به کامپیوتر بگین هر وقت اینترنت اومد بهتون خبر بده

به علت کابل‌برگردان تلفن قطعه و من ایمیل‌ها رو جواب می‌دم و منتظر اتصال مجدد تلفن / ایرنتنت هستم و در اولین لحظه اینترنتم را می‌خواهم. از گنو روی مک استفاده می‌کنم پس مثل هر گنو / لینوکسی می‌توانم این دستور ساده را بدهم:

jadimac: jadi$ ping -i 42 -a 4.2.2.4
PING 4.2.2.4 (4.2.2.4): 56 data bytes
ping: sendto: No route to host

ساده و زیبا نیست؟ PING یک سرویس دهنده اینترنت را صدا می‌زند تا ببینند به آن‌جا وصل هستیم یا نه. 4.2.2.4 یکس سرویس دهنده عملا همیشه روشن در اینترنت است. 42 i – می‌گوید که هر ۴۲ ثانیه یکبار ارتباط را امتحان کنیم (چرا ۴۲؟ چون ۴۲ جواب نهایی برای کهکشان و همه چیزهای دیگر است) و a – هم می‌گوید که اگر بسته پینگ رفت و به مقصد رسید و برگشت، یک صدای «پینگ» رادار مانند پخش شود.

به شکل خلاصه: کامپیوتر من هر ۴۲ ثانیه یکبار ارتباط اینترنت را چک خواهد کرد و در صورت اتصال، صدای پینک خواهد داد! این سیستم عامل زیبا نیست؟

نینجای گوگل ریدر را احضار کنید

وارد گوگل ریدر بشوید و ترکیب کلیدهای کونامی رو وارد کنید.

بالا بالا، پاین پایین، چپ، راست، چپ راست و بعد B و بعد A!

و نینجای قهرمان در گوگل ریدر شما ظاهر خواهد شد! این کد که به کد کونامی مشهور است در بسیاری از بازی‌های کونامی وجود دارد که از سال ۱۹۸۵ مرسوم بوده‌امد. این کد در سایت‌های متوعی استفاده شده و حتی گاهی در موسیقی و فیلم هم به عنوان یک کد به کار رفته است.

اگر از گوگل ریدر استفاده می‌کنید همین الان کد جادویی را وارد کنید تا نینجا بیش از این منتظر نماند.

منبع: لایف هکر

لینوکس رو دوست دارم چون می تونم توش به دیگران کمک کنم

یکی دیگه از دلایلی که من از گنو/لینوکس لذت می برم، کمک کردن به دیگران است. توی دنیای گنو، توانایی کمک به همسایه یک ضرب المثل است به معنی اینکه اگر همسایه ای برنامه مورد استفاده شما رو لازم داشت، می تونید بدون مشکل برنامه رو بهش بدهید.

اما برای من کمک به همسایه یک معنای جدید هم پیدا کرده: وقتی دوستان گیر می کنند می دونند که مشورت با یک لینوکس کار ممکنه راه حلی جلوی پاشون بذاره.

یک نمونه اش دوست خیلی خوبی بود که امروز با یک فایل هشتصد هزار خطی و ۴۵ مگابایتی درگیر بود. هر خط این فایل ۹ ستون داشت که با TAB از هم جدا می شدند و مشکل اصلی هم این بود که قرار بود بر اساس ستون نهم، فایل مرتب (سورت) بشه.

اولین تلاش در ویندوز، اکسل است و به شکل بامزه ای کشف می شود که بیشتر از ۶۵۵۳۶ خط را نمی تواند باز کند. به عبارتی برای به درد بخور بودن، بقیه از بقیه مسایل باید دوازده برابر ظرفیت بیشتری پیدا کند که محال است (:

انتخاب بعدی اکسس است که فایل را باز می کند ولی کار مفیدی روی آن نمی کند. در نهایت باید به همسایه ها کمک کرد. فایل را کپی می کنم (از مکالمه مربوط به احتمال ویروسی شدن کامپیوترم از طریق یو اس بی دیسک آلوده می گذرم) و در یک خط می نویسم:

sort -n -k 9 GPRS_ATTACH_FAIL_PROT_ERROR.txt > gprs_sorted.txt

مثل همیشه زیبا و ساده. فلسفه یونیکس این است: یک کار را انجام بده و به خوبی + امکان این را فراهم کن که کارها به هم بچسبند.

دستور sort فایل را مرتب می کند. k 9 می گوید که بر اساس ستون نهم مرتب کند و n هم اعلام می کند که به ستون ها به عنوان عدد نگاه کند. در نهایت با یک علامت بزرگتر، خروجی در فایل جدید ریخته شده است.


زیبا نیست ؟ (: همانطور که می بینید جلوی دستور یک time هم اضافه کرده ام تا دقیقا بگوید که چقدر طول کشیده. زیر نیم ثانیه از زمان سی پی یو برای اینکار مصرف شده و از نظر من هم کمتر از نیم دقیقه. دقت کنید که هشتصد هزار خط داشتیم که باید بر اساس ستون نهم مرتب می شدند. من خوشحالم که با یک ابزار خوب، در کمتر از نیم دقیقه به همسایه ام کمکی کرده ام که در غیر اینصورت ممکن بود سبب یک سردرد حسابی شود.


به روز رسانی:

الان یکی از دوستان خوب به اسم علی برام یک ایمیل فرستاد با اسکرین شات آفیس ۲۰۰۷ که می تونه تا یک میلیون و چهل و هشت هزار خط داشته باشه. احتمالا دلیلی که همسایه ام هنوز روی نسخه قدیمی ایستاده، ناسازگاری آفیس ۲۰۰۸ با نسخه های قدیمی تر است ولی به هرحال خیلی خوشحالم که این محدودیت تا حد زیادی برطرف شده. حیف که فایل بزرگه وگرنه لذت بخش بود فرستادن اون هشتصد هزار خط برای علی و دیدن اینکه آفیس چجوری / در چه مدتی مرتبش می کنه (:

ممنون علی (:

معرفی اتوماتر مک او اس ۱۰: تمام مقاله‌های فلانی رو زیپ و ایمیل کن

اشاره: در مطلب لینوکس را دوست دارم چون مثل خمیر انطعاف پذیر، مثل لگو خلاق و مثل بولدوزر قوی است نوشته بودم که یکی از دوستام خواسته بود همه مطالب مربوط به خودش رو براش بفرستم. بعد نوشتم که به شکل معمول اول باید دنبال فایل‌های حاوی «فلانی» سرچ می کردم، بعد اونها رو فشرده می کردم و بعد وارد ایمیل می شدم و پیوست می کردم و می فرستادم. اما اضافه کردم که چقدر لذت بخش است که توی لینوکس با یک خط دستور می تونم تمام فایل هایی که داخل متن اونها عبارت «فلانی» هست رو زیپ کنم و برای یک آدرس ایمیل کنم. حالا یک دوست خیلی خیلی خوب مکینتاشی (کاربر Mac OS X که مک او.اس. ده خونده می شه) برام روش مکینتاشی همین جریان رو فرستاده. این شما و این Automator که در یک حرکت کار بالا رو می کنه: اونهم با رابط گرافیکی. این دوستمون چند تا اسکرین شات از برنامه فرستاده و یک توضیح. همه رو براتون می ذارم (:


Automator
یکی از ابزارهای رایگان همراه Mac OS X است که اولینبار همراه با Mac OS X Tiger (10.4) ارائه شد و نسخه‌ی بهبود یافته‌ی آن همراه Mac OS X Leopard (10.5) قرار دارد. پیش از ارایه‌ی این ابزار برای خودکارسازی کارها در Mac OS X دو راه وجود داشت:
 استفاده از Apple Script

 استفاده از Shell Script و Terminal

اما این ابزار تنها با چند Drag & Drop قدرت Apple Script را در اختیار کاربر می‌گذارد و علاوه بر Actionهای پیش ساخته‌ی Apple خود کاربر هم می‌تواند با Actionهای جدید(هر کدام از مراحل که در عکس می‌بینید یک action هستند) ساخت خود یا افراد دیگر برنامه‌ها و کارها را خودکار کند. علاوه بر این کاربر می‌تواند مجموعه‌ای از این actionها را با تنظیمات مورد نظر تحت عنوان workflow ذخیره کرده و بعدا هربار خواست با یک کلیک همه‌ی آنها را مجددا اجرا کند.
تا اینجای کار در نسخه‌ی اولیه‌ی Automator که همراه Tiger ارائه شده بود وجود داشت، یکی از قابلیتهای بسیار جالب نسخه‌ی جدید که همراه Leopard ارائه می‌شود امکان ضبط کردن نحوه‌ی استفاده‌ی کاربر از برنامه‌ها و ساخت workflow از آنها توسط خود Automator است. اگرچه این قابلیت آخر بی نقص نیست اما قطعا در صرفه‌جویی زمان تاثیر زیادی دارد.

این رو هم اضافه کنم که مک، خیلی به لینوکس شبیهه. به عبارت صحیح تر، مک هم از مجموعه ابزارهای GNU پشتیبانی می کنه. GNU (گنو تلفظ می شه) پروژه‌ای است برای نوشتن یک سیستم عامل آزاد و این روزها به طول عام، مجموعه ای است از نرم افزارهای قوی که به آزادی می تونین اونها رو استفاده کنین. خیلی از چیزهای جذابی که لینوکس برای من داره، مربوط می شه به مجموعه گنو. «لینوکس» یک هسته است و «گنو» یک مجموعه نرم افزار که مثلا در سیستم عامل من، دور یک هسته قوی به اسم لینوکس جمع شده اند. به همین دلیلی خیلی ها معتقد هستند که بهتره به جای «لینوکس» از لغت‌ «گنو/لینوکس» استفاده کنیم. تصویر زیر، بخش تنظیمات نرم افزار Automator رو نشون می ده. می بینین که بین انواع پوسته ها (شل ها)‌ حق انتخاب دارین و نمونه های عالی پوسته گنو (مثلا bash) هم همینجا حضور دارن. برای آگاهی بیشتر از اپل و مک به ایرماگ (انجمن کاربران ایرانی مکینتاش مراجعه کنید.


لینوکس را دوست دارم چون مثل خمیر انطعاف پذیر، مثل لگو خلاق و مثل بولدوزر قوی است

کار خوب نتیجه ابزار خوب است و ابزار خوب، یک ماشین خیلی پیچیده و بزرگ نیست بلکه مجموعه ای از ابزارهای کوچکی است که به خوبی از عهده کارهای خاص بر می آیند و با هم جفت و جور می شوند. لینوکس دقیقا همین است: یک جعبه ابزار فوق العاده با توانایی جفت و جور شدن با هم. دقیقا انگار یک لگو داشته باشید از پیچ گوشتی و آچار و مته و اره و هر چیز دیگر.

امروز دوستی با یک سی دی پیشم بود. می خواست زود برود چون باید کل فایل ها را چک می کرد و از این یکی دو هزار فایل، آن‌هایی که اسم «فلانی» در آن‌ها بود را جدا می‌کرد. برای اینکار نیازی به تلف کردن کل شب خوبمان با باز و بسته کردن هزار تا فایل نبود. سی دی را در لینوکس گذاشتم و گفتم که بیتشر از سی ثانیه کار ندارد. در لینوکس من دستور «جستجو» را دارم و می نویسم:

grep فلانی *

جالب نیست؟‌ حالا دقیقا می گوید در کجای کدام فایل اسم «فلانی» آمده. اما من فقط اسم فایل ها را می خواهم:

grep فلانی * -l

بامزه نیست؟ l- می گوید: فقط اسم ها را چاپ کن، هر کدام را در یک خط. دوستم که هیجان زده شده می گوید خروجی را ذخیره کنم و اسم فایل ها را به او بدهم که جدایشان کند و یک فایل فشرده از همه آن‌ها درست کند. مگر لینوکس مرده؟

grep فلانی * -l | xargs tar -czf allfiles.tar.gz

واو… یکضرب خودش هم زیپ کرد! علامت | (پایپ) می گوید خروجی اول را بدهید به ورودی دومی و xargs هم می گوید هر خروجی را به پشت دستور بعدی اضافه کند و دستور را اجرا کند. tar -czf هم یک فایل فشرده از فایل هایی که به آن داده ایم می سازد! حالا من یک فایل فشرده ساخته ام از همه فایل هایی که اسم «فلانی» در آن هست. دوستم دیگر به لینوکس ایمان آورده و درخواست نمی کند که فایل را برایش کپی کنم تا از خانه ایمیلش کند. بلکه می پرسد: چجوری ایمیلش کنم؟

جواب عمومی ساده است: لاگین کن و attach کن و ایمیل کن. در لینوکس جریان ساده تر است. اگر بخواهم فیگور خط فرمان بیایم می نویسم:

grep فلانی * -l | xargs tar -czf allfiles.tar.gz && uuenpre allfiles.tar.gz allfiles.tar.gz | mail jadijadi@gmail.com -s "file hameye hesabhaye folani"

ولی با این خط عملا دیگر دارم خط فرمان را خز می کنم (: به جای اینکار من وارد برنامه ایمیلم می شوم (kmail) و یک ایمیل جدید باز می کنم و می نویسم: «فایل پیوست حاوی همه حساب هایی است که توشون اسم فلانی هست» و ایمیل را ارسال می کنم. خود برنامه از کلمه «پیوست» متوجه می شود که احتمالا می خواهم چیزی به نامه پیوست کنم و مسیر آن را از من می پرسد و به نامه پیوستش می کند! حالا مقایسه کنید که چند بار در ویندوز برایمان پیش آمده که ایمیل بزنیم «اوه ببخشید! یادم رفت فایل رو پیوست کنم. فایل به این یکی نامه پیوست شده!».

من لینوکس رو دوست دارم چون مثل یک لگو لذت بخش و مثل یک بولدوزر قوی و مثل خمیربازی شکل پذیر است (:

چرا لینوکس رو دوست دارم: توییتر توی لینوکس

به فکرم رسید که توییترم رو زنده کنم. حتما یک نفر هم قبلا همین به فکرش رسیده پس گوگل کردم و رسیدم به این کد بامزه که کافیه یک جایی ذخیره اش کنم.

#!/bin/bash
curl -u jadi:password -s -F status=”`kdialog —inputbox ’الان دارم چیکار می کنم؟’`” http://twitter.com/statuses/update.xml

عمیقا لذت بخشه. حالا فقط کافیه یک کلیک راست روی منوهام بکنم و بگم هر وقت Ctrl+Alt+T رو زدم، اون فایل یک خطی اجرا بشه. فکر می کنید خروجی اش چیه؟ هربار که اون دگمه ها رو بگیرم این می یاد روی صفحه:


می نویسم و enter می زنم و تمام.

زیبایی در ترکیب سادگی و توانایی است. یکی دستور curl رو نوشته که مثل یک براوزر کار می کنه و درخواستی رو برای یک صفحه می فرسته. یکی هم دستور kdialog رو نوشته که کادری باز می کنه و سوالی می پرسه و خروجی رو بر می گردونه. حالا من مثل بازی لگو، اجزایی که دوست دارم رو به هم می چسبونم و با ساده ترین روش به بهترین نتیجه ممکن می رسم. نکته جذاب دیگه اینه که هر کدوم از این اجزا که بهبود پیدا کنن (مثلا ۲۷ روز دیگه که کی دی ای ۴ با اونهمه قدرت و زیباییش بیاد، دستور kdialog هم به خودی خود به روز خواهد شد (:

زیبایی پنهان: من مصرف کننده صرف و انتهای زنجیره نیستم. من این رو فارسی کردم و اینجا نوشتم. در دنیای نرم افزارهای آزاد، هر مصرف، مشارکت در تولید بهتر است. اگر رفته بودم بازار رضا یک سی دی خریده بودم و یکی از برنامه هایش را نصب کرده بود و بعد کرک را اجرا کرده بودم و الان توییتر می نوشتم، هیچ وقت احساس نمی کردم باید آن را بنویسم.

به گوگل بگویید برای جستجوهایتان پرونده تشکیل ندهد

از وقتی داستان گوگلگای:‌ روزی که گوگل بد شد رو ترجمه کردم و گذاشتم توی سایت،‌ چندین نفر پرسیدن که چیکار کنیم که گوگل تا حد ممکن رد ما رو نگه نداره. موضوع محوری اون داستان اینه که گوگل داره کل اطلاعات شخصی شما (و از همه افشا کننده‌تر، جستجوهایی که در تنهایی می کنید) رو تا ابد نگه می داره.

بخصوص با اضافه شدن چیزی به اسم Google History این جریان حادتر شد: گوگل رسما کل جستجوهای شما رو نگه می‌داره تا بعدا بهتون کمک کنه.

اما چجوری می‌تونین از دست این قابلیت گوگل خلاص بشین؟ این روزها ساده است چون خود گوگل تا حدی پذیرفته این حق رو.

برای خاموش کردن تاریخچه جستجوها در گوگل، باید اول در اون لاگین کنید و بعد از بالا سمت راست روی My Account کلیک کنید. صفحه زیر ظاهر می‌شه:


بعضی از سرویس‌ها توسط شما در حال استفاده هستند از جمله Web Hisotry. روی اون کلیک کنید و به این صفحه بروید:


می بینید که اون پایین سمت چپ، یک کلید Pause هست و زیرش یک کلید Remove Items. کلید Pause به گوگل می گه که اطلاعات شما رو دیگه ذخیره نکنه و کلید Remove Items بهش می گه که اطلاعات مربوط به جستجوهایی که تا امروز کرده‌اید رو خاموش کنه. بعد از فشردن هر دو کلید وضعیت اینطوری می شه:


حالا دیگه گوگل اطلاعات شخصی مربوط به جستجوهای شما رو نگه داری نمی‌کنه. اما کار هنوز تمام نشده! گوگل ممکنه اطلاعات Web History شما رو ذخیره نکنه اما همه جستجوهایی که انجام می شه، محل اونها، تاریخ اونها و … رو ذخیره می کنه. بعضی ها با این هم مخالف هستند. برای جلوگیری از اینکار، یکسری آدم بر اساس همان داستان Scroogle نشسته‌اند یک سایت ساخته‌اند به اسم اسکروگل اگر واقعا می‌خواهید گوگل هیچ چیز از فعالیت شما متوجه نشه،‌ می تونید به جای Google.com به http://www.scroogle.org/cgi-bin/scr… بروید:


و از اونجا سرچ کنید. با اینکار جواب‌های گوگل برای شما می‌آید بدون اینکه گوگل کوچکترین درکی از اینکه شما کی هستید و کجا هستید داشته باشد. خود سایت اسکروگل هم مطلقا هیچ چیزی از جستجوهای شما را ذخیره نمی‌کند.

آیا ویندوز شما بدون اجازه به وب سایتی وصل شده؟

بعضی‌ها نگران کند شدن ویندوز هستند و بعضی‌ها نگران خلوت و حریم‌ شخصی‌شان. اینجا یک راه سریع و کوتاه به شما معرفی می‌کنم که بتوانید بررسی کنید که آیا ویندوز، بدون اجازه شما به وب‌سایتی متصل می‌شود یا نه.

این روش از یک پنجره داس و دستور netstat استفاده می‌کند.

 در جعبه RUN از منوی ویندوز، دستور cmd را اجرا کنید که به شما یک پنجره فرمان داس خواهد داد.

 دستور
netstat -b 5 > activity.txt
را وارد کنید و بعد از دو سه دقیقه با فشردن ctrl+c فعالیت آن را متوقف کنید.

 برای دیدن فعالیت‌های ویندوز در این مدت، تایپ کنید activity.txt تا این فایل در notepad یا ویرایشگر متن مورد نظر شما باز شود.

 فایل را بررسی کنید (:


این فایل حاوی کل فعالیت‌های برنامه‌هایی خواهد بود که در مدت آن دو دقیقه تلاش کرده‌اند به اینترنت وصل شوند. در عین حال می‌توانید ببینید که کدام برنامه‌ها به کدام سایت‌ها متصل شده‌اند. این لوگ فایل‌ها نه فقط فعالیت مرورگرها (مثلا iexplorer.exe یا firefox.exe) که فعالیت پیام رسان‌ها و هر برنامه دیگری که از اینترنت استفاده کند را هم نشان می‌دهند.

به فایل نگاه کنید و فهرست برنامه‌هایی که بدون اطلاع شما و علی‌رغم میل شما به اینترنت وصل می‌شوند یا به سایت‌های مختلف دسترسی پیدا می‌کنند را پیدا کنید. حالا می‌توانید با رفتن به Task Manager آن‌ها را متوقف کنید.

فراموش نکنید که کامپیوتر شما فقط و فقط با اجازه شما حق دارد اطلاعات را جابجا کند.

منبع: Is Your Computer Connecting To Websites Without Your Knowledge