همزیستی پنجره، پنگوئن و پلنگ

امروز برای کامپیوتر جدیدم (مک بوک اپل) ۴ گیگابایت رم خریدم و کامپیوتر دقیقا تبدیل شد به موشکی که آمریکا اینقدر از آن می‌ترسد. نمی‌فهمم رویایی‌تر از این کامپیوتر چه چیزی ممکن است… تنها اشکالش بازگشت نسبی و محدود من است به نرم‌افزارهای دزدی از جمله Parallels که یک ماشین مجازی است. ویندوز و لینوکس دبیان را قبلا روی پاراللز نصب کرده بودم ولی به خاطر رم کم، معقول کار نمی‌کرد. حالا سه سیستم عامل و هر چه برنامه دارم بدون مشکل در حال کار هستند و حدود ۷۰۰ مگابایت رم هم خالی مانده! اینها فقط و فقط به لطف ۹۴ هزار تومان رم DDR2 است و طراحی فوق العاده یک سیستم عامل به اسم مک او اس تن مشهور به لئوپارد (پلنگ). نگاه کنید:


این ویندوز است روی مک. حتما می‌دانید که در لینوکس ما – تقریبا – هر چقدر که بخواهیم مونیتور مجازی داریم. یعنی مثلا اگر چهار فضای کار (مونیتور ) انتخاب کرده باشید، مثل این است که علاوه بر مونیتوری که در حال دیدنش هستید، سه نمایشگر دیگر هم در اطراف شما نصب شده باشند و با یک اشاره کلید، به آن‌ها نگاه کنید. مثلا می‌شود در یکی از این فضاها، بازی کرد، در یکی کار کرد و در یکی اینترنت را چرخید و یکی را هم خالی گذاشت. بعد وقتی می خواهید بازی کنید فلان کلید را میزنید و به فضای بازی می‌روید یا وقتی رییس رسید، فلان کلید را می‌زنید (مشهور به Boss Key) و فضا یا نمایشگر مربوط به محل کار ظاهر می‌شود. حالا من هم در این کامپیوتر – بنا به درخواست فعلی ام – چهار فضا دارم. یکی از این فضاها یک کامپیوتر ویندوز است که دیدید! فضای بعدی یک یونیکس دبیان است:


و یک فضا مخصوص بازی تمام صفحه که فعلا SecondLife در آن در حال اجرا است (با سرعت مردنی اینترنت ایرانی) و در صفحه آخر هم پنجره‌های کاری و اینترنت گردی را باز کرده‌ام:


واو.. درست دیدید! حدود خیلی برنامه با کلی پنجره و سیستم هم هیچ مشکلی ندارد. البته فکر نکنید که مثل یک آدم بیکار، یکی یکی پنجره‌ها را به این صورت چیده‌ام. من فقط ماوس را به سمت راست پایین صفحه زده‌ام و سیستم عامل کل پنجره‌ها را برایم کوچک کرده است تا بتوانم از بین آن‌ها روی آنی که می‌خواهم کلیک کنم و به آن برنامه بروم (: چیزی شبیه به این:


و البته اگر بخواهم پیشنمایش کوچک شده آن چهار فضا (چهار نمایشگر مستقل) را ببینم کافی است یک ترکیب کلیدی دیگر را بزنم و هر چهار فضا به من نمایش داده می‌شود و حتی می‌توانم پنجره‌ها را در آن جابجا کنم یا با کلیک روی یکی از آن‌ها، انتخابش کنم:


این سیستم عامل واقعا قوی / زیبا نیست؟‌ البته با توجه به اینکه همه این زیبایی‌ها را دارد در عین تمام قدرت یک سیستم مبتنی بر یونیکس. زیبایی و قدرت چیزهایی هستند که معمولا در یک جا جمع نمی‌شوند و به همین دلیل ترکیب فعلی واقعا ارزشمند است. درباره دو چیز به زودی خواهم نوشت:

ضعف‌های مک

منظورم از «قدرت یونیکسی» چیست