سانسور نقاشی ماتیس در اعتماد ملی

امروز اعتماد ملی یک مقاله داشت در مورد ماتیس (نقاش) با عنوان «معمای حل نشده ماتیس». مطلب به شکل عمومی جالبه (: اما چیزی که توی ذوق می زنه استفاده از تابلویی است که ماتیس از چهره خودش کشیده به جای تابلویی که مقاله کلا در مورد اونه. مشکل این وسط چیه؟ اسم تابلو هست «حمام‌کنندگان در کنار رودخانه» و این شکلی:

خب این تصویر به احتمال زیاد در جمهوری اسلامی ممنوعه اما مساله بانمک اینه که نوشتن مقاله در مورد اون بدون انداختن عکسش کار عجیبیه (: این شد که تصمیم گرفتم اصل مقاله رو پیدا کنم و نقاشی رو ببینم (: در عین حال برام جذاب بود که ببینم آیا واقعا در اول مقاله اصلی هم اون عبارت نسبتا بی‌ربط «هرآنچه سخت و استوار است دود می‌شود و به هوا می‌رود» که بدون نام بردن از مارکس، آمده وجود دارد یا نه.

در اصل مقاله این عبارت عجیب وجود نداشت. کاملا می شد حدس زد. ترجمه خانم هستی نقره‌چی در کل خوب است اما یک جاهایی هم می‌لنگد. مثلا من نمی‌فهمم چرا باید Bathers به «شناگران» ترجمه شود! در تابلو هم که کسی مشغول شنا نیست (: یک نمونه دیگر از مشکلات ترجمه را هم بیاورم…مترجم اعتماد ملی نوشته:

هر چند متخصصان مي‌دانستند ماتيس نقاشي‌هاي زيادي را به‌عنوان اتود براي «شناگران» كشيده است، هيچكس مطمئن نبود تمام مراحل خلق اين اثر بين سال‌هاي 1909 تا 1916 باشد.

به وضوج با یک جمله طرف هستیم که مترجم دقیق متوجه نشده معنی آن چه بوده. دو جمله تک به تک خوب هستند ولی وقتی به هم می‌چسبند، متن بی‌سر و ته می‌شود. جمله انگلیسی این است:

Although scholars knew Matisse had made a number of other paintings as studies for “Bathers,” no one was sure of all the stages “Bathers” went through between 1909 and 1916.

خب مشکل مشخص شد. ترجمه باید باشد:

هرچند محققان می‌دانستند که ماتیس نقاشی‌های دیگری را به عنوان اتود برای «حمام‌کنندگان» کشیده، اما کسی نمی‌دانست که در طول ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۶، وضعیت «حمام‌کنندگان» چگونه بوده است.

راستش اگر من هم سردبیر بودم، نمی‌تونستم بین چاپ این مقاله بدون تصویر اصلی یا عدم چاپش تصمیم دقیقی بگیرم. به نظر شما اصلا چاپ نشه بهتره یا بدون تصویر چاپ بشه؟

رییس جمهور پاکستان جک‌هایی که او را دست بیاندازند را ممنوع کرد

رییس جمهور احتمالا محبوب پاکستان بر اساس قانون جدید، کسانی که درباره او جوک اس ام اس کنند یا در اینترنت پخش کنند را به چهارده سال زندان محکوم خواهد کرد (:

اگر متن اصلی خبر را بخوانید داستان‌هایی دارند دقیقا شبیه ما. «تهمت به رهبری سیاسی کشور» از وقتی به جرایم پیوست که مردم شروع کردند به ارسال جوک‌ها به ایمیل‌های رسمی رییس جمهور.

سه نمونه از جک‌هایی که در مقاله آمده‌اند عبارتند از:

تروریست‌ها رییس جمهور محبوب ما را دستگیر کرده و گفته‌اند که یا باید پنج میلیون دلار پول برایشان بفرستیم یا او را آتش خواهند زد. لطفا هر چقدر که می‌توانید کمک کنید. من شخصا پنج لیتر بنزین برایشان فرستاده‌ام.

برای بزرگداشت انتخاب رییس جمهور محبوب به ریاست جمهوری کشور، وزارت پست تمبری با تصویر وی چاپ کرده‌است. تنها مشکل این است که مردم دقیقا نمی‌دانند که به کدام طرف تمبر باید تف بزنند.

دزد: همه پولهایت را به من بده

رییس جمهور: مگه من را نمی‌شناسی؟ من زرداری هستم! رییس جمهور.

دزد: پس همه پولهای خودم را به من بده!

بیانیه‌ی جمعی از وبلاگ‌نویسان در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری و وقایع پس از آن

۱) ما، گروهی از وبلاگ‌نویسان ایرانی، برخوردهای خشونت‌آمیز و سرکوب‌گرانه‌ی حکومت ایران در مواجهه با راه‌پیمایی‌ها و گردهم‌آیی‌های مسالمت‌آمیز و به‌حق مردم ایران را به شدت محکوم می‌کنیم و از مقامات و مسوولان حکومتی می‌خواهیم تا اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را -که بیان می‌دارد «تشكيل‏ اجتماعات‏ و راه‌ پيمايی‌ها، بدون‏ حمل‏ سلاح‏، به‏ شرط آن‏‌که‏ مخل‏ به‏ مبانی‏ اسلام‏ نباشد، آزاد است» رعایت کنند.

۲) ما قانون‌ شکنی‌های پیش‌آمده در انتخابات ریاست جمهوری و وقایع غم‌انگیز پس از آن را آفتی بزرگ بر جمهوریت نظام می‌دانیم و با توجه به شواهد و دلایل متعددی که برخی از نامزدهای محترم و دیگران ارائه داده‌اند، تخلف‌های عمده و بی‌سابقه‌ی انتخاباتی را محرز دانسته، خواستار ابطال نتایج و برگزاری‌ی مجدد انتخابات هستیم.

۳) حرکت‌هایی چون اخراج خبرنگاران خارجی و دستگیری روزنامه‌نگاران داخلی، سانسور اخبار و وارونه جلوه دادن آن‌ها، قطع شبکه‌ی پیام کوتاه و فیلترینگ شدید اینترنت نمی‌تواند صدای مردم ایران را خاموش کند که تاریکی و خفقان ابدی نخواهد بود. ما حکومت ایران را به شفافیت و تعامل دوستانه با مردم آن سرزمین دعوت کرده، امید داریم در آینده شکاف عظیم بین مردم و حکومت کم‌تر شود.

پنجم تیرماه ۱۳۸۸ خورشیدی

بخشی از جامعه‌ی بزرگ وبلاگ‌نویسان ایرانی





	

مواظب باشید تحریک نشوید: بنگ!


بنگ! بنگ! بنگ! یاد چی می افتین؟ هفتیر بنگ بنگی؟ حشیش؟ تصادف؟ خب یک بیمار هم هست که با دیدن این لغت، یاد سکس می افته؛ احتمالا چون اصطلاحی هست به اسم «گنگ بنگ» که برای رابطه جنسی چند مرد با یک زن استفاده می‌شه (: این آدم بیمار به این نتیجه رسیده که این لغت باید در اینترنت غیرقابل جستجو باشه..

ضریب جیم یا چرا در مورد تونل دی ان اس می نویسم

بیاین یک ضریب تعریف کنیم و اسمش رو بذاریم ضریب جیم که یک مفهوم است و نه یک عدد. ایده من این است که اگر میزان مفید / جالب بودن یک پست وبلاگ رو ضربدر تعداد افرادی که اون رو مفید / جالب می‌دونن بکنیم، یک عدد به دست می‌یاد که می‌تونیم بهش بگیم ضریب جیم. چون دو تا مقدار اولی به راحتی سنجش پذیر نیستن، ضریب جیم هم قابل بیان عددی نیست.

حالا که ضریب جیم رو داریم، می تونیم به راحتی تصمیم بگیریم چه مطلبی رو باید در وبلاگ نوشت و چه مطلبی رو نه. مد‌ت‌ها قبل یکی از دوستانی که من خیلی خیلی کم دیده‌امش ولی یکی از بهترین دوستانم است (هه هه! ضریب جیم اینجا هم خودش رو نشون می ده!) لینک http://dnstunnel.de/ رو برام فرستاد. من هیچ وقت نمی‌دونستم باید در موردش چی و چقدر بنویسم اما همیشه برام بسیار جالب بود و جذاب و مفید. حالا که ضریب جیم رو معرفی کردم، می‌دونم که این مطلب باید نوشته بشه. حتی اگر فقط به درد یک نفر بخوره (: شدیدا پیشنهاد می‌کنم دیگران هم بخوننش. البته فقط صورت مساله رو:

صورت مساله: جایی نشسته‌اید که شبکه محلی بی‌سیم دارد اما وقتی وصل می‌شوید و آدرس سایتی را وارد می‌کنید یک صفحه لاگین باز می‌شود که باید کد وارد کنید یا اعتبار بخرید و … تا وقتی این کد را وارد نکرده‌اید یا اعتبار نخریده‌اید، هر سایتی که بزنید،‌نتیجه همین صفحه است.

غیرطبیعی است؟ اصلا (: اکثر فرودگاه‌ها، مکان‌های عمومی، هتل ها و … که اینترنت پولی دارند، با این روش کار می‌کنند.

راه حل؟ http://dnstunnel.de/

من توضیح فنی نمی‌دهم. کار خیلی راحتی هم نیست ولی احتمالا برای بعضی‌ها واقعا ارزش خواندن دارد و برای بعضی‌ها از نظر فنی واقعا جذاب. مطمئنا آدم‌های خیلی کم با علاقه خیلی زیاد که باعث متعادل شدن ضریب جیم می‌شود (:‌

نکته: این کار احتمالا غیرقانونی است. حواستان باشد. احتمالا همه شما هم مثل من اعتقاد دارید که Internet Should be Free / اینترنت باید رایگان باشد ولی به هرحال این ایده همه نیست (:

هفته خواندن کتاب‌های ممنوعه


این هفته در ایران تلویزیون پر شده از تبلیغات پلیس برای خودش تحت عنوان «هفته نیروی انتظامی»، اما در جهان خبرهای دیگری است. این هفته هفته کتاب‌های ممنوعه است. البته تقریبا در هیچ کشوری از جهان مثل ایران سانسور کتاب و خواندن خط به خط هر کتاب قبل از چاپ مرسوم نیست ولی به هرحال مفهوم «کتاب ممنوعه» معنای خود را حفظ کرده است. این روزها کتاب‌های ممنوعه ممکن است کتاب‌هایی باشند که در فلان کتابخانه اجازه ورود ندارند، در کتابخانه مدارس قرار نمی‌گیرند، کلیسا خواندن آن‌ها را قبیح اعلام می‌کند و …

در این میان یک کتابخانه این هفته را جشن گرفته است. کتابخانه عمومی Twin Hickory برای جلب توجه عموم به زشت بودن ممنوعیت خواندن کتاب از داوطلبان خواهش کرده است تا در ویترین کتابخانه بنشینند و در سکوت کتاب‌های ممنوعه را بخوانند.

هفته قبل هم به همین مناسبت گفتگویی را می‌خواندم با نویسنده کتاب «قطب‌نمای طلایی». نویسنده توضیح می‌داد که کتابش یکی از پرماجراترین کتاب‌های امسال بوده و به دلایل متنوعی مثل نگاه متفاوت به دین،‌ در بعضی از کتاب‌خانه‌ها اجازه حضور نیافته است. لب کلام نویسنده این بود که با نگذاشتن این کتاب‌ در کتابخانه، فقط مردم را از وارد شدن به کتابخانه دلسرد کرده‌ایم و البته آن‌ها را تشویق کرده‌ایم تا دنبال کتاب بگردند و آن را بخوانند. راستش من هم این کتاب را دیدم ولی نخریدم و الان افسوس می‌خورم (: حتما در سفر بعدی، هر سه جلد را خواهم خرید (:

راستی شما می‌خواهید در طول این هفته کدام متن ممنوعه را بخوانید؟

فیلتر شدن سایت تغییر برای برابری

احتمالا تا حالا با سایت تغییر برای برابری آشنا هستید. از چند روز قبل سایت قدیمی این دوستان به آدرس http://we-change.org فیلتر شد و این روزها با دومین جدید کار می کنند: http://we-change.biz. این موش و گربه بازی سخت است ولی ممکن است باعث چیزهای جالبی هم بشود. این چند وقت خیلی خیلی سرم شلوغ است. نه به نوشتن می رسم و نه به عملی کردن فکرها ولی موفق خواهیم بود بدون شک (: خوش بینم و خندان (:

لینک های مربوط به مصوبه ساماندهی وبلاگ ها و وب سایت ها

 تلفنچی: مگر ساماندهی ایراد دارد؟

 یک لیوان چای داغ: سایتم را ثبت کردم

 علف هرزه: مجوز وبلاگم صادر شد

 بیلی و من: نامه سرگشاده بیلی و من به وزیر ارشاد

 رها: مجوز ارشاد برای وبلاگ

 زد فاکتور :‌ بياييد خائنان را بشماريم

 فواد : قیچی کند سانسورچیان و چاقوی تیز نقد ما

 نیمه گمشده : نگاهی از یک زاویه دیگر به طرح ساماندهی پایگاه های اینترنتی ایران

 متتی : به سامانم نمی پرسی، نمی دانم چه سر داری

 متتی : وقتی نه راه پیش داری و نه راه پس

 کمانگیر : A Law Not Even Obeyed By The President

 دنیای مجازی یا فاجعه مجازی در ایران: سایت ساماندهی و چند مشکل فنی و امنیتی

 ایستگاه: افشای ۱۷ خطای امنیتی و حرفه ای در طرح ساماندهی پایگاه های اینترنتی

 متن مصوبه

 خورشید خانوم سکوت در برابر طرح ساماندهی اینترنت در ایران

 رها: مجوز ارشاد برای وبلاگ

 یک پزشک: امنیت اطلاعات ملی در طرح ساماندهی به وبلاگ‌ها و سایت‌های ای

 یک دانشجوی ایرونی : ساماندهی نمی شوم

اگر شما هم در این باره مطلبی نوشته اید و می خواهید به این صفحه اضافه شود با ایمیل من

تماس بگیرید.