شیوه حذف شناسه در گوگل یا جیمیل

جاهای مختلف بحث شده که این گوگل خبیث کم کم داره کل اطلاعات ما رو ذخیره می کنه. بعضی ها تصمیم می گیرن به همین دلیل از گوگل برن. به هرحال شما هر دلیلی برای رفتن از گوگل داشته باشین باید خوشحال باشین چون حداقلش اینه که گوگل – بر خلاف فیسبوک – این اجازه را به شما می‌ده و اطلاعات شخصی شما رو هم پاک می کنه. برای حذف کردن اکانت خودتون از گوگل این مراحل رو انجام بدین

  • در گوگل لاگین کنید
  • روی My Account در گوشه بالای سمت راست صفحه کلیک کنید
  • در این صفحه، کنار My Products روی ادیت کیک کنید.

  • حالا باید لینک زیر گزینه Delete Account را کلیک کنید.

  • همه چیز را تیک بزنید. این تیک‌ها تایید می کنند که سرویس‌های مختلف گوگل برای شما غیر فعال شوند و شما قبول می کنید که اکانت پاک شوند ولی اگر تعهد مالی بر عهده اکانت باشد، هنوز آن را می‌پذیرید. بعد پسورد خود را وارد و Delete Google Account را کلیک کنید.
  • و خلاص:

حاضرین زیر دوربین کار کنید؟‌

یکی از دوستان توی یک ایمیل به یک نکته پیچیده اشاره کرده:

مدیرم تصمیم گرفته توی محل کارم دوربین مدار بسته کار بذاره. من حاضر نیستم جایی کار کنم که یک دوربین تمام وقت مشغول ضبط کردن حرکاتم است. نظر تو چیه؟

بدون شک یکی از پیچیده‌ترین بحث‌های ممکن. دوربین‌های مدار بسته دائما دارن ارزونتر و ارزونتر می شن و کارفرماها به دلایل مختلف بیشتر و بیشتر علاقمند به استفاده از اونها. دلایل اونها چیزهایی مثل بالا رفتن بهره‌وری، کنترل امنیتی و جلوگیری از «مشکلات» است. استدلالشون هم برای رد مخالفت‌ها اکثرا اینه: «مگه کاری بدی می‌کنین که نگران دوربین هستین؟ آنرا که حساب پاکه از محاسبه چه باکه؟»

اما من شخصا از اینکه یک دوربین توی محل کارم بهم نگاه کنه خوشم نمییاد که هیچ، ازش خیلی بدم هم می‌یاد. دلایلم؟ سعی می‌:نم در دو بخش طبقه بندیشون کنم:

خلوت

حساب پاک بی معنیه. اصولا بحث «پاکی» بی معنیه. هر آدمی برای خودش یک خلوت داره که باید محترم باشه. من حق دارم کاری بکنم که از نظر طرف مقابل غیرپاک است و بخوام این مخفی باشه و در عین حال در بسیاری از حالت‌های دیگه، من حق دارم نخوام همه چیزم توسط یک نفر دیگه قابل دیدن باشه. مثلا ممکنه من بخورم زمین، باسنم رو بخوارونم یا هر کار مشابه دیگه و نخوام یک نفر این‌ها رو در فیلم نگاه کنه و بخنده یا ضبط کنه و نگه داره.

روابط قدرت

این مهمتره… داشتن دوربین توی کلاس،‌ یک جور بازتولید خیلی خشن روابط قدرت در سازمان است.

چرا من نباید توی دفتر مدیر دوربین بذارم و هر وقت خواستم اونو نگاه کنم؟ اگر بحث امنیت مهمه، دفتر رییس که مهمترین جای امنیتی است. دلیلش واضحه. چون رییس صاحب سازمانه و حق داره بقیه رو نگاه کنه. دوربین القا کننده بالادست و پایین دست است. یک نفر باید دائما بقیه رو کنترل کنه. این شکل از سازمان به نظر من جای کار کردن نیست (:

نتیجه من

به نظر من، سازمان باید مبتنی بر اعتماد متقابل کار کنه. اگر دوربین مال امنیت است، می‌شه نصبش کرد و فقط شبها روشنش کرد یا زمانی که کسی نباید در سازمان باشه. اونهم همه جا به تساوی. از دفتر مدیر تا اتاق راننده‌ها. اما اگر کاربرد دوربین،‌ تکنولوژیک کردن شیوه‌های مدیریت قرن ۱۸ و ۱۹ است، بهتره با یک مشاور حرف زد و مشکل عدم اعتماد توی سازمان رو حل کرد… یا از سازمان رفت.

نتیجه شما

خیلی خوشحال می‌شم کامنت بذارین. می‌بینین که نظر من پخته نیست. مشکل این دوستمون واقعی است و من هم شخصا خیلی خوشحال می‌شم در مورد این بحث، استدلال‌های بیشتری داشته باشم. به هرحال نه فقط سازمان‌های ما، که دولت و کشور ما هم شدیدا داره به سمت برادربزرگ‌تر پیش می‌ره و شکی ندارم که دوربین‌هایی که در سطح شهر وظیفشون زیرنظر گرفتن مردمه، بیشتر و بیشتر خواهد شد.

در انگلیس به ازای هر ۱۰ نفر، یک دوربین مشغول به کار است

خب، بخش‌هایی از رمان ۱۹۸۴ و V for Vendetta در حال وقوع است. بر اساس یکسری تحقیقات غیررسمی، در انگلستان ۶ میلیون دوربین مدار بسته فروخته و نصب شده است یعنی یک دوربین به ازای هر ده نفر انگلیسی! بر اساس این آمار، تصویر هر فرد در طول یک روز فعالیت معمول خود در ۴۰۰ دوربین دیده و ضبط می‌شود. این روزها دوربین‌های مدار بسته کالایی شده‌اند که در سوپرمارکت‌ها به فروش می‌روند؛ شکی نیست که برادر بزرگ در حال نگاه کردن ما است.

ترجمه از CCTV systems have become ubiquitous