اخبار دنیای آزاد در رادیو ۲۴ – ۷ سپتامبر

من هفته یکبار در کمتر از پنج دقیقه اخبار دنیای آزاد رو برای رادیو بیست و چهار می گم. حالا هم در شماره نود و چهار این رادیو، یکبار دیگه چهارشنبه شده و یکبار دیگه اخبار دنیای آزاد در پنج دقیقه مرور می شه. سر فصل‌ها:

روز آزادی نرم افزار

۱۷ شهریور یکبار دیگه نزدیک شده! سافتور فری دم دی ! روز جهانی آزادی نرم افزار. بعضی ها ترجمه می کننش روز نرم افزار آزاد ولی این درست نیست. بحث اینه که زندگی ما بیشتر و بیشتر داره وابسته می شه به تکنولوژی هایی که اکثریت مردم ازش سر در نمی یارن و هر وقت ما از چیزهایی که استفاده می کنیم سر در نیاریم، اونهایی که قدرت و پول دارن شروع می کنن اونها رو از دستای بیرون کشیدن تا به منافع خودشون برسن. روز جهانی آزادی نرم افزار روزیه که باید علاوه بر جشن‌هامون حواسمون رو جمع کنیم که این تکنولوژی های نو بر علیه خودمون استفاده نشه. امیدوارم از زنجان تا رشت و تهران و شیراز، توی یکی از جشن ها شرکت کنین و کلی جای منم خالی کنین. +

فیلم مستند ردهت! Default to open: The story of open source and Red Hat

ردهت فیلمز با افتخار تقدیم می کند. بیست و هفت دقیقه تاریخچه ردهت. یکی از شرکت هایی که خیلی خیلی بیشتر از بقیه توزیع ها به لینوکس خدمت کرده و خودش هم با استفاده از گنو/لینوکس به یک شرکت عظیم تبدیل شده. نگاهی داره به بازمتن و رشد اون در دهه هشتاد و نود و تشکیل و عام شدن ردهت. عالیه. توی یوتیوب دنبال [متن بالا] بگردین و فیلم رو ببنین. شاید هم بخواین روز آزادی نرم افزار روی یو اس بی دیسک داشته باشین و برای بقیه کپی اش کنین. +

کرنل دات اورگ هک شد!

اوایل ماه قبل به چند تا از سرورهای سرورهای کرنل دات اورگ نفوذ شده. گفته می‌شه هکرها حتی متوجه نشدن وارد عجب جایی شدن و با جا گذاشتن چند ردپای آماتوری، ادمین‌ها که متوجه موضوع شده بودن، اونها رو بیرون کردن. کسی به سورس دست نزده و لینوس فعلا سورس لینوکسش رو به جیت هاب منتقل کرده تا مشکلات حل بشن.

مصاحبه با طراح گنوم۳

سرچ کنین دنبال و بخونین. من نخوندم هنوز ولی شکی نیست که مستقیم از پشت میکروفن می رم بخونم ببینم حرف حسابش چیه (: +

نگاهی به مراکز شنود برادر سابق، کلنل قذافی

این یک سالن شنود است که در تریپولی لیبی کشف شده. پر از پوسترها و راهنماهای انگلیسی که تکنیک‌های شنود را آموزش می‌دهند. تمام عکس‌ها از ادو بایر است؛ خبرنگار عکاس وال استریت ژورنال.

ظاهرا ماموران در چنین سالن‌های بازی می‌نشسته‌اند. این یک ساختمان شش طبقه است. احتمالا در همین‌جا جاسوس‌های قذافی با تکنولوژی وارد شده از غرب، ایمیل‌ها و چت‌های افراد را شنود می‌کردند.

سالن شنود فقط یک طبقه از ساختمان را اشغال می‌کرده. پایینتر، اتاق‌هایی شبیه اتاق‌های بازجویی به چشم می‌خورد که در شبکه‌های پیچ در پیچ ساخته شده‌اند.

یکی از انقلابی‌ها در آستانه در یکی از اتاق‌های کار.

اتاقی در ساختمان شنود. این عکس در روز دوشنبه هفته قبل انداخته شده.

همه جا پر از پرونده‌های کاغذی است

و فلاپی دیسک‌ها زمین اتاق‌های شنود را پر کرده‌اند. تکنولوژی‌ها قدیمی هستند.

پرونده‌ها جدیدتر به شکل مرتب در قفسه‌ها چیده شده اند. پر از پرینت ایمیل‌های ماه‌های قبل و مربوط به روزهای آغازین شورش لیبی.

نمایشگرهای کامپیوتری و فایل‌های کاغذی روی هم انبار شده‌اند. در همین ساختمان قذافی سعی می‌کرد تمام مخالفان حکومتش را زیر نظر بگیرد.

نقشه پایتخت لیبی؛ طرابلس با نشانه‌هایی روی آن که نقاط خیزش مردم را نشان می‌دهد.

پرونده‌های اشخاص

جعبه‌هایی پر از فیلم‌های ویدئویی.

پرونده‌های قدیمی که در گوشه‌ای انبار شده‌اند

پرونده‌های خرد شده با دستگاه کاغذ خرد کن

و فکر می کنین اگر لیبی همه این هزینه‌ها رو صرف مثلا آموزش در مدارس می‌کرد، وضعش امروز فرقی داشت یا نه؟ البته می پذیرم که اگر به جای شکنجه و کشتار و پرونده سازی سراغ آموزش بچه ها و دانشگاه هاش می‌رفت، مدت‌ها قبل حاکم مادام العمرش باید کنار می‌کشید و خب ظاهرا برادرمون ترجیح می داد دیکتاتور یک کشور بدتر باشه تا شهروند عادی یک کشور بهتر..

جواب کاریکاتوریست سوری به چماق به دستان بعثی

چماق به دستان بعثی سوریه، به علی فرزات کاریکاتوریست منتقد حمله کردن و دست هاش رو شکستن تا درس عبرتی بشه برای بقیه آزادی خواهان سوریه. روز بعد دوست و برادر فعلی یعنی بشار اسد حمله کرد به مسجد و با کشتن کلی آدم و دستگیری تعدادی بیشتر سعی کرد کمی بیشتر روی قدرت بمونه. همون روز فرزات با دست های شکسته قلم به دست گرفت و اینو کشید:

البته من واقعا از کسی انتظار ندارم قهرمان باشه ولی دیدن هر قهرمان که جلوی خیل منفعتاندیش ها می ایسته، مبارزه رو صد برابر زیباتر می کنه.

توضیح اضافی: این اثر کار خود فرزات نیست. به کامنت مراجعه کنید (: با تشکر

رژیم بعث سوریه و دستان کاریکاتوریست منتقد


علی فرزات ( Ali Ferzat) کارتونیست مشهور سوریه‌ای است و منتقد رژیم بعث بشار اسد. دیروز چند لباس شخصی مسلح – که احتمالا خودسر هم بوده اند و هیچ کاری با دولت بعثی کشور فعلا دوست و همسایه یعنی شخص بشار اسد نداشته‌اند و بعد هنگام خروج او از دفتر کارش جلویش ظاهر شدند و کتکش زدند، هر دو دستش را که با آن کاریکاتور می‌کشد شکستند و گفتند که این فقط یک اخطار است. آن‌ها او را خون آلود در کنار خیابان رها کردند و رفتند.

فرزات شصت ساله،‌ در جهان عرب به خاطر کارتون‌های انتقادی‌اش از حاکمان تمامیت خواه – از جمله رییس جمهوری مادام العمر سوریه یعنی بشار اسد – مشهور است.

منبع: کمیته حفاظت از روزنامه نگاران

شکاف دیجیتال

شرکت‌های بزرگ فن‌آوری اطلاعات با علاقه می‌خواهند در پروژه فاتح ترکیه سهیم شوند. وزیر اقتصاد ترکیه در آمریکا است و مشغول مذاکره با شرکت‌های خصوصی در سیاتل و سیلیکون‌ولی. تا اینجا او از مایکروسافت، اپل، اینتل و سیسکو دیدن کرده و با مدیران آن‌ها به گفتگو نشسته است. موضوع گفتگو پروژه فاتح است. طرح بلند پروازانه و پر خرجی که طی آن با همکاری بزرگترین شرکت‌های آی.تی. دنیا، تبلتی برای دانش‌آموزان ترکیه‌ای طراحی شده و در طول چهار سال آینده پانزده میلیون واحد از آن در تمام مدارس این کشور نیمه آسیایی و نیمه اروپایی توزیع خواهد شد.

فاتح که در زبان ترکی حروف اول کلمه «جنبش پیشبرد فرصت‌ها و توسعه تکنولوژی» است شکاف دیجیتال را هدف گرفته است؛ هم در داخل کشور و هم خارج از آن. شکاف دیجیتال به اختلاف سطحی گفته می‌شود که افراد، گروه‌ها و کشورها از نظر فرصت‌ و دسترسی به اطلاعات و تکنولوژی‌های اطلاعاتی دارند؛ از جمله دسترسی به اینترنت و توان استفاده از آن. در سطح داخلی، وزارت اقتصاد تلاش می‌کند با طرح فاتح به همه دانش‌آموزان فرصتی برابر برای آشنایی و استفاده از ابزارهای دیجیتال و دسترسی به اطلاعات فراهم کند و در سطح خارجی هم ترکیه می‌خواهد با تربیت نسلی آشنا به تکنولوژی و بومی کردن فن‌آور‌ی‌های نو، نقش پر رنگ تری در تولید اطلاعات در سطح جهان باشد و از این طریق شکاف دیجیتالی خود و کشورهای پیشروی جهان را کاهش دهد.

آمریکا روند مجهز کردن تمام مدارس به کامپیوتر و دسترسی دانش آموزان به آن را از اوایل دهه ۱۹۹۰ شروع کرد و تا پیش از چرخش هزاره، تلاش داشت تا تک تک مدارس و دانش آموزان را به اینترنت متصل کند. چند سال قبل هم پروژه‌ای تحت عنوان «هر کودک یک لپ‌تاپ» سعی کرد این امکان را فراهم کند که هر دولتی با سرمایه‌گذاری صد دلاری به ازای هر نفر، بتواند کودکان کشور را از ابتدا با فرصت‌های دیجیتال نسبتا برابر و آماده برای پذیرفتن نقش‌های دنیای تکنولوژیک آینده بزرگ کنند. نمونه‌های بعدی هند بودند و کره جنوبی. هند ابزارهای تکنولوژیک ارزان ساخت و اجازه داد قشر فقیر نیز با هزینه‌ای بسیار اندک و با استفاده از سوبسید دولتی به کامپیوتر دسترسی داشته باشد و کره جنوبی هم در برنامه‌ای بسیار بلندپروازانه اعلام کرد که تا سال ۲۰۱۵ تمام کتاب‌های درسی مدارس را با نسخه‌های دیجیتال جایگزین خواهد کرد و هر دانش‌آموز تنها با یک تبلت در کوله پشتی به مدرسه قدم خواهد گذاشت.

موضوع شکاف دیجیتال و نحوه غلبه بر آن دغدغه بسیاری از کشورها است. توان کار با کامپیوتر و فراهم بودن دسترسی به آزادراه‌های اطلاعاتی در ده سال آینده چیزی خواهد بود مثل داشتن سواد و حضور جاده‌های خوب در در دهه قبل. اگر کشوری می‌خواهد در آینده جهان نقش بازی کند و اگر انتظار می‌رود افراد یک سرزمین، شهروندی از دنیای آینده باشند، باید زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری مورد لزوم توسعه پیدا کرده باشند. چنین کاری ادامه منطقی آموزش و پرورش ابتدایی در هر کشور است و وظیفه دولت‌ها – البته دولت‌هایی که می‌خواهند بخشی از جهان باشند.

شورشی ها به تریپولی رسیدند: گفته می‌شود قذافی فرار کرده

گزارشگر ان بی سی به نقل از تلویزیون لیبی توییت کرده که قذافی و خانواده به خارج از لیبی پرواز کرده‌اند. شورشیان لیبی امروز به پایتخت رسیده‌اند و کنترل یک فرودگاه نظامی را در دست گرفته‌اند. چند ساعت قبل، همسایه لیبی یعنی تونس، حکومت جدید لیبی را به رسمیت شناخته.

اضافه کنم که «شورش» الزاما یک فعل منفی نیست. شورش یعنی حرکت خشونت آمیز علیه وضع موجود و اکثرا هم برای بر هم زدن نظم سیاسی کاربرد داره. زنده باد شورشی ها، انقلابی‌ها و آزادی بخش‌های لیبیابی و از اون مهمترتر زنده باد خود آزادی (:

حمله رژیم سوریه به مسجد و تخریب اون

راستش عربی من زیاد خوب نیست. خودتون نگاه کنید. برداشت من از خبر انتظار نیروهای حاکم کشور دوست و همسایه یعنی رژیم بعث سوریه بود برای اومدن نمازگزاران به مسجد و بعد حمله با تانک و تخریب مسجد و کشتن آدم ها.

این خبر هم مثل بقیه اخبار سوریه، بحرین و مابقی دیکتاتوری‌های دور و نزدیک بسیار ناراحت کننده است. خوشحال می شم اشتباه باشه ولی اگر نباشه گفتم شاید شما هم بخواین بدونین. شاید لازم باشه اعتراض کنین یا کفن بپوشین یا غیره. در ضمن بهانه خوبی هم هست چون به هرحال سیستم در حال تغییره و بهتره زودتر موضع دوست و همسایه رو بذارین کنار. حتی بد نیست زودتر یک پرس و جویی بکنین. مثلا به این فکر کنین که اگر چنین اتفاقی توی اسراییل افتاده بود الان چه کارهایی می کردین؟ بر اساس اعتقاد یکسری از مسلمین، لازمه اون دنیا جواب چنین سوالی رو داشته باشین.

پلیس عصبانی بریتانیا، اسم، آدرس و تاریخ تولد محکومان را توییت می کند

تحقیر یک ایده بسیار قدیمی مجازات است. این شیوه، روش اصلی مجازات تا قرن‌های هفده و هجده بود ولی بعد با بالا رفتن شعور نسبی جوامع، روش های اصلاحی را جایگزین اون کردند.

اما ظاهرا وقتی آدم‌ها (تیم‌ها) عصبانی می‌شوند و کنترلشان بر اوضاع کم می‌شود عقلشان هم تا حدی عقب نشینی می‌کند و با کنار گذاشتن عقل و شعوری که در طول قرن‌ها تلاش شده روی هم انباشت شود، می‌روند سراغ کارهای غریزی مثل تحقیر افراد و خرد کردن شخصیتشان.

این کار در ایران منجر به فرو کردن لوله آفتابه در دهن بدون حتی صادر شدن حکم قاضی درباره فرد و اعمال مشابه می‌شود و در انگلستان منجر به چنین توییت‌های از طرف اداره پلیس:

پلیس منچستر، مشغول توییت کردن اسم، تاریخ تولد و محل تولد مجرمانی است که محکوم شده‌اند. اینکار شاید غیرقانونی نباشد ولی برای من شکل مدرنتر آفتابه در گردن انداختن و تحقیر کردن آدم ها است: روشی برای داغ زدن به یک انسان. حتی اگر طرف دزد باشد و از طرف دادگاه هم به خاطر دزدی محکوم شده باشد، بردن آبرویش در ملاء عام کاربردی ندارد جز تسکین خشم طرف برنده (در اینجا پلیس).

بر حق بودن پلیس، منتخب بودن دولت، آزادی احزاب، لات بودن فرد دستگیر شده، قانون شکنی و غیره هم روی چنین مواردی تاثیری ندارد. هرچقدر هم شکل کار متمدانه باشد، نفس عمل همان انداختن آفتابه در گردن است و همانقدر دور از تمدن و مریض.

منبع: گیزمودو