یک طنز فوق العاده: صحنه‌هایی متحرک از زندگی برنامه نویسان – قسمت دوم

وقتی چیزی که چهارشنبه آخر وقت کار می کرد، شنبه اول وقت از کار می افته

وقتی که بعد از چند ماه بر می‌گردین سر کدی که قبلا نوشتین اما روش کامنت نذاشتین:

وقتی هنگام نمایش محصول به مدیر، کسی به جز خودتون متوجه باگ نرم افزار نمی شه:

چون این مطلب پر از عکسهای سنگین است، اگر می خواین بقیه اش رو بخونین روی ادامه مطلب کلیک کنین.
ادامه خواندن “یک طنز فوق العاده: صحنه‌هایی متحرک از زندگی برنامه نویسان – قسمت دوم”

پاتوق فعلی من: کافه فام

کافه محبوب من تا مدت ها کافه پراگ بود، بخصوص شعبه سلماس و بعد از بسته شدن کافه پراگ مدتی بود که دنبال یک کافه جدید برای خودم می گشتم. عوامل انتخاب به ترتیب نسبی اولویت اینها بودن:

  1. در مسافت قابل پیاده‌روی از خونه باشه
  2. اینترنت وایرلس
  3. فضای دوستانه
  4. پریز برق بدون دردسر
  5. امکان طولانی نشستن
  6. قهوه خوب
  7. غذای خوشمزه با قیمت معقول که بشه جای شام یا ناهار خورد
  8. باز بودن در صبح های جمعه

و خب با کمک یکی از فامیل‌های عزیزم با کافه فام آشنا شدم!

faam

که تقریبا همه شرایط بالا رو داره به جز باز بودن در صبح‌های جمعه. امیدوارم تا مدت ها باز باشه و کیفیت و فضای عالی اش رو حفظ کنه.

faam_window

صفحه اش توی فیسبوک
صفحه اش در فوراسکوئر
آدرس از کریمخان: خیابان حسینی – نبش هشتم شرقی
آدرس از بالاتر: تخت طاووس – سنایی – حسینی – نبش هشتم شرقی
تلفن: ۸۸۳۴۴۳۵۵


مشاهده نقشه کامل در گوگل مپ

و اینم یکی از دلایل دوست داشتنی بودنش. بشقابی که چون من اسمش رو نمی دونم بهش می گم «از اون بادمجون گردها که گوجه فرنگی داره»:

bademjoon

جمعه ها با کاندوم: کاندوم اسمارت اسکین برای تلفن همراه شما

phone_cond

پسرهای جوون معمولا از یک سنی به بعد شروع می کنن به همراه داشتن کاندوم به این امید که خوش شانسی‌ای بهشون رو کنه و استفاده اش کنن (: البته توی دنیای واقعی این احتمال خیلی کمه ولی خب مزایایی هم داره؛ مثلا اینکه آدمها به کاندوم عادت می کنن و بخشی از بزرگ شدن هم هست. کسی هم چه می دونه؛ شاید هم خوش شانسی به آدم رو کرد – به شرطی که عاقلانه هم باشه واقعا -.

همین ایده رو سایت فایرباکس با محصولی به اسم کاندوم اسمارت اسکین برای موبایل زده. یک گجت یکبار مصرف که می تونی اگر موبایل شما خوش شانس شد و قرار شد بره لب دریا یا استخر از اون حفاظت کنه. این ابزار ساده و راحت، مثل یک کاندوم (ولی بدون لوریکیشن، طعم و…) دور موبایل شما رو می گیره و خیالتون رو راحت می کنه که هیچ مایعی از اینطرف به اونطرف منتقل نمی شه. قیمت بالاش (۱۸.۵ دلار برای سه تا کاندوم موبایل) احتمالا باعث می شه هیچ کس این کاندوم سازگار با آیفون و اس۳ رو نخره ولی جای نگرانی نیست چون حتی اگر این گرون به نظر برسه، مهمه ما بدونیم که توی ایران کاندوم بسیار ارزونه (: اگر اینو نمی خرین، اونو بخرین و استفاده کنین و حتی اگر یک وقتی لازم شد، اونو دور موبایلتون بکشین!

رادیو گیک شماره ۲۵ – شش ماه دیگه همه شادیم

رادیویی برای کسانی که تکنولوژی براشون فقط تلاش دائمی برای خوندن و حفظ اینکه فلان مدل بهمان چیز فرقش با اون یکی مدل اون یکی کارخونه چیه و تو بازار چنده و شایعه اینکه قراره کی مدل مثلا خفن‌ترش بیاد نیست و ترجیح می‌دن یک پله عمیق تر بشن و تو تقاطع تکنولوژی و جامعه، دغدغه‌های انسانی‌شون رو مطرح کنن. رادیو گیک برای گیک های سرگردان در تقاطع جامعه و تکنولوژی.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_025_shish-maah-dige-hame-shadim.mp3]

دانلود نسخه ام پی تری
دانلود نسخه آزاد او جی جی

و اگر یکی دیگه براتون تشخیص می ده چی رو باید ببینین و چی رو نباید بشنوین:

دانلود نسخه ام پی تری از یک سرور دیگه
دانلود نسخه او جی جی از یک سرور دیگه

و اینم برای محمد که رییس شبکه اش نمی ذاره پسوندهای مدیا رو دانلود کنه (فرمت زیپ):
دانلود نسخه ام پی تری زیپ شده از یک سرور دیگه

مشترک رادیو گیک بشین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

کلاهبرداری علیه کلاهبرداری: چینی ها سر اپل کلاه گذار، کلاه گذاشتن

این داستان چند تا لایه داره! خوب دقت کنین (: مساله اینه که اپل با یک حرکت عجیب داشته توی چین سر مردم کلاه می ذاشته و در یک دوره ای دولت اینو فهمیده و جلوی اون کلاه برداری اپل رو گرفته. اما ظاهرا یکسری بچه باحال چینی اینو حتی قبل از دولت فهمیده بودن و با یک تکنیک جالب، از هوا کره می گرفتن (یا از پلاستیک آیفون زنده می کردن!) [ماجرا رو کامل توضیح بدم. اول کلاه برداری اپل و بعد تکنیک چینی ها – برنامه ای تلویزوین دولتی چین سالی فقط یکبار پخش می کنه در مورد حقوق مصرف کننده ها اپل رو لو داده. اپل اینکار رو فقط توی چین می کرده نه توی بقیه کشورها -> موقع «تعویض» – تلویوزین هم مشکوک بده چون همزمان شد با کلی روزنامه دولتی که همینو گفتن و آدم های مشهوری که توییتش کردن و یکی هم یادش رفته بود خط «این رو در فلان تاریخ منتشر کنید» رو حذف کنه از توییت! – مثل ارتش عزیزمون که گفته بودن این هفته گفتن در مورد فلان چیز بنویسیم و با اینکه من نمی شناسمش ولی حتما آدم بدیه (: – اپل معذرت خواهی کرد و تغییر داد روشش رو. حالا پنج نفر دستگیر شدن برای کلاهبرداری از اپل با فرستادن قطعات مشابه و دریافت قطعات اصل] ((:

پتیشن برای لباس هایی با طرح مسابقات اتوموبیل رانی برای نماینده‌های مجلس

معلومه که توی آمریکا. اصلا ظاهرا باید یک بخش باز کنیم برای باحال بازی مردم توی این سیستم آمریکا که مردم حق دارن از کاخ سفید (بخونین رییس جمهور) بخوان که در صورت رسیدن امضاهای یک پتیشن که در بخش مخصوصی توی سایت کاخ سفید ایجاد شده، جوابگوی موضوع طرح شده باشه. حالا هم این آدم باحال‌ها یک پتیشن ساختن که طبق اون از رییس جمهور درخواست می شه قانونی تصویب کنه که طی اون هر فردی که توی کنگره آمریکا هست مجبور باشه لباسی مشابه لباس راننده‌های ناسکار (اتوموبیل‌رانی) بپوشه.. البته نه از نظر جنس بلکه از نظر تبلیغات. اگر دیده باشین توی مسابقات اتوموبیل رانی شرکت هایی که پول مسابقات رو می دن – اسپانسر تیم ها می شن – حق دارن روی لباس راننده تبلیغ هایی به سایزی متناسب با پولی که دادن وصل کنن و در نتیجه لباس راننده ها پر است از تبلیغ و با یک نگاه می تونین بگین اسپانسر هر تیم، کیه. حالا خواسته شده که همین توی مجلس هم باشه. اینهمه اینها پول می گیرن از شرکت های بزرگ که خرج تبلیغ کنن پس چرا من حق نداشته باشم به عنوان یک شهروند با یک نگاه به هر نماینده بگم که چقدر پول از کدوم شرکت گرفته؟ توی آمریکا این اطلاعات تا حد زیادی شفافه و مخفی نیست اما اینکه روی لباسشون باشه خیلی کار رو راحتتر می کنه چون اکثر آدم ها اصولا رجوع نمی کنن به سایت هایی که این اطلاعات رو دارن. – ایده پلاگین براوزر رو هم بگیم

یک آقایی هم با موتور هاردش دستگاه پشمک سازی ساخته و راهنماش رو گذاشته تو اینترنت این وسط هم ایریکس توییت کرده «هارد ۲ ترا پاسپورتی ۶۲۰٫۰۰۰ تومان! آخه این انصافه واقعا؟» دیگه چه خبری بگیم… با ما گریه کنین تا خبر بعدی.

کشیش‌های واتیکان چی می بینن…

تورنت فریک یک مقاله تحقیقی جالب داره. کاری که کرده اینه که به کمک سایت اسکن‌آی که یک سایته مخصوص کسانی که تلاش می کنن با ناقضین کپی رایت بجنگن بررسی کرده که واتیکانی‌ها – که کوچکترین کشور دنیا و مرکز کاتولیسم جهانیه – مشغول چه کاری تو اینترنت هستن. اسکن آی به شما اجازه می ده سرچ کنین و ببینین که هر آی پی چه چیزی رو داره از تورنت دانلود می کنه و بعد ایده‌اش اینه که شما می رین از طرف شکایت می کنین. در مقابل تورنت فریک رفته اسکن آی و آی پی های واتیکان رو سرچ کرده و نه فقط دیده که این کشیش نشین کوچیک قانون «دزدی نکنید» خداوند رو زیر پا گذاشته و حسابی مشغول دانلود تورنت است بلکه این رو هم دیده که نسبت به بقیه جهان ظاهرا میزان پورن بیشتری در اونجا در حال دانلوده. مطمئنا این یک تحقیق کاملا علمی نیست ولی حداقلش نشون میده که وقتی یکسری نشستن و همیشه مشغول نصیحت بقیه هستن، معنی اش این نیست که خودشون قدیس تشریف دارن.. یاد حافظ بخیر که می گفت «مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس.. توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند».

ماشین زمان در ایران

جریان ماشین زمان رو هم داشتیم دیگه.. همه در موردش خوندین و شنیدین و من چیز زیادی ندارم بگم… این تیکه از وبلاگ داود مظفری رو گوش بدین:

[صدای وبلاگ داود]

بعله.. از مهریه تا صف تا … چی بگم من؟ احتمالا خودش هم باور کرده. حتی جنسیت رو هم می گه ((:
و توضیحات دیگه

کشف دو سیاره مشابه زمین

تقریبا ۱۲۰۰ سال نوری دورتر از زمین، پنج تا سیاره در حال گردش به دور یک خورشید هستن، توی خوشه لیرا که حدس زده می شه دو تاشون محیطی باشن مناسب برای وجود آب مایع روی سطح سیاره‌ها – اگر آبی باشه. گفته می شه این شرایط مناسبی است برای تشکیل حیات. این کشف رو اخیرا تلسکوپ کشف سیاره کپلر انجام داده و ناسا معرفی‌اش کرده. ویلیام بروکچی محقق ارشد پروژه کشف سیاره کپلر در کالیفرنیا به کانال دیسکاوری گفته که «بسیار خوشحالیم که تونستیم دو تا سیاره در محدوده قابل حیات کشف کنیم. این شانس ما برای کشف یک زمین دیگه رو دوبرابر می کنه. در منظومه خودمون هم اگر مریخ کمی بزرگتر بود و اگر ژوپیتر اینقدر بهش نزدیک نبود ما یک سیاره دیگه قابل حیات داشتیم و حتی ممکن بود بتونیم به اونجا مهاجرت کنیم». این دو سیاره تازه کشف شده دور ستاره کپلر ۶۲ در چرخش هستن و تقریبا ۱.۴ برابر زمین هستن و هر ۲۶۷ روز یکبار دور خورشید خودشون می چرخن.

در اعماق

بیل گیتس علیه سرمایه داری خبیث

«سرمایه داری یعنی پول بیشتر برای مطالعه در مورد کچلی مردان نسبت به بودجه مبارزه با مالاریا – چون اولی برای پولدارهاست و دومی برای فقرا». بله! آقامون بیل گیتس است در سخرانی شون توی آکادمی سلطنتی مهندسی.

«اولویت های ما بر اساس فشارهای بازار تعیین می شوند. از نظر نیازهای انسان واکسن مالاریا بالاترین اولیت است اما عملا هیچ بودجه ای نمی گیرد در حالی که اگر روی کچلی در مردان تحقیق کنید مبالغ هنگفتی بودجه جذب خواهید کرد چون بازار کچلی بسیار فعالتر از بازار مالاریا است. در نتیجه دولت ها و سازمان ها باید قدم پیش بگذارند و این نقص نگاه سرمایه دارانه را برطرف کنند».

سکیمرهای ای تی ام روی دستگاه های غیر ای تی ام

[توضیح سکیمرها] و بعد توضیح اینکه الان داره خیلی جاهای دیگه که کارت خون داریم (از خرید بلیت قطار تا مغازه ها و دستگاه های خرید شارژ و …] اینها نصب شدن و حتی مواردی که اصولا دستگاهی که نصب شده بوده ای تی ام نبوده و کاملا یک دستگاه تقلبی بوده که بعد از خوندن کارت و پسورد روی صفحه اش می نوشته «موقتا کار نمی کند» چیزیه که توی ایران خیلی بهش توجه نشده ولی لازمه خیلی جدی تر گرفته بشه

بیگ دیتا در خدمت صلح

امین ثابتی این رو توییت کرده بود و به نظرم خیلی قشنگه که در موردش بگم. بیگ دیتا از اون کلمات هایپ (مد) روز است [بزرگ‌داده (به انگلیسی: Big data)‏ اصطلاحیه که به مجموعه داده‌هایی می گن که مدیریت، کنترل و پردازش اونها فراتر از توانایی ابزارهای نرم‌افزاری در یک زمان قابل تحمل و مورد انتظار است. چند ۱۰ ترابایت به چندین پتابایت، در یک مجموعهٔ داده واحد است. نـمونه‌هایی از بزرگ‌داده، گــزارش‌های وبی، سامانه‌های بازشناسی با امواج رادیویی، شبکه‌های حسگر، شبکه‌های اجتماعی، متون و اسناد اینترنتی، نمایه‌های جستجوهای اینترنتی، نجوم، مدارک پزشکی، آرشیو عکس، آرشیو ویدیو، پژوهش‌های زمین‌شناسی و تجارت در مقیاس بزرگ هستند. http://en.wikipedia.org/wiki/Big_data]

حالا یک گروه از محققین اومدن و سعی کردن از بیگ دیتای تولید شده در شبکه‌های اجتماعی برای حفظ صلح استفاده کنن.. در اصل برای پیش بینی درگیری‌ها و جنگ. قبلا از همین اطلاعات برای تشخیص همه گیری‌هایی مثل فلو و غیره استفاده شده بود اما حالا مقامات کنیا که کشورشون درگیر کشمکش ‌های خونین قومی است با زیر نظر گرفتن فیسبوک، وبلاگ‌ها و توییتر دارن سعی می کنن قبل از به دنیای فیزیکی رسیدن درگیری‌های قومی قبیله‌ای مرتبط با انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۳، اونها رو توی دنیای مجازی کشف کنن. همچنین یک گروه دیگه دارن وقوع درگیری‌ها بین حزب بعث سوریه به رهبری بشار اسد و شورشی‌ها رو توی سوریه در کمتر از پونزده دقیقه بعد از شروع از طریق وبلاگ‌ها، توییتر و فیسبوک کشف و گزارش کنن. مقاله‌ای با عنوان «تکنولوژی جدید و پیشگری از خشونت و درگیری» که توسط آژانس توسعه بین المللی آمریکا، برنامه توسعه سازمان ملل و موسسه صلح جهانی تهیه شده مدعی است که این سیستم به خوبی کار می کنه و با افزودن اطلاعات دریافت شده از ماهواره و سنسورهای دیگه می تونه حتی بهتر هم بشه. همین تکنولوژی توسط بعضی کشورهای آمریکای لاتین استفاده شده و توی اون از شهروندان درخواست می شه هر جور درگیری مربوط به مواد مخدر رو در یک سیستم گزارش کنن تا پلیس بتونه سریعا وارد عمل بشه و البته مشکلاتی هم داره.. کسی می تونه باگ بزرگش رو بگه؟ بهتون فرصتی می دم با آهنگ رنگ از سینا حجازی که طراحی عالی لینوکسی مون، نارسیس برامون فرستاده.

[سی ثانیه موزیک]

بزرگترین باگ این سیستم‌ها که اونقدر بدیهی است که به سختی دیده می شه، ناشناس بودن گزارش ها است. اگر شما واقعا بخواین اطلاعات رو از همگان بگیرین و همه هم اینو بدونن که چجوری دارین اطلاعات می گیرین، خب به راحتی می شه شما رو گمراه کرد. کافیه من الکی توییت کنم فلان جا دویست تا قاچاقی با هم درگیر شدن و وقتی همه پلیس ها رفتن اونطرفی، من در جهت مخالف گاز بدم و برم بدون اینکه پلیسی به خاطر سرعت زیاد جریمه ام کنه (این آخر خلاف منه!)

سیری با اطلاعات شما چیکار می کنه؟

اکثرا خبر نداریم ولی وقتی از سیری – دستیار دیجیتالی اپل – استفاده می کنیم، این خانم محترم همه چیزهایی که ما می گیم رو یادش نگه می داره. حدس من اینه که اگر سیری دارین احتمالا ازش پرسیدین «siri joon, how can i beeeeeeeep» یا «oh siri, i want to …» و … و شاید براتون جالب باشه بدونین که همه این ها در حافظه سیری عزیزمون باقی مونده. تا چند وقت؟ هیچ کس نمی دونه. اپل هنوز جواب نداده و اتحادیه آزادی‌های مدنی آمریکا در این مورد نگرانه.
چند سال قبل این اتحادیه به همراهی اتحادیه اروپا به گوگل، یاهو و مایکروسافت فشار آورد تا دقیقا بگن که چه چیزی از فعالیت‌های کاربرانشون رو نگه می‌دارن و برای مثال گوگل گفت که سرچ‌های هر کس رو تا ابدالدهر نگه می داره ولی بعد زیر فشار همین اتحادیه‌ها مجبور شد گزینه‌ای اضافه کنه تا آدم‌ها بتونن اطلاعات مربوط به خودشون رو حذف کنن یا اگر هم اینکار رو نکردن، بعد از یک و نیم سال جستجوها دیگه به افراد مربوط نباشه و گوگل نتونه بگه دقیقا چه کسی اون مطلب رو جستجو کرده. اما اگر سرچ‌ها رو از طرقی سیری انجام می دین، قرارداد پرایوسی اون رو امضا کردین که می گه اگر بخواین می تونین سرچ‌های اخیر رو حذف کنین اما هیچ جا گفته نمی شه که با سرچ‌های قدیمی‌تر چه کاری انجام می شه. نکته اینه که ممکنه تمام چیزهایی که به سیری گفتین (مثلا اینکه به فلانی تکست بفرسته یا زنگ بزنه یا شما رو فلان چیز صدا بزنه) توی حافظه سیری هست و مشخص نیست که در اخیتار چه کسی قرار می گیره، شاید تبلیغات‌چی‌ها،‌شاید خود اپل، شاید شرکت‌های دیگه و به احتمال خیلی زیاد، دولت هایی که درخواستش کنن یا حتی به دادگاهی که سال‌ها بعد در مورد شما تشکیل شده. در مقابل گوگل می گه که سیستم تشخیص صوتش که روی گوشی‌ها هست، اطلاعات دریافتی رو بدون اینکه به شخص خاصی وصل باشن تا دو سال روی سرورهاش نگه می داره تا از این طریق سیستم تشخیص گفتارش رو بهینه کنه. حالا به کسانی که فکر کنین که با سیری درددل می کنن و رازهاشون رو بهش می گن تا ایده‌ای داشته باشین از اینکه چرا مدیر آی بی ام، استفاده از سیری در شبکه آی بی ام رو ممنوع اعلام کرده.

آپدیت: اپل اعلام کرد که تا دو سال اطلاعات صدا رو نگهداری می کنه ولی بعد از شش ماه اسم یوزرها رو از صداهایی که آپلود کردن جدا می کنه

پلیس مخفی آمریکا در توییتر به دنبال ماموریت مهم: کشف اجراهای غیررسمی موسیقی گروه‌های کوچیک

پلیس مخفی همیشه یک چیز خفن بوده. مامورهای مخفی خفن‌تر و در شرایط خطرناک تر .. مثلا اونجای فیلم که تازه رییس بزرگ کشف می کنه جمشید آریا یا همون جمشید هاشم پور مامور مخفی است و می خواد اونو بکشه و … ولی ظاهرا یک نوع دیگه امن و امان مامور مخفی هم هست. اخیرا چند تا اکانت توییتر با عکس‌های مدل پانک راک ظاهر شدن و کلی از جوون ها رو فالو کردن و شروع کردن به توییت در مورد کنسرت های باحالی که می رن و برگزار می کنن و خلاف ‌هاشون. (مثلا اکانتی به اسم بوستون پانک زامبی توییت کرده «اونقدر توی روز سنت پاتریک آبجوی سبز خوردم که هنوزم وقتی می رم دستشویی رنگش سبزه» (البته یک کم بی ادب تر ولی خب من نمی تونم بی ادب حرف بزنم)) بعد وسط این باحال بازی هایکهو می پرسن «راستی کسی خبر نداره کنسرت بعدی کی و کجا است؟ می خوام برم بترکونم» یا چنین چیزهایی. ظاهرا هدف پلیس کشف «جرم» قبل از «وقوع»‌است. و جرم؟ برگزاری کنسرت بدون هماهنگی قبلی که باعث اذیت شدن خونه‌های اطراف می شه. تقریبا همه کسانی که اهل گروه‌های راک زیرزمینی هستن می گن چنین ایمیل‌ها، ریپلای‌ها و دایرکت مسیج‌هایی گرفتن. مثلا خواننده گروه سنت لوییس به اسم اسپلینگ بی، گفته «اکانت‌هایی مثل بوستون پانک زامبی تابلو هستن. مثلا هیچ کس نمی پرسه کجا کنسرت داریم. هر کسی که یکبار به این شوها اومده باشه می دونه که ما به اجراهامون می گیم شو!».

تبلیغ.
آیا تا حالا سر و کارتون با دیکشنری افتاده؟ آیا خواستین توی یک باکس چه فارسی چه انگلیسی که تایپ کردین ترجمه اش رو به اون یکی زبون ببینین؟ آیا دوست داشتین اینکار حتی بدون انتر انجام بشه؟ آیا دوست داشتین تلفظ اون کلمه رو هم ببینین یا ترجمه اش رو توی دیکشنری های دیگه چک کنین؟ اینکه بتونین کلمه تون رو به انگلیسی با میکروفون بگین و ترجمه اش رو بشنوین چطور؟ چی؟!! تعارف که نداریم.. این آخری رو من هیچ وقت نخواستم ولی اون اولی ها رو چرا! و حالا یکی از جواب های خوب: http://www.fastdic.com/ است!

فست دیک دات کام!

و البته با حضور اپلیکیشن آی اوا س:

◆ پاره‌های سخن (Part of speech) برای هر کلمه (اطلاعات بیشتر)
◆ آوا شناسی (فونتیک‌ها، Phonetics) برای لغات فارسی (اطلاعات بیشتر)
◆ امکان نمایش اشکال مختلف افعال بی‌قاعده به صورت فهرست وار همراه با توضیحات مرتبط (اطلاعات بیشتر)
◆ تلفظ صوتی لفات انگلیسی (استفاده از تلفظ صوتی نیاز به اینترنت دارد)
◆ قابلیت مشاهد‌ه‌ی لغات جستجو شده
◆ قابلیت افزودن لغات به لغات برگزیده (Favourite) جهت مراجعه دوباره
◆ قابلیت اشتراک گذاری لغات در شبکه‌های اجتماعی
◆ استفاده سریع و آسان
◆ منتخب بهترین نرم افزار iOS در جشنواره وب ایران (اطلاعات بیشتر در سایت جشنواره وب ایران)

مسواکی که نمی شه باهاش به این راحتی‌ها تقلب کرد

من که جوونتر بودم به دلیلی نامشخص اصلا مسواک دوست نداشتم ولی چون حدس می زدم زیر نظر باشم، هر شب می رفتم تو دستشویی و مسواک رو می گرفتم زیر آب که خیس باشه و منو تو تله نندازه. حالا این تقلب ممکنه براتون بی اثر بشه.. با محصولی به اسم «مسواک نسخه ۳ نقطه صفر». این مسواک خبیث می تونه توی دهن بودن و حرکت کردن رو حس کنه پس می فهمه که دارین باهاش مسواک می زنین یا الکی خیسش کردین یا اصلا سراغش نرفتین. از اونطرف یک اپلیکیشن هم همراهش عرضه می شه که می تونه عادت‌های بهداشتی شما و دهنتون رو نشون بده.. چجوری به هم وصل می شن؟ [صدای بلوتوث…] با بلوتوث! اما چرا بین این همه گجت اونو آوردن توی رادیوگیک؟ چون به گفته مدیر شرکتی که اونو ساخته (الکس فرامیر) این مسواک می تونه عادت‌های شما رو از طریق تشویق تغییر بده. به گفته این آقا اگر شما دائما و درست مسواک بزنین و اپلیکیشن این رو تایید کنه ،‌شرکت برای شما در یکسری بلیت سینما و اینجور چیزها تخفیف قائل می شه و این تشویق می تونه شما رو متقاعد کنه که هر شب مسواک مفصلی بزنین و در نهایت بهش عادت کنین. البته آقای الکس گفته که در یک برنامه آزمایشی مشغول نوع دیگه ای از تشویق هم هستن: بیمه‌های بهداشت دهان و دندان برای کسانی که خوب مسواک می زنن. مثلا اگر شما بهتر مسواک بزنین ممکنه مبلغ بیمه بهداشت شما بیاد پایین و اینجور چیزها. این مسواک تا حالا ۳۰۰۰ تا فروخته (هر کدوم پنجاه دلار) و این امکان هم هست که سر یدکی مسواک رو جداگانه به قیمت چهار دلار بخرین. این شرکت موقع شروع کارش صد هزار دلار سرمایه جذب کرد (از سرمایه گذارهایی که می بینن از چی پول در میاد و توش پول می ذارن) و وقتی محصولش رو بیرون داد،‌ پونصد هزار تا دیگه هم روش پول گذاشته شد. مدیر می گه که این شرکت یک شرکت مسواک نیست بلکه یک شرکت سنسور است و بازاری به گستردگی همه لوازم داره. صحبت در مورد گیمیفیکیشن و اینکه دنیا چجوری داره به یک سمت جدید می ره.

دادگاه تگزاس: ریاضیات قابل patent شدن نیست.

از وبلاگ سر ریزهای ذهن من:
بنیاد EFF یکی از بنیاد‌های مورد علاقه‌ی منه، از این جهت که برای آزاد موندن اینترنت و دنیای دیجیتال تلاش می‌کنه، و از آزادی‌های اجتماعی افراد در دنیای دیجیتال دفاع می‌کنه.

و امروز هم EFF یه خبر خیلی خوب منتشر کرد، خبری که خیلی بزرگ‌تر از شکست یه Patent Troll بود. دادگاه به این رای داده که «ریاضیات قابل پتنت کردن نیست.». این خبر خیلی خوبیه، چون قدم مثبتیه برای این که پتنت‌های نرم‌افزاری کم‌کم حذف بشن. هنوز تا این هدف خیلی راه هست، اما قاضی گفته که این که یه الگوریتم یا ایده قابل‌اجرا بر روی کامپیوتر هست، دلیل نمی‌شه که یه اختراع باشه. دم قاضی‌ای گرم که این‌قدر می‌فهمه.

پهپادهایی به شکل پرنده‌های بومی

از پهپادها زیاد شنیدین… مسخره بازی جدید ارتش ها که کلا جنگ‌ها رو تغییر می دن. فقط به این فکر کنین که وقتی یکیشون تو ایران نشسته بود ما چقدر فخر می فروختیم که یکیشون رو داریم و تو تی وی نشون می دادیم.. اینو مقایسه کنین با جنگ‌های قدیم و قهرمانی‌هامون و ببینین چقدر جنگ‌ها نابرابر شدن که ما .. مثل یاکی باشی یا چنین چیزی – دروازه بان تیم سوباسا افتخارمون اینه که توپ حین گل شدن به انگشتمون کشیده. بحثم این نیست که ما ضعیف هستیم ولی بحثم اینه که جنگ ها چقدر دارن کثیف می شن که یک نفر با یک جوی استیک تو آمریکا نشسته و توی افغانستان و پاکستان آدم می کشه… این پهپادها رو پلیس‌های شهری هم مجوز گرفتن که استفاده کنن و حالا هم شرکت EXPAL توی نمایشگاه هوم-سک ۲۰۱۳ یک نمونه از این پهپادها رو نشون داده که وظیفه اش جاسوسی، جمع آوری اطلاعات، مشخص کردن هدف‌ها و شناسایی است و ظاهرش دقیقا مثل یک پرنده معمولی می مونه و حتی قدرت پروازی‌اش هم با شکلش هماهنگی داره و موتورش هم هیچ صدایی تولید نمی کنه. شرکت می گه کاربرد این پرنده در زیر نظر گرفتن مرزها و مقابله با قاچاق و کمک در عملیات آتشنشانی است و ما هم می گیم «بله! تو خوبی!»

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

تبریک اول برای نارسیس و بهراد دوستای عالیم که با هم ازدواج کردن و امیدوارم همیشه شاد و خندون باشن.. به افتخارشون می ریم آهنگ عروسی!

یک خنده پخش می کنیم برای اوباما و به اصطلاح اسراییل که به لیموزین پرزیدنت به جای بنزین گازوییل زده و آمریکا رو مجبور کرده برای دیدارهای رسمی پرزیدنت از اردن یک لیموزین زاپاس وارد کشور کنه که آقا سوار بشه.

و تسلیتی به اینهمه آدم که تو زلزله مردن. خوشبختانه در ایران از زلزله بم به بعد دیگه در همون لحظات اول اعلام می شه که هیچ تلفاتی نبوده و همه چیز به خیر و خوشی اعلام می شه و اگر کسی هم به منطقه بره دستگیر می شه و غیره ولی این روزها خیلی ها توی پاکستان از زلزله ایران مردن، تو چین مردن و .. امیدواریم همه زنده باشیم و روزهای شادتری رو ببینیم.

و تبریکی هم می گیم به اون پدر مادری که وقتی بچه‌شون بعد از عمل هر دو پاش قرار بود مدت‌ها با واکر راه بره و از این موضوع بین دوستاش خجالت می کشید به عقلشون رسید که واکرش رو شبیه ای تی ای تی های جنگ ستارگان درست کنن که بچه به داشتن و راه رفتن باهاش افتخار کنه (http://offbeatfamilies.com/2013/04/star-wars-walker-for-child)

نامه ها

جاوید:

میدونی که توی ایران عزیز یه مرکزی داریم به اسم مرکز صدور گواهی الکترونیکی عام انگار اینجا طبق ضوابط خودشون گواهی اس اس ال تولید میکنن و میدن به مردم… توی بقیه کشورها هم داریم؟ وزارت صنایع و معادن و تجارت خارجی ها :D هم خودش گواهینامه الکترونیکی صادر میکنه؟ با فقط جاهایی مثل وری ساین این کار رو انجام میده و وزارتخونه های خارجی ها با کمک وریساین و … نیازشون رو برطرف میکنن؟

چون این دوستان issuer معتبر نیستن و به همین خاطر گواهینامه ریشه اینها توی مرورگر یا سیستم عامل ما نصب نشده فعلا گواهینامه شون هم معتبر نیست و مرورگر ما پیغام میده و میگه این گواهینامه مشکل داره. ( مثلا دیدم که موزیلا فقط اینا رو به صورت پیشفرض نصب داره ) درسته؟ اینا چون توی فایرفاکس هستن معتبرن؟ بقیه چون توی فایرفاکس نیستن معتبر نیستن؟

این دوستان گرامی، خودشون هم میدونن که این مشکل هست، پس اومدن گواهینامه های ریشه و بقیه چیزها رو گذاشتن برای دانلود و سایت هایی هم که از این گواهینامه ها استفاده میکنن به کاربرا میگن که اول این گواهینامه ها رو دانلود و نصب کنید. این کار خیلی روش عجیبی نیست؟

اگه این گواهینامه ریشه مرکز… رو نصب کنیم بقیه گواهینامه هایی که این مرکز صادر کرده مثل همون سایت نماداعتمادالکترونیکی برامون معتبر میشه و دیگه مرورگر پیغامی نمیده.

حالا که گواهینامه های این مرکز معتبر شدن، پس میتونن تقلب کنن!!

مثلا این مرکز یه گواهینامه به اسم گوگل بزنه، بروبچه های مخابرات هم جیمیل رو هم منتقل کنه روی یکی از سرورای خودشون (همونجوری که فیسبوک رو میفرستن روی پیوندها! )

بعد یه روز ما شاد و خندان میاییم ایمیلها رو چک کنیم، ولی گوگل میگه : عمو جون مجددا لاگین کن، چک میکنیم، آدرس که درسته، اس اس اس هم فعال و معتبره، پس پسورد رو میدیم ولی پسورد رفته رسیده به کسی غیر از گوگل و …

حالا فکر کن ما رو مجبور به نصب این گواهینامه های ریشه مرکز فولان بکنن! مثلا همه بانک های ایرانی از این گواهینامه ها استفاده کنن و برای استفاده از بانک باید حتما این ها رو نصب کنیم و …

جادی جان
من خیلی دچار توهم توطئه شدم؟ یا…

محمد:

به قول امید: عرضم به حضورت، عرضم به حضورت
ضمن تبریک سال نو و اینا، سالی که در ابتدایش هوشنگ کاووسی منتقد معروف
سینما و سازنده واژه بسیار بسیار زیبا و کاربردی فیلمفارسی خواستم یک
نکاتی هم درباره اوضاع و احوال اینترنت در ایران (یا همون اینترنتفارسی)
به سمع و نظر شما برسانم(عجب صداوسیمایی گفتم!) بگذریم
اگر نگاهی به عکسهای ضمیمه بندازی که اسکرین شاتهای واقعی من از دو سایت
خدمات اینترنتی بانک ملی و موسسه مهر است یکی از عجیب‌ترین جنبه‌های
اینترنتفارسی را می‌بینی. این که شما به عنوان مشتری خارج از ساعات اداری
برای انتقال وجه از سیستم پایاپای بانک ملی وارد سایتش میشی و می‌بینی که
ای دل غافل، اینجور خدمات و قرتی بازیها فقط در ساعتهای اداری انجام
میشه. خوب در ساعت اداری میری و وارد میشی و کلیه مراحل انتقال یک میلیون
و چهارصد هزارتومان ناقابل را انجام می‌دهی و پول هم از حسابت برداشت
می‌شود اما چندین روز طول می‌کشد تا آن آقای مسئول که کلید اینترنت این
بانک یا آن یکی بانک را دارد بیاید و یک تیک یا اینتری را جایی بزند تا
پولت به گیرنده برسد. دریغ از یک جو احترام به مشتری که لااقل یک اطلاعیه
بزنند در سایت که تا فلان تاریخ این خدمات تعطیل است. نصف کار را که
برداشت از حساب من است سیستم بدون هیچ مشکلی (البته در ساعات خاص) انجام
می‌دهد ولی نیمه واریز وجه به حساب گیرنده دیگر با خداست و جور بودن قیر
وقیف و…
بانک مهر اقتصاد (همون موسسه بسیجیان سابق) هم که خیلی شیک اطلاعیه زده
آقا برید ۱۰ فروردین به بعد بیایید.
برخی دیگر از نشانه‌های اینترنتفارسی:
– گذاشتن اینتروهای مزخرف و حال به هم‌زن
– سازگاری فقط وفقط با اینترنت اکسپلورر (مثل سیستم دانشگاهی گلستان که
به بسیاری از دانشگاهها و موسسات فروخته شده)

اینارو گفتم که:۱- شما هم نگی این خواننده‌های گودری لالند
‫۲- تو شغل جدیدت نمی‌دونم چه سمتی داری ولی خواهش می‌کنیم ایرونی بازی
در زمینه اینترنت در نیارید و خدمات اینترنتی استاندارد ارائه بدید.
ضمنا یه آهنگ هم برات می‌فرستم که اگر صلاح دانستی پس از بازشنوایی بذار
تو پادکست تا امت حزب‌اله هم استفاه کنند.

وس سلام الکیم و ره متول لاح

شلنگ الدین سلفچگانی قمی

بخش آخر

فیزیکدان‌ها می خوان بررسی کنن که آیا ما توی یک شبیه‌ساز نرم افزاری زندگی می کنیم یا یک دنیای واقعی

فیزیک‌دان‌ها مشغول یک آزمایش بزرگ هستن که تست می کنه آیا جهان ما یک برنامه کامپیوتری است یا نه. در واقع بذارین از اینجا شروع کنم که نظریه ای وجود داره که می گه شاید دنیای ما فقط یک دنیای شبیه سازی شده توی یک کامپیوتر بزرگه. اینو ما هم بچه بودیم می گفتیم و باحال بود ولی واقعا فیلسوف‌هایی هستن که این نظریه رو دارن و تدریس می کنن و در موردش بحث و استدل می کنن. در این بین آقای نیک بوستروم از دانشگاه آکسفور یکی از اصلی ترین نظریه پردازهای این جریانه که توی مقاله ۲۰۰۳ش توی فیلاسوفیکال کوارترلی توضیح داده «این اعتقاد که شانس زیادی وجود داره که پساانسان‌ها زمانی شبیه ساز تاریخ بشریت رو اجرا کنن اشتباهه مگر اینکه ما خودمون یکی از اون شبیه سازی‌ها باشیم». هان؟ یک موزیک کوتاه گوش بدین تا من برگردم!

[موزیک کوتاه]

آقای نیک بوستروم حرفش اینه که هر جامعه بسیار پیشرفته‌ای احتمالا شروع می کنه به اجرای شبیه سازهای کامپیوتری از کهکشان و کل جهان – البته اگر اینکار ممکن باشه. یعنی اگر زمانی تکنولوژی ما برسه به جایی که بتونیم شبیه سازی از کل جهان رو اجرا کنیم، حتما اینکار رو می کنیم و توی اون شبیه ساز موجودات جدیدی در طول روند تکامل شبیه سازی شده به وجود می یان که فکر می کنن واقعا موجودات واقعی هستن و توشون علم به وجود می یاد و غیره تا اینکه خودشون اینقدر پیشرفت می کنن که بتونن شخصا در اون دنیای شبیه سازی شده خودشون سیستم های دیگه ای رو شبیه سازی کنن که خود اون شبیه سازی ها…. بله.. اگر اصولا امکان به وجود اومدن شبیه سازی از تمام کهکشان و گیتی باشه، اون شبیه سازی خودش برای خودش یک دنیا خواهد بود که افراد داخلش – به جز به مدد فلسفه – نخواهند تونست بفهمن که شبیه سازی شده هستن یا یک دنیای واقعی.

تا اینجا قبول؟ حالا تنها حالتی که ممکنه ما بگیم ما موجودات واقعی هستیم و نه یکی از اون شبیه سازی ها اینه که اولین گروهی از موجودات باشیم که به این مرحله از علم رسیدن و با توجه به اینکه اگر یکی از این موجودات به این سطح برسن، هزاران و میلیون‌ها شبیه ساز اجرا خواهد شد، احتمال اینکه ما صاف اون اولی باشیم و نه یکی از اون شبیه سازی ها خیلی کمه. این رو اضافه کنین به میلیاردها دنیا در اطراف میلیاردها ستاره و ببینین چقدر احتمال داره ما درست اولین گروهی باشیم که به این سطح می رسه.

البته همه اینها فقط در حالتی قابل قبوله که ما بپذیریم که چنین شبیه سازی‌ای از همه جهان که درست مثل خود جهان کار کنه امکان پذیره… و خوشوقتم به عرضتون برسونم که ظاهرا یکسری دانشمند اینکار رو کردن یا حداقل خیلی بهش نزدیکن. این دانشمندها یک شبیه سازی از جهان ساختن که تا حد زیادی شبیه دنیای خودمونه.

این دانشمندها که توی بن آلمان کار می کنن و توسط سیلاس بین رهبری می شن مقاله ای منتشر کردن تحت عنوان Constraints on the Universe as a Numerical Simulation (محدودیت های جهان به مثابه یک شبیه‌سازی عددی) گفتن که شبیه سازهای فعلی جهان – که وجود دارن ولی خیلی خیلی کوچیک و ضعیفن – محدودیت‌هایی رو برای فیزیک به وجود می یارن. تکنولوژی ریویوو اینو اینطوری توضیح می ده که «مشکل همه شبیه سازها اینه که قوانین فیزیک که به نظر چیزی پیوسته می یان باید توی یک توری سه بعدی گسسته قرار بگیرن که در زمان تکه تکه پیش می ره» یا مثلا به این توجه کنین که اگر ما توی یک شبیه ساز باشیم (یا یک شبیه ساز درست کنیم) ، کامپیوتری که اونو اجرا می کنه محدودیت‌هایی روی قوانین فیزیکی (مثلا انرژی ای که هر ذره توی اون برنامه می تونه داشته باشه می ذاره) و تلاش این دانشمندها اینه که نشون بدن این محدودیت ها وجوددارن و شبیه محدودیت های یک شبیه ساز کامپیوتری هستن. چیزی که اونها روش کار کردن چیزی است به اسم Greisen-Zatsepin-Kuzmin, or GZK cut off که محدوده انرژی ای که ذرات اشعه های کیهانی می تونن داشته باشن رو مشخص می کنه و دکتر بین می گه که الگوی این انرژی دقیقا تصویر انرژی ای است که یک شبیه ساز کامپیوتری می تونه ایجاد کنه.

معلومه که در چنین سطوحی موضوع از درک مستقیم من خارجه و اگر دوست دارین می تونین اصل مقاله رو بخونین اما چیزی که من می تونم بهتون بگم اینه که Savage که یکی دیگه از همکارهای این آزمایش در دانشگاه واشنگتنه گفته که کار آقای بین و همکاران در دانشگاه نیو همپشایر و خانم زهره داوودی از دانشگاه واشنگتن داره نشون می ده که ما «امضا»هایی رو کشف کردیم که اگر دنیا یک شبیه ساز بود ، دیده می شدن.

گفته بودیم نظریه فلسفی فیزیکی اینکه که اگر تمدنی به اندازه و هوش کافی برسه – و اگر امکان نظری اینکار وجود داشته باشه – روزی شبیه سازی رو خواهد ساخت که دنیا رو شبیه سازی کنه و چون اون شبیه سازی هم توی خودش به تکنولوژی شبیه سازی دست پیدا خواهد کرد اینکار رو می کنه و همینطور تا آخر و در نتیجه احتمالا میلیون ها شبیه ساز توی همدیگه در حال اجرا هستن و از نظر آماری احتمال اینکه ما صاف اولیشون باشیم خیلی کمه. سویج می گه «این اولین امضا از امکان وجود چنین چیزی است» یعنی این اولین باریه که ما فهمیدیم امکان شبیه سازی پایه ای جهان وجود داره و اگر اینطور باشه طبق استدلال قبلی، احتمالا ما توی یک شبیه ساز در حال زندگی هستیم. خانم داوودی اضافه می کنه «حالا سوال اینه که آیا ما می تونیم با اون یکی جهان‌ها – اگر روی یک پلتفرم مشترک با ما در حال اجرا هستن – ارتباط برقرار کنیم؟»

موسیقی

موسیقی؟ آرومممممم….. هانی نیرو… موسیقی مینیمال که باعث می شه تا آخر این دنیا.. چه واقعی باشه چه شبیه سازی شده جهانی که زودتر از ما ساخته شده، لبخند بزنین و از زندگی لذت ببرین… تا دو هفته بعد…

معرفی سایت عالی: آموزش تصویری رایگان در مکتب خونه

فیلم های آموزشی مکتبخونه
یکی از پروژه‌های عالی و دوست داشتنی در ایران! بچه‌های مکتب‌خونه چیزی هستن شبیه درسنامه ولی به شکل تصویری و با درس‌هایی در سطوح مختلف (از ریاضی مهندسی و ریزپردازنده تا اصول فلسفی کوانتوم و پایتون و اختر شناسی و بانکداری و آمار و حسابان و زبون سی) که استادهای واقعی دانشگاه‌ها و داوطلب‌ها اجراشون کردن… فکر می کنم باید تعجب کنین یا افسوس بخورین که هنوز ندیدنش.

یک نکته در مورد این سایت کامل بودنش است. مدت‌ها پیش من خواستم اینو معرفی کنم ولی گفتم صبر کنم ببینم چنین پروژه سختی خوب و فعال پیش می ره یا نه و الان افتخار می کنم که بعد از چند ماه و دیدن اینهمه پیشرفت، دارم معرفی‌اش می کنم. حتما به مکتب‌خونه سربزنین و از ویدئوهای خوبش لذت ببرین و حوزه های جدید علمی که در موردش کنجکاو هستین رو از بهترین استادهای این دور و بر یاد بگیرین.

پیشنهاد؟ ویدئوها رو قابل دانلود کنن چون با توجه به شرایط اینترنت ما، داشتن یک سی دی که روش نوشته باشیم «درس‌های اصول فلسفی کوانتوم سایت مکتبخونه» کمک بسیار بزرگی است به پخش شدن و دیده شدن و مشهور شدن این پروژه – این لینک دانلود الان هست ولی برای من کار نمی کنه ):

پس معطل نکنین و سری بزنین به مکتب‌خونه

مک بوک پروی دزدیده شده‌ای که به ایران رسید

احسان لینک جالبی رو برام فرستاده در مورد ماجرایی که این دو روز سر و صداش زیاد شد:‌ یک انیماتور لندنی که لپ‌تاپ گرون‌قیمت مک بوک پرو و آیپدش به سرقت رفته، می‌گه اونها توی ایران هستن.

ماجرا این بوده که دام دلتروتو روز ۴ فوریه به خونه‌اش در لندن می‌ره و می‌بینه لپ تاپ گرونقیمت مک بوک پرو و همچنین آیپدش دزدیده شده. خوشبختانه اون به جای اینکار رو هر روز به فردا بندازه، همون زمان که لپ تاپ دستش بوده روش برنامه‌ای نصب کرده بود که در صورت سرقت می‌تونست اطلاعات مکانی لپ تاپ بعلاوه تصویری که وب کم می‌بینه رو براش ایمیل کنه.

این برنامه جذاب یک ماه ساکت بوده اما بعد از یک ماه، اولین ایمیل دریافت می‌شه. عکسی از یک زن که من و شما راحت می‌تونیم تشخیص بدیم ایرانیه بعلاوه مکانی در تهران همچنین برنامه نشون می‌ده که این خانم، مک بوک پرو رو بیشتر از همه برای گوش کردن به موسیقی خواننده‌ای به اسم دایان و ناصر زینالی استفاده می‌کرده.

صاحب اصلی مک‌بوک به پلیس انگلیس مراجعه می‌کنه ولی بعد از بردن اسم «تهران» اونها می‌گن که امکان پیگیری جریان رو ندارن چون ایران خارج از حوزه کاری اونها است و تنها امکان گزارش به پلیس بین الملل است. البته اگر فکر می کنین پلیس بین الملل چیز خیلی خفنیه اشتباه می کنین (: گزارش به پلیس بین الملل مثل نوشتن یک نامه از یک اداره پلیس به یک اداره دیگه است که اگر صلاح دونست به شما توجه کنه و معلومه که چنین گزارشی تقریبا محاله مورد رسیدگی کسی قرار بگیره.

آقای دام که از روندهای قضایی و بین المللی ناامید می‌شه، می ره سراغ فعالیتی خشن تر؛ یک وبلاگ در تامبلر که عکس ها و مکان‌های مربوط به این «دزدی» رو توش منتشر می کنه تا حداقل فشاری باشه به صاحب جدید لپ تاپ.

اما آیا واقعا این دختر رفته لندن لپ تاپ رو دزدیده؟ احتمالا نه. این خانم با دام تماس می‌گیره و می گه اونم این لپ تاپ رو خریده و هیچ وقت نمی ‌دونسته که دزدی است و اظهار می کنه که حاضره لپ تاپ رو به صاحب اصلی برگردونه ولی جریان یک قدم دیگه هم ادامه پیدا می‌کنه: صاحب اصلی که فهمیده اشتباه کرده که اونهمه عکس خصوصی این آدم‌ها رو روی اینترنت گذاشته و بهشون گفته دزد؛ لپ تاپ رو به عنوان معذرت خواهی بهشون می‌ده و می‌گه می‌تونن نگه‌اش دارن و یک داستان گیکی، سیاسی/اجتماعی به خوبی و خوشی تموم می‌شه (:

درس‌های اخلاقی رو من بگم؟

۱) لازم نیست من توی این مطلب از اون عکس‌ها بذارم. نفر اول حاضره لپ تاپش رو بده به عنوان معذرت خواهی که عکس یکی از ایران رو گذاشته پس بهتره ما هم احترام بذاریم.

۲) پیش فرض‌ها خطرناکن. ایران از نظر یک انگلیسی یک کشور اسلامی جهان سومی خاورمیانه‌ای است و الان طرف متاسفه که فکر نکرده ممکنه ما هم مثل هر کس دیگه این لپ تاپ رو خریده باشیم بدون اینکه بدونیم دزدی است.

۳) در این خبر «ایران» قفط از این نظر مهمه که من و شما ایرانی هستیم و در نتیجه این خبر برامون جالبتر از بقیه دنیا است. این اتفاق می تونست با هر کسی در هر جایی بیافته.

۴) می تونیم لبخند بزنیم از یک اتفاق بامزه باحال؛ بخصوص با پایان خوشش.

۵) و از همه مهمتر: برنامه های خودتون رو نصب کنین. اگر کسی برنامه ای می شناسه که خوبه بگین که همین زیر بنویسم (:

معرفی:

یکی از برنامه های خوب که روی سیستم های مختلف هم اجرا می شه Prey است.

رادیو گیک شماره ۲۴ – ایستگاه‌های اعداد یا همون جاسوس های دولت های ضاله و پدهای یکبار مصرفشون

بعد از مدتی، یک شماره ویژه داریم برای گیک‌هایی که جاسوسی دوست دارن، برای گیک‌هایی که می دونن رادیو چیه و موج گیرنده رادیوشون رو می چرخونن و به صدای جاسوس های سراسر جهان گوش می دن

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_024_numbers-stations.mp3]

دانلود نسخه ام پی تری
دانلود نسخه آزاد او جی جی

مشترک رادیو گیک بشین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز


توجه: اینها یادداشت های شخصی من هستن… برای اینکه سر و ته پیدا کنن باید به برنامه گوش بدین (:

ایستگاه های اعداد یا ایستگاه های جاسوسی رادیویی


[نمونه ها]

توی دنیا دستگاهی هست به اسم رادیو… رادیوی اینترنتی نه. یک دستگاه فیزیکی که یک پیچ یا تنظیم داره.. اونو که می چرخونین یک سیم پیچ می چرخه و فرکانس های خاصی رو دریافت و دیکد و پخش می کنه.. چیزی شبیه:

[صدای رادیو تنظیم شدن و رسیدن به یک ایستگاه]

ولی اگر رادیو رو روی موج کوتاه تنظیم کنین و پپیچ رو بچرخونین کاملا این احتمال هست که برسین به چنین چیزی:

[نمونه]

و موهای بدونتون سیخ بشه… به اینها می گن Numbers Stationها یا Number Stationها… چیزهایی که هیچ کس نمی دونن چیه. یعنی من و شما نمی دونیم چین و چی می گن ولی چرخوندن یک رادیوی موج کوتاه که کار ساده ای نیست و تقریبا باید مطمئن بود که از ما بهترونن پشت این رادیوها هستن. این ایستگاه های موج کوتاه معمولا برنامه های عجیبی دارن. این رادیوها با پروژه ای به اسم پروژه کونت مشهور شدن.. جایی که فرناندز در شبی که خوابش نمی برد پیچ رادیو رو پیچوند و صداهای عجیبی شنید

[نمونه]

اون شب های بعد رو هم بیدار موند و حتی روزها دستش رو از پیچ رادیو جدا نکرد تا ایستگاه های بیشتر و بیشتری رو کشف کنه. ایستگاه هایی که نمی دونست از کجا پخش می شن.. این ایستگاه ها حتی در فهرست های رسمی تخصیص فرکانس رادیویی هم ثبت نشده بود و ظاهرا برای هیچ مقام رسمی بودنشون اصلا مهم نبود… فرناندز مدت ها به این صداها گوش داد و ضبطشون کرد و بعد مجموعه پنج سی دی ای از اونها رو منتشر کرد که توجه دنیا رو به خودش جلب کرد و صداهای دیگه ای از رادیوهای تمام جهان به سمتش روانه شد…

[صدا]

اکثرا یا یکسری حروف رو می گن. یا یکسری عدد رو پشت هم ردیف میکنن . اونهم با صداهای مونوتون یک خانم، بچه یا گاهی مرد و حتی گاهی صداهای رباتیک. بعضی از این ایستگاه ها برای سال ها فعالیت کردن و بین هر دو تا برنامه رو با یک آهنگ خاص مشخص می کنن… تقریبا همه این ایستگاه ها سر ساعت یا سر نیم ساعت شروع به پخش می کنن. اول یک صدای ورودی پخش می کنن تا بفهمیم که اعداد دارن شروع می شن و بعد خوندن کدها شروع می شه. این کدها گاهی اعداد هستن مثل:

[ یک کد عددی]

و گاهی code nameهای رادیو آلفابت که برای هر هر حرف یک کلمه خاص استفاده می شه. دقیقا همونطور که من بخوام پشت تلفن بگم «ملس» می گم «م مثل من، ل مثل لینوکس، س مثل سلام» یک کد استاندارد هم هست برای تک تک حروف انگلیسی که همیشه با اونها دقیقا می گن منظورش ان است یا ام یا تی یا بی… این ایستگاه ها اینطوری حرف می زنن:

[ یک نمونه آلفا رومئو]

این حروف معمولا توی دسته های پنج تایی یا شش تایی گروه بندی می شن که شنیدنشون راحت باشه و بعد از تموم شد پیام معمولا صدایی پخش می شه که نشون بده پیام تموم شده. مثلا ممکنه یک ایستگاه بگه «end» یا یکی دیگه پنج تا صفر اعلام کنه تا بگه پیامش تموم شده.

مجله تایم می گه که این ایستگاه‌ها بعد از جنگ جهانی دوم ظاهر شدن.

[صحبت های دقیقه سه از فایل سال ۲۰۰۴]

ولی اینا چین؟ تنها استدلال معقول «ارتباط با جاسوس‌ها» است. اول بذارین نگاهی به تاریخشون بندازیم که توسط سایت کونت جمع آوری شده.
http://en.wikipedia.org/wiki/The_Conet_Project

سایت پروژه کونت سعی کرده حجم زیادی از این ایستگاه ها رو زیر نظر بگیره و صداهاشون رو ضبط کنه و مدعیه که صداهایی رو از زمان جنگ جهانی اول به بعد داره. اگر این واقعیت داشته باشه باید قبول کنیم که این ایستگاه‌های اعداد، جزو اولین رادیوهای موج کوتاه جهان هم بودن. همیشه هم ادعا شده که کاربرد این رادیوها برای جاسوس ها است. یعنی اگر من در یک کشور هستم که جاسوس هایی در کشور دیگه دارم، بهترین شیوه ارتباط یکطرفه با اونها یک رادیو است که براشون پیام بفرسته ولی خب مشکل رادیو رو همه می دونیم: همون داستان که تو فیلم جنگی های ما می گن‌ «حاجی نخود بریز رو سر دشمن». خب واقعا دشمن اگر این جمله رو بفهمه متوجه این تیکه نمی شه که منظور از نخود گلوله / توپ و این چیزها بوده ؟ رادیو خوبه ولی به شرطی که به جز گوینده و مخاطب خاص، کسی متوجه‌اش نشه.

ولی چطور می شه طوری حرف زد که فقط یک نفر بفهمه؟

[نمونه]

جواب چیزی است که بهش می گیم one time pad یا توی فارسی «پد یکبار مصرف». [ توضیح اینکه این چطوری کار می کنه و توضیح اینکه از نظر تئوریک غیرقابل شکستنه اگر درست استفاده بشه و اعدادش واقعا اتفاقی باشه و ذکر سال ۴۴-۴۵ که شکسته شده بود مال آلمان ها به خاطر اعداد غیر اتفاقی و اینکه روش رسمی ارتباط بین آمریکا و روسیه بوده بعد از بحران موشکی کوبا – پد ها در سفارت خونه ها دست به دست می شدن].

پس با داشتن یک پد یکبار مصرف و دادنش به جاسوس، یک کشور می تونه بدون هیچ نگرانی از فهمیده شدن رمزش، برای جاسوسش هر جای دنیا که هست پیامی بفرسته که همه می تونن بشنون ولی فقط اون می فهمه (اینترنت؟ اولا قدیم نبوده بعد ممکنه شنود بشه یا قطع بشه و نیاز به وسایل پیشرفته تری داره که شاید توی یک روستا نباشه و …). یکی از استدلال هایی هم که شدیدا تقویت می کنه نظریه جاسوسی رو، تغییر بسیار مشهود رفتار و تعداد کدهای مخابراه شده توسط این ایستگاه ها است در اتفاقات مهم جهان از جمله کودتای ۱۹۹۱ ماه آگوشت توی شوروی.

البته نظرات دیگه ای هم در مورد این رادیو ها هست. بازم بحثی مشابه چیزی که در مورد جاسوسی گفتیم: ارتباطات یک طرفه رمزنگاری شده که تقریبا هر کسی بتونه در هر شرایطی پیام رو دریافت کنه اما اینبار فرستنده‌ها گروه‌های قاچاق مواد و فعالیت های غیرقانونی هستن که فرستنده هاشون رو وقتی لازمه یا سر وقت های توافق شده با قدرتی خیلی کمتر روشن می کنن و کمی اطلاعات می فرستن و بعد اونو می بندن تا جاشون با مثلث سازی قابل کشف شدن نباشه اما با توجه به تعداد خیلی زیادی ایستگاه‌های فرستنده اعداد که ده‌ها ساله دارن فعالیت می کنن، این نظریه بسیار ضعیف تر از نظریه ارتباط دولت ها با جاسوس هاشون است.

بحث قدرت هم هست.. دولت ها می تونن با قدرت خیلی بیشتری رادیوهاشون رو پخش کنن. البته امواج یک رادیوی قدرت پایین فرکانس بالا (موج کوتاه) هم می تونه به راحتی دور دنیا رو بچرخه و حتی بعد از تداخل امواج و نویز و غیره بازم با یک آنتن مناسب قابل دریافت باشه اما در عمل جاسوس ها یا همکارهای قاچاقچی‌ها دسترسی به رادیوهای معمولی با آنتن های مرسوم خودمون دارن و در نتیجه اگر قراره مطمئن بشیم که هر جاسوسی تقریبا هر جای دنیا با هر رادیوی معمولی می تونه امواج ما رو دریافت کنه باید حداقل نیم میلیون وات قدرت رادیومون باشه که از توان قاچاقچی های مرسوم خارجه (:

اطلاعات رسمی در مورد این رادیوها خیلی کمه ولی در ۱۹۹۸ «دیلی تلگراف» از زبون مسوول دولتی در تخصیص امواج رادیویی گفت «این ایستگاه های اعداد همون چیزی هستن که فکر می کنین. مردم نباید در موردشون خیلی کنجکاو باشن و این هم برای استفاده عموم مردم نیست».

ولی در مورد این رادیوها چی می دونیم؟ آیا کسی جاشون رو پیدا کرده؟ آیا فهرستی ازشون هست؟ ..

[نمونه]

کسانی که جدی تر این رادیوها رو دنبال می کنن سعی کردن لیست هایی ازشون درست کنن و براشون اسم بذارن. مثلا یکی از مشهورترین اونها «لینکلن شایر پوچر» است. این اسم رو روش گذاشتن چون بین کدها دو بار اول آهنگی به همین اسم رو پخش می کنه

[صداش رو بذارم: http://en.wikipedia.org/wiki/The_Lincolnshire_Poacher]

یا مثلا ایستگاهی به اسم مگنتیک فیلد بین کدهاش آهنگ های الکترونیک ژان میشل ژار فرانسوی رو پخش می کنه. مورد جالبتر ایستگاه Atención ه که از ارسال اطلاعاتش رو با کلمه اسپانیایی Atención شروع می کنه.

همیشه تلاش هایی بوده که فرستنده ها از طریق مثلث سازی پیدا بشن. یعنی یک نفر با سفرهای پر هزینه دور دنیا بچرخه و از قدرت سیگنال و غیره سعی کنه محل رو پخش رو تشخیص بده. البته گاهی هم اشتباهاتی چیزهایی لو دادن. مثلا همین ایستگاه Atención که گفتیم یکبار چنین سوتی ای داد. یکبار حین پخش کدها صدای رادیو هاوانای کوبا در پسزمینه شنیده شد و لو داد که احتمالا پخش کننده رادیو داشته به رادیوی کشورش گوش می داده ولی یادش رفته قبل از شروع پخش رادیوی خودش، رادیوی جیبی اش رو خاموش کنه! معلومه که همیشه می تونه نقشه هم باشه. همچنین در طول سال های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ کلی مقاله توی مجله های الکترونیک چاپ می شد که علاقمندها سعی می کردن با سفر در طول آمریکا و دیدن قدرت سیگنال و تکنیک مثلث سازی، مکان دقیق پخش سیگنال های بعضی از این رادیوها رو کشف کنن و اکثرا هم می رسیدن و یک مرکز آموزش نظامی در ویرجینیا به اسم وارنتون.

ولی داستان ما با Atención تموم نشده. یک موزیک گوش بدین تا به سراغ داستان تنها ایستگاهی بریم که رسما متهم شد به وسیله ای بودن برای ارتباط با جاسوس ها.

[موزیک طولانی ]

گفتیم که ایستگاه Atención ایستگاه مشهوری بود. بیشترین شهرت این ایستگاه از دادگهای اومد در سال ۱۹۹۸. در سال ۱۹۹۸ دولت آمریکا اعلام کرد که یک شبکه جاسوسی کوبا رو کشورش دستگیر کرده… مشهور به شبکه wasp. مسوول پرونده در دادگاه مدعی شد که یکی از افراد دستگیر شده با استفاده از یک رادیوی دستی معمولی سونی اعداد و حروف ایستگاه Atención رو گوش می کرده و می نوشته و بعد با وارد کردنشون در یک لپ تاپ، کد اونها رو باز می کرده. نماینده اف بی آی در این دادگاه شهادت داد که در ۱۹۹۵ از خونه این جاسوس برنامه دیکد کردن ایستگاه Atención رو برداشتن و پیام جاسوس ها رو با اون دیکد می کردن. تمام مذاکرات دادگاه اعلام نشد ولی اف بی آی نشون داد که چطوری می تونه با برنامه اطلاعات ایستگاه Atención رو باز کنه و به این سه پیام برسه:

– به دوستی با جو و دنیس اهمیت بیشتری بدین و اونو پیش ببرین
– تحت هیچ شرایطی مامور ژرمن و مامور کاستور نباید در روزهای ۲۴، ۲۵، ۲۶ و ۲۷م با BTTR پرواز کنند.
– روز زن را با به تمام رفقای زن تبریک می گوییم.

با توجه به سرعت اعلام اعداد در ایستگاه Atención، گفتن هر کدوم از این پیام ها بیشتر از یک دقیقه طول می کشیده.

ولی چجوری می شه جلوی این ایستگاه ها از خودمون دفاع کنیم؟ مثلا اگر من یک دولتی باشم که نخوام جاسوس ها توی کشورم از این ایستگاه ها استفاده کنم چیکار می تونم بکنم؟

[موزیک جدا کننده یا صدای کوتاهی]

ظاهرا تنها روش نوز فرستادن است. مثلا کره شمالی از سال ۲۰۰۶ به بعد شروع کرده به پخش کردن رادیوی دولتی اش (صدای کره) روی فرکانس فرستنده اعداد لینکلن که قبلا ازش صحبت کرده بودیم (یعنی ۱۱۵۴۵ کیلوهرتز) و چند سال قبلش هم دقیقا همین اتفاق در مورد رادیوی روسیه و یک ایستگاه اعداد آلمانی افتاد.

اما به این گوش بدین که گفته می شه در اوج جنگ ایران و عراق اتفاق افتاده:

[نمونه جنگ ایران و عراق]

بله! یک کسی تلاش می کنه درست روی همون فرکانس نویز شدیدی پخش کنه تا کسی که قرارهپیام رو بشنونه نتونه اونو به درستی تشخیص بده. اما چرا اینکار بیشتر انجام نشده؟ یک نظریه اینه که فرستادن این امواج پارازیتی هزینه بر و سخته و مثلا ایران ترجیح می ده اونو روی ماهواره ، رادیو به اصطلاح اسراییل و اینجور چیزها مصرف کنه تا غیرقابل شنیدن کردن چیزی که فقط یک نفر مخاطب داره و تازه معلوم هم نیست چی می شه. یک نظریه که چرا کمتر کشوری روی این امواج پارازیت انداخته هم چیزیه که بهش می گن «توافق جنتلمن‌ها». گفتن اینکه «تو روی مال ما نویز ننداز ما هم روی مال تو نویز نمی ندازیم». یک جور توافق شبیه توافقات جنگ سردی..

[صدایی از رادیوها. ترجیحا طولانی و هیجان انگیز و شاید آهنگ مربوط بهشون]

حالا قبول دارین که این رادیوها با رمزهای احتمالا غیرقابل شکستنشون می تونن برای گیک ها منبع الهام باشن؟ درسته که بعضی سوال‌ها رو می تونیم جواب بدیم (مثلا اینکه چرا این رادیوها حتی در عصر اینرتنت و جی پی جی و ایمیل هنوز اینقدر رایج هستن) ولی کلی سوال هست که هنوز کسی بهش جواب نداده. مثلا اینکه چرا تعداد این رادیوها بعد از جنگ سرد چندان کمتر نشد، اینکه چرا هنوزم کشور چک داره یکی از این رادیوها رو پخش می کنه – مگه چند تا جاسوس توی کشورهای دیگه داره و اینکه چرا این رادیوها به خودشون اجازه می دن گاهی روی فرکانس مخابرات هواپیماهای تجاری یا رادیوهای رسمی کشورها پخش بشن…

[نمونه]

پس اگر در این سال ۲۰۱۳ کامپیوتری دیجیتال اینترنتی رادیویی پیدا کردین،‌سری به موج کوتاهش بزنین یا حتی سراغ لیست های اینترنتی مثل پروژه کونت برین و سر ساعت مقرر رادیو به دست بگیرین و با رازهای جهان همراه بشین. دنیا پیچیده تر ، جالب تر و هیجان انگیز تر از اون چیزی است که معمولا به ما گفتن!

رادیو گیک با شماست که نگاهی عمیقتر داشته باشیم به جهانی که لایه‌های جدی تر از لایه‌هایی داره که روزنامه‌ها ازش حرف می زنن و چیزهایی مهمتر از تعداد هسته‌های موبایل بعدی ما.

منابع برای مطالعه بیشتر:
ویکیپدیا
پروژه کونت
آرشیو پروژه کونت

موسیقی

– آهنگ شاید یه روزی یه جایی از گروه بی بند
– آهنگ وسط تیکه ای از IMANY – You Will Never Know

ساعت نه و چهل دقیقه صبح از دید ویندوز

ساعت ویندوز

خب دوستان ویندزوی امروز و فردا و پس فردا رو حسابی احتیاط کنین چون ویندوز هنوز درست ساعتش رو تنظیم نمی کنه و توی دونستن اینکه ما چه تاریخی ساعت رو جابجا می کنیم مشکل داره (:

خلاصه یا نذارین از اینترنت تنظیم بشه و مثل ساعت دیواری خونه ازش استفاده کنین یا حواستون باشه که از زندگی یک ساعت جلو نباشین (: