«جادی! چرا اینقدر ضد زن هستی؟»

خب بذارین تمرکز کنم… با دختری حرف می زدم. دختر هنرمند است (به قول خودش آرتیست) و از پسری می‌گفت که یک دوربین خوب داره و استودیوی عکاسی نود (۹۰ نه! نــــــود یعنی لخت). مشتری‌هاش میان به استودیوش که توی خونه‌اش هم هست، لخت می‌شن و عکس می‌گیرن.

من با خنده و فکر به رشته سخت عکاسی که توش آدم سخت شاخص می‌شه و خیلی از آماتورها با پول می‌تونن توش جلو بیافتن، می‌گم:

    – پول هم می‌گیره از مشتری‌ها؟

دختر جواب می‌ده:

    – فکر نکنم. نمی‌دونم.

و من با خنده می‌گم:

    – ظاهرا که باید یک پولی هم بده.

دختر اضافه می‌کنه:

    – احتمالا گاهی با بعضی مشترها هم می‌خوابه دیگه.

این یک متلک پسرونه نیست. جدی است و بر اساس منطق. من اضافه‌تر می‌کنم:

    – پس احتمالا باید پول بیشتری هم بده.

و دختر خیلی جدی بهم جواب می‌ده «جادی تو چرا اینقدر ضد زن هستی؟»

شوکه می‌شم. من ضد زن هستم؟ شنیدنش از طرف کسی که مدت‌ها است منو می‌شناسه سخته. من مبارز نیستم و برای نظراتم خیلی وقت ها ترجیح می دهم هزینه ای هم ندم ولی به هرحال می دونم که معتقدم به حقوق زنان (مثل هر موجود دیگه ای) و دفاع ازش. شوک خوبیه… فکر من معمولا خوب خط ها رو می‌گیره می‌ره جلو و دو سه تا خط مختلف رو به نتیجه می‌رسونه اما اینبار هر چند ثانیه که بهش وقت می‌دم به ته خط تحلیلی نمی‌رسه. هی سعی می‌کنم مسیرهای احتمالی مختلف رو به چپ و راست بچینم و ببینم این مکالمه کجاش به ضد زن بودن می‌رسه.

یادم نیست خودم به نتیجه می‌رسم یا خودش بهم می‌گه. اوه! الان یادم اومد. خودش بهم گفت و جوری که الان با یادآوری‌اش شوکه بشم. بهم می‌گه «چرا همه‌اش تو چارچوبٍ شدن و کردن فکر می‌کنی؟». اوه!

جملات من معطوف به این بودن ک دخترها همیشه سعی می‌کنن «پا ندن» و پسرها سعی می‌کنن گیر بندازن و سکس داشته باشن. چرا اصلا فکرم به این سمت نرفت که دختری هست که وقتی دلش سکس می‌خواد، پسری رو پیدا می‌کنه که بدون رابطه عاطفی پایه سکس باشه و خوش تیپ هم باشه و آرتیست هم باشه و باهاش بخوابه. جملاتم رو که مرور می‌کنم.. در اصل اینو گفتم «اگر دختری با پسری که نمی‌شناسه بخوابه، باید پول بگیره». خیلی ضد زن بوده. شوک خوبیه. یک فکر دقیق و عمیق روی یک شوخی ساده که به هرحال زشت بوده اما حالا خیلی بدتره.

چند روز قبل ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان بود (پادکست رادیو فنگ رو از اینجا و پادکست پر استرس صدای تغییر رو از اینجا گوش بدین). این شاید اولین ۲۵ نوامبری است که من حرف تکراری نزدم. امسال ریشه‌های عمیق‌تری از این خشونت رو توی خودم هم دیدم و مطمئن‌تر شدم که جامعه نیاز به آموزش داره. نیاز به حرف زدن و نیاز به ارتباط. اگر داشتیم… می‌خوردیم به سلامتی همه خانم‌هایی که بدنشون مال خودشونه… به سلامتی همه خانم‌ها.

جمعه ها با کاندوم: کاندومی برای همه فصول

دوستی به خوبی تذکر داده که چرا وقتی جمعه‌ها از کاندوم حرف می‌زنم نگاهم جوری است که انگار کاندوم فقط برای سکس خارج از خانواده استفاده می‌شه. درسته که کاندوم تقریبا تنها وسیله عملی برای پیشگیری از بیماری‌های جنسی (STD) مثل ایدز است اما یک جنبه بسیار مهم دیگه‌اش هم اینه که راحت‌ترین و دم دست ترین روش است برای پیشگری از بارداری و در نتیجه یک وسیله جذاب برای زوج‌های ازدواج کرده.

کاندوم در روابط جنسی خارج از چارچوب خانواده یک باید است. چون باید مواظب بیماری‌های بسیار خطرناک و غیرقابل درمانی مثل ایدز بود. توهمی مثل اینکه «دوست پسر من باکلاس و تمیز است و ایدز نداره» هم همیشه غیرمعقوله چون دوست پسر / دختر شما هر چقدر هم باکلاس، مودب، تمیز، جنتلمن، خوشگل و غیره باشه ممکنه یک شریک جنسی دیگه داشته باشه یا قبلا داشته بوده باشه که اون هم یک دوست داشته که اون هم یک دوست داشته که اون هم یک دوست داشته. هر کدوم از این آدم‌ها کافیه یکبار با یک ویروس برخورد داشته باشن. چه ایدز چه سیفلیس چه هپیاتیت هر بیماری قابل انتقال از روش جنسی دیگه یا حتی تزریق آلوده و کلی داستان‌های دیگه. پس استفاده از تنها روش پیشگیری یک باید است.

اما در روابط داخل ازدواج هم کاندوم چیز جالبیه. اولا که متنوع است و باحال. کلی فان درست می کنه و کلی قابلیت بانمک داره که نیازی نیست من اینجا بهشون اشاره کنم. اما کاندوم علاوه بر اینکه یک ابزار کمک-سکسی خوبه، گاهی برای زوج‌ها هم بهترین روش پیشگیری است. خانم‌های زیادی هستن که به دلایل متنوع نمی تونن قرص پیشگیری بخورن. فعلا هم که قرص پیشگیری مردونه تولید تجاری نشده پس در این حالت هم کاندوم یکی از بهترین راه حل های پیشگیری از بارداری است.

حرف اول مطلب این هفته رو تکرار می‌کنم: کاندوم فقط مال روابط خارج از ازدواج نیست. کاندوم یک وسیله بانمک است و یک اختراع خیلی قدیمی برای پیشگیری از بچه و از بیماری‌های مقاربتی و این روزها هم با تنوعی وسیعی که داره، یک وسیله کمک جنسی. درسته که توی سکس چیزهایی جذابی هست که کاندوم تا حدی سختشون می کنه اما توی سکس چیزهایی هم هست که فوق العاده نخواستنی هستن: بیماری و در مواقعی که نمی‌خواینش، بچه! کاندوم بهترین همراه برای جلوگیری از این جریان است پس بهتره به جای غر زدن برای قسمت اول، به خاطر قسمت دوم باهاش دوست باشیم.

اخبار دنیای آزاد در هفته ای که گذشت – ۲ آذر ۱۳۹۰

من هر هفته در یک پادکست خیلی کوتاه اخبار دنیای آزاد رو برای پادکست رادیو ۲۴ وبلاگینا می خونم که نصف دوم برنامه پخش می شه. اخبار دنیای آزاد این هفته رو از اینجا دانلود کنین یا به شکل مستقیم بهش گوش بدین:

[audio:radio24-23-November-2011.mp3]

انتشار سورس اندروید ۴ و هانی کامب. از اول امسال که تبلت‌های اندروید ۳ ارائه شدن مردم منتظر سورس این سیستم عامل بودن اما گوگل هی اون رو به تاخیر می انداخت. حالا گوگل این سورس و سورس اندروید ۴ رو منتشر کرده و به همراهش کیت توسعه نسخه ۷ رو هم داده که روش می شه برای اندروید ۴ هم برنامه نوشت +

کامپیوتر آرم بیس اوبونتوی به اندازه یک یو اس بی دیسک. علم واقعا داره سریع پیش می ره. اسمش هم آبنبات پنبه ای پشمک و واقعا جذابه. به اندازه یک کول دیسک که یک سرش یو اس بی داره و یک سرش یک پورت HDMI. فقط تصور کنین که چیزی شبیه یک کول دیسک دارین که یک سرش رو می زنین به یک مونیتور اچ دی ام آی و مونیتور با اوبونتو بوت می شه و وای فای و بلوتث و میکرو اس دی و یک گیگ رم و یک سی پی یوی دوال کور آرم ۱.۲ گیگاهرتز داره. +

آیا شاهد تلفن آمازون خواهیم بود؟. گفته می شه که آمازون داره یک گوشی به اسم کیندل فون درست می کنه که اواخر سال ۲۰۱۲ عرضه خواهد شد. قیمت؟ فقط بین ۱۵۰ تا ۱۷۰ دلار! از مدت ها پیش اخطار داده بودیم که باید حواستون به آمازون باشه: آمازون با داشتن یک شبکه توزیع فیزیکی وسیع و داشتن یک اکوسیستم بزرگ داره گستره محصولاتش رو کامل می کنه. از کتاب تا تبلت تا تلفن تا بازار اندروید خودش. اگر اهل سهام خریدن هستین، الان وقتشه. +

اوپن زوزه ۱۲.۱. توزیع بسیار مهمی است از این نظر که مشخص می کنه آیا اوپن زوزه زنده و فعال و جذاب خواهد موند یا نه. زوزه یکی از بهترین ها بوده ولی بعد از خریده شدن ناول توسط اوراکل سرنوشتش مبهم شد. من نصب کردم تا ببینم به کجا داره می ره و بعد از یک هفته استفاده می تونم بگم که خیلی بهش امیدوار نیستم. هنوز نقاط قوت خیلی زیادی داره ولی به راحتی دیده می شه که جامعه پشتش کوچیک شدن و این برای یک توزیع خطرناکه چون تعداد بسته ها، سازگاری اونها، آپدیت شدن اونها و صحت پکیجینگ اونها رو پایین می یاره. مثلا من بعد از یک روز تلاش نتونستم شاتر رو روش نصب کنم علی رغم اینکه بدون شک زیپر مدیر بسته خوش دست تری از یام است. من خیلی خیلی خوشحال می شم اگر اوپن زوزه بتونه آدم ها رو پشتش جمع کنه و بسته هاش سازگارتر و گسترده تر بشن. هرچی باشه به نظر من با اختلاف خیلی زیاد، اوپن زوزه زیباترین آرت ورک و لوگو رو بین همه لینوکس ها داره. +

کروم بوک، زیر سیصد دلار! گوگل اعلام کرد که نسخه فقط وای فای لپ تاپ های کروم بوک ایسر و سامسونگ از جمله تمام نسخه های جدید رو با قیمت ۲۹۹ دلار می فروشه. گوگل همچنین فرم ور این لپ تاپ ها رو منتشر کرده و تغییراتی توی اونها داده. مشخصه که کروم بوک ها هنوز خیلی مشتری ها رو به خودشون جذب نکردن ولی به هرحال قدمی هست در رفتن به سمت ابرها و زندگی جذاب اون تو. البته به شرطی که اینترنت قطع نشه. اگر اطلاعات بیشتر می خواین دنبال Life with a Chromebook بگردین که یک نفر خاطرات استفاده اش از کروم بوک رو به شکل مفصل و کامل نوشته. +

دولت هند و تبلیغ استفاده از اوپن سورس. تبلیغ دولت ها برای استفاده از لینوکس و نرم افزار آزاد و اوپن سورس رو که همیشه شنیدیم ولی اینبار بحث جالبتره. هند در این حد عقلش رسیده که در یک سند به اسم «سیاست دیوایس درایورهای سخت افزارهای خریداری شده توسط ای-گاورننس» منتشر کرده که توش می گه اگر دولت سخت افزاری می خره لازمه کسب اطمینان کنه که این سخت افزار قابلیت استفاده از سیستم های اوپن سورس (که اینجا معنی لینوکس می ده ) رو هم داشته باشه. از دیدن دولت های نسبتا عاقل، خوشحالیم. +

مسابقه طراحی بک گراوند برای کی دی ای ۴.۸. ایرانی ها سابقا خوب نشون دادن و الان بازهم فرصت دارن هنرنمایی کنن. انتشار کی دی ای ۴.۸ ( که می گن خیلی خیلی باگ هاش کم شده و پایداره ) خیلی نزدیکه و انبار مستر نونو پین هیرو (که کاغذدیواری های قبلی رو ساخته بوده) از جامعه خواسته تا اونها تصاویر بک گراوند درست کنن و بفرستن. فرصت خوبیه برای یک کار خوب. دنبال plasma-workspaces-wallpaper-contest بگردین و تو مسابقه شرکت کنین. حتی عکس هم قبوله ولی باید طبق قوانین باشه. مثلا والپیپیر شما باید یکی از ارزش‌های مرکزی کی دی ای (الگانس، آزادی و راحتی استفاده) رو نشون بده. +

زنان در جامعه آزاد: وظیفه مردان سنگین تره. این جمعه روز جهانی خشونت علیه زنانه. یکی از توسعه دهندگان مهم دنیای فاس (راسل کاکر – توسعه دهنده دبیان و مشاور لینوکس) گفته که وقتی زنی در جامعه فاس شروع می کنه از حقوقش حرف زدن یا علیه تبعیض اعتراض کردن، دقیقا این مردهای دنیای فاس هستن که بهش حمله می کنن و جلوی مطرح شدن این مباحث رو می گیرن. اون گفته که «وقتی مشکلات توسط مردها ایجاد می شن و هزینه صحبت کردن در مورد موضوع برای مردها نسبت به زن ها کمتره، هیچ مرد نجیبی نمی تونه کنار بایسته و حرف نزنه». +

جامعه شناسی احساسات

اینترنت و وب پر است از مطالب ساده برای خوندن. ما عادت می‌کنیم به خوندن سرسری چیزهایی که پنجاه درصدشون رو قبلا می‌دونیم و بیشتر برامون حالت خبر یا بیان شفاف‌تر چیزهایی رو دارن که قبول داریم. کمتر پیش می‌یاد چیز واقعا جدیدی بخونیم یا به مفهوم واقعی کلمه «مطالعه کنیم». اگر می‌خواین این عادت رو امروز بشکنین، سری بزنین به این مقاله جذاب که سینا قسمت به قسمت داره ترجمه می‌کنه: چرا عشق دردناک است؟ مصاحبه با اوا ایلوز. مطلب از حوزه جامعه‌شناسی احساسات است که من امروز به افتخار سینا و مقاله‌اش به ویکیپدیای فارسی اضافه‌اش کردم.

مقاله سخته و نسبتا سنگین و سرعت خوندنش شاید برای من یک سوم سرعت خوندن متن‌های دیگه اینترنتی بود. دقیقا همین ثاب تمی‌کنه که باید بخونیمش (حتی توی تم افتضاح وبلاگ سینا).

اشپيگل: شما می گویید، ما دیگر نمی توانیم یک نفر را انتخاب کنیم. این تردید از کجا ناشی می شود؟

ایلوز: ایجاد قید و پیوند همیشه ناشی از یقین و باور است – انسان نمی داند که آیا عشق چنین کارکردی دارد و آیا باید خود را نسبت به کسی متعهد کرد که ممکن است بهترین گزینه نباشد. اگریستانسیالیست ها حق دارند: انسان با تصمیم هایی که می گیرد، تعریف می شود. نکته این که روزبروز تصمیم گیری سخت تر می شود. در دنیای امروز، با توجه به گستردگی امکان انتخاب به ابهام و چندارزشی رسیده ایم: نه تنها آمال و آرزوها مفقود شده اند، دیگر از اشتیاق و تشنگی هم اثری وجود ندارد.

اشپيگل: چنان که نوشته اید، یکی از اهداف کتابتان کاستن از دردهای عشق است. چگونه می خواهید این کار را انجام دهید؟

ایلوز: من می خواهم که زنان، وقتی عاشقی آنها را ترک می کند، خود را مسوول پایان رابطه ندانند و خود را بی ارزش احساس نکنند. در حقیقت قسمت زیادی از رنج های رمانتیک دلایل نهادی دارد. در دوره مدرن، ما تا حد زیادی تأیید را به واسطه رابطه عاشقانه بدست می آوریم. این موضوع هم برای مردان و هم برای زنان صادق است؛ برای زنان شدت بیشتری دارد، چون زنان هم چنان در عرصه عمومی کمتر وارد و تأیید شده اند. پایان یک رابطه معمولا برای آنان بسان دفن ارزش های شخصی است. در این مورد عدم تشابه میان دو جنس، نه حاصل ضعف زنان، که به دلیل ساز و کارهای اجتماعی است. به عنوان یک فمینیست در پی آنم که مکانیسم این ناهمگونی احساسی را نشان دهم.

خواندن مصاحبه کامل / قسمت اول

راستی! سینا همه مطالب وبلاگش عالیه هرچند که اون تم خاص تمام تلاشش رو می‌کنه که شما نخونیدش (: این وبلاگ تنها نوشته‌های فوتبالی رو داره که من می‌خونم و این روزها تقریبا تنها نوشته‌های جامعه ‌شناسی غیرسایبری رو. بگم که اگر کسی می خواد جامعه شناسی رو ادامه بده، این وبلاگ یکی از بهترین ها برای خوندن است.

یک تذکر مهم:‌ سینا علاوه بر اینکه یکی از مورد اعتماد ترین آدم های زندگیه منه، مهندس مخابرات، دانشجوی دکترای جامعه شناسی، کمک داور فوتبال توی اتریش، ساکن غیرقانونی خوابگاه و از همه حساس‌تر، در عین اخلاقی‌ترین آدمی که من دیدم بودن، به معنی عامیانه اش بی ادب هم هست (: از لغات خاص استفاده می کنه و اگر حساسیت دارین به این موضوع، از خوندنش (مثلا از خوندن مطلب گیر کردنش تو آسانسور) محروم کنین خودتون رو (:

نقدی بر فیلم آموزش جنسی آشنای محبوب

داروخونه بودیم برای یک چیز دیگه که توی ویترین آشنای محبوب رو هم دیدم! اسمش رو نمی دونستم ولی می دونستم که یک فیلم مجاز آموزش جنسی منتشر شده و قطعات خنده دارش رو شنیده بودم. مثلا اینکه زن موقع ارگاسم نه فقط شل می شه که در مقابل جاذبه هم سنگین می شه (؟!).

به فروشنده گفتم اونم بده (: گذاشت توی کیسه مشکی و بهم داد. چهار و پونصد.

یک روز تو خونه که دو تا از دوستان خوب هم بودن گفتیم نگاه کنیم (: با این صحنه ای عجیب شروع شد. سکس گل ها از ویدئوی The Wall.یعنی سکس دو تا گل با هم به شیوه آدم ها یا چنین چیزی. کمی هم زیادی خشن برای این آموزش. اسکرین شات من از لحظات آخرشه و لحظاتی بعد صفحه پر می شه از اسپرم‌های سریع و کوچیک! واقعا نمی دونم نیازی به این هنرنمایی بوده یا نه. شاید برای جلب توجه.

در بقیه فیلم، یکسری حدیث نشون می دن، سه تا استاد دانشگاه صحبت می کنن و گاهی عکس های دانلود شده از اینترنت میکس شده بین حرف ها و حدیث ها (مثلا عکس کاندوم یا نقاشی اجزای داخلی تناسلی مثل تخمدان ها و این حرفها).

احادیث چیزهایی هستن مثل این صحنه‌ها:

که توشون سعی شده در فضایی دیجیتالی و پلاسمایی ولی با صدایی عرفانی گفته‌های بزرگان دین اسلام در این مورد خونده بشه. اینها یک جور ووله(؟) هستن بین صحبت سه نفر استاد دانشگاه که محوریتشون اینه که آقا سکس چیز بدی نیست.

در اکثریت دقایق فیلم، سه تا استاد (یک زن و دو مرد) به شکل نیمه سربسته سعی می کنن یکسری موضوع رو توضیح بدن. یک جاهایی علمی و یک جاهایی با تکنیک «بچه های من به حرف عمو گوش کنین». خانمه و یکی از آقاها ماخوذ(؟) به حیا هستن و بیشتر هم در مورد بیماری ها و پیشگری توضیح می دن ولی دکتر مجد نقطه اوج آموزشه و خیلی جذاب حرف می زنه. کاملا نزدیکتر به چیزی که یک فیلم آموزشی جنسی باید باشه:

اینجا هم داره توضیح می ده که باید «زبون رو روی پوست قطع و وصل» کنین. احتمالا چون نمی تونه پوست یا قطع و وصل رو درست نشون بده، روی زبون تاکید کرده (:

خب مشخصه که ما چهارنفری کلی خندیدیم. اما به نظرم گروه هدف این سی دی ما نیستیم. بدون شک کسایی تو ایران هستن که خیلی از اینها رو نمی دونن و گفتن همینکه «در یک رابطه جنسی سالم هم مرد باید ارگاسم بشه هم زن» براشون یک آموزش بسیار پایه ای و مهمه. به هرحال این قدم خوبه. نقدش خوبه و اتفاق افتادنش هم خوب. البته قیمت و نحوه عرضه احتمالا باعث می شه به کسانی که بیشترین احتیاج رو بهش دارن نرسه. نظر من اینه که لازمه دولت سرمایه گذاری کنه برای آموزش درست در این زمینه توی همه ایران (: نه اینکه یکسری آدم خودش رو بفرسته ولی بودجه ای اختصاص بده برای اینکار و سازمان های آزاد غیر دولتی واقعی بتونن پروپوزال بدن برای اون بخشی از اون بودجه – حالا بگیریم توی یک ایران شفاف (:

اشکالات

اصولا ساخت یک محصول آموزشی پیچیده است. می دونین که من مخالف سانسورم – شاید به خاطر زندگی توی یکی از سانسورچی ترین کشورهای جهان. ولی اگر بخوام در مورد قوانین نظر بدم به این فکر می کنم که آیا یک محصول آموزشی باید از جایی مجوز داشته باشه یا نه. آیا آدم ها می تونن آموزش های اشتباه بدن؟ به هرحال.. اینها توی این سی دی اشتباهه:

<

ul>

  • اسمش هست آشنای محبوب. ما اول فکر کردیم آشنای محبوب همون «سکس» است. بعدا دکترها توضیح دادن که سکس به شکل عجیبی اصلا با کسی که باهاش صمیمیت ندارین و عاشقش نیستین جذاب نیست در نتیجه «آشنای محبوب» نه به سکس که به کسی که می خواین باهاش سکس کنین اشاره داره. این تعمیم اشتباهه. احتمالا سکس با کسی که دوستش داریم بهتره و جذابیت داره دیدن کسی که سکس رو فقط با کسی که دوستش داره تجربه می کنه، ولی گفتن اینکه بدن مکانیزمی داره که باعث می شه سکس با غیرآشناهای_محبوب نخواستنی بشه حرفیه که به هر مخاطب فیلم می گه که با یک فیلم تبلیغاتی طرفه و نه با یک توضیح علمی.
  • دکتر مجد می گه که «مرد ممکنه چند بار به ارگاسم برسه». قبول. احتمالش هست بخصوص در شرایط خاص تر. بعد توضیح می ده که «مردهای عزیز اصلا از این موضوع ناراحت و نگران نشین!» انگار همه چند بار ارگاسم می شم و بعد وحشت می کنن که چرا اینطوری شد (: در نهایت «اضافه می کنه که راه حل زود انزالی اینه در یک شب چهار بار سکس کنن تا طولانی تر بشه». نمی دونم دکتر چند بار در زندگی چهار بار ارگاسم در یک شب رو تجربه کرده ولی این یک موضوع معمول نیست. جوری ازش حرف زده که اگر کسی فقط یکبار ارگاسم بشه و بعد دیگه میلی به سکس نداشته باشه، ممکنه فکر کنه غیرطبیعی است (: شاید هم یک جور تبلیغ زیرپوستی کرده برای خودش (((: به هرحال چهار بار در یک شب سکس داشتن در یک زندگی معمول به نظر من حرفیه که فقط از پسرهای باکره توی چت روم های یاهو بر می یاد (:
  • جایی دیگه می گه زن باید در دوران قاعدگی تمیز باشه و برای اینکار «روز اول قاعدگی باید سیزده بار پد رو عوض کرد» دکتر؟ ساعتی یکبار یعنی؟ ممکنه برای بعضی آدم ها لازم باشه ولی این سی دی مال کسانی است که داری زبون رو بهشون نشون می دی که چطوری باید قطع و وصل کنن یا توضیح می دی که چطوری آدم ها باید آروم جلو عقب کنن پس بهتره چنین اطلاعاتی رو با احتیاط بدی یا حداقل ذکر کنی که در صورت نیاز در یک فرد خاص غیر عادی نیست هر چند بار که لازم باشه پد رو عوض کنه.
  • روی جلد سی دی چاپ شده ۱۸- ! منطقا باید باشه ۱۸+ (:
  • افکت ها عجیبه (مثلا افکت دائمی پلاسما در پشت سر یک سخنران جدی) و نشون دادن چیزهایی که نمی خوان نشون بدن هم به نظر من بی معنی. توضیح میده که اتاق خواب نباید توش هیچ چیز باشه و تصویر عجیب به دیوار نباشه و فقط یک تخت باشه و میزتوالت و آینه. بعد یک اتاق خواب اینچنینی نشون می ده که توش یک زن با چادر سفید داره قرآن می خونه و مردم هم رو سجاده در حال نمازه! (((: چه حرکتیه آخه؟
  • در مورد ارگاسم می گه وزن بدن زن سنگین می شه! (: ما گفتیم حتما منظورش اینه که شل می شه بدن. بعد توضیح داد که نه فقط شل می شه که سنگین هم می شه. یعنی در مقابل جاذبه مقاوم‌تر می شه یا چنین چزی. (: البته درک می کنم که تلاش می کرد یک نکته معقول رو توضیح بده ولی می تونستن یک برداشت دیگه بگیرن با توضیحی معقول تر و کلماتی مربوط تر.
  • سایتشون اصلا قشنگ نیست و الان هم داون شده به خاطر احتمالا تموم شدن ترافیک ماهانه: Ashenaye-Mahboub.com.
  • <

    ul>

    و از همه بدتر

    دکتر مجد گفت که دوش موضعی بگیرین با صابون مایع! اگر منظورش از دوش موضعی استفاده از دستگاه‌های زیر برای «تمیز کردن» یا «تازه کردن» یداخل بدنه، کاملا اشتباه می کنه.

    این ابزارها رو تبلیغات چی ها می فروشن ولی حتی استفاده ازشون با آب خالص هم به دلایل مختلف برای سلامتی نامناسبه چه برسه به اینکه از چیزهایی مثل سرکه رقیق یا بدتر از همه قلیای غلیظ (صابون مایع) استفاده بشه (لینک سایت دولتی آمریکا در مورد سلامت زنان)

    جمع بندی

    دیدن این سی دی به شکل قانونی توی مغازه ها بسیار خوبه. نوید بخش و باعث شادی. مخاطبش ما نیستیم ولی باید خوشحال باشیم که هست. البته بخش هایی مثل روش های پیشگیری می تونه به درد هممون بخوره (بخش مهم گفته نشده: در سکس خارج از خانواده حتما از کاندوم استفاده کنین). بهترین بخش فیلم دکتر مجد است و به نظرم ادیت و کارهای فنی اش ضعیفترین بخشش. یک ایده عالی اینه که یکی دو نفر مستقل، خودشون به شکل آزاد یک فیلم بسازن در تکمیل این و بذارن روی اینترنت. کافیه سه چهار نفر معقول حرف بزنن و نکات مهم رو بگن (: البته کاملا مبتنی بر تحقیقات جدید نه بر اساس باورهای عمومی مهملی که پر است توی جامعه.

    ضد کلیشه: زنان جنگجوی دنیاهای فانتزی

    دنیای فانتزی ادامه دنیای واقعی است ولی آمیخته با تخیلات بیشتر. در دنیای فانتزی خیلی وقت‌ها نقاش‌ها و طراح‌ها مردهایی هستن که زن‌ها رو برای خودشون نقاشی میکنن و این جنگجویان زن داستان‌های فانتزی رو به جای توسعه دادن در تخیلات داستان، به دنیای جنسی خودمون بر می گردونه.

    بحث اینه که آخه واقعا چرا کسی که دنبال دیدن زن لخت است باید برای اینکار به دنیای فانتزی بیاد؟ خب می تونه توی دنیای مخصوص اینجور کارها دنبالش بگرده. شده مثل ایران که مردم برای ساحل رفتن، مشروب خوردن و رقصیدن و دو دقیقه بدون دغدغه پلیس شرعیات با دوست پسرشون راه رفتن باید تا یک کشور دیگه برن.

    حالا فتوبلاگ Women Fighters یک پروژه جالب شروع کرده: جمع کردن عکس جنگجویان زن دنیاهای فانتزی و بازی‌های کامپیوتری به اون شکلی که واقعا باید باشن: در زرهی واقعا مفید برای جنگ و اسلحه به دست گرفته مثل یک انسان واقعی. اگر دنیاهای فانتزی رو دوست دارین، چرخی توش بزنین. زن‌هاش واقعا برای جنگ لباس رزم پوشیدن نه برای ارضای مردها (:

    مصرف کنید: زن زمستان

    من از ویدئوی قبلی مهرنوش هم خوشم می‌اومد. توش ساده و سرراست بود و خودش. بدون آلایش زیاد. از اینهم خوشم اومد. زیاد پیچیده نکرده جریان رو. حرفش رو زده و به بارداری اش هم افتخار کرده. فکر کنم بتونه من رو فن خودش بدونه تا این لحظه.

    آپدیت: یکی ایمیل زد که گاهی اول ویدئو یک تبلیغ بیست ثانیه ای پخش می شه (: اون مربوط به رادیو تلویزیون من نیست (:

    آپدیت دو: ظاهرا می گن ویدئوی تبلیغی ارتش آمریکا هم توی تبلیغات هست. امپریالیسم؟ وبلاگ من؟ ((: هاه.. لعنت بر دیکتاتور و امپریالیسم هر دو (: فعلا کلا ویدئو رو برداشتم تا ببینم به کجا می شه لینک داد که از این ام الخبائث راحت باشیم

    آپدیت سه با رمز «درود بر انسانیت» از سایت خودم فایل رو دانلود کنید. . مهرنوش: زن زمستون. ۳۶ مگ ((((: