روز جهانی سیستم ادمین‌ها مبارک

کمتر از یکهفته قبل روز جهانی مدیران سیستم‌ یا همان SysAdmin Day بود و من آنقدر مشغول بودم که فرصت نکردم درباره‌اش بنویسم. حالا ساعت یک و پانزده دقیقه نصفه شب است و من یک جایی بین تهران و کرج در یک کانتینر نشسته‌ام و پشت یک سرور سان، وبلاگ می‌نویسم (:

در واقع ما اینجا هستیم تا جلوی از کار افتادن سرورهای GPRS در صورت وقوع یک زلزله در تهران را بگیریم. سرورهای مختلف در دو نقطه دور از هم در تهران به هم وصل می‌شوند تا در صورت وقوع یک فاجعه،‌ بتوانند جای همدیگر را پر کنند. برای من به نوعی لذت بخش هم هست.

مدیر سیستم کسی است که ۳۶۴ روز در سال مقصر شناخته می‌شود. به خاطر داون شدن‌های سیستم‌، به خاطر اختلالات شبکه‌های کامپیوتری، به خاطر مشکلات در دیدن نتایج کنکور از روی سایت، به خاطر عدم نمایش درست تابلوهای راهنمای فرودگاه‌ها، به خاطر سرعت پایین اینترنت ناشی از مشکل فنی و به خاطر خیلی خیلی چیزهای دیگر (: در نتیجه ۹ سال است که گروهی تصمیم گرفته‌اند امروز را به عنوان روز جهانی مدیران سیستم بنامند تا برای یک روز هم که شده، شاید کسی از مسوول یک سیستم کامپیوتری تشکر کند (:‌

حالا که نصف شب است و من منتظر همکارم، بگذارید کمی حاشیه بروم. برای من دنیای دیجیتالی که با آی‌پی به هم وصل شده دقیقا مثل همان دنیای ماتریکس است. مثل یک شبکه پیچیده که کل جهان را به هم وصل کرده. اول موشک‌ها را، بعد دانشگاه‌ها را، بعد خانه‌ها را، بعد کامپیوترها را، بعد گوشی‌های موبایل را و حالا هم کم کم قهوه‌سازها و اتوموبیل‌ها و دوربین‌های مدار بسته و … این شبکه ماتریکسی، سرورها را هم به هم وصل می‌کند. در طول روز بیشترین فشار روی این سرورها است، بیشترین چک کردن اعتبار بعد از ظهر است، بیشترین جی.پی.آر.اس اوایل و اواسط شب و بیشترین شارژ اعتبار، قبل از ظهر. این ساعت‌ها (الان یک و نیم) دنیای دیجیتال خلوت‌تر و خلوت‌تر می‌شود. ساکنان این ساعت کسانی هستند که نمی‌خواهند دیده شوند. کسانی که در اینترنت کارهای مخفی می‌کنند، مدیران سیستمی که از خلوتی سیستم‌ها برای چند دقیقه قطع کردن و تنظیم مجدد استفاده می‌کنند، نوارهایی که بک آپ می‌گیرند و تلاش‌هایی که برای پیشگیری از یک فاجعه می‌شود. راستش برای من مثل یک زندگی موازی در داستان‌های علمی تخیلی است. کسانی که شب‌ها در کانتینرها و ساختمان‌های بلند روی کیبوردها تایپ می‌کنند تا فردا صبح که آدم‌ها بیدار می‌شوند همه چیز طبیعی به نظر برسد.

من در اوایل برنامه نویس بودم. بعدها بیشتر به یک هکر تبدیل شدم و این روزها به یک مدیر سیستم. زمانی آرزویم دیدن اینترنت بود – باور کنید!‌ شاید کمتر از پانزده سال قبل -. بعدش آرزویم شد کار کردن با یک کامپیوتر یونیکسی. بعدش هم آرزویم این بود که با کامپیوترها و سیستم‌عامل‌های بزرگ کار کنم. الان خوشحالم که بین بیشتر از پنجاه کامپیوتر سان و اچ پی نشسته‌ام و آرزویم این است که فردا هم این کامپیوترهای دوست داشتنی خوب کار کنند؛ آنقدر خوب که کسی متوجه بودنشان نشود. من این روزها یک مدیر سیستم هستم و این روز دوست داشتنی را به همه همکاران شبکه‌ای و سیستمی بخصوص همکاران NSNی تبریک می‌گویم (:

دزدان نظرمند خنده دارند

یکی از دوستان خوب برام کامنت گذاشته که یکی مطلبم رو دزدیده. معمولا این جور چیزها ر جدی نمی گیرم چون سایتی که اونقدر بیچاره باشه که از سایت من مطلب بدزده، پیشاپیش ثابت کرده که ارزش توجه نداره. اما چون در اون لحظه کاری ناشتم، با تشکر از دوستمون روی مطلب کلیک کردم. فوق العاده بامزه بود!

یک آدمی در سایتی به اسم بازی نما، اومده مقاله من رو دزدیده و اسمش رو گذاشته: نیک و بد سیستم عامل ها. تا اینجا که جریان طبیعی ولی کثیف است اما مسخره گی و بامزه بودنش از جایی شروع می شه که این آدم به عنوان یک طرفدار ویندوز (؟!) مقاله یک آدم مخالف ویندوز رو دزدیده و برای حل و فصل جریان به نفع ویندوز، ته هر پاراگراف یک جمله اضافه کرده در این حد:

(صحبت از مشکلات نرم افزاری ویندوز است و پاراگراف اینطوری تموم می شه:) … کیفیت پایین نرم‌افزاری که خیلی وقت‌ها مربوط به دزدی بودن و قفل شکستگی آن برنامه ميباشد ولی در واقع همیشه هم اینطور نیست: محیط ناامن و ویروس و کرش و فرمت و کندشدن و اینجور چزها. به نظرم لازم نیست در این مورد زیاد بنویسم.
ولي از حق نگذريم چون سيستم عامل ويستا تا الان كه دارم اين مقاله رو مينويسم بهترين سيستم عامل و قويترين اون در دنيا تا اين لحظه شناسايي شده و بقيه‌ي سيستم عامل ها دربرابر اون خيلي كم آوردن و زود هك شد

فکر می کنید کجاش رو من نوشتم و کجاش رو دزد؟ (: تمام دیگر پاراگراف ها هم همینطوره (: اول متن من بعد یک توضیح که ویندوز خوبه یا لینوکس ناموفق خواهد یا مک خیلی گرونه (: در آخر سایت هم اضافه شده: «تمامي حقوق اين مقاله به سايت بازينمامتعلق ميباشد و كپي برداري فقط با ذكر نام نويسنده آزاد است.»

به روز شد: مدیران سایت بازی نما تماس گرفتن و گفتن که مطلب رو پاک کرده اند. در یک فروم طبیعی است که اینجور چیزها پیش بیاد و متشکرم از مدیران فروم که این رو اصلاح کردن. البته امیدوارم به جز پاک کردن مطلب، تذکری هم به طرف داده شده باشه. به هرحال خبر خوبیه (:

چگونه یک اف تی پی سرور خانگی راه اندازی کنیم / قسمت دوم

این قسمت دوم مقاله خوب آپدیت بلاگ است که بدون اطلاع خودش نوشته شده. این سنت که آپدیت بلاگ درباره اینجور چیزها می‌نویسد به نظرم یک سنت خوب در وبلاگستان فارسی است که به آن تولید محتوای فارسی می‌گویند (: از آپدیت بلاگ، متشکرم (:

اما دلیل نوشتن این مقاله فقط تشکر نیست. دلیل نوشتن این مقاله، کامل کردن نوشته خوب آپدیت بلاگ است. آپدیت بلاگ در کلی قدم راه اندازی اف تی پی سرور را در ویندوز توضیح داده و من می‌خواهم تا جایی که می‌توانم به شکل مشروح، نصب این سرویس بسیار مفید را در لینوکس و مک یکجا توضیح بدهم تا به آن شوخی قدیمی صحه بگذارم که


 برای عوض کردن یک لامپ، چند نفر لینوکس / مک کار لازم است؟

 یازده نفر! یک نفر که لامپ را عوض می‌کند و ده نفر هم توضیح می‌دهند که اینکار در لینوکس / مک ساده‌تر از ویندوز است.

نصب اف تی پی سرور در لینوکس

از قبل نصب است (: اگر نبود تایپ کنید sudo apt-get install vsftpd و نصب می‌شود (: اگر خط فرمان را دوست ندارید از Synaptic جلوی vsftpd تیک بزنید و OK کنید.

نصب اف تی پی سرور در مک


از System Prefrences به بخش Share بروید و File Sharing را تیک بزنید. اف تی پی سرور نصب و فعال است (:

امیدوارم آپدیت بلاگ عزیز فرصت کنه درباره شیوه استفاده از اف تی پی سرور هم توضیحاتی بده که برای همگان مفید خواهد بود. البته پیشاپیش بگم که در لینوکس استفاده از اف تی پی بسیار آسانتر است (: بین خودمون باشه! بین ویندوز و مک در استفاده از اف تی پی، فرق چندانی نیست!

همزیستی پنجره، پنگوئن و پلنگ

امروز برای کامپیوتر جدیدم (مک بوک اپل) ۴ گیگابایت رم خریدم و کامپیوتر دقیقا تبدیل شد به موشکی که آمریکا اینقدر از آن می‌ترسد. نمی‌فهمم رویایی‌تر از این کامپیوتر چه چیزی ممکن است… تنها اشکالش بازگشت نسبی و محدود من است به نرم‌افزارهای دزدی از جمله Parallels که یک ماشین مجازی است. ویندوز و لینوکس دبیان را قبلا روی پاراللز نصب کرده بودم ولی به خاطر رم کم، معقول کار نمی‌کرد. حالا سه سیستم عامل و هر چه برنامه دارم بدون مشکل در حال کار هستند و حدود ۷۰۰ مگابایت رم هم خالی مانده! اینها فقط و فقط به لطف ۹۴ هزار تومان رم DDR2 است و طراحی فوق العاده یک سیستم عامل به اسم مک او اس تن مشهور به لئوپارد (پلنگ). نگاه کنید:


این ویندوز است روی مک. حتما می‌دانید که در لینوکس ما – تقریبا – هر چقدر که بخواهیم مونیتور مجازی داریم. یعنی مثلا اگر چهار فضای کار (مونیتور ) انتخاب کرده باشید، مثل این است که علاوه بر مونیتوری که در حال دیدنش هستید، سه نمایشگر دیگر هم در اطراف شما نصب شده باشند و با یک اشاره کلید، به آن‌ها نگاه کنید. مثلا می‌شود در یکی از این فضاها، بازی کرد، در یکی کار کرد و در یکی اینترنت را چرخید و یکی را هم خالی گذاشت. بعد وقتی می خواهید بازی کنید فلان کلید را میزنید و به فضای بازی می‌روید یا وقتی رییس رسید، فلان کلید را می‌زنید (مشهور به Boss Key) و فضا یا نمایشگر مربوط به محل کار ظاهر می‌شود. حالا من هم در این کامپیوتر – بنا به درخواست فعلی ام – چهار فضا دارم. یکی از این فضاها یک کامپیوتر ویندوز است که دیدید! فضای بعدی یک یونیکس دبیان است:


و یک فضا مخصوص بازی تمام صفحه که فعلا SecondLife در آن در حال اجرا است (با سرعت مردنی اینترنت ایرانی) و در صفحه آخر هم پنجره‌های کاری و اینترنت گردی را باز کرده‌ام:


واو.. درست دیدید! حدود خیلی برنامه با کلی پنجره و سیستم هم هیچ مشکلی ندارد. البته فکر نکنید که مثل یک آدم بیکار، یکی یکی پنجره‌ها را به این صورت چیده‌ام. من فقط ماوس را به سمت راست پایین صفحه زده‌ام و سیستم عامل کل پنجره‌ها را برایم کوچک کرده است تا بتوانم از بین آن‌ها روی آنی که می‌خواهم کلیک کنم و به آن برنامه بروم (: چیزی شبیه به این:


و البته اگر بخواهم پیشنمایش کوچک شده آن چهار فضا (چهار نمایشگر مستقل) را ببینم کافی است یک ترکیب کلیدی دیگر را بزنم و هر چهار فضا به من نمایش داده می‌شود و حتی می‌توانم پنجره‌ها را در آن جابجا کنم یا با کلیک روی یکی از آن‌ها، انتخابش کنم:


این سیستم عامل واقعا قوی / زیبا نیست؟‌ البته با توجه به اینکه همه این زیبایی‌ها را دارد در عین تمام قدرت یک سیستم مبتنی بر یونیکس. زیبایی و قدرت چیزهایی هستند که معمولا در یک جا جمع نمی‌شوند و به همین دلیل ترکیب فعلی واقعا ارزشمند است. درباره دو چیز به زودی خواهم نوشت:

ضعف‌های مک

منظورم از «قدرت یونیکسی» چیست

روش تغییر پوسته پیش‌فرض در لینوکس، یونیکس و اچ پی

پوسته یا همان شل ( shell ) خط فرمانی است که در آنجا می‌توانیم دستوراتمان را تایپ و اجرا کنیم و خروجی را ببینیم. در دنیای یونیکس چندین و چند نوع پوسته یا شل برای انتخاب وجود دارد که یکی از آن‌ها به شکل پیشفرض برای شما انتخاب شده. برای تغییر این پوسته در یونیکس‌های مختلف باید دستورات زیر را بزنید:

در لینوکس:

chsh -s Full_Shell_Path

در سولاریس (با دسترسی روت):

passwd -e

در HP-UX:

chsh User_Name Full_Shell_Path

مجله اینترنتی ۷سنگ و دو تا جایزه جذاب برای من

هووورراااا! امروز با دیدن خبر جایزه هفت‌سنگ خیلی خوشحال شدم. راستش از یکی دو هفته قبل با نوشته‌های از زندگی و دیگر دوستان مطلع شده بودم که جایزه اول وبلاگ علمی – آموزشی به وبلاگ کیبرد آزاد داده شده. وقتی دیدم «کیبورد آزاد»، تجربه‌ی جدیدی از توجه به «آزادی بیان» و به طور مشخص «آزادی اینترنت» را در وبلاگستان فارسی گسترش داده است …… و …. به‌خاطر تلاش مداوم نویسنده‌اش برای رونمایی از دغدغه‌ها، آسیب‌ها و تهدیدهای پیرامون اینترنت فارسی، و البته پیگیری بسیار مسئولانه‌ی آن‌ها، از سوی کارشناسان به عنوان بهترین وبلاگ این بخش انتخاب شد بسیار خوشحال شدم. راستش ترسم از این بود که زیادی به سمت لینوکس رفته باشم. البته جو جایزه خیلی زیاد بود ولی خب به هرحال ازش خوشحالم.

اما درباره‌اش ننوشتم تا امروز که دیدم تکنوتاکس هم جایزه بهترین سایت در جلب مخاطب خاص رو برده. این خیلی لذت بخش بود. تکنوتاکس فروم اصلی لینوکس‌کارهای ایران است و من هم از اعضای فعال اون و با افتخار، جزو مدیران انجمنش. این داستان هم واقعا خوشحالم کرد و تصمیم گرفتم مطلبم رو بنویسم و تشکر کنم از مجله هفت‌سنگ به خاطر حمایت‌اش از اینترنت (: ممنون ۷سنگ.

مک روز دوم و ویندوز روز سوم هک شدند! فقط لینوکس از مسابقه سربلند بیرون آمد

لپ‌تاپی که جدیدترین و آپدیت شده‌ترین نسخه ویندوز ویستا را اجرا می‌کرد دومین ماشینی بود در مسابقه هک شد. این مسابقه سه روزه با حضور بهترین هکرهای جهان و سه لپ‌تاپ اجرا شد که روی آن‌ها جدیدترین و به روز‌ترین نسخه‌های ویندوز ویستا، مکینتاش نسخه ده و لینوکس اوبونتو نصب شده بود.

شان مکاولی که در مسابقه Pwn2Own سال قبل، در روز دوم یک مکینتاش را هک کرده بود امسال با استفاده از یک حفره امنیتی سابقا ناشناخته در فلش (محصول ادابی) در روز آخر مسابقه کامپیوتر ویستا را هک کرد و به این طریق علاوه بر پنج هزار دلار جایزه، لپ تاپی که ویستا روی آن نصب شده بود را نیز تصاحب کرد.

اولین کامپیوتری که در روز دوم مسابقه از رده خارج شد، یک MacBook pro بود که با استفاده از حفره امنیتی در مرورگر اینترنت سفری، تصاحب شد.

جالب است بدانیم که حفره امنیتی مورد استفاده مکاولی، پیش از این هم روی ویستا عمل می‌کرد ولی مایکروسافت ادعا کرده بود که با ارائه سرویس پک ۱ برای ویستا، این حفره غیرقابل نفوذ شده است.

مسابقه Pwn2Own که هرساله در کانادا اجرا می‌شود یک مسابقه برای بررسی امنیت سیستم‌عامل‌های مرسوم جهان است. در این مسابقه روی سه لپ‌تاپ گران‌قیمت سه سیستم‌عامل مرسوم (ویندوز، مک و لینوکس) نصب شده و کاملا update و patch می‌شود و سپس در روز اول هکرها داوطلب می‌شوند تا به خود سیستم‌عامل حمله کنند و در صورت هک کردن دستگاه، بیست هزار دلار و لپ تاپ گران‌قیمت را تصاحب کنند.


در روز دوم و سوم، نرم‌افزارهای عمومی دیگر هم روی کامپیوتر نصب می‌شوند و مسابقه ادامه پیدا می‌کند اما با جایزه کمتر.

در مسابقات امسال لپ‌تاپ Mac OS X در روز دوم و لپ‌تاپ ویستا در روز سوم هک شدند ولی لینوکس تا آخر روز سوم غیرقابل نفوذ باقی ماند.

این موضوع برای خیلی از طرفداران لینوکس به عنوان یک پیروزی تلقی می‌شود اما نباید فراموش کنیم که پیام این مسابقه یک چیز است: حفره‌های امنیتی یک واقعیت در کامپیوترهای امروز هستند که مستقل از سیستم‌عامل عمل می‌کنند. مواظب باشید و به روز. امسال با توجه به ارائه سرویس پک اول ویستا درست چند روز قبل از مسابقه، یک پیام دیگر هم داشتیم: هرچقدر هم که نویسندگان سیستم‌عامل‌ها تلاش کنند و حفره‌های قدیمی را ببندند، حفره‌های جدید کشف خواهند شد.