بایگانی برچسب: s

اعتراض به همایش زنان و اینترنت در هزاره سوم

چند وقتی است که با کلی تبلیغ و هیاهو این تابلو رو در سطح شهر و اینترنت می بینیم. اکثرا دوستان به این جریان معترض هستند و جاهایی هم صحبت می شه که چیکار می شه کرد. من با اعتراض و تجمع و … هم موافقم ولی مشکل اینجاست که معمولا فقط در سطح حرف می مونه و کسی پیش قدم نمیشه. طبیعی هم هست: هزینه زیاد، وقت زیاد و بازدهی کم، عدم امکان برنامه ریزی متمرکز و …

ولی این باعث نمی شه که ما هیچ کاری نکنیم به این امید که یکی یک کار بزرگی بکنه به نظر من حداقل اینه که ما می تونیم بگیم که معترضیم. حداقل جریان اینه که به برگزار کنندگان همایش بگیم که احمق نیستیم و در جایی که زنان همیشه در اینترنت سانسورند، «همایش زنان و اینترنت در هزاره سوم» را باور نمی کنیم.

برای اینکار راه های فراوانی وجود دارد:‌ تجمع و تومار و … و حتی یک ایمیل ساده. در سایت فقط دو شیوه ارتباط معرفی شده. ایمیل info@wit.ir و صفحه تماس با ما به آدرس http://wit.ir/contact_us.asp من به هر دوی آن ها سری زدم و این متن را نوشتم:

سوالی داشتم: در حالی که زنان در اینترنت هر روز بیشتر و بیشتر فیلتر می شوند، در حالی که سایت های گروه های فعال زنان مثل هستیا و کتابخانه زنان و iftribune و herlandmag و … بارها و بارها فیلتر شده اند و در حالی که در گوگل حتی جستجو به دنبال women با صفحه احمقانه فیلترینگ مواجه می شود، برگزاری همایش «زنان و اینترنت در هزاره سوم» یک مقدار مسخره و نخ نما نیست ؟

شاید به اندازه کافی رادیکال نباشد، شاید لیبرال باشد، شاید راست باشد، شاید چپ باشد، شاید وسط باشد و شاید و شاید و شاید ولی با اسم و ایمیل خودم نوشتم و آن ها می دانند که مخالفم. این کار بهتر است از غر زدن و کاری نکردن تا شاید کسی کار بزرگی بکند. اگر کار بهتری شد در خدمتم ولی این کار کوچک لااقل از هیچ کار نکردن بهتر است. شما هم اگر موافق هستید یک سر بزنید به صفحه تماس با ما ی همایش زنان و اینترنت در هزار سوم.

در مورد محدود شدن سرعت اینترنت به ۱۲۸ کیلوبایت

در سایت کنشگران مطلبی نوشته ام درمورد محدود کردن اینترنت پر سرعت به ۱۲۸ کیلوبایت:

در محافل ICT کشور این روزها بحث از یک خبر داغ است: محدود شدن سرعت اینترنت به 128 کیلوبایت. این محدودیت از طرف سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و توسط یک بخشنامه به کلیه شرکت های خصوصی و شرکت های مخابرات که خطوط ADSL به کاربران ارایه می دهند ابلاغ شده است. حسام الدین عرب زاده مدیر روابط عمومی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی می گوید این بخشنامه به دستور وزارت ارتباطات صادر شده است. (ایرنا).

این بخشنامه در وضعیتی صادر شده که ایران یکی از شرکت کنندگان نشست جهانی جامعه اطلاعاتی در ژنو و تونس و یکی از پذیرندگان بیانیه اصول و نقشه عمل این نشست ها است. بیانیه اصول و برنامه عمل نشست جهانی جامعه اطلاعاتی که با مشارکت دولت ها، جامعه مدنی و سازمان های بین المللی تهیه شده و مورد قبول آن ها قرار گرفته است تصریح می کنند که دولت ها موظف هستند استفاده از اینترنت با پهنای باند بالا را تا جایی که ممکن است بیشتر کنند تا از این طریق امکان ترقی اجتماعی و اقتصادی کشورها و رفاه همه افراد شتاب پیدا کند. (بند ۲۲ بیانیه اصول / سند شماره WSIS-03/GENEVA/DOC/4-E).

همانطور که در این بیانیه تصریح شده، اینترنت ابزاری برای توسعه کشورها است و محدود کردن دسترسی مردم و جامعه مدنی به آن معنایی جز کند کردن روند توسعه ندارد. این کند کردن روند رشد در حالی است که کشوری همچون سنگاپور که برنامه ریزی دقیق برای تبدیل شدن به یکی از قدرت های اقتصادی جهان را در دستور کار خود قرار داده است به منظور شتاب بخشی به رشد اقتصادی، از سال آینده اینترنت ADSL واقعی (دریافت ۸ مگ و ارسال ۱ مگ) را به رایگان در اختیار شهروندان خود…

خطر !‌ حداکثر سرعت اینترنت ۱۲۸ کیلوبیت

آقای خسروی رییس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به همه سرویس دهنده های اینترنت اعلام کرده تا اطلاع ثانوی از ارائه پهنای باند بالاتر از ۱۲۸کیلوبیت به مکان های شخصی و عمومی خودداری کنید. ۱۲۸ کیلوبیت یعنی چیزی حداکثر دوبرابر یک مودم معمولی و این یعنی غیرممکن بودن دریافت فیلم یا دیدن اخبار یا دیدن تلویزیون یا گوش کردن به رادیو و محال بودن پخش صدا و تصویر.

از نظر من این نوعی سانسور است. در جهان سرعت ADSL برابر 8000 کیلوبیت در ثانیه است و در ایران ۱۲۸ کیلوبیت را به اسم ADSL می فروشند. فکر می کنید چرا ؟ به نظر جدای از سودجویی، برای جلوگیری از دسترسی مردم به اطلاعات !

فیلتر دو سایت فمنیستی دیگر :‌ زنستان و هستیا

متاسفانه به نظر می آید که دو سایت زیر هم به زودی به فهرست فیلتر سراسری اضافه خواهند شد:

  • انجمن هستیا اندیش که آنگونه که خودش می گوید آرمانش جامعه ايست انساني، آزاد، عادلانه و عاري از خشونت؛ جايي كه زنان و مردان با برخورداري از حقوق انساني و فرصتهاي برابر، صرفنظر از تبعيضهاي جنسيتي، نژادي، طبقاتي، قومي، مذهبي، سني و ديگر وضعيتهاي محروميت زا همگام با هم در توسعه انساني پايدار صاحب نقش باشند و از ثمرات آن بهره مند گردند.
  • زنستان یکی از محوری ترین و پر خواننده ترین سایت های زنان. گردانندگان این سایت چندین بار با فیلر مواجه شده اند ولی همیشه به خوبی ادامه داده اند.

امیدوارم خبرهای مقدماتی اشتباه باشند ولی از یک طرف دیگر هم مطمئن هستم اگر خبرها صحیح باشند، فعالیت ها متمرکزتر خواهند شد. وقتی سایت انجمن هستیا بسته شد یک سایت خبری راه انداختند و وقتی سایت خبری تریبون فمنیستی بسته شد، یک نشریه راه انداختند. احتمال زیادی می دهم این بار جریان جالبتر دنبال شود… منتظر و آماده می مانیم (:

گوگل در چین روز معلم را جشن می گیرد، البته با سانسور

اگر در چین باشید و مثل هر کس دیگری در هر کجای دنیا وب گردی خود را با گوگل شروع کنید، لوگوی زیر را در Google.cn خواهید دید:

این شمع قرمز به افتخار معلم ها و روز معلم در چین روشن شده است. مثل همیشه اگر روی لوگو کلیک کنید، گوگل نتیجه جستجو درباره موضوع آن روز را به شما نشان خواهد دید. یعنی اگر در چین باشید و روی لوگو کلیک کنید گوگل این جستجو به زبان چینی را انجام می دهد ولی نتیجه یک نفر چینی با نتیجه ای که من و شما می گیریم فرق دارد. من و شما این خانم معلم کره ای را می بینیم که در یک حرکت اعتراضی به تحریف تاریخ توسط دولت چین مشغول خواندن دعا برای آگاهی انسان ها است ولی یک چینی هیچ وقت این تصویر را در گوگل پیدا نخواهد کرد چرا که گوگل و دولت چین با هم قراردادی بسته اند که گوگل در قبال دسترسی به بازار یک میلیاد نفری چین، مسایلی که مورد علاقه دولت چین نیستند را از نتایج جستجوی چینی خود سانسور کند.

دولت می خواهد مسوولان سایت ها را پاسخگو کند

به نقل از خبرگزاری آفتاب و بی بی سی، آقای صفار هرندی (رییس سابق سپاه و وزیر ارشاد و فرهنگ اسلامی فعلی) خبر داده است که دولت طرحی دارد که طی آن مسوولان سایت های اینترنتی را وادار به پاسخگویی کند.

گفته می شود این طرح که در جمع دانشجویان بسیجی مشهد مطرح شده است در پاسخ به انتقاداتی است که از عملکرد احمدی نژاد در سایت ها مطرح می شود.

صفار هرندی چیز بیشتری درباره جزییات این طرح و شیوه وادار کردن مسوولان سایت ها (و وبلاگ ها؟) نگفته است ولی با توجه به اینکه سابقا زندانی کردن وبلاگ نویسان و فیلتر شدن سایت ها معمول بوده است، باید منتظر بود و دید این شیوه وادار کردن جدید چیست.

در عین حال پیشنهاد من این است که این پاسخگویی دو طرفه باشد. هر وقت دولت جواب وبلاگنویسان و منتقدان و دارندگان سایت ها را داد می تواند انتظار جواب شنیدن هم داشته باشد. در عین حال ایشان باید توجه کنند که پدیده وبلاگنویسی و داشتن سایت یک پدیده ثانویه در انتقادات مردم است. سایت و وبلاگ تنها رسانه است. یعنی وضع به این شکل نیست که یک عده وبلاگنویس و مسوول سایت مشغول شکایت باشند. مساله این است که یک عده از مردم مشغول انتقاد هستند و تنها رسانه در دسترسشان (در نبودن روزنامه و کنترل کامل تلویزیون و رادیو و …) فعلا اینترنت است. راه حل بستن اینترنت نیست، راه حل جواب به انتقاد است.

بعضی مواقع احساس می کنم نباید اینها را بنویسم چون بیش از حد بدیهی و ساده هستند. بعضی وقت ها هم احساس می کنم باید بنویسم چون به هرحال انگار عده ای متوجه اش نیستند یا خودشان را به نامتوجهیت می زنند.

سه کاربر چت روم دموکراسی در ویتنام آزاد شدند

روز هفتم جولای، سه نفر کاربر اینترنت که نه ماه قبل به خاطر حاضر شدن در یک اتاق چت طرفدار دموکراسی در پالتاک دستگیر شده بودند آزاد شدند. این افراد که فقط به جرم حضور در یک اتاق گفتگوی اینترنتی دستگیر شده بودند نزدیک به نه ماه را بدون هیچگونه محاکمه ای در زندان گذراندند. جرم اعلام شده این افراد به هنگام دستگیری تحریک مردم برای «براندازی حکومت» بوده است.

یکی از این افراد در مصاحبه اخیرش با رادیو آلمان اعلام کرده است که به انتقادات خود علیه دولت ادامه خواهد داد. او به محض خروج از زندان به گروه 8406 پیوسته که یک گروه طرفدار دموکراسی است.

ترونگ اتهام کوشش برای براندازی حکومت از طریق زور را رد می کند و می گوید که «من تنها درباره نظرات، عقاید و فساد صحبت کرده ام و همینطور درباره نبودن حقوق بشر و آزادی بیان».

او همچنین اعلام کرده است که دولت ویتنام به شنود چت روم ها مشغول بوده و صدای او در اتاق های چت را برایش پخش کرده است. این مساله ناقض حق امنیت فردی افراد است.

به نظر می رسد دولت ویتنام داشتن آزادی بیان و اعلام نظرات افراد را «تلاش برای براندازی»‌ می داند و به نظر من مایه شرمندگی است اگر دولتی داشتن آزادی بیان و حق انتخاب از طرف مردم را برابر با براندازی خودش بداند.

نوشته ای دلگرم کننده برای پرستوی زن نوشت و هر فیلترشده دیگر

این نوشته ای است دلگرم کننده برای پرستوی زن نوشت که برای تکمیل مقاله «نوشته ای بیرحمانه تقدیم به پرستوی زن نوشت» در وبلاگ کوچه نوشته شده است.

کوچه درست نوشته. یک وبلاگ بعد از سانسور شدن نیمه جان می شود و به سختی زنده می ماند هرچند که به راحتی می توان نمونه هایی از وبلاگ های فیلتر شده ولی فعال و تاثیر گذار نیز نام برد.

کوچه می گوید وبلاگ ها آنلاین می میرند ولی به نظر من باید مطلب اش را تکمیل کند. فیلتر شدن ضربه روانی بدی به وبلاگ نویس می زند ولی نکته مثبتی هم دارد:‌وقتی فیلتر می شوید تازه می فهمید که دارید درست کار می کنید. فیلتر شدن وبلاگ را از خوانندگان اش دور می کند (طبق تجربه، خوانندگان تقریبا نصف می شوند) ولی به نویسنده نشان می دهد که کارش درست است.

درمورد بازی موش و گربه کاملا با کوچه موافقم. کار ما موش و گربه بازی با سیستمی نیست که این حق را به خودش می دهد که پول نفت مرا علیه من به کار بگیرد. من باید حقوق ماهانه ام را خرج گرفتن یک دومین جدید کنم در حالی که سیستم مقابل من، پول نفت سرزمین مرا حقوق می کند برای کسی که شغل اش خفه کردن صدای من است و مطمئنا در این بازی برنده او است.

فیلتر شدن سخت است ولی نباید با تکرار و دامن زدن به این سختی ها افراد را از ادامه راه مایوس کرد. وقتی کسی فیلتر می شود خودش به اندازه کافی ناراحت است و لازم نیست من با تکرار مشکلات، روحیه او را خراب تر کنم. وقتی کسی فیلتر می شود، باید نشست و همفکری کرد تا فیلتر به ضرر فیلتر کننده تمام شود نه به ضرر فیلتر شونده.

من اعتقاد دارم پرستو حق دارد حرف بزند،‌ پس وقتی فیلتر می شود باید اعتراض کنم. فیلتر کننده می خواهد پرستو حرف نزند و من می خوانم حرف بزند، پس من در راه حرف زدن اش تبلغی می کنم نه در راه مایوس کردن اش.

پرستوی عزیز !‌ من پیشنهاد می کنم:

  • یک سایت دیگر شروع کنی ولی نه با مطالب سابق. فیلتر کننده از نظر منطقی به خود حق می دهد که سایت دقیقا مشابه قبل تو را فیلتر کند ولی در صورت شروع یک سایت جدید باز باید بهانه جدیدی پیدا کند. این کاری بود که من کردم. خوانندگان ام از ۲۰۰۰ به ۴۰۰ تقلیل پیدا کرده ولی کار می کنم تا رشد کند.
  • با دیگر سایت ها همکاری کنی کلی سایت حرفه ای هست که در حوزه های خاص کار می کنند. مثلا سایت های زنان، حقوق بشر و … به راحتی می توان برای آن ها مطلب فرستاد
  • وبلاگ انگلیسی بزنی. تو حق داری حرف بزنی. سانسورچی اجازه نمی دهد سایت فارسی ات را داشته باشی. به نظر من حق داری برای مخاطب دیگری بنویسی. دردناک است برای هم زبان های خودت ننویسی ولی مسوول اش سانسور چی است نه تو.
  • یک پله حرفه ای تر بشوی. تو حرفه ای هستی ولی در وبلاگ نویسی فعال تر بوده ای. حدود ۶۹۹۹۹ نفر دیگر هم هستند که در این کار با تو همکار هستند. می توانی اصولا بیخیال این تیراژ ۲۰۰۰ تایی روزانه بشوی و وقت وبلاگ نویسی را بگذاری برای یک کار ریشه ای تر. مثلا نوشتن کتاب، نوشتن بیشتر در روزنامه ها و مجلات، ‌فعالیت های مدنی و …
  • اعتراض مدنی. سانسور در ایران وضعیت جالبی دارد. هیچ کس پاسخگوی چرایی نیست. در کم جایی از جهان دولت اینترنت را سانسور می کند ولی اگر به فرض در آمریکا مدرسه ای خصوصی سایتی را سانسور کند موظف است به کاربران توضیح دهد که چرا آن سایت سانسور است (مثلا بگوید که به دلیل مسایل جنسی یا توهین به اقوام یا …). در ایران می شود این را از دولت خواست که لااقل به صاحب سایت پاسخگو باشد که چرا سایت سانسور است. کارهای مدنی بسیاری می شود در باره فیلترینگ کرد.
  • گروه ایمیل تاسیس کنی. یک گروه ایمیلی، یک وبلاگ نیست. آدمهای زیادی نیستند که علاقمند باشند کلیه نوشته های یک نفر دیگر را در یک ایمیل روزانه بخواند. ولی می شود گروه های ایمیلی تخصصی درست کرد. مثلا گروهی که اخبار تخصصی یک حوزه را پوشش بدهد یا گروهی که برگزیده وبلاگستان در حوزه های مختلف را برای کاربران بفرستد.
  • علیه سانسور تبلیغ کنی. در ایران گروهی هستند که فکر می کنند سانسور خوب است. من با آن ها جنگ ندارم و چون قانون با آن ها است می پذیرم که در این قانون حق دارند سایت من را فیلتر کنند ولی شدیدا جزو حقوق شهروندی خودم می دانم که با قانون موافق نباشم و از آن انتقاد کنم و از مردم طرفدارش بخواهم درباره اش توضیح دهند. من حق دارم در عین پذیرش قانون با آن مخالف باشم و تبلیغ کنم تا روزی قانون تغییر کند. لازم است من توضیح بدهم که چرا سانسور برای جامعه مضر است،‌ چرا هیچ کشور پیشرفته ای سانسور دولتی ندارد، چرا نباید به بهانه امنیت، آزادی را لگدمال کرد و چرا سانسور مخالف امنیت انسان ها است نه مدافع آن. در حال حاضر حجم ادبیات مربوط به سانسور در ایران بسیار کم است،‌می توان از آزادی بیان دفاع کرد. باید این کار را کرد.

پرستو یا هرکس دیگری که فیلتر شده ای ! تو حق داری حرف بزنی. من قدرت زیادی ندارم ولی با همین قدرت کم از حق ات دفاع می کنم، می دانم سانسور شدن سخت است. می دانم سلب شدن حق آزادی اظهار عقیده تفاوت زیادی با سلب شدن حق تنفس ندارد.. چون اینها را می دانم لازم می دانم برایت بگویم که به آزادی کیبرد اعتقاد دارم. تا آن حد که شاید روزی سایت کیبردآزاد، انجمن کیبردآزاد باشد. پرستو و هر سانسور شده دیگر ! وبلاگ تو نمی میرد و اگر بمیرد، مطمئن هستم که وقت آزادتری خواهی داشت برای کاری بهتر. همانطور که من شخصا جادی.نت را کشتم تا کاری بهتر را شروع کنم و می دانم سانسورگر نگران است که اگر «سایت» کیبردآزاد بمیرد، چه چیزی ممکن است شروع شود. پرستو… دلگرم باش.

پ.ن. مقاله کوچه را می پذیرم. حرف هایش منطقی است. من عملا خواسته ام نوشته اش را تکمیل کنم. در همین رابطه نقدی بر نگاه به وبلاگ های زنان آلیس را هم بخوانید.