وقتی اسلو تصمیم گرفت مرکز شهرش رو از ماشین خالی کنه

اگر در اسلو رانندگی کنین باید حواستون باشه: ماشین ها در مرکز شهر اجازه پارک در خیابون ندارن. این اتفاق وقتی افتاد که شهر تصمیم گرفت تمام پارکینگ های کنار خیابون رو حذف کنه و به جاشون مسیر دوچرخه، نیمکت برای نشستن و مسیرهایی برای عابران پیاده درست کنه تا قدم بزرگی برداشته باشه به سمت حذف خودرو از شهرش.

این تغییرات به همراه ممنوع شدن عبور خودروها از بعضی خیابون‌ها باعث شدن که عملا ماشینی در مرکز شهر نبینین و به جاش عابران پیاده یا دوچرخه سوار منظره شهر رو بسازن. این منظره متفاوت در کنار هوای پاک تر رو اضافه کنین به فضاهایی که قبلا ماشین ها اشغال کرده بودن و حالا می شه ازشون برای کارهای متفاوت مثل مکان های گپ و تجمع و تفریح استفاده کرد و احتمالا هوس می کنین تو مرکز اسلو قدم بزنین یا ساعت بیکاری تون رو خارج از خونه و با دوستاتون تو شهر بگذرونین.

این اتفاق ها در اسلو از احوالی ۱۹۷۰ شروع شدن و بعد با سرمایه گذاری زیاد روی حمل و نقل عمومی در ۱۹۸۰ ادامه پیدا کردن. البته هنوز هم چند جای پارک برای افراد با مشکلات حرکتی و شارژ خودروهای برقی موجود است اما خب شهر به وضوح داره از طراحی اولیه اش که مبتنی بر حرکت با خودرو بود فاصله می گیره. شکی نیست که این فاصله گرفتن نیازمند برنامه ریزی طولانی و گسترش حمل و نقل عمومی هم هست و تنها دوچرخه سواری مساله ای رو حل نمی کنه. از جمله سیستم اشتراک دوچرخه پیشرفته اوسلو، این اجازه رو به شهروندان داده که بتونن راحت با ترکیب کردن دوچرخه و حمل و نقل عمومی، سریعتر از هر خودرویی به مقصد برسن.

این رو مقایسه کنین با طراحی شهری ما که نه فقط مرکز که الان بخش عظیمی از شهر با دادن پول قابل استفاده است و ماشین چندانی رو کمتر نکرده بلکه فقط درآمد شهرداری رو بالاتر برده و سیستم حمل و نقل عمومی اش – حتی بعد از خط ویزه هایی که بعد از ۸۸ در مسیرهای اصلی شهر ساختن – تقریبا ناتوان از بر عهده گرفتن حمل و نقل عمومیه. در مورد دوچرخه هم نگرانی تهران اصولا سربالایی و سرپایینی بودنش نیست بلکه مشکل اصلی نبودن خطوط دوچرخه و قوانین حمایتی است و اولویت دادن به خودروها در مقابل انسان ها.

اگر در مورد دوچرخه اطلاعات بیشتری می خواین یا مثلا سوال هایی مثل اینکه «پس سربالایی چی می شه» یا «عرق کردن رو چیکار کنم» و «آخه تهران الوده است» و غیره دارین شاید کتاب راهنمای دوچرخه سواری شهری جواب هایی داشته باشه. حرف هیچ کس هم نیست که امروز باید خودرو ممنوع و دوچرخه اجباری بشه یا قراره در تهران کلا دوچرخه جای همه چیز رو بگیره (: حرف اینه که باید در برنامه ریزی به شیوه هایی که به شهرهایی سالمتر، شادتر، پاک تر و شهروندانی خندان تر و مرتبط تر به هم منجر می شه توجه بیشتری بشه. یادمون باشه که شهر و خیابان چیزی بیشتر از یک اجبار برای متصل کردن محل ها به همدیگه است، شهر باید بخشی از حیات اجتماعی باشه و نه یک اجبار در کنارش.

در مورد «به سرقت رفتن» آرشیو صدا و سیما

اخیرا یک توییت بامزه/گریه‌دار داشتیم. خلاصه اش این بود که احتمالا مسوولی می گفت در زمان ضرغامی کل آرشیو صدا و سیما دیجیتال شده و بعد احتمالا یک نفر اونها رو در مقابل پول به یک رسانه خارجی (احتمالا من و تو) فروخته. شاید جزییات رو اشتباه بگم ولی کلیت همین بود در نهایت.

این مساله اولا تایید کننده مطلب قبلی است: تنها چیزی امنه که تولید نشده، بخصوص در دنیای دیجیتال. اما مساله جدی تر از این حرف‌ها است. انگیزه اینکار منطقا مالی بوده و یک نفر به خاطر سود، چیزی که از نظر قانونی مال خودش نبوده رو تحویل کس دیگه داده. خیلی هم بده. ولی ماجرای اصلی یه چیز دیگه است: چیزی که با پول مردم تهیه شده باید متعلق به همه مردم باشه. این شامل پایان نامه های دانشگاهی، آمار جمع آوری شده در سرشماری ها، نتایج بررسی های دولتی و موارد مشابه می شه از جمله کل آرشیو و ویدئوهای ضبط شده در صدا و سیما در طول تاریخ.

با اینکه مبادله این آرشیو در مقابل پول، برای منفعت شخصی بوده ولی به این نگاه کنین که حداقل باعث شد کلی فیلم در مورد انقلاب دیده بشه که تا به حال دیده نشده بود. در واقع این اتفاق باعث شده انحصار صدا و سیما در روایت صحنه های انقلاب شکسته بشه. روایتی که هر سال و هر سال آدم ها و اتفاقات بیشتری ازش حذف می شن چون دیگه تو روایت رسمی جا نمی شن (: کاش این شکست انحصار در مورد اون فیلم ها، برای دیتاهای دیگه و رسانه ها و گروه‌های دیگه هم اتفاق می افتاد – بخصوص به روشی سیستماتیک و بدون نیاز به منفعت طلبی شخصی.

در بهترین حالت این می‌بود که دیتای تولید شده با پول مردم، در اختیار مردم باشه. چه با دسترسی عمومی با سیستمی دموکراتیک برای اداره این اطلاعات. حالت پایینتر اینه که آرشیو بعد از گذشت مثلا ۱۰ سال، برای دسترسی عموم باز بشه یا موارد مشابه ولی به هرحال مستقل از اینکه بهترین حالت چیه، باید بدونیم که چیزی که با پول مردم درست شده، باید در کنترل و خدمت مردم باشه.

ماجرای عکسهای زندگی خصوصی جف بزوس، مدیر آمازون

ماجرا در دنیا خیلی پر سر و صدا بود ولی نمی دونم تو ایران چقدر پوشش داده شد. خلاصه اش اینه که جف بزوس موسس و مدیر آمازون، اخیرا یه پست در مدیوم نوشته و گفته براش یه اتفاق عجیب افتاده. البته اتفاق عجیب نیست و فقط برای اون اولین مورد از این شکل اتفاق بوده: یه پیشنهاد غیرقابل رد؛ یا حداقل پیشنهادی که نشنال انکویرر فکر می کرده غیرقابل رده: متوقف کردن تحقیقات در مقابل عدم انتشار عکس های خصوصی.

اینجا خیلی نمی خوام سراغ اصل ماجرا برم ولی خلاصه اش اینه که یک مجله زرد چند وقت پیش چند مسیج شخصی از جف بزوس منتشر می کنه. جف بزوس برای اینکه بفهمه این نشریه اطلاعات رو از کجا آورده، یک نفر رو استخدام می کنه و بعد از مدتی به نتایج جالبی می رسه. مثلا اینکه مدیر این نشریه زرد (پکر) روابط بسیار نزدیکی با ترامپ داره از جمله اینکه ظاهرا رفته با یکی که مدعی بوده با ترامپ رابطه جنسی داره مصاحبه کرده و بعد انحصار انتشار اون رو ازش خریده اما بعد کلا مطلب رو چاپ نکرده. به عبارت دیگه اول گفته «پول می دم تا اینها رو فقط به من بگی» و بعد گفته «مال خودمه دلم نمی خواد چاپش کنم». ترامپ هم به اندازه کافی هوای ایشون و مجله اش رو داشته و ظاهرا پادرمیونی هایی کرده برای اینکه سعودی ها در نشریه اش پول بیارن.

اما ماجرا وقتی جالب شده که ای ننشریه زرد چند میسج خصوصی از جف بزوس منتشر کرده و بعد جف بزوس به این نتایج رسیده و حالا پکر یه ایمیل به بزوس زده و گفته «ما ازت عکس های خاصی هم داریم. اگر می خوای منتشرشون نکنیم، تحقیقات رو همین الان متوقف کن». چه عکس هایی؟ چیزهایی مثل یک سلفی از بزوس برای یه زن خبرنگار وسط جلسه کاری. یا عکس بزوس در حموم با یک حوله یا عکس بدون بلوز بزوس که در جواب عکس با سینه باز همون خانمش براش فرستاده و توش دولش سفت شده و از زیر شلوار مشخصه. تهدید هم واضح بوده: آبروت رو با اینها می بریم مگر اینکه بیخیال تحقیقات در مورد رابطه ما و ترامپ و سعودی ها بشی.

حالا بذارین چند نکته رو بگم:

  1. نشریه مدعی است حق داره این عکس ها رو منتشر کنه چون مدعی می شه که این چیزی است که سهام دارها باید بدونن.
  2. واکنش بزوس بهترینه. اینجور تهدیدها تا وقتی کار میکنه که تهدیده. اگر الان یکی به من بگه «عکست تو پارتی رو منتشر می کنم ها»‌ یا «عکس رابطه جنسی ات رو به همه ایمیل می کنم» جواب درستم اینه که «خب با اینکار که داری تبلیغش می کنی (:» یا «خب؟» یا حتی بهتر از اون جواب سوکارنو رییس جمهور اندونزی به اف بی آی و کا.گ.ب. در مقابل تهدید انتشار ویدئوی جنسی اش بود که گفت «ایول یه نسخه هم برای خودم بفرستین لطفا»
  3. شما بزوس هم که باشین رفتار طبیعی تون می تونه همین باشه که برای یک آدم دیگه عکس برهنه / نیمه برهنه بفرستین و بگیرین. آدم آدمه (:‌ این رو قبلا در ماجرای سبگیت ۲۰۱۴ هم دیده بودیم که مشهورترین هنرپیشه ها هم کارهای مشابهی می کنن.
  4. و یادمون باشه هر چیزی که دیجیتال می شه و از اون بالاتر ار هر چیزی که از اینترنت می گذره رو باید با این ایده دیجیتال کنیم که «ممکنه کسی ببینه». چیزی که امنه چیزیه که تولید نشده‌ (:

و ایول به بزوس و عکس العمل خوبش و البته فراموش نکنیم که آمازون شرکتی است که داره بیشتر و بیشتر دنیا رو تحت کنترل خودش می گیره و سیستمی درست می کنه که همیشه همه زیر نظرش باشن ولی خب رییسش در این مورد خوب عمل کرده.

از اینجا شروع کنید؛ نقشه راهی برای توسعه دهنده های وب شامل بک اند، فرانت اند و دواپس

یکی از سوال های دائمی اینه که «از کجا شروع کنم» یا «تا اینجا اومدم حالا کجا برم». جواب این سوال نیاز به یک نقشه داره؛ یک نقشه راه!

شخصی به اسم کامران احمد روی گیت هاب یک نقشه راه خوب درست کرده که برای مهارت های فراند اند، بک اند و دواپس پیشنهادهای خوبی به شما می ده. با اینکه خیلی نیازی به ترجمه فارسی نیست، فکر کردم ترجمه این می تونه باعث بشه چند جمله ای هم خودم بهش اضافه کنم و نتیجه شده نقشه راه تبدیل شدن به یک متخصص خوب فرانت اند، بک اند یا دواپس روی گیت هاب.

این نمودارها هم شدیدا به درد تازه کارها می خورن و هم به درد کسانی که کلی تجربه دارن و الان می خوان پیش‌تر برن. امیدوارم توش چیزهایی پیدا کنین که که بهتون بگه قدم بعدی رو بهتره چیکار کنین.

برای دیدن عکسهای بزرگتر، روی عکسها کلیک کنید




منبع در گیت هاب

شروع نظر سنجی بزرگ وضعیت کار و زندگی برنامه نویسان و مدیر سیستم های ایران در سال ۹۷

سلام دوستان. یکبار دیگه آخر سال شد و خوشحالم که سومین سال متوالی است که داریم نظر سنجی بزرگ وضعیت کار و زندگی خودمون رو برگزار می کنیم. این نظر سنجی طولانی است ولی امیدوارم بامزه هم باشه (:

در سال گذشته حدودا دو هزار نفر بهش جواب دادن و نتایج تجمیعی و البته ریز منتشر کردیم. اهمیت این نظر سنجی اینها است:

  • کاملا مستقل از هر سازمان و شرکتی برگزار می شه
  • خودمون برای خودمون برگزارش می کنیم و نتایجش صد در صد آزاده
  • با برگزاری چند ساله اش، خواهیم تونست خیلی چیزها رو در مورد خودمون بفهمیم
  • بهمون دید می ده که بقیه دوستامون چطوری کار می کنن
  • و بهمون هدف می ده که چیکار کنیم احتمالا بهتره و چه فرصت هایی هست
  • و البته ما رو با هم و جامعه مون آشنا می کنه

اینه که خیلی عالیه اگر امسال هم چند دقیقه ای وقت بذارین و با رفتن به http://bit.ly/irprogrammers یا لینک کاملش https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdntC_H6ySUvW9iQwn-cFmQCEb6vdX0e0MgIr7XscHeZXA31Q/viewform به سوال ها جواب بدین تا ببینیم با خودمون چند چندیم. احتمالا ترکیب نتایج با سال گذشته می تونه ایده خوبی به اکثر آدم ها بده سر حقوق باید چجوری چونه بزنن و چه تکنولوژی هایی رو باید یاد بگیرن.

برای دیدن نتایج سال گذشته به نتایج این سرچ نگاه کنید و بهترین مشارکت شما هم این خواهد بود که لینک و درخواست مشارکت در این نظر سنجی رو برای بقیه برنامه نویس ها بفرستین تا مخاطبین فقط محدود به خودمون نباشن و بچه هایی که تا حالا اسم جادی.نت رو هم نشنیدن هم توش شرکت کنن تا نتایج واقعی تر بشه.

برای شر کردن می تونین از این لینک ها استفاده کنید:

https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdntC_H6ySUvW9iQwn-cFmQCEb6vdX0e0MgIr7XscHeZXA31Q/viewform

http://bit.ly/irprogrammers

در نظر سنجی بزرگ برنامه نویسان و مدیر سیستم های ایران در سال ۹۷ با انتشار آزاد نتایج برای استفاده همگان شرکت کنید تا در مورد زنگدی خودمون بیشتر بدونیم و قدرت چونه زنی بهتری داشته باشیم.

کامپیوترها چطوری زمان رو نگه می دارن

این روزها خیلی چیزها به زمان خیلی خیلی دقیق نیاز دارن و به نظر ما کامپیوترها هم خیلی خیلی دقیقن. ولی نگهداری زمان برای اونها کار راحتی نیست، بخصوص که گاهی خاموش می شن و کلا از برق قطعن! توی این ویدئوی ۱۰ دقیقه ای نگاهی می کنیم به اینکه اینکار چطوری اتفاق می افته و تشویقتون می کنم به خوندن یا حداقل مرور پایه ای ترین داکیومنت های اینترنت یعنی RFCها که خیلی هم قشنگن.

ویدئو در یوتوب و آپارات

مشتری طراحی سایت پولتون رو نمی ده؟ با این کد خورد خورد سایتش رو غیب کنین

امروز یک رپوزیتوری دیدم که واقعا حیفه بهتون معرفی نکنم: kleampa/not-paid. بهتون این جاوااسکریپت رو می ده:

(function(){
    /* change these variables as you wish */
    var due_date = new Date('2017-02-27');
    var days_deadline = 60;
    /* stop changing here */
    
    var current_date = new Date();
    var utc1 = Date.UTC(due_date.getFullYear(), due_date.getMonth(), due_date.getDate());
    var utc2 = Date.UTC(current_date.getFullYear(), current_date.getMonth(), current_date.getDate());
    var days = Math.floor((utc2 - utc1) / (1000 * 60 * 60 * 24));
    
    if(days > 0) {
        var days_late = days_deadline-days;
        var opacity = (days_late*100/days_deadline)/100;
            opacity = (opacity < 0) ? 0 : opacity;
            opacity = (opacity > 1) ? 1 : opacity;
        if(opacity >= 0 && opacity <= 1) {
            document.getElementsByTagName("BODY")[0].style.opacity = opacity;
        }
        
    }
    
})()

که کافیه بعد از تنظیم دو تا متغیربالاییش به اسم not-paid.js ذخیرش کنین و تو بخش صداش بزنین. حالا یک میزان opacity به body اضافه می شه و هر روز که بگذره بیشتر می شه و سایت رو کم رنگ و کم رنگ تر می کنه تا بالاخره بعد از گذشتن مهلت مقرر (مثلا ۶۰ روز) سایت مشتری کاملا محو بشه (:

ایده از این خنده دار تر نمی‌شد واقعا. البته در مورد استفاده اش حواستون باشه چون ما قوانین خیلی درست و حسابی نداریم و کارهای خیلی خنده دار تر باعث به زندان رفته برنامه نویس هایی شده که فقط یک جایی تو برنامه نویسی اشتباه کرده بودن و کارفرمایی که پولشون رو نداده مدعی بوده که با اینکار بهش میلیون‌ها ضرر هم وارد اومده و قاضی هم که از این چیزها سر در نمیاورده،‌ رای رو به کارفرما داده.

اما خب... می تونین بخندین یا اگر سرویس رایگانی می دین ازش استفاده کنین (:

آپدیت ها

  • عرفان در کامنت ها فورک خودش که تاریخ شمسی می پذیره رو گذاشته.
  • سعید هم در ایمیل تذکر داده که «با توجه به ماده ۷۳۸ قانون در نظر داشته باش و هشدار بده که این کار به معنی ممانعت از دسترسی افراد مجاز به اطلاعاتشون هست! و این یعنی ۱ سال زندان و ۲ میلیون هم جریمه» است. منم تو متن تذکر دادم که این مطلب برای فان است و در قوانین ایران بهتره هیچ شوخی این شکلی نکنین. آدم هایی می شناسم که سر چیزهای خیلی خیلی کوچیکتر دردسرهای بسیار عجیبی متحمل شدن در قوانین عجیب ما

رادیوگیک ۹۰ – وقتی تبر، مدافع حق صنوبر است

در رادیوگیک شماره ۹۰ مفهوم زندگی رو مجددا مرورم می کنیم چون ظاهرا دانشمندان تونستن مغز خوک رو مستقل از بقیه بدن خوک زنده نگه دارن؛ توی همین شماره به هکرها سر می زنیم و از حقوقمون در برابر پلیس آمریکا می گیم و کامپیوتر پوکربازی که حالا به پنتاگون رفته تا در جنگ ها کمک دستشون باشه رو مرور می کنیم و کی چیز دیگه. با ما باشین که قراره سیاره مون رو هک کنیم.

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

اخبار

قیمت پنل های خورشیدی چین در حال برگشتن به وضعیت قبله

در حال حاضر سریعترین سکتور انرژی پاک و قابل تجدید جهان، پنل های خورشیدی هستن. تولید کننده های عظیمی در چین هستن که سال گذشته دولت چین سوبسیدشون رو قطع کرد و چی شد… ارزون شدن (: چرا؟ چون برای زنده موندن مجبور بودن دائما پول تولید کنن و برای رسیدن به پول مجبور بودن بفروشن و در نتیجه هی ارزونتر شد. [ پترنی ناآشنا برای ما] اما حالا در کنفرانس داووس سوییس، شرکت های چینی اعلام کردن که «پارتی تموم شده» و قیمت ها قراره به حدود قیمت های گذشته برگرده. از اونجایی که در سولار فارم ها تقریبا ۵۰ درصد هزینه مربوط به پنل است، این خبر بدیه برای کسانی که روش سرمایه گذاری کرده بودن (بحث بیت کوین)شاید هم براتون جالب باشه که آمریکا ورود این سولار پنل های بسیار ارزون رو به کشورش ممنوع کرده بود تا دامپینگ اتفاق نیافته.

توییتر هم رفت روی گوگل کلاود

گوگل با افتخار علام کرده که توییتر دیتاش رو روی گوگل آورد. کلی هم پز داده که مدت ها بررسی کردن و همه گزینه ها رو نگاه کردن و … و بالاخره کل ۳۰۰ پتابایت دیتاشون رو روی گوگل منتقل کردن. البته معلومه که یک کپی ساده نیست و چنین کاری کلی کار مهندسی و برنامه ریزی می خواد ولی در نهایت اتفاق می افته. مهمترین دلیل ها منعطف بودن شیوه های انتقال و سرعت بالای اینترنت عنوان شده.

قیمت بیت کوین به سمت صفر خواهد رفت

البته این ادعای پنلیست داووس است که خیلی سر و صدا کرده. جف شوماخر که موسس BCG Digital ventures است در پنلی که به همراه موسس ریپل برگزار می شد اینو گفته. گفته که معتقده که بلاک چین تکنولوژی خوبی است ولی در نهایت بیت کوین و غیره پول واقعی نیستن و سوار بر چیزی نیستن و در طولانی مدت از بین خواهند رفت. [یادآوری اینکه اگر طرفدار هستین هول نشین و گوش بدین. منم کلی جواب دارم ولی طرف پنلیست داووس است]. مساله هم اینه که در طول ۲۰۱۸، ارزش کل ارزشهای دیجیتال ۴۸۰ میلیارد دلار سقوط داشته. تقریبا همه پنل شامل موسس ریپل اعتقاد داشتن که چیزی که مهمتری از سرمایه گذاری است خود تکنولوژی بلاک چین است – حتی نه الزاما به عنوان دفتر حساب کتاب بلکه به عنوان یک پروتکل. به گفته شوماخر چیزی که مهمه کشف پروتکل های زیرساختی باز و گسترده شده است و نه یک مدل خاص از اونها با یک کاربرد خاص. البته هنوزم کاربردهای پولی در حال گسترش هستن بخصوص توی چین و کشورهای در حال توسعه ای که هنوز کردیت کارت توشون غالب نشده. به عنوان روشی برای انتقال پول.

مایکروسافت به دارندگان گوشی ویندوز ۱۰ می گه سراغ اپل یا اندروید برن

و خب دلیلش هم مشخصه، ویندوز ۱۰ موبایل تنها تا دسامبر ۲۰۱۹ ساپورت خواهند شد و بعدش هیچ پچ امنیتی یا بهبود دریافت نخواهید کرد. این سیستم عامل بیشتر از یکساله که دیگه توسعه پیدا نمی کنه ولی خب هنوز مشکلات امنیتی اش رفع می شن. تو کامنت های مطلب هم شوخی های بامزه ای جریان داره، مثلا یکی گفته «بهتر نبود به جای اطلاع رسانی عمومی، به اون دو نفری که گوشی ویندوز ۱۰ دارن زنگ می زدن و خبر رو بهشون می گفتن؟» ((:

پلیس آلمان به دنبال مک آدرس یک تروریست

فردی بود که از سال ۲۰۱۷ به بعد به دی اچ ال بسته هایی حاوی بمب می فرستاد و بعد سعی می کرد از اونها اخاذی کنه و پول بگیره تا مشخصات بسته رو بده. ماجرا هم واقعی بوده و در دو مورد بمب ها کشف شدن، خشوبختانه بدون عملکردن صحیح. اما پلیس بالاخره موفق شد با این آدم سه ایمیل رد و بدل کنه و از روی یکی از ایمیل‌ها تونستن مک آدرسی که ایمیل از روش ارسال شده بود رو کشف کنن که اینه: f8:e0:79:af:57:eb. از نظر تئوری این مک آدرس باید متعلق به یک گوشی موتورولا باشه. البته از نظر فنی که امکان مک اسپوفینگ هست ولی در نهایت این تنها سرنخ پلیس است. حالا چیکار کردن؟ در یک بیانیه از کل مردم و مدیر سیستم ها خواستن در صورت دیدن این مک در سیستم هاشون یا ردی از اون در شبکه شون به پلیس خبر بدن (: یادآور تکنیک کلاسیک چاپ کردن و پخش عکس ولی اینبار با مک آدرس

دنیای خودرو داره دنیای لینوکس می شه

می دونیم که لینوکس دیگه تقریبا همه جا هست ولی ظاهرا تو خودرو دیگه داره غلبه خاصی پیدا می کنه. Automotive Grade Linux تلاش ۱۴۰ شرکت مختلف است برای رسیدن به یک لینوکس قابل استفاده در خودرو که خب ارتباط نزدیکی هم با linux foundation داره. شرکت هایی مثل آئوی، فورد، هوندا، مزدها، نیسان، مرسدس،‌سوزوکی و تویوتا عضوش هستن چون اینطوری که به نظر می رسه، شرکت های اتوموبیل سریعا در حال تبدیل شدن به شرکت های نرم افزار هستن و اینها نیاز دارن بتونن با هم ارتباط برقرار کنن. حتی به زودی بین اتوموبیل های شرکت های مختلف باید گفتگو صورت بگیره و AGL این وسط داره تلاش می کنه تبدیل به استاندارد صنعت بشه. اولین سیستم اطلاعاتی ای جل ای در ۲۰۱۸ اومد (روی تویوتا کمری) و حالا پیروس ها ازش استفاده می کنن و همچنین لکسوس های تویوتا.

در اعماق

ربات پوکر باز به پنتاگون پیوست

توماس ساندهولم و نوام براون یه ربات پوکر ساز نوشتن. یه برنامه کامپیوتری به اسم لیبراتوس که پارسال تونست توی یه بازی تگزاس هولدم چهار تا بازیکن درجه یک پوکر رو شکست بده.. حالا این ربات به ارتش آمریکا پیوسته! کار اصلی این ربات، تصمیم گیری مستقل بر اساس شرایط و قواعد تئوری بازی ها است و از دانشگاه کارنگی ملون بیرون میاد. ساندهولم که پروفسور طراح ربات بوده حالا یه استارتاپ داره به اسم استراتژی روبوت که توش سعی می کنه ربات پوکربازش رو به شرایط واقعی مثل تصمیم گیری ها در جنگ و غیره آشنا کنه. این شرکت تا حالا تقریبا ۱۰ میلیون دلار از ارتش آمریکا کمک دریافت کرده.. از صندوقی که در ۲۰۱۵ تشکیل شد تا از رسیدن تکنولوژی های جدید به ارتش آمریکا حمایت کنه. باید بگم که اون برد از پوکر بازها چیزی به ارزشمندی برنده شدن در گو یا شطرنج بود؛ شایدم بیشتر. چون پوکر خواصی داره که توی هیچ کدوم از اون بازی ها نیست. بلوف زدن، مهم بودن یاد گرفتن از حرکات حریف و .. و در واقع اینجوری نیست که در هر لحظه یک کاری «بهترین کار» باشه و بشه اونو مستقل از سابقه بازی پیدا کرد. بازیکن ها می گن این ربات رفتار عجیب و غیرقابل درکی داره چون حین بازی حس نمی کنین از شما بهتره ولی با حملات ناگهانی و بعد آروم بازی کردن باعث می شه شما فکر کنین دارین کنترلش می کنین اما وقتی به امتیازها نگاه می کنین، می بینین که در حال باختین.

برگزیت و غلط کردم بزرگ

کمی برگزیت رو توضیح بدم. بگم که سیاسی درکش نمی کنم و جنبه ها رو نمی دونم ولی تازه فهمیدن که چقدر مشکلات جدید درست شده. مثلا الان یک کمیته تشکیل شده که دومین های eu که در اختیار شرکت ها یا حتی افراد UK هستن ازشون گرفته خواهد شد! بر اساس توافق، این اتفاق از ۱ ژانویه ۲۰۲۱ خواهد افتاد. می تونین درک کنین این چقدر دردسر است.

اوراکل به شکش سیستماتیک به زنان حقوق کمتری می داده

به نظر می رسه هزاران زن که در اوراکل کار می کردن، به شکل سیستماتیک کمتر از مردهایی که همون کار رو می کردن حقوق می گرفتن، اونم در حدود ۱۳هزار دلار در سال – که می شه کل حقوق خیلی های ما ((: ببخشید.. خیلی بیشتر از کل حقوق سال ما (: وکیلی که شکایت class action رو مطرح کرده می گه ۴۲۰۰ زن در پرونده هستن که تقریبا ۳.۸ درصد کمتر حقوق می گرفتن، ۱۳.۲٪ کمتر پاداش می گرفتن و ۳۳.۱ ٪ کمتر سهام گرفتن. در بعضی موارد این زن ها کسانی بودن که مردهایی که تازه وارد کمپانی شدن رو با کارشون آشنا می کردن ولی از اونها کمتر حقوق می گرفتن. چون حقوق خیلی جاها مخفی است این مساله همیشه پیش میاد. موارد مشابهی هم در مورد گوگل اتفاق افتاده بود و در ایران هم که بدون شک وضع همینه. حتی اگر نمی تونیم حقوقمون رو دقیقا به هم بگیم خوبه محدوده هاش رو بدونیم و از اونطرف داشتن چیزی مثل سندیکای برنامه نویسی می تونه باعث دفاع از حقوق گروهی بشه. یادمون هم باشه که هر چقدر همه بیشتر بگیرن به نفع ما است.

پلیسها نمی تونن شما رو مجبور به باز کردن گوشی توسط انگشت یا چهره بکنن

البته در کشوری که قانون داشته باشه.. حتی تو کشور قانون جنگلی آمریکا (: یک قاضی کالیفرنیایی گفته که پلیس آمریکا نمی تونه مردم رو مجبور کنه که با چهره یا انگشت گوشی شون رو آنلاک کنن. این بحث رو خیلی وقته تو رادیو می شنویم و قبلا هم یه قانون میگفت پسورد رو نمی شه گرفت ولی در مورد چهره و انگشت اوکی بود اما قانون جدید می گه همه شکل های ورود، مشابه هستن و نمی شه اجباری نسبت به اونها داشت. [دلیل رو توضیح بدم و اینکه شهروندان آزاد هستن که یک کشور رو می سازن و اهمیت زندگی شخصی و …]. البته قانون حتی از این هم بالاتر رفته و می گه مشخصات بیولوژیک یک فرد نباید علیه اون آدم شهادت بدن. پسورد در این قانون نوعی شهادت در نظر گرفته شده ولی استفاده از مشخصات بیولوژیک برای اثبات گناهکاری خودمون، ممنوعه. البته پیچیدگی رو خود قاضی هم درک می کنه و بهش اشاره کرده اما می گه که تکنولوژی در حال پیشی گرفتن از قانون است و باید برای این مساله فکری بکنیم. اون می گه مشخصات بیولوژیک مثل پالس های دستگاه دروغ سنج هستن که طرف روشون کنترلی نداره پس نباید از اونها به عنوان اقرار استفاده کرد. [بحث شعور قاضی و تفکیک قوا و اشاره به محیط زیستی ها]

دش باتن ها تو آلمان ممنوع شدن

آمازون اوونها رو مشهور کرد: دش باتن ها از ۲۰۱۵ معرفی شدن و اول همه فکر کردن شوخیه ولی نبود. دش باتن ها روشی هستن برای آسون کردن فوق العاده خرید و به قول خیلی ها مظهر سرمایه داری مصرف گرایانه. یک دگمه که مثلا روش نوشته شده صابون گلنار و هر بار فشارش بدین یه صابون گلنار به فهرست خرید آمازون شما اضافه می کنه. فرض کنین اینو می ذارین تو حموم و هر وقت صابون تموم شد فقط دگمه رو فشار می دین. آمازون اینها رو می فروشه یا میده. کلیدهای متصل به وای فای در حد یه جاسوییچی کوچیک که مثلا روشون لوگوی لباس زیر هست و هر بار فشارش بدین یک دونه لباس زیر دقیقا از اون مدل به فهرست خرید اضافه می شه. حالا توی آلمان یک گروه مدافع حقوق مصرف کننده شکایت کرده که اینها اونقدر به آمازون وصل هستن که حق انتخاب یا حق بررسی جنس و غیره رو می گیرن. از اونطرف این هم هست که چنین چیزی سریعا امکان رقابت رو از شرکت های کوچیکتر حذف می کنه چون دیگه عملا کسی که این دگمه رو تو حمومش داره، به جز گلنار چیز دیگه سفارش نمی ده [کمی توضیح در مورد شوخی]

محققین مغز خوک رو خارج از بدنش زنده نگه داشتن

در بحثی که شاید اصولا تعریف مرگ رو تغییر بده، محققین آلمانی تونستن مغز خوک رو ۳۶ ساعت بعد از مرگ بدنش زنده نگه دارن. یکی از جذابترین بخش های این ماجرا هم اینه که شیوه ای فوق العاده به ما مید ه تا بتونیم در مورد عملکرد مغز تحقیق کنیم و از اونطرف هم شاید شیوه ای عجیب به ما بده که توش بتونم مغز رو بعد از مرگ بدن با رسوندن خون و اکسیژن، زنده نگه داریم. آزمایش در دانشگاه ییل اتفاق افتاده و عصب شناس ها بعد از دریافت حدود ۱۰۰ مغز خوک از کشتارگاه، دما و گردش خون اونها رو تنظیم کردن و مغزها سالم موندن. البته مشخصه که ما نمی دونیم آیا واقعا این مغزها داشتن فکر می کردن یا فقط جلوی فسادشون گرفته شده اما به هرحال نتیجه تحقیق شدیدا شوکه کننده است. محققین هنوز چیز بیشتری نگفتن چون منتظر چاپ شدن مقاله شون هستن. اونها در کنفرانس گفتن که ممکنه سلول ها تخریب شده باشن ولی اگر زنده مونده باشن، ما واقعا با یک ارگان زنده طرف بوده ایم. اونها می گن شاید دوران «بدنم رو فریز کنین تا …» گذشته و به زودی خواهیم گفت «مغزم رو وصل کنین به یه سیستم و بعد براش دنبال یه بدن مناسب بگردین».

بخش آخر

وقتی تبر مدافع حق صنوبر است

تبریک ها و تقبیح ها

تبریکی داریم به ال جی که دستگاه آبجو ساز خونگی ساخته و می فروشه (: تقبیحی برای چین که هکر بانکش رو محکوم به اعدام کرده (نه برای مجازات هکر که برای اعدام)، تبریک یا تقبیح برای خودمون که کرنل ورژن ۵ هم داره میاد و قراره ترمینوس جزو فیچرهاش باشه ((: فونت ترمینال! هاها.. البته واقعا کار خیلی زیادی نمونده. ایده ای هم نیست دیگه. به اوج رسیدیم (:

نامه ها

ناصر افشین برامون نوشته:

توی رادیوگیک اخیر (۸۶) در مورد ورژن های هسته لینوکس صحبت کردی و اینکه ورژن ۵ موضوع خیلی مهمی رو ارائه نخواهد کرد که سزاوار افزایش Major Version Number باشه. خواستم ضمن تایید این موضوع بگم این موضوع جدیدی نیست و چند تا نکته که به نظرم جالب هستن رو بهشون اضافه کنم:

هسته لینوکس از v2.6 به بعد واقعا چیز خیلی اساسی رو به خودش اضافه نکرده. ورژن v2.6 با معرفی Linux Device Model یک قدم بسیار مهم در جهت پایداری و اضافه کردن ویژگی های جدید با یک نرخ ثابت برداشت. همین باعث شد که دیگه development branch v2.7 رو مثل روال قبل نداشته باشیم. به بهانه ۲۰ امین سالگرد ارائه کرنل در سال ۲۰۰۱ نحوه ورژن بندی عوض شد، یک عدد از ورژن گذاری حذف شد و ورژن v3.0 ارائه شد. به بیان خود لینوس:

As already mentioned several times, there are no special landmark
features or incompatibilities related to the version number change,
it’s simply a way to drop an inconvenient numbering system in honor of
twenty years of Linux.

ورژن v4.0 هم بیشتر از نظر پایداری مورد توجه بود. تغییر ورژن اینطوری اتفاق افتاد که در این خصوص یک نظر سنجی (علمی!!) برگزار شد. دو گزینه داشت:
1. I like big versions, and I can not lie
2. v4.0, ’cause I get confused easily

جالب اینکه ۵۶٪ گزینه دو رو انتخاب کردند. به این ترتیب با این پیشنهاد شماره گذاری با تغییر Major Version Number از نو شروع شد تا اعداد شماره گذاری از تعداد انگشت ها بیشتر نشه!

“So, I made noises some time ago about how I don’t want another 2.6.39 where the numbers are big enough that you can’t really distinguish them. We’re slowly getting up there again, with 3.20 being imminent, and I’m once more close to running out of fingers and toes.”

و به قول خودش توسعه دهنده ها رو خوشحال کرد.

در همین موقع البته آقای توروالدز از تعداد کامیت ها و اشیا مخزن git کرنل هم آمارهایی ارائه داد. ویژگی خاص این ورژن، امکان Live Patch بود که البته به قول خودش دلیل کافی برای ارتقا ورژن نبود.

Feature-wise, 4.0 doesn’t have all that much special. Much have been
made of the new kernel patching infrastructure, but realistically,
that not only wasn’t the reason for the version number change, we’ve
had much bigger changes in other versions. So this is very much a
“solid code progress” release.

تغییر جالب و مهم، همون ورژن v2.6 بود و ارائه مدل عمومی دیوایس و درایور. این مدل امکان استفاده مجدد از کدها (مخصوصا درایور ها) رو بسیار بیشتر کرد فایل سیستم مجازی sysfs ارائه شد و امکان استفاده udev به این شکل رو هم ارائه داد و مفهوم شی گرایی رو با C به این شکلی که امروز توی کرنل میبینیم ارتقا داد و … این کار با همکاری آقای Hartman (نگهدارنده شاخه -stable و چند زیر بخش دیگه مثل USB و …) و دوستاش ممکن شد. پروژه ای که اونقدر پیچیدگی طراحی داشت که طراحی و پیاده سازیش چند بار از اول انجام شد و ایشون سال ۲۰۱۶ (شاید به شوخی!) گفت این کار اونقدر سخت بود که هرگز حاضر نیست مشابهش رو انجام بده.
از اون به بعد تغییر شگرفی ایجاد نشده (یا یهتر بگم: نیاز نبوده که ایجاد بشه). در مورد ورژن بعدی هم احتمالا همینطوره. همونطور که خود لینوس اشاره می کنه، با اینکه ورژن های v3.0 و v4.0 در زمانی ارائه شدن که تعداد اشیا مخزن git به ترتیب دو و چهار میلیون شده بود، این اتفاق برای ورژن v5.0 نمی افته:

The version numbers are meaningless, which should mean
that they don’t even follow silly numerological rules – even if v3.0
and v4.0 happened to be at the 2M and 4M mark respectively.

اما نکته فنی جالب در پس این موضوع اینه که اصولا مردم انتظار دارن با تغییر ماژور ورژن یک نرم افزار، سازگاری با ورژن های قبلی از بین بره (مثل کتابخونه ها و قضیه SONAME) و از اون به بعد، برنامه های قبلی نتونن بدون تغییر ازش استفاده کنن. اما در مورد هسته لینوکس این هرگز اتفاق نمی افته چون در لینوکس ما با اینکه اصلا دنبال Internal ABI/API Compatibility نیستیم و اون رو بی معنی می دونیم، در مورد Kernet-User space API compatibility کاملا پافشاری می کنیم. بنابراین ناسازگاری با ورژن های قبلی هرگز اتفاق نخواهد افتاد. تمام نرم افزار های قدیمی فضای کاربر(User space)، تا همیشه امکان استفاده از API کرنل های بعدی رو خواهند داشت و این شامل System Call ها، sysfs entries و Device Tree و … میشه. پس میشه انتظار داشت که هیچ کدوم از ورژن های آینده لینوکس هم قرار نیست سازگاری API رو بهم بزنن.

همین!

کلا به نظر من قشنگی دنیای نرم افزار های آزاد، از جمله جامعه توسعه دهنده های هسته لینوکس، وجود آدم های باحالی مثل شما هستن که از یاد دادن و به اشتراک گذاشتن اطلاعاتشون لذت می برن.
من هم صرفا خواستم اندک اطلاعاتی که تو این حوزه دارم رو با شما به اشتراک بذارم. و تو این لذت با شما شریک بشم.

من یک شرکت توی حوزه سیستم های امبدد دارم که در زمینه طراحی و ساخت سخت افزار های پردازش سیگنال کار میکنه و تقریبا اکثر محصولاتمون مبتنی بر لینوکس هستن بنابراین کار نرم افزاری هم به همون مقدار داریم. توی خانه لینوکس تدریس هم دارم و کارم رو خیلی دوست دارم.

این بهانه ای بود واسه اینکه ازت بابت همه مطالب خوبت از گذشته تا حالا تشکر کنم. از اینکه طولانی شد عذر می خوام. امیدوارم با همین انرژی ادامه بدی.

موسیقی

  • ماکان بند – هر بار این درو
  • بالگرد – روانشناس
  • شعرخوانی از بیداد
  • موزیک آخر سیجل و نسیم. سهم منی