیش میاد، دلیلش چیه؟
اینو نمی دونیم. تموم شد (:
[اهنگ]
حالا تموم تموم هم که نه… حرف هایی هست برای گفتن ولی واقعا دلیلش رو نمی دونن (: توافق کامل روی این هست ک دلیل رو نمی دونیم یا بهتر بگم علت رو. ولی تلاش هایی شده. مثلا یکیش شرطی شدن / کردن است. [مثال پاولف]. مثلا سعی کردن به آدم ها حین تحریک جنسی یه چیز خاص رو نشون بدن. از چکمه تا قلک طوری ولی در اکثر موارد موفق نبوده. اما کماکان قابل دفاعه که یکی از منابع ایجاد فتیش ها، همراهی یه چیز با یه حس جنسی در یک لحظات حساس باشه. یه نظریه دیگه نقش پذیری است. نقش پذیری به شکل کلی پروسه ای است که ما توش نقش هامون توی اجتماع رو یاد می گیریم. مثلا یاد میگیریم کارمند باشیم و سر ماه حقوق بگیریم و به نظرمون این طبیعی باشه یا می پذیریم که خوبه رای بدیم و این چیزها. اما این نقش پذیری در سکس هم اتفاق می افته. حتی در حیوانات دیده می شه که نقش های جنسی یاد گرفته می شن و ممکنه توی این پروسه یه خرس پاندای ماده به جای تلاش برای جلب توجه خرس پاندای نر، سعی کنه توجه مسوول قفس رو به خودش جلب کنه. این نظریه می گه ما چیزهای هیجان انگیز و مشخصات پارتنر خوب و اینها رو در کودکی یاد میگیریم و اگر این نقش پذیری اشتباه باشه یا از طریق یه اتفاق غیرمرسوم جا بیافته، تاثیرش رو در ادامه زندگی هم نشون می ده. بعضی ها هم به تفاوت های عصب شناختی اشاره می کنن و می گن که مثلا تحریک فیزیکی پای یه نفر، نقطه از مغز آدم ها رو روشن می کنه که بسیار نزدیک به جایی است که در موقع تحریک جنسی روشن می شه. این نزدیکی شاید بتونه ربطی داشته باشه به اینکه فوت فتیش مرسوم ترین فتیش جهانه! تو یه مثال خاص دیگه، برداشتن بخش قدامی لوب گیجگاهی یه مرد که دچار حمله های صرع بود، باعث شد فتیشش به سنجاق قفلی هم از بین بره! حداقل اگر من موضوع رو درست فهمیده باشم.
متوجه شدین دیگه؟ دلیلش رو نمی دونیم (:
[آهنگ]
چیکار کنیم حالا؟ هیچی.. سالم زندگی کنید. امن باشید. به کسی چیزی رو اجبار نکنید. اگر علاقه ای دارید در چارچوب اخلاق و توافق جلو ببرینش و بدونین که بسیاری از رفتارهایی که می بینیم احتمالا مرتبط با سرکوب اینجور چیزها در آدم ها هستن. شکنجه می تونه در یک محیط امن مورد توافق و سالم اتفاق بیافته یا یه قاتل زنجیره ای تحویل بده. برده یکی دیگه بودن می تونه یه بازی دو نفره باشه در چارچوب ها و روابط خودش یا می تونه … بگذریم. سالم باشین و آگاه و یادمون باشه که سکس خوب، اونی است که بین آدم های بالغ، عاقل و با توافق کامل اتفاق بیافته و معمولا شکل آرومش قدم به قدم با کشف طرفین است و لذت بردن از هر چیزی و می دونیم که مطلقا «نه یعنی نه!». و اگر هر جا فکر کردین علاقمندی ای دارین که برای خودتون یا کس دیگه خطرناکه، به مشاور رجوع کنین. و یادتون باشه که من روانشناس نیستم ولی اینها اطلاعاتی هستن که هر آدمی باید داشته باشه… اوه.. و اگر اهل چیزهای عجیب تر هستین این دو فرمول رو هیچ وقت فراموش نکنین: توافق، بین آدم های بالغ و عاقلانه + اول رو خودتون تست کنین ببینین چطوریه بعد رو بقیه. یادتونه دیگه؟ یاد گرفتن سکس از فیلم پورن مثل یاد گرفتن کاراته از فیلم جکی چان است و در ادامه اش یاد گرفتن بی دی ای اس ام از پورن، مثل یاد گرفتن شوخی از ژوکر (: بی دی اس ام و خیلی فتیش ها یه رابطه رشد پیدا کننده هستن.. قدم به قدم و با اعتماد… اتفاقا چیزیه که باید با آشناترین آدم ها بسازینش… خندون باشین. بهترین چیزه.
موزیک آخر از فضانوردان است… حلزون علفی تنها.
## موزیک ها
– بچه ها مواظب باشید – صدای اول
– هادی پاکزاد – دکتر
– در خانه بمانید – مسعود حسن زاده
– من باهاش کار دارم – روزبه بمانی
– نامهربونه – فتانه
– لاکپشت – او و دوستانش
– دست بر نمی داشت – فضانوردان
کرنل اصلی ترین بخش سیستم عامل است. در واقع پروسه ای که کنترل کلیت سیستم و بقیه برنامه ها رو بر عهده داره. توی دنیای گنو/لینوکس، هسته سیستم عامل ما همون لینوکس است. یک کرنل آزاد که در کنار مجموعه ای از ابزارهای گنو و بقیه چیزها، توزیع های لینوکس رو ساختن.
معمولا توزیع شما، کرنل خیلی خوبی رو تنظیم کرده تا روی همه کامپیوترها کار کنه. اما گاهی ما دوست داریم کرنل های خودمون رو کمپایل و استفاده کنیم. دلایلش هم می تونه از تفریح و سرگرمی باشه تا چیز یاد گرفتن و بهینه کردن و تجربه کردن و حتی استفاده ازش به عنوان دروازه ای برای شناخت دقیق تر کرنل و اجزاش.
توی این ویدئو، به روش سنتی کرنل لینوکس رو از سایت کرنل دات اورگ میگیریم، یه وری باهاش می ریم و بعد کمپایلش می کنیم و کامپیوترمون رو باهاشون بوت می کنیم. حین کار گپی هم در مورد کل ماجرا می زنیم.
به نظرم تجربه خوبیه برای روزهای کم کاری و منطقا می تونه کلی چیز به شما یاد بده. البته حواستون باشه که در صورت اشتباه احتمالا کامپیوتر شما بوت نمی شه و باید بتونین با گراب ور برین یا از گزینه های دیگه کامپیوتر رو بالا بیارین (: پس احتیاط رو هم فراموش نکنین؛ البته در کنار اینکه آدم با اشتباه کردن چیز یاد می گیره. اگر هیچ وقت اشتباه نکنین یعنی احتمالا در حال کشف چیزهای جدید نیستین.
خیلی از شرکت های جدی و آدم های جدی و بقیه چیزهای جدی دارن با داکر کار می کنن. سیستمی یک پله جدیدتر از ماشین های مجازی ای که داشتیم. توی این دو قسمت سعی می کنم مفهوم داکر و اینکه چیه و چطوری کار می کنه رو منتقل کنم تا هر وقت که لازم بود بتونین خودتو رو باهاش هماهنگ کنین و ازش استفاده کنین. فهم پایه ای داکر احتمالا اصلی ترین بخش کاره، بقیه اش زدن چند تا دستور و دیدن اینه که بقیه تیم ازش چطوری استفاده می کنن و هماهنگ باهاشون.
در قسمت اول مفاهیم، نصب، ایمیج ها، داکر هاب و اجرا و وصل شدن و تنظیم پورت های کانتینرها رو می گم.
توی قسمت دوم یه سناریو تعریف می کنم که دو تا داکر نیاز داره و در مورد والیوم ها و استوریج ها توضیح می دم
و در قسمت سوم هم برنامه خودمون رو با داکرفایل داکرایز می کنم و نتورک رو درست می کنم و راه پیش رو رو پیشنهاد می دم
می خوام یکسری کارها که همیشه تو لیست بوده رو تیک بزنم، بخصوص ویدئوها رو. این قسمت می رم سراغ گپ در مورد بی اس دی ها و نصب یکیشون.
داستان بی اس دی خیلی جالب و آموزنده است: یک یونیکس آزاد حتی بهتر از لینوکس که مدت ها قبل از لینوکس ظاهر شد ولی به دلایل متنوعی از جمله شکایت AT&T و جامعه پشتش، میدون رو به لینوکس واگذار کرد. هرچند که الان در سرورهای زیادی روی اینترنت شامل واتس اپ و نتفلیکس و محصولات اپل و پلی استیشن و جونیپر و غیره و غیره حضوری پر رنگ داره. توی این قسمت نگاهی به این قصه ها می کنم و با کمی توضیح یه بی اس دی نصب می کنم و روش بسته اضافه می کنم.