در رادیوگیک شماره ۱۴۸ خیلی جاها نشتی دارن. ما در مورد سورس کد توییتر گپ می زنیم و میبینیم چرا برای هماهنگی با یه قانون ضد کنجد، همبرگرها کنجد دار شدن و با دیدن پوتین که دنبال ساخت تی سی پی آی پی ملی است، چیزهای بیشتری در مورد این شکل از حکومتها یاد میگیریم. با ما باشین که جهان هکرهای بیشتری لازم داره.
یا توی برنامه های پادکست دنبال «کیبرد آزاد» یا «جادی» یا «رادیوگیک» یا jadi یا radiogeek بگردین. هر کسی رادیوگیک رو پیدا نمی کنه، شانس می خواد و البته آنتی فیلتر خوب (: چون فیلترچی به طور خاص رادیوگیک رو دوست نداره (:
و البته ایده جدید که اگر توشون سابسکرایب کنین / مشترک بشین یا هر چی بهش میگن، خوشحال می شم:
در معرفی کتاب قبلی، کتاب الگوریتم چهار استاد رو معرفی کردم و آخرش هم گفتم که اون خیلی ریاضی است و نسبتا سخت برای خوندن و اگر کسی میخواد به شکل عمومی در مورد الگوریتمها بهتر بشه، یک گزینه خیلی سادهتر و شاید عملیتر هست؛ حالا وقتشه که اون گزینه رو معرفی کنم: کتاب درک الگوریتم مصور از آدیتیا بهارگاوا با ترجمه مهران افشارنادری.
این کتاب با اسم کامل «درک الگوریتم، راهنمای تصو یری برای برنامه نو یسها و افراد کنجکاو» چیزی است که اگر یکی بگه «می خوام الگوریتم بخونم» من بهش پیشنهاد میکنم. عکس های کیوت و بامزه و بی مزه و دارای فصل بندی خوب و توضیحات مناسب و نمونه سوال بدون وارد شدن به جزییات خیلی ریز ریاضیوار.
در #رادیوجادی ۱۴۵ جهان به آخر رسیده! اسممون عوض شده، توروالدز از اپل لینوکس رو منتشر کرده، نویسنده نود جی اس از کارش پشیمونه و کانفلوئنس پسوردهاش رو هارد کد می کنه و سولانا گاو بندی کرده و فیسبوک به دستگیری دختری که سقط جنین کرده بود کمک رسونده! وضع عجیبیه دوستان. با ما باشین
یا توی برنامه های پادکست دنبال «کیبرد آزاد» یا «جادی» یا «رادیوگیک» یا jadi یا radiogeek بگردین. هر کسی رادیوگیک رو پیدا نمی کنه، شانس می خواد و البته آنتی فیلتر خوب (: چون فیلترچی به طور خاص رادیوگیک رو دوست نداره (:
و البته ایده جدید که اگر توشون سابسکرایب کنین / مشترک بشین یا هر چی بهش میگن، خوشحال می شم:
نه منظورم این نیست که هی شرکت عوض کنین یا همیشه تهدید کنین که دارین میرین یا با دیدن هر چیز ناملایم بگین که «پس من میرم». فلسفه نویسنده مقاله همیشه در حال رفتن باشید ایدهاش اینه که همیشه جوری کار کنین که انگار دارین شرکت رو ترک میکنین. همیشه در حال یاد دادن کارهاتون به بقیه باشین، همیشه در حال این باشین که بقیه بتونن شما رو جایگزین کنن و همیشه کارهایی که میکنین رو اتوماتیک کنین. یادتون باشه که اصلی در دنیای شغلی ما می گه اگر شما غیر قابل جایگزینی باشین، هیچ وقت به جای بهتری منتقل نمیشین.
گاهی آماتورها یا کسانی که اصولا حس میکنن جاشون مطمئن نیست، سعی میکنن جوری کار کنن که مدیرشون هیچ وقت نتونه اونها رو با کس دیگه ای جایگزین کنه. این آدم ها به بقیه اطلاعات نمیدن، داکیومنت نمینویسن، کاری که میکنن رو به کسی یاد نمیدن و … و نتیجه اش چی میشه؟ اگر پوزیشن بهتری باز بشه نمی تونن به اونجا برن، اگر بخوان یک هفته مرخصی بگیرن دردسر دارن و همیشه هم استرس دارن که نکنه بقیه چیزی یاد بگیرن و از اینها جلو بیافتن و عملا خودشون هم به جز دفاع از مواضع، کاری نمی کنن و چیز جدیدی یاد نمیگیرن.
به شکلی عجیب، اگر شما میخواین کار مطمئن و بهتر و دلچسبتری داشته باشین باید جوری کار کنین که همیشه قابل جانشینی باشین. مثلا به این موارد نگاه کنین:
📕 کارهاتون رو داکیومنت کنین. دقیق بنویسین چیکار می کنین و مراحل و قدم های کارهایی که انجام میدین چیه. اینطوری خیلی وقت ها لازم نمی شه کار تکراری بکنین چون یکی دیگه اینکار رو می کنه و از اونطرف همه بر اساس داکیومنت های شما پیش می رن و شما رو می شناسن. این دقیقا از چیزهایی است که من در شرکت خیلی رعایت میکنم.
🏁 اهداف بلند مدت رو هم داکیومنت کنین. بذارین همه بدونن تو تیم چه خبره، محصول داره به کدوم سمت می ره و چند ماه بعد وضع چی خواهد بود. اینطوری هیچ کس حس نمی کنه شما لازمه روز به روز مواظب محصول و کارها باشین.
🤝 جلسات رو هم داکیومنت کنین. خوبه بنویسین هر بار کی چی گفته. حالا حتی در سطح کلی. اینطوری برای اینکه بدونن تو شرکت چه خبره یا تصمیم نهایی چیه، وابسته به شخص شما نیستن و شما به کارهای باحالترتون میرسین.
🚶♂️ بقیه رو هم بیارین توی جلسات! اینطوری آدم های دیگه مسوولیت های شما رو یاد میگیرن و می بینن اون پشت چه خبره. هر چقدر هر چیز شفاف تر بشه بهتره. حواستون باشه این دعوت به جلسات باعث اسپم شدن وقت و زندگی مردم نشه!
👩🔧 اطرافیان خودتون رو آموزش بدین. هدف اینه که اطرافیان شما کم کم بتونن رشد کنن و کارهای شما رو به شکل مستقل انجام بدن. اینطوری شما میتونین برین سراغ کارهای جالبتر بعدی یا حتی استراحت کنین. بخشی از این مطلب،بر می گرده به داشتن داکیومنت های خوب و قابل استفاده.
👩🎓 جایگزین خودتون رو هم آموزش بدین. شما لازمه برین سراغ کارهای بهتر پس خوبه که یک نفر کم کم بتونه نقش قدیمی شما رو بازی کنه.
🔑 به بقیه قدرت بدین. اگر قراره بخشی از کار شما به بقیه سپرده باشه، اونها باید آدم های قوی و با اعتماد به نفسی بشاین. اجازه بدین اونها هم تصمیم بگیرن و کارها رو پیش ببرن. همیشه کارهای مهمتر و جالبتری هست که شما به سراغش برین.
📧 شما نباید مرکز ارتباط اصلی باشین. اگر کسی سوالی فنی داره یعنی داکیومنت ها خوب نیستن. اگر کسی شخصی سراغ شما میاد یعنی سیستم پرسش و پاسخ یا لیست پستی شرکت کارا نیست.
👨💼 و کارها رو به بقیه بسپرین. حواستون باشه که آدم ها، فکرهای مستقل دارن. قرار نیست اگر کاری رو به کسی سپردین اون صد در صد اون کار رو مثل شما انجام بده. تا وقتی روش اون قابل دفاع منطقی است لازم نیست عین امتداد ذهن شما باشه (: دادن کارها به دیگران باعث رشد و توانمندی بقیه میشه.
🏫 و یاد بگیرین! اینهمه وقتی که داره خالی میشه بهترین فرصت است برای یاد گرفتن و استفاده از چیزهای جدید. حواستون هست دیگه؟ قراره شما همیشه در حال استعفا باشین و مهمترین چیز برای کسی که داره استعفا میده، یاد گرفتن مهارت های جدید برای مصاحبه های شغلی بعدی است. همیشه در حال یاد گیری باشین تا از بودن در شرکت لذت ببرین.
حواستون باشه که اگر هنوزم فکر می کنین یاد دادن به بقیه و باعث رشد اونها شدن، برای شما خطر ایجاد میکنه یعنی یک مشکل بزرگ در جایی که کار می کنین و البته شاید هم در خودتون هست. اگر ما حوصله مون از کار سر می ره دلیلش اینه که دائما داریم کار تکراری ای که بلدیم رو انجام میدیم. در حالی که قراره کار تکراری شما، کار جدید و باحال یک نفر دیگه باشه و شما یه قدم به جلو برداشته باشین و درگیر کار باحال و جدیدی باشین که لازمه اش یاد گرفتن است. اینطوری کار هیمشه جالب خواهد بود.
یک جمله هم برای مدیرها: بهترین نیروی شما، نیرویی است که باعث پیشرفت کل تیم میشه.
بدهی فنی (technical debt) مفهومی مرسوم توی توسعه نرمافزار است. درست همونطور که ممکنه زمانی شما پول کم داشته باشین و از کسی قرض بگیرین و مقروض بمونن، ممکنه یه زمانی هم وقت یا سواد یا هر چیز دیگه کم داشته باشین و برای پیش رفتن پروژه، از یک راه آسون ولی نامناسب به جواب برسین؛ راهی که در آینده دردسرهای شما رو بیشتر میکنه و پیش رفتن بقیه کارها رو سختتر. بازم مثل پول! درست همونطور که اگر شما بدهی پولی داشته باشین مجبورین بخشی از درآمد رو صرف پس دادن بدهی یا حتی پس دادن نزولش بکنین، اگر هم در پروژه ای بدهی فنی بالا بیارین، مجبورین در آینده بخشی از منابع رو صرف حل کردن آشفتگی / آنتروپیای بکنین که این بدهی فنی به وجود آورده.
یک نمونه خیلی ساده از این مساله میتونه ننوشتن داکیومنتها باشه. وقتی پروژه رو پیش میبرین بدون اینکه چیزی رو مستند کنین، اضافه شدن هر نفر جدید به تیم کندتر و سختتر میشه و پروژه شما وابستهتر و وابستهتر به یک آدم خاص که تازه اشتباهات اونم بیشتر و بیشتر میشه. یا مثلا اگر به جای وقت گذاشتن و راه اندازی یک سیستم درست سینک، فقط دیتا رو از یه جا به یه جای دیگه کپی کنین بدون اینکه صحتش رو چک کنین بعدا توی کارهای دیگه به مشکلات متنوعتر برخورد خواهید کرد و کندتر خواهید بود.
راستش… کارتون بالا رو که دیدم فکر کردم خوبه اینو بنویسم که حواسمون بهش باشه. بخصوص اگر مدیر تیمی هستیم باید بدونیم که تیم برنامه نویسی نیازمند زمان برای طراحی است، نیازمند زمان برای بازنویسی و بهینه کردن کد است، نیازمند زمان برای یاد گرفتن چیزها از پایه است، نیازمند زمان برای یاد دادن مسائل به کارمندهای جدید است و نیازمند زمان برای بازپرداخت بدهی ناشی از راهحلهای موقت و آزمایشهایی که الان دارن به عنوان سیستمهای پروداکشن کار میکنن (:
این شماره قرار نبود رادیو گیک بشه. قرار بود خیلی سریع و خلاصه در این مورد گپ بزنیم که پروسه استخدام شدن یه آدم فنی در شرکت های بزرگی مثل فیسبوک و گوگل و آمازون و غیره چطوریه. اما .. این گپ کوتاه، طولانی تر شد و تقریبا چهل دقیقه در مورد مراحل و نمونه سوال ها و .. حرف زدم. و در نتیجه چرا یه رادیوگیک نباشه؟
یا توی برنامه های پادکست دنبال «کیبرد آزاد» یا «جادی» یا «رادیوگیک» یا jadi یا radiogeek بگردین. هر کسی رادیوگیک رو پیدا نمی کنه، شانس می خواد و البته آنتی فیلتر خوب (: چون فیلترچی به طور خاص رادیوگیک رو دوست نداره (:
و البته ایده جدید که اگر توشون سابسکرایب کنین / مشترک بشین یا هر چی بهش میگن، خوشحال می شم:
در این شماره از رادیوگیک، سال ۲۰۲۰ رو با گستردهترین هک تاریخ و داون شدن گوگل نوبر میکنیم. به این نگاه میکنیم که برنامهنویسها چرا توی دنیای آزاد فعالیت میکنن و به انحصار شرکتهای بزرگ شک میکنیم. با این شماره باشین که جهان نیاز به گیکهای بیشتری داره.
یا توی برنامه های پادکست دنبال «کیبرد آزاد» یا «جادی» یا «رادیوگیک» یا jadi یا radiogeek بگردین. هر کسی رادیوگیک رو پیدا نمی کنه، شانس می خواد و البته آنتی فیلتر خوب (: چون فیلترچی به طور خاص رادیوگیک رو دوست نداره (:
و البته ایده جدید که اگر توشون سابسکرایب کنین / مشترک بشین یا هر چی بهش میگن، خوشحال می شم:
توی دنیای پایتون تقریبا میتونین مطمئن باشین که همیشه برای اکثر کارهای معقول، یه کتابخونه وجود داره. خوندن یه ورودی به شکلی رو صفحه نشون داده نشه هم کار معقولی است، در نتیجه حتما براش کتابخونه هست. کتابخونه getpass رو در کتابخونه استاندارد داریم که موقعی که اگر به شکل
getpass.getpass('password:')
صداش بزنین، مینویسه passwrod و منتظر میمونه ورودی بدین. بعد بدون اینکه رو صفحه چیزی نشون بده، بعد از زدن انتر ورودی رو برمیگردونه. نسبتا بیمزه ولی کارا. برای بامزهتر کردنش، کتابخونه stdiomask رو داریم: