وندینگ ماشین برای خرید لایک و فالوئر

«کوییک فیکس» یا «راه حل سریع» یه اثر هنری تعاملیه. این دستگاه اجازه می‌ده در سه قدم ساده برای خودتون لایک و فالوئر بخرین. کافیه دگمه اینکه چی نیاز دارین رو فشار بدین، سکه‌ها رو از شکاف سکه داخل دستگاه بندازین و اکانت خودتون رو وارد کنین و چند ثانیه بعد محصول مورد نظر رو دریافت کنین؛ البته از طرف اکانت‌های فیک. در حال حاضر امکان خریدن لایک و فالوئر در اینستاگرام، فیسبوک، یوتوب و توییتر وجود داره و سکه‌ها رو هم می شه برای هر کشور تغییر داد.

این اثر هنری در جاهای مختلفی به نمایش در خواهد اومد و با هر بار سفارش، تاریخ و شهر و مکان دقیق سفارش رو ثبت می‌کنه. اثر از هلسینکی شروع کرده و با یک رزبری پای، یک آردیونو، منبع تغذیه و پذیرنده سکه و کلیدهای کنترل و یک کیبرد و چهار ال سی دی I2C ساخته شده. با استفاده از پایتون و فایربیس.

هدفش هم که مشخصه. نشون دادن جامعه ای که توش همه تشویق می شیم تا لایک جمع کنیم و حتی به عنوان یک عدد هم که شده، فالوئرهامون رو بالا ببریم؛ نمونه های وطنی‌اش هم که زیاده و معلومه دستگاه تو ایران کار چندانی نخواهد داشت. چون این اطراف هزار تا فالوئر نیمه واقعی خیلی ارزونتر از این حرفها است، چه برسه به لایک غیرواقعی (:

فیلمی واقعی از قبیله ای «دست نخورده»

دیدن فیلم بالا برای من که فوق العاده بود (آدرس یوتوب). توی فیلم یک قایق به نزدیکی یکی از آخرین قبیله‌های دست نخورده انسانی رفته. قبیله‌ای شکارچی/گردآوری کننده غذا در شمال سلسله جزایر آندامان هند. این قبیله چند وقت قبل به خاطر کشتن یک مبلغ مذهبی که سعی کرده بود واردشون بشه و دینشون رو عوض کنه مشهور شدن. این مبلغ مسیحی با پول دادن به ماهی‌گیرهای محلی به جزیره رسیده بود و بعد از زخمی شدن هم باز به اونجا برگشته بود تا بالاخره کشته بشه.

فیلم بالا مربوط به ۱۹۹۱ است که توش یک مردم‌شناس به اسم پاندیت از طرف وزارت امور قبایل هند به این جزیره نزدیک شد. این قبیله معمولا در موارد مشابه قایم می‌شدن یا تیراندازی می‌کردن ولی اینبار هدایایی شامل نارگیل رو پذیرفتن و خودشون رو نشون دادن. این مردم‌شناس می‌گه مشخص نیست چرا در این یک بار خاص مردم این قبیله پذیرفتن که دیده بشن و ارتباط بگیرن ولی به هرحال این انتخاب اونهاست و با قواعد اونها اتفاق افتاد. اون می گه «ما در جایی که فقط گردنمون از آب بیرون می موند از قایق بیرون پریدیم و نارگیل و هدایای دیگه ای بهشون دادیم اما اجازه ندادن به جزیره‌شون قدم بذاریم. ما علاقمند هستیم این تبادل هدایا ادامه پیدا کنه ولی اونها علاقمند نیستن و نباید مزاحمشون بشیم. ما باید به خواسته اونها مبنی بر تنها گذاشتنشون، احترام بذاریم».

فیلم برای من یادآور این بود که چقدر جهان بزرگ و کشف نشده است و چقدر عادی بود که ما الان جای اون مردم باشیم و چقدر از نظر زمانی بهشون نزدیکیم. امیدوارم شما هم از دیدن فیلم هیجان زده بشین.

مرتبط؟ معرفی، پیشنهاد و البته نکاتی و نقدی بر کتاب «انسان خردمند» نوشته یووال هرری

به مناسبت خرداد پر حادثه؛ اگر مقاومتی نبود، نیازی هم به روحانی نبود

توی خرداد پر حادثه هستیم. از زمانی که خاتمی رای آورد و همه رو شگفت زده کرد و بعد مردم مجلس رو هم به اصلاح طلبها سپردن، ۲۲ سال می‌گذره و در اطراف من که مردم از همیشه به اصلاحات ناامیدتر هستن. دلیل این چیه؟ دلیلش چیه که خاتمی با باقیمانده آبروش میاد و دور دوم رییس جمهور می شه یا کل آدم های مشهور به اصلاحات می ایستن که روحانی رای بیاره و به اینجا برسیم؟

من نه کارشناس سیاسی هستم نه این تیپ چیزها رو زیاد دنبال می کنم ولی حس می‌کنم اصلی ترین مشکل اینه که این آدم ها فراموش می کنن قدرتشون رو از آدم ها گرفتن و سعی می کنن وارد یک بازی سیاسی بشن به این امید که توش با مصالحه بتونن حقوق حداقلی رو بگیرن. این کار باعث می شه در مراحلی خوب پیش برن ولی قدم به قدم از بدنه مردم جدا بشن. مثلا خاتمی می رسه به جایی که سر دانشجوها داد می‌کشه که می ده از سالن بیرونشون کنن یا روحانی به جایی می رسه که می گه مردم براشون سفره مهم نیست و علاقمندی‌شون پشت نظام ایستادنه.

شکی نیست که هر دو کارهایی هم کردن و در هر دو مورد خوشحالتر بودم که این آدم انتخاب شده تا رقیبش. خاتمی مجله و روزنامه رو به ما نشون داد و روحانی هم برجام رو پیش برد. همه اش رو هم دوست داشتیم ولی مشکل اصلی این شد که این آدم ها یادشون رفت که قرار بود به پشتوانه آدم ها، کارهایی رو بکنن که آدم ها ازشون می خواستن: اصلاح.

مستقل از اینکه اصولا چیزی که بهش می گفتیم جنبش اصلاحات دیگه دیده نمی شه و از تلاش هایی برای تغییر به نفع مردم رسیده ایم به کسانی که برای منافع گروهی شون می جنگن، مشکل اینجاست که این آدم ها شروع می کنن به مصالحه و قدم به قدم از تقوایی که باهاش شروع کرده بودن پرت می‌شن و بعد از ۵ سال جایی هستن که دیگه مثل قبلی ها فکر می کنن مردم نفهم هستن و حداکثر حرفشون می شه اینکه «قدرت هایی هستن که نمی ذارن». خب ما هم می دونیم قدرت هایی هستن که نمی ذارن و برای همین هم به شما رای می دیم تا حتی اگر نمی تونین جلوی اون قدرت ها بایستین، کمی فضا رو شفاف تر کنین و از این قدرت‌ها بی پرده حرف بزنین.

به نظرم اگر چیزی به اسم جنبش اصلاحات می خواد ادامه حیات بده، باید چند تا کار مهم بکنه. اول اینکه باید شفاف باشه و شفافیت رو بیشتر کنه. مثلا اگر فشاری هست برای فیلتر شدن فلان چیز، کار درست یک اصلاح‌طلب اینه که بگه فلان سازمان و فلان نهاد و فلان گروه دارن فشار میارن فلان چیز فیلتر بشه و ما به فلان شیوه جلوشون ایستادیم و می خوایم از طریق فلان ساز و کار قانونی، جلوشون رو بگیریم و در آینده هم نذاریم این گروه‌ها منظورشون رو پیش ببرن. متاسفانه الان اینجوری نیست و حداکثر یک نفر در نقش پطروس فداکار، انگشتش رو می کنه توی فلان گروه و می گه «من دارم مقاومت می کنم». و فردا هم که مقاومتش تموم بشه انگشتش رو می کشه بیرون و خلاص.

اینجا می رسیم به قدم دوم این دوستان. قدم دوم باید ساخت یا حداقل حفاظت از قانون‌ باشه. خاتمی و مجلسش حتی نتونستن پشت لوایح دوقلوشون بایستن یا روحانی حتی نگفت چه بر سر ادعاهای منشور حقوق شهروندی اومد. از رییس جمهور به عنوان پاسدار قانون اساسی انتظار می ره نهادهای داخل این قانون رو تقویت کنه و جلوی موازی کاری رو بگیره و غیره و غیره اما می بینیم که در این سال های دولت اصلاحات هیچ وقت این اتفاق نیافتاده. اگر هم واقعا قدرت اینکار رو ندارن بهتره به بخش قبلی رجوع کنیم: شفاف سازی کنن که چرا و چطوری نمی شه اینکار رو پیش برد و اگر واقعا امکانش نیست و اگر رییس جمهور کارپردازی بیش نیست، خب برای چی تکرار می کنیم؟

در واقع اگر قرار بود یا حتی هنوزم قراره اصلاحاتی در این کشور پیش بره، از طریق جدا شدن از مردم و تلاش برای مصالحه در لایه های بالا این اتفاق نخواهد افتاد. روحانی یا هر کس دیگه باید حداقل در یک موضع محکم می ایستادن و حقی که مال مردم است رو پیگیری می کردن تا ببینن مردم هم چطوری پشتشون می ایستن. این می تونست حتی مدل ریش ظریف باشه که اعلام شد مناسب نیست و عوضش کرد یا پیگیری حبس خانگی موسوی. اگر می گین امکان چنین چیزی نیست، ۱) یادتون می ندازم که احمدی نژاد پای انتخاب وزراش ایستاد و ۲) خب اگر نیست بیخود می کنین قول می دین (: اونم بعد از نفر قبلی که خودش رو پیشکاری بیش ندونست.

طولانی‌ترش نکنم چون خودتون بهتر از من می دونین وضعیت چیه. خلاصه اش اینه که اگر قراره اصلاحاتی باشه، باید قدم به قدم باشه و با ساختن نهاد و تکیه بر مردم. با جدا شدن از مردم و قهرمان ساختن از شخصیت ها فعلا که ۲۲ ساله فقط به اختلاس های بزرگ و بزرگتر و کارهای کوچیک و کوچیکتر رسیدیم. تو خانواده ما همیشه نقل می شه که حین اسباب کشی یه باربر خیلی غر می زد که «اینها سنگینن» تا اینکه آخرش خاله ام بهش گفت «چون سنگین هستن از شما خواستم بیاین. اگر سبک بودن که خودم می بردم». ماجرای ما و روحانی هم همینه: چون مقاومت می شه گفتیم شما بیاین، اگر مقاومت نمی شد و نظر ما اجرا می شد که شمایی هم نبودی (:

گوگل: بیشتر هکرهای اجاره‌ای، اینکاره نیستند و فقط می خوان از شما پول بگیرن

هکرهایی که آنلاین استخدام می کنید تا کسی یا چیزی رو براتون هک کنن، معمولا کلاه‌بردار و دروغگو هستن. حداقل این چیزیه که تحقیق مشترک گوگل و دانشگاه کالیفرنیا مدعی می‌شن.

تمرکز این تحقیق روی هکرهای آماده استخدام یا هکرهای اجاره‌ای است که مدعی می‌شن می‌تونن به درخواست شما و در قبال پول، جایی رو هک کنن یا اطلاعاتی رو از کسی به دست بیارن که خودش راضی به اینکار نیست. این حمله‌ها معمولا حمله‌های مستقیم و متمرکز به یک نفر هستن که اجراشون نیازمند تلاش و کار زیاده و ظاهرا کسانی که کار رو قبول میکنن، یا از تکنیک‌های استانداردی مثل ماحی‌گیری / فیشینگ استفاده می کنن یا اصولا کار رو انجام نمی دن.

بعضی از این هکرها در مقابل درخواست هک جیمیل کلا کار رو رد کردن و بضی ها بین ۱۲۳ تا ۳۸۴ دلار پول خواستن – یک مورد هم ۴۶۱ دلار. متوسط هزینه ای که این آدم ها برای ادعای هک فیسبوک یا اینستاگرام درخواست می کنن، ۳۰۷ دلار است.

در این بررسی، محققان با هماهنگی گوگل یکسری اکانت جعلی در جیمیل درست کردن و بعد از ۲۷ شرکت که به شکل غیرقانونی سرویس «هک» ارائه می‌دادن خواستن که کنترل این اکانت‌ها رو به دست بگیرن. نتیجه جالب بود که از فقط و فقط ۵ نفر از کسانی که کار بهشون پیشنهاد شد واقعا سعی کردن اکانت رو هک کنن و در همه موارد هم «لاگین دو مرحله‌ای» چیزی بود که به طور کامل جلوشون رو گرفت. البته لاگینی که با استفاده از اپ های مربوط به اینکار انجام بشه چون اگر کسی دسترسی به اسمس‌های ما داشته باشه، لاگین دو مرحله‌ای عملا ناامن ترین چیزه.

خلاصه اینکه به هکرهای آنلاین و کسانی که می خوان از شما پول بگیرن تا اکانت کسی رو هک کنن گوش ندین، همچنین در هر سرویسی که هستین، راهنماهای امنیتی اش رو بخونین و فضای خودتون رو امن نگه دارین. عملا تنها شیوه به دست آوردن پسورد کسی اینه که خودمون اشتباهی پسورد رو بهش بدیم؛ چه از طریق صفحات مشابه صفحه لاگین اصلی چه از طریق کی لاگر ها چه هر چیز مهمل دیگه (:

لازمه اضافه کنم؟ هک یعنی روشی هوشمند و خلاق برای استفاده از ابزارهای موجود. اتفاقا چیزهایی مثل فیشینگ، دزدیدن پسورد با برنامه و … دورترین چیز از معنی واقعی هکه.

درک برنامه نویسی – مفهوم هش، کاربردش و حل یک مثال (سه ویدئو)

به نظر من، هش‌ها از قشنگی‌های دنیای کامپیوتر و برنامه نویسی. فانکشن‌هایی که می‌تونن اطلاعات رو به ترکیبی از بیت های دیگه با طول ثابت تبدیل کنن و نتیجه شون هم همیشه برای ورودی ثابت، ثابته. این ایده درخشان منتیج به نتایج خیلی جالبی هم شده. مثلا فرض کنین می خواین بدونین آیا فایلی که دانلود کردین سالمه یا نه. یا می خواین کلی دیتا رو جایی بریزین و سریع پیداشون کنین. یا از اون جالبتر، می خواین به یکی پشت تلفن بگین «یه عدد در نظر بگیر» و بعد عدد رو حدس بزنین و مطمئن باشین که تقلبی نمی تونه اتفاق بیافته یا حتی رمزارز بسازین. همه اینجاها، هش کار گشا است فهمیدنش برای یک برنامه نویس خوب واجبه. توی سه تا ویدئو این بحث ها رو توضیح دادم.

اولیش اینجاست و بقیه اش در کانال یوتوب یا کانال آپارات. معلومه که فالو کردن شما منو خوشحالتر می کنه (:

لینک های شاد دوشنبه های آخر اردیبهشت ۱۳۹۸

  • علی یه پکیج برای فلاتر نوشته که توی سایت رسمی دارت هم منتشر شده که خب باحاله. این کتابخونه اجازه می ده بتونیم بخش های مختلف ستینگ رو تو اپ باز کنیم. سورس در گیت هاب
  • و سایت گپیتا هم کار احسان است که توش می تونین با آدم های ناشناس و اتفاقی چت کنین. معلومه که قدم اولش جذب آدم کافی است یا استخدام کسانی که وقتی شما می رین باهاتون گپ مناسب بزنن (: اما دلیل اصلی معرفی اینه که سورسش روی گیت هاب است و کار رو هم جهانی دیده.

معلومه دیگه؟ چون گاهی ایمیل می گیرم تصمیم گرفتم ایده دوشنبه های شاد آخر ماه رو ادامه بدم. اینجا آدم ها می تونین پروژه هایی که ربطی به محتواهای سایت من داره رو برام بفرستن و لینک بگیرن تا پروژه شون بیشتر دیده بشه.

تشریح مشکل امنیتی واتس‌اپ

اخیرا یک خبر دنیای امنیت رو هیجان زده کرد: هکرها می تونستن با زنگ زدن به واتس اپ هر کسی، کد دلخواهشون رو روی گوشی اون اجرا کنن، حتی بدون نیاز به اینکه به تماس جواب بده. توی این ویدئوی کوتاه نگاهی می ندازیم به روش، آسیب پذیری و راه حل واتس‌اپ برای اون.

در یوتوب و اپارات.

وقتی گزینه‌ها رو «این»‌ یا «اون» می کنن معمولا دارن گزینه سومی رو مخفی می کنن

اگر به یه بچه بگین «این کارتون آخره. بعدش تلویزیون خاموش» معمولا مقاومت می کنه اما اگر همین رو عوض کنین به اینکه «وقتی تموم شد خودت می پری خاموش می کنی یا من خاموش کنم» یکی از گزینه‌ها به نظرش جذاب‌تر میاد و انتخابش می‌کنه. این کلک توی دنیای آدم بزرگ‌ها هم تکرار می‌شه. البته منظورم انتخاب زوری بین «بد» و «بدتر» نیست، اونجا اکثرا می دونیم گزینه‌های دیگه (خوب، خوبتر، عالی) هم هستن ولی خب اصولا حق انتخابشون رو نداریم. در اینجا منظورم چیزی مثل «آیا با رقصیدن بچه ها با آهنگ ساسی مانکن موافق هستید» یا «قاتل رو اعدام کنیم یا آزاد کنیم؟» است. معمولا سیستم‌ها سعی می کنن ما رو سر دوراهی‌های مصنوعی ای بذارن که انگار مخالفت با یکیش باید تایید اون یکی تلقی بشه.

اکثر چیزهای اطراف ما اینطوری هستن و از همین طریق هم بقای خودشون رو تضمین می کنن. مثلا اگر بگیم با سرمایه داری مخالفیم می گن «شوروی هم که شکست خورده» یا اگر بگیم با حجاب اجباری مخالفیم جوابشون اینه که «از مسیج حقوق می گیرین؟». یا اگر راسل توضیح بده که «چرا مسیحی نیستم»، اینو به عنوان سند رد مسیحیت و تلویحا پذیرش اسلام نشون می دیم (:

قصدم کش دادن نیست، فقط یادآوری اینه که هر وقت جایی صحبت از «این یا اون» می شه لازمه فکر کنیم که کدوم گزینه سوم و چهارم و پنجم و .. از ماجرا حذف شدن. در داستان این روزها، من هم معتقدم که ساسی مانکن آهنگ مناسب رقص دانش آموزها نیست ولی معلومه که گزینه مقابلش «نرقصیدن» نیست. اتفاقا برای پرورش آدم سالم داشتن زنگ رقص و موزیک شاد احتمالا بسیار کاراتر از یکسری درس‌های ما است یا در بحث «طرفدار حمله آمریکا هستید یا ادامه وضع موجود» جواب من هیچ کدوم است – حتی اگر راه حل دقیق و لحظه ای ای نداشته باشم. حداقلش اینه که می دونم کشور باید بهتر بشه و با جنگ و وضع موجود این اتفاق نمی افته. حالا می تونم امیدوارم باشم که یک فشار داخلی این اصلاح رو ایجاد کنه یا یک نیروی داخل حکومت که فعلا اثری ازش نیست یا ترکیب هر دو یا فشار برای حفظ حداقل حقوق انسانی یا کلی چیز دیگه.

جواب «آیا با رقصیدن بچه هاتون با آهنگ ساسی مانکن موافق هستین»، برای من یک بله یا خیر ساده نیست بلکه چیزی شبیه اینه که «چرا باید به جایی برسیم که بچه ها برای شادی ساسی مانکن پخش کنن؟» یا «خاک بر سرتون که اینقدر همه رو از شادی و انتخاب محروم کردین که رسیدیم به اینجا» یا هر جواب مشابه (: همیشه به گزینه مخفی بین گزینه های ارائه شده فکر کنین.