شورش اینترنتی در دیگ: همکاری آگاهانه

امروز یک شورش اینترنتی واقع شد. در اصل دیشب که ما خواب بودیم آن طرف دنیا شورش شده. احتمال دیگ را می شناسید؛ سایتی که کاربران بهترین لینک هایی که دیده اند را در آن وارد می کنند و بقیه با رای دادن به این لینک ها، صفحه اول دیگ را همیشه پر از لینک های خوب می کنند (مشابه ایرانی بالاترین است.

ماجرا از این قرار است که دو روز قبل کد امنیتی سی دی های HD-DVD شکسته می شود یک نفر خبر مربوط به این موضوع و کد شکستن این قفل های انحصارطلبانه (یعنی 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 ) را روی دیگ پیشنهاد می کند و همه به آن رای می دهند و کد به صفحه اول می آید. یک شرکت از این جریان شکایت می کند و به شکل غیرقانونی به دیگ فشار می آورد و دیگ خبر مربوطه را حذف می کند. مدت ها قبل کد امنیتی HD-DVD ها شکسته شده بود. این کد 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 بود و مدتی در صدر اخبار بود و بعد هیجان آن فروکش کرد. اما از دو روز قبل، خبرهای مربوط به این کد و خود این کد با فشار شرکت های دارای منافع، شروع به غیب شدن از داستان های دیگ کردند. پست هایی که در این باره بود داشت پاک می شد.

شورش شروع شد. همه شروع کردند به نوشتن داستان هایی که کد جادویی شکستن رمز، در آن مستتر یا آشکار است و بقیه به آن رای می دهند و این داستان ها به صفحه اول دیگ می آیند. بعضی ها شوخی می کنند و می نویسند: کدهای مخفی که با زدن آن ها لباس های لارا کرفت در تامب رایدر حذف می شوند: 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 و بعضی ها هم خیلی جدی اعلام می کنند که کدها 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 هستند و اگر دیگ ناراحت است می تواند شناسه من را پاک کند.


یک نفر دیگر هم می نویسد که به خاطر پست فلان داستان، دیگ هارد دیسک او را پاک کرده است و حالا دیگر هر چیزی که ذخیره می کند به جایش روی هارد نوشته می شود 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 ! (: خلاصه همه خلاقیت ها را رو کرده اند و صفحه اول دیگ پر شده از این کد.

به نظر من مشکل از دیگ بوده. در ایران یک فشار کوچک به یک خبرگزاری بزرگ باعث می شود فلان مصاحبه احمدی نژاد که این روزها که به نفع اش نیست، از کل سایت پاک شود. این مساله نباید در دیگ تکرار می شد. مشکل دیگ این است که به قدرت مردم اعتماد کرده بود ولی در عین حال انتظار داشت این قدرت به شیوه ای عمل کنند که او می خواهد. درست مثل ایران (: اینجا هم شما حق رای دارید به شرطی که رای ای بدهید که روسا خوششان بیاید. حق تجمع دارید به شرطی که به نفع آن ها تجمع کنید و …

در ایران هنوز هیچ سایت مبتنی بر نظر آدم ها پا نگرفته که فیلتر نشده باشد. دلیل اش ساده است: مردم اگر حق داشته باشند حرف بزنند چیزی را می گویند که حاکمان دوست ندارند (: می گویید نه ؟ به بالاترین، دودردو، صبحانه، اورکات و … نگاه کنید. همه فیلتر هستند…

از شورش در دیگ خوشم آمد چون قشنگ بود و مبتنی بر آگاهی و همکاری. برای من که حرکت بسیار زیبایی بود علیه کوچکترین سانسور اعمال شده در سایتی که مردم دوستش دارند.

نامه سرگشاده به وزیر فن آوری اطلاعات درباره «سرعت ۱۲۸ برای کاربران خانگی کافی است»

با تشکر از همه دوستان خوبم و بخصوص امیرحسین و مهدی، سی دی های اوبونتو و کوبونتو رو روز بعد گرفتم و حالا هم روی لپ تاپم اوبونتو دارم و پروژه ام رو شروع کرده ام. با تشکر از همه دوستان دیگه ای که پیشنهاد کمک کردند

جناب آقای وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات،

در جایی گفته بودید «سرعت ۱۲۸
کیلوبایتکیلوبیت
برای کاربران خانگی کافی است» و زمینه سانسور در سرعت دسترسی شهروندان به اینترنت را فراهم کرده بودید. مطمئن هستم سرعت اینترنت مورد استفاده خودتان این محدودیت را ندارد برای همین می خواهم یک خاطره کوچک برایتان تعریف کنم.

از سه روز قبل تصمیم گرفتم برای اجرای یک پروژه، لینوکس اوبونتو (www.Ubuntu.com) را نصب کنم. نسخه جدید این سی دی در بازار تکثیر نمی شود چون (لااقل فعلا) کاربر خاص دارد ولی از آنجایی که یک «نرم افزار آزاد» است به شکل قانونی از اینترنت قابل دریافت است. برای اجرای این پروژه باید سی را از اینترنت دانلود می کردم ولی شما فرموده بودید «سرعت ۱۲۸ برای کاربران خانگی کافی است» و به همین دلیل من که یک آدم معمولی این جامعه هستم و به سرعتی بالاتر از این دسترسی ندارم، باید بیست و دو ساعت در انتظار دریافت شدن این سی دی بنشینم. بعد از بیست و دو ساعت اول، سی دی مشکلی دارد و مجبور هستم دوباره آن را دریافت کنم. برایم غیر ممکن است از خانواده ام بخواهم یک شب دیگر صدای کامپیوتر را تحمل کنند و به همین خاطر شروع می کنم به تلفن زدن به هم رشته ای ها. هیچ کس به این سی دی دسترسی ندارد. الان که در حال نوشتن این نامه هستم، دو سه نفر قرار است بررسی کنند و خبر بدهند که آیا کسی می تواند این سی دی را بگیرد یا نه.

شاید سه روز انتظار من برای شما هیچ ارزشی نداشته باشد ولی من به این فکر می کنم که اگر در کشوری که سی سال پیش اسمش برای هیچ کس مترادف با تکنولوژی نبود (مثلا سنگاپور، دوبی، مالزی، تایوان، …) کسی بخواهد پروژه مشابهی را انجام دهد، با یک خط ADSL واقعی بعد از ده دقیقه می تواند کل این سی دی را دریافت کند و مشغول کار شود اما من در کشور جمهوری اسلامی ایران – بدترین کشور در سانسور اینترنت بعد از چین – فعلا سه روز است معطل دسترسی به این سی دی هستم.

می دانم که تا وقتی که از این بترسید که مردم از طریق اینترنت خبر بخوانند، فیلم ببینند، موسیقی گوش کنند و با هم حرف بزنند، آش همین آش است و کاسه همان کاسه. اما شما هم بدانید که تا وقتی که بترسید که مردم از طریق اینترنت خبر بخوانند، فیلم ببینند، موسیقی گوش کنند و با هم حرف بزنند،، توسعه هم اتفاق نخواهد افتاد. توسعه مانند سلامت حاصل از ورزش است. با داشتن چهار قهرمان جهانی، جامعه سالم نمی شود؛ همه جامعه باید بتوانند ورزش کنند. توسعه از طریق اینترنت بدون محدودیت دفتر یا خانه شما شروع نمی شود. توسعه به معنی استخدام دانشمندان روس در موسسات تحقیقاتی نیست. برای توسعه جامعه باید بتواند به اطلاعات دسترسی داشته باشد. بله ! می فهمم که دسترسی به اطلاعات برای کسی که می خواهد قدرت را در دست خودش نگهدارد خطرناک است، ولی گفتم شاید حداقل بفهمید که سرعت ۱۲۸ برای کاربران خانگی کافی نیست.

جادی

«کمک! دوست پسرم تنها کسیه که وبلاگم رو می خونه!»

این مشکل خیلی از وبلاگ ها و وبلاگنویس ها است که کسی جز خودشون، دوست دخترشون یا دوست پسرشون و یکی دو نفر دیگه، هیچ خواننده ای ندارند. این مشکل قابل حل است. نگران نباشید. اگر علاقمند هستید وبلاگتون به جز خودتون، خانواده، دوستان و همکاران خواننده داشته باشه، به خواندن ادامه بدهید.

قبل از اینکه شروع کنیمیک راز کوچک هست که همین حالا باید بدانید: مهم نیست چند خواننده داشته باشید و وبلاگتان چقدر بزرگ باشد، همیشه یک «مرحله بعدی» هست که که می توانید به آن امیدوار باشید.

چگونه از مرحله ای که هستید، فراتر بروید ؟ (مستقل از اینکه در چه مرحله ای هستید)

۱. برای ترافیک بالا، برنامه ریزی کنید اگر خودتان فکر می کنید که چیز جالبی نمی نویسید، احتمالا دیگران هم با شما هم عقیده هستند. در این حالت شاید بهتر باشد فکرهای پایه ای تری بکنید و اصولا به دنبال این باشید که از وبلاگ دنبال چه چیزی هستید. ولی اگر احساس می کنید که چیز جالبی می نویسید ولی بازدید کننده کافی ندارید، سوالات زیر را از خود بپرسید.

بازدید کنندگان احتمالی شما کجا هستند؟
در ایران در هر لحظه احتمالا چند ده هزار نفر مشغول گشت زنی در اینترنت هستند. درصدی از آن ها به موضوعی که شما درباره اش می نویسید علاقمندند و احتمالا به دنبال آن در حال جستجو هستند. در این شکی نیست. ولی چرا وبلاگ شما خالی است؟

این خوانندگان احتمالی کجا هستند؟

هیچ کس نمی تواند جواب دقیق این سوال را بداند ولی احتمال های زیادی وجود دارد:

 فروم ها: فروم ها هیچ وقت چندان زیبا یا جذاب نیستند ولی معمولا حرفه ای ها در آنجا به دنبال جواب های خود هستند. اگر فرومی وجود دارد که موضوع مورد بحث شما در آن جا در جریان است، احتمال بیشتری دارد که افراد جذب آن شوند تا وبلاگ تک نفره شما. مگر اینکه شما واقعا خوب بنویسید.

 سایت های اجتماعی – چیزهایی مثل دیگ، خوشمزه و بالاترین و یوتوب. فیلم های سخنرانی رییس جمهور همیشه جذاب است ولی اگر شما همیشه درباره وضعیت مدرسه می نوشتید و حالا برای جذب خواننده، تصمیم می گیرید سخنرانی رییس جمهور را هم در سایتتان بگذارید. منطقا این سخنرانی بیننده های زیادی دارد ولی مخاطبان احتمالی، هیچ وقت برای دیدن آن به سایت شما نخواهند آمد بلکه در یوتوب به دنبال آن خواهند گشت.

 وبلاگهای بزرگتر – به احتمال زیاد در حال حاضر یک وبلاگ بزرگتر هست که درباره همین موضوعی که شما می نویسید، می نویسد. خوانندگان شما احتمالا آنجا هستند.

 سایت های بزرگتر – گاهی هم سایتی هست که موضوع مورد نظر را بسیار وسیع تر و بزرگتر پوشش می دهد.

همانطور که می بینید، کشف اینکه خوانندگان شما دقیقا کجا هستند خیلی هم ساده نیست ولی خوبی جریان این است که اگر دنبال شان بگردید، راحت پیدایشان می کنید چون اگر همه به آنجا می روند، منطقا جاهای مشهوری هستند.

این سایت ها و وبلاگها معمولا علاقمند به شکلی از رابطه با شما هستند، [به شرطی که] شما هم چیزی به آن ها بدهید. دقت کنید که «چیزی» به این معناها نیست:

 یک ایمیل که در آن التماس لینک می کنید.

 چرت و پرت نوشتن در بخش کامنت آن سایت ها

 دستکاری در سایتشان به شکلی که خوانندگان مجبور شوند به سایت شما بیایند

برای اینکه آن ها برای شما خواننده بفرستند، بهتر است کاری کنید که در مقابل اینکار ارزش سایت آن ها هم بالا برود. برای این کار…

 برای شان مطالب خوب بفرستید و بگذارید آن را در سایتشان منتشر کنند

 کامنت و نظرات خوبی بگذارید که ارزش مباحث مطرح شده را بالا ببرد

 اگر از نظر قانونی مشکلی ندارد، در فروم ها مشارکت کنید و زیر مطالبتان را امضایی کنید که دعوت کننده باشد

 به آن ها لینک های خوبی بدهید، حتی اگر جواب نگیرید

 سعی کنید نویسند های اصلی را بشناسید و از آن ها برای کمک هایی که به شما می کنند تشکر کنید

بعد از مدتی (و مدتی شاید طولانی) می بینید که مشارکت شما در سایت های دیگر، عملا برابر جذب خواننده برای شما است.

۲. یکی یکی خواننده هایتان را افزایش دهید
خواننده داشتن ساده نیست. سعی نکنید با نوشتن یک چیز خاص یا یک لینک بخصوص یا گذاشتن یک آبروریزی سکسی در سایتتان، یک شبه خواننده ها را افزایش دهید. این خواننده ها شاید در یک روز به چند هزار برسند ولی هرگز به سایت شما بر نخواهند گشت. حوصله داشته باشید و یکی یکی خواننده هایتان را زیاد کنید. هیچ وقت خوانندگان سایتتان را فراموش نکنید و همیشه مطلب بنویسید.

گوگل و موتورهای جستجوی دیگر بسیار مهم هستند چون میلیون ها نفر با استفاده از آن ها به سایت هایی که احتمالا به دنبالشان می گردند هدایت می شوند. از روش های بالا بردن رتبه قانونی استفاده کنید تا بیشتر و بیشتر خواننده پیدا کنید: بهترین روش قانونی هم نوشتن مطالب خوب، دائمی و لینک دادن به دیگران است.

دوستان کوچکتر را فراموش نکنید اگر شما فقط ده خواننده داشته باشید که هر کدام ماهی دو خواننده جدید به سایت شما معرفی کنند، بعد از دوازده ماه حدود چهل هزار خواننده خواهید داشت. شاید همه دنبال گرفتن یک لینک از یک سایت بزرگ باشند ولی تعداد زیادی لینک از کلی سایت کوچک هم به همانقدر کارا است و حتی دائمی تر. حتی اگر بزرگ هستید، به تازه کارها لینک های خوب بدهید. توجه کنید که با دادن لینک بی معنی یا با لینک دادن به سایت های نامرتبط، ممکن است خواننده های خود را از دست بدهید. بهترین توصیه این است که موقع لینک دادن به کیفیت دقت کنید نه به کمیت.

منبع اصلی: http://chitika.com/blog/?p=184 نوشته دارن روز

ویدئوی طنز برای وب ۲

اگر پهنای باند قابل قبول دارید، یک نگاه به این ویدئو بیاندازید: تبلیغ سوپرمارکت ۲. یک طنز خیلی بامزه برای کسانی که اهل وب ۲ هستند و پهنای باند قابل قبولی هم دارند. این فیلم کوتاه دو سه دقیقه ای درباره تبلیغ یک سوپر مارکت مجهز به وب ۲ است. دارای ویکی،‌ آژاکس و محتوای تولید شده توسط کاربر و کامنت و تگ.

کراوات هشت بیتی: دروغ سیزدهی که به واقعیت پیوست

من نمی دونم این دروغ سیزده است یا دروغ اول آوریل ولی به هرحال در دنیای اینترنت چیز بامزه ای است. البته به شرط اینکه همه درباره اش بدونن و سرکار نرن (: برگردیم سر بحث خودمون.

سایت ThinkGeek یکی از اون سایت هایی است که آدم متاسف می شه چرا در ایران نمونه اش نیست یا چرا ایران تحریم است یا چرا سیستم بانک داری ما ناتوان از کار با کارت اعتباری جهانی است.

این سایت مخصوص فروش خرت و پرت های کامپیوتری است. چیزهایی برای گیک ها (یکی از دوستان گاهی تذکر می ده تلفظ درست جیک است ولی من نمی دونم). چیزهایی برای خوره های کامپیوتر. دروغ سیزده امسال این سایت مجموعه ای وسایل رویایی بود برای فروش. مشهورترین اونها هم این کراوات هشت بیتی بود به یاد گرافیک بازی های قدیمی کامپیوتر. این کراوات با طرح کارتونی بازی های قدیمی (که یک گرافیک بیت مپ ۸ بیتی داشتند) طراحی شده و برای کسانی که درک اش کنند برانگیزنده کلی خاطره و لذت است.

این کراوات بامزه جزو وسایلی بود که سایت ThinkGeek به شکل تخیلی برای دروغ سیزده فروردین یا اول آوریل می فروخت ولی خوره های کامپیوتر از ایده بسیار خوششان آمد و سایت را ایمیل باران کردند که : تولیدش کن!

حالا که به صفحه فروش کراوات هشت بیتی بروید می بینید در کنارش نوشته :

آهای تو! دیگه بهمون ایمیل نزن که این ایده رو عملی کنیم! قول می دهیم تولیدش کنیم و اگر ایمیلت رو اون بالا وارد کنی، همین که حاضر شد بهت خبر خواهیم داد.

قیمت؟ ۲۰ دلار. اگر می شد بخریم من می خریدم (: بهتر از این کراوات های بی مزه خودمون است. من خیلی اهل کراوات نیستم ولی اگر کراوات باحال پیدا کنم خوشم می یاد بزنم (:

فیلتر ابلهانه: سایت سیستم عامل آزاد

من طرفدار لینوکس هستم. به خاطر بازمتن بودن و آزاد بودن چون معتقدم حق دارم بدونم در سیستم عاملی که ازش استفاده می کنم چه می گذره و در عین حال از قدرت اش هم خوشم می یاد.

اما مثل اینکه مسوولین سانسور اینترنت با من هم نظر نیستند و سایت خبری «سیستم عامل آزاد» رو به آدرس www.FreeOS.com هم بسته اند. اصل سایت این است :


و در داتک به این شکل دیده می شه:


احتمالا با کلمه Free در اسم دومین مشکل داشته اند و فکر کرده اند FreeOS یک چیزی مثل FreeIran یا FreeUS است (:

برچسب «ایراد ویستا» در ایستگاه های اتوبوس چک


می دانید که من با ویستا چندان میانه خوبی ندارم. دلیلش مخالفت با مایکروسافت نیست بکله تکنولوژی محدود کننده DRM است که باعث می شه آدم ها دیگر صاحب آن چیزی نباشند که خریده اند. این تکنولوژی مثلا به سیستم عامل اطلاع می ده که فلان فایل موسیقی که از اینترنت دریافت کرده اید برچسب تاریخ داشته و تاریخ استفاده اش گذشته و دیگر قابل گوش کردن نیست. یا ممکن است به این مورد بربخورید که یک DVD که در اروپا خریده اید در آسیا قابل پخش نباشد و …

من شخصا هیچ علاقه ای ندارم که سیستم عامل کامپیوترم که قراره در خدمت من باشه، در خدمت یک شرکت دیگه در بیاد و کارهای من رو زیر نظر بگیره. به همین دلیل از ویستا خوشم نمی یاد چون افتخار می کنه که مثل یک پلیس تمام فایل هایی که من باز می کنم رو بررسی می کنه.

خوشبختانه افراد زیادی در دنیا با من هم عقیده هستند؛ از جمله در جمهوری چک. اونجا جدیدا تبلیغات ویستا در ایستگاه های اتوبوس نصب شده. یک آدم ضد ویستا هم یکسری برچسب طراحی کرده که روشون نوشته «ایراد! عملیات با موفقیت انجام شد» (: هاها.. و این برچسب ها رو می چسبونه وسط تبلیغات ویستا. به نظر من کمی خشن است ولی به هرحال بامزه و نمونه ای از اجرای خوب یک ایده.

جلوگیری از دزدی مطلب وبلاگ ها و سایت ها توسط نشریات

روزنامه آینده نو رو می شناسیم. روزنامه بدی هم نیست ولی اخیرا طبق چیزی که برامون دیگه خیلی هم غریبه نیست مطلب فوق العاده جالبی درباره فوتبال زنان رو از یک وبلاگ برداشته و بدون هیچگونه اجازه در یک صفحه کامل ورزشی با ذکر نام نویسنده ولی بدون اجازه اون چاپ کرده.

این اتفاق توسط روزنامه ها و نشریات دیگه هم بارها و بارها افتاده و شکی نیست که تعداد مطالب خوبی که از وبلاگ نویس ها – بدون اجازه – در روزنامه ها چاپ شده، خیلی بیشتر از اون چیزی است که گاه گداری به گوش می رسه یا دیده می شه.

ما هم می نویسیم تا صدامون شنیده بشه و چاپ شدن یک مطلب در یک روزنامه قابل قبول برای اکثر ما مایه خوشحالی است. ولی نکته اینه که این کار نباید شکل دزدی به خودش بگیره. در بدترین حالت مطلب ما رو به اسم یک نفر دیگه یا بدون اسم چاپ می کنند. در حالت های بهتر هم مطلب رو با اسم ولی بدون مجوز چاپ می کنند. سینا نه عضو گروه خاتمی است و نه جزو سرویس ورزشی روزنامه آینده نو ولی مسوول صفحه به راحتی به خودش اجازه می ده حتی بدون اینکه زحمت یک ایمیل به نویسنده رو هم بکشه، مطلب کسی رو به اسم سرویس خودش چاپ کنه و حقوق بگیره.

خوبه که جلوی این وضعیت عکس العمل نشون بدیم. به هر شکلی که می تونیم. اگر کسی با روزنامه آینده نو یا هر روزنامه دیگه ای که این کار رو کرده رابطه داره، بهشون تذکر بده. اگر ازشون ایمیل داریم، ایمیل بزنیم و حتما و حتما این مساله رو در وبلاگ هامون بنویسیم تا دزدی مطلب باب نشه (: من احتمال خیلی زیاد می دم که اگر این روزنامه های معقول برای ما احترام قایل باشن و یک ایمیل به هر کدوم از ما بزنند و بپرسند که «می خواهیم فلان مطلب شما را چاپ کنیم و متاسفانه امکان دادن حق التحریر هم نداریم» بیشتر ما جواب مثبت خواهیم داد. اگر هم جوابمان منفی باشد که چاپ مطلبمان در روزنامه شان وقتی نظرمان منفی است و نظر ما را هم نپرسیده اند خیلی خیلی زشت است. پس آقایان و خانم های عزیز که احساس می کنید در روزنامه مشغول کار برای فرهنگ جامعه هستید، قبل از چاپ مطالب اینترنتی، از نویسنده یک اجازه بگیرید.