صفحه خانگی یک میلیون دلار زیمباوه

حتما بارها و بارها در مورد Million Dollar Homepage شنیده‌اید. پسری که فقط یک صفحه ساده وب درست کرد با اندازه هزار در هزار پیکسل و هر پیکسل اون رو یک دلار قیمت گذاشت و با مطرح شدن موضوع در روزنامه ها، از ایده خوبش تقریبا یک میلیون دلار درآمد کسب کرد و کسانی هم که تبلیغ داده بودند خوشحال بودند چون به خاطر ایده خوب این آدم، کلی بازدید کننده کسب کردند.

این ایده بارها و بارها در کشورهای مختلف از جمله ایران تکرار شد ولی چندان موفق نبود چون ایده قشنگ فقط یکبار کار می کنه و تقلید ایده های موفق، معمولا موفق نیست (:

اما داستان به همینجا ختم نشد. حالا یک نفر اومده برای خنده وبسایت یک میلیون دلار زیمباوه یا Million Zimbabwe Dollar Home Page رو راه انداخته. این وبسایت هم دقیقا یک میلیون پیکسل داره که هر دونه اش یک دلار زیمباوه به فروش می ره و دوباره تونسته توجه رسانه ها رو جلب کنه و تند و تند داره به فروش می ره. دلیل؟ هر دلار آمریکا برابر با ۲۰۰۰۰۰۰۰ دلار زمیباوه است و اخیرا هم این نسبت سه برابر بدتر شده! این روزها تبلیغ دهندگان می تونن در سایت «یک میلیون دلار زیمباوه» هر ۹۰۰ پیکسل تبلیغ رو به قیمت یک سنت آمریکا بخرند و البته باید یک میلیون دلار زیمباوه هم برای انتقال پول در پی پال بدهند که این روزها حوالی ۳۰ سنت آمریکا قیمت دارد (:

این ایده فوق العاده بانمک و مفید و پر ایده، از uglychart است.

آیا اجازه می‌دیم دزدی مطلب از وبلاگستان عادی بشه؟

لطفا اگر کسی اسکن یا عکس از روزنامه همشهری که مطلب نمودار مقایسه سرعت اینترنت «پر سرعت» در جهان و ایران رو بی‌اجازه چاپ کرده داره، بهم (jadijadi‌ در جیمیل) ایمیل کنه تا سایت رو راه بندازیم! ممنون

مطلب قبلی که در مورد دزدی مطلب در اینترنت نوشته بودم (دستور آشپزی: چگونه برای چاپ در همشهری آنلاین، مقاله بدزدیم )، بازخورد خوبی داشت اما نکته قابل توجه‌اش این بود که یکی گفته بود یکی دیگه از مطالب اخیر (نمودار مقایسه سرعت اینترنت «پر سرعت» در جهان و ایران) را هم همشری کاغذی دزدیده و چاپ کرده.

خب ما چیکار می تونیم بکنیم ؟ این قبلا برای دوستان خیلی خوبی مثل سینا و کسوف و راز و … هم افتاده و مطمئن هستم خیلی های دیگه هم تجربه‌های مشابهی داشته اند.

ما چیکار می تونیم بکنیم ؟ اولین چیزی که به فکر من رسید این بود که «مهم نیست. روزنامه ای که شروع کنه دزدیدن مطالب از دیگران، اصولا در حال مرگه» (و آمار همشهری آنلاین هم همین رو نشون می ده). ولی مشکل اونجا است که این کار رسم بشه. «مدیر روزنامه» فکر کنه اینترنت و وبلاگستان یک منبع مجانی مطلب است که هر وقت کم آورد می‌تونه بهترین مطالب رو ازش انتخاب کنه و چاپ کنه. به نظرم جلوی این رو باید بگیریم. من یکی دو تا ایده دارم و دوست دارم قبل از اجرا، نظرات دیگران رو هم بدونم.

یک نظر این است که در هر مورد اگر دیدیم و اگر حوصله و وقت کافی داشتیم برویم پیگیری کنیم تا احتمالا آخرش یک منتی هم سرمان بگذارند که «باید خیلی هم افتخار کنین که مطلبتون رو چاپ کرده‌ایم»!‌ این راه حل من نیست. نه وقت اضافی دارم که با همشهری سر و کله بزنم و نه این سرو کله زدن من جلوی دزدی رو می گیره.

ایده من اینه که یک سایت درست کنیم. یک سایت که موارد دزدی مطلب رو مستند کنه و در دوره های مثلا سه ماهه، یکسری جایزه دزدترین ها به روزنامه ها و جاهایی بده که مطالب دیگران رو دزدیده‌اند. با اینکار کسانی که مطالبشون به شکل غیراخلاقی کپی شده هم می‌تونن جایی داشته باشن برای «شکایت».

می‌شه یکسری قواعد گذاشت برای «ثبت یک دزدی». مثلا ارائه یک تصویر از روزنامه یا سایت دزد و یک لینک هم به مطلب اصلی و شکایت نویسنده اصلی. این «موارد» رو می‌شه بر اساس «نوع جرم» و «نام دزد» برچسب زد و همیشه ابری از دزدترین‌ها داشت (:

نظرتون چیه؟ پیشنهادی دارین؟ برای اسم دامین چی خوبه ؟ یک چیزهایی در مایه copypaste یا dozdi ؟ پیشنهادی دارین؟

دستور آشپزی: چگونه برای چاپ در همشهری آنلاین، مقاله بدزدیم


وقتی در اینترنت مشغول جستجو به دنبال «گرامافون» بودم، دو نتیجه عجیب توجهم را جلب کرد: هم همشهری آنلاین و هم بی‌بی‌سی فارسی
نوشته بودند «فقط در صفحه های گرامافون قابل شنیدن بود» ! شباهت عجیب و غیرطبیعی‌ای بود.

نگاهی به صفحات انداختم. بعله! جناب همشهری آنلاین مقاله‌ای دارد درباره ۲۵ ساله شدن سی‌دی‌ها همه چیز در یک روز کهنه می‌شود که کپی مسخره‌ای از مقاله ۲۵ ساله شدن سی‌دی‌ها بی‌بی‌سی فارسی است. نکته بامزه این است که همشهری آنلاین، ۲۰ روز بعد از ۲۵ ساله شدن سی‌دی این خبر را کشف کرده است (:

روش پخت مقاله چاپ شده در همشهری آنلاین به این شیوه است:

یک متن مقدماتی تهیه کنید. این متن می‌تواند از یک منبع دیگر کپی و پیست شده باشد.

یک مقاله با اطلات خوب پیدا کنید (مثلا از بی‌بی‌سی فارسی)

مقاله بی‌بی‌سی را پارگراف پاراگراف کپی کنید

پاراگراف‌های انتخاب شده را به شکل اتفاقی در متن پیست کنید

باور نمی‌کنید که حتی نظم منطقی پاراگراف‌ها مهم نیست ؟ (: من هم نمی‌کنم ولی خب واقعیت دارد.

نکته داغ: تازه الان دیدم که سایت آفتاب عین مطلب بی‌بی‌سی را کپی کرده! به اندازه کافی مسخره نیست ؟ پس این را هم اضافه کنم که منبعی که آفتاب ذکر کرده، جام جم است !‌ به این می‌گویند خر تو خر واقعی نشریاتی. اگر به دوست مطبوعاتی‌ای توهین شده، به مدیر مسوول نشریه‌هایش اعتراض کند نه به من (:

جلوگیری از دزدی مطلب وبلاگ ها و سایت ها توسط نشریات

روزنامه آینده نو رو می شناسیم. روزنامه بدی هم نیست ولی اخیرا طبق چیزی که برامون دیگه خیلی هم غریبه نیست مطلب فوق العاده جالبی درباره فوتبال زنان رو از یک وبلاگ برداشته و بدون هیچگونه اجازه در یک صفحه کامل ورزشی با ذکر نام نویسنده ولی بدون اجازه اون چاپ کرده.

این اتفاق توسط روزنامه ها و نشریات دیگه هم بارها و بارها افتاده و شکی نیست که تعداد مطالب خوبی که از وبلاگ نویس ها – بدون اجازه – در روزنامه ها چاپ شده، خیلی بیشتر از اون چیزی است که گاه گداری به گوش می رسه یا دیده می شه.

ما هم می نویسیم تا صدامون شنیده بشه و چاپ شدن یک مطلب در یک روزنامه قابل قبول برای اکثر ما مایه خوشحالی است. ولی نکته اینه که این کار نباید شکل دزدی به خودش بگیره. در بدترین حالت مطلب ما رو به اسم یک نفر دیگه یا بدون اسم چاپ می کنند. در حالت های بهتر هم مطلب رو با اسم ولی بدون مجوز چاپ می کنند. سینا نه عضو گروه خاتمی است و نه جزو سرویس ورزشی روزنامه آینده نو ولی مسوول صفحه به راحتی به خودش اجازه می ده حتی بدون اینکه زحمت یک ایمیل به نویسنده رو هم بکشه، مطلب کسی رو به اسم سرویس خودش چاپ کنه و حقوق بگیره.

خوبه که جلوی این وضعیت عکس العمل نشون بدیم. به هر شکلی که می تونیم. اگر کسی با روزنامه آینده نو یا هر روزنامه دیگه ای که این کار رو کرده رابطه داره، بهشون تذکر بده. اگر ازشون ایمیل داریم، ایمیل بزنیم و حتما و حتما این مساله رو در وبلاگ هامون بنویسیم تا دزدی مطلب باب نشه (: من احتمال خیلی زیاد می دم که اگر این روزنامه های معقول برای ما احترام قایل باشن و یک ایمیل به هر کدوم از ما بزنند و بپرسند که «می خواهیم فلان مطلب شما را چاپ کنیم و متاسفانه امکان دادن حق التحریر هم نداریم» بیشتر ما جواب مثبت خواهیم داد. اگر هم جوابمان منفی باشد که چاپ مطلبمان در روزنامه شان وقتی نظرمان منفی است و نظر ما را هم نپرسیده اند خیلی خیلی زشت است. پس آقایان و خانم های عزیز که احساس می کنید در روزنامه مشغول کار برای فرهنگ جامعه هستید، قبل از چاپ مطالب اینترنتی، از نویسنده یک اجازه بگیرید.

یادداشت های شخصی احمدی نژاد

آقای احمدی نژاد هم به جمع وبلاگ نویسان پیوست ! اگر هنوز ندیده اید نگاهی به احمدی نژاد . ایران بیاندازید.

فعلا که چیز دندان گیری ندارد. فقط یک پست با سه چهار نظر گزینشی و چند لینک به خاتمی و رهبر و … . احتمالا جای خوبی است برای بررسی های آماری آینده (:


این روزها از ایمیل های اسپم لذت می برم ! دوست داشتنی است وقتی وقت ندارید و از برنامه ها عقب هستید و یکهو بیست تا ایمیل هم دارید و کشف می کنید که پانزده تای آن ها اسپم های هستند که از لای دست برنامه ضد اسپم تان در رفته اند ! در این حالت اسپم لذت بخش است.