به درخواست دوست عزیزی، برای چاپ در روزنامه اعتماد نوشتم و همونجا چاپ شد (:
اینترنت، همانگونه که از نام آن بر میآید، شبکهای است از دیگر شبکهها. این ابرشبکه، حاوی تقریبا تمامی شبکههای دانشگاهی، دولتی، تحقیقاتی، تجاری و شخصی جهان است. اما «اینترنت ملی» چیست؟ اگر در گوگل به دنبال معنای این واژه (چه به انگلیسی و چه به فارسی) بگردید جواب این است: واژه مورد نظر پیدا نشد.
اگر این روزها پیگیر اخبار آی تی در کشور باشید، عبارت «اینترنت ملی» یکی از آن عبارتهای نامفهومی است که هر روز به گوشتان خواهد خورد و تا به حال هم هیچ مسوولی توضیحی درباره معنا و مفهوم و چیستی آن به هیچ خبرنگاری نداده است. اگر بخواهیم با توجه به مصاحبهها و نظرات مختلف، اینترنت ملی را معنا کنیم، دو مفهوم به ذهن خواهد رسید. مفهوم اول عبارت است از ایجاد یک زیرساخت قوی در سطح کشور برای ارتقاء سرعت و کاهش قیمت پهنای باند و هدایت بهینه اطلاعات. مفهوم دوم متاسفانه چیزی نخواهد بود به جز سیستمی متشکل از یک شبکه داخلی برای محدود کردن دسترسی کاربران شبکه به سایتهای درون کشور و قطع ارتباط با اینترنت.
مورد اول همان چیزی است که اکثر کشورهای جهان در طول سالهای اخیر آن را در کشور خود پیاده کردهاند. حتی میتوان گفت که پیدایش اینترنت به مفهوم امروزی، حاصل به هم پیوستن این شبکههای وسیع کشوری بوده است. شکی نیست که این شبکه کمک خواهد
اگر «اینترنت ملی» به معنای «شبکه محدود به داخل ایران» باشد،
هر کاری هم که بتوان در آن کرد، نمیتوان آن
را «شبکهای از شبکهها» یا «اینترنت» نامید.
کرد تا ترافیک داخلی، نیازی به دور زدن در مسیرهای خارج از کشور نداشته باشد، دسترسی به اینترنت همگانیتر و ارزانتر شود، کیفیت خدمات بالا رود و ایمنی فعالیتهای کشوری افزایش یابد. این سیستم ترکیبی است از ستون فقرات یا Backbone و «نقاط تبادل کشوری» یا IXP. ستون فقرات عبارت است از یک زیرساخت انتقال اطلاعات در سطح کشور و نقاط تبادل کشوری هم سوییچهایی هستند که داده را به شکل بهینه در کشور جابجا میکنند. در بسیاری از کشورها، از ژاپن و فرانسه گرفته تا بوتسوانا و زیمباوه این سوییچها نصب شده و در حال استفاده شدن هستند. راه اندازی اینگونه سیستمها موضوعی شناخته شده و سرراست است و نه نیازی به اسمهای ابتکاری مانند «اینترنت ملی» دارد و نه نیازی به بودجههای کلان و کارهای کارشناسی چندین ساله.
فرض دوم برای معنا کردن واژه «اینترنت ملی»، شبکهای است محدود در یک کشور که در آن امکان دسترسی به اطلاعات خارج از این شبکه فراهم نیست. در این حالت پهنای باندی در داخل کشور ارائه میشود که به پهنای باند جهانی اینترنت متصل نیست و به شکل کامل توسط دولت کنترل شده است. در این شبکه میتوانید وبلاگ بنویسید، میتوانید سایت داشته باشید، میتوانید ایمیل بفرستید و میتوانید هر کاری که روی «اینترنت» انجام میدهید را بکنید؛ مادامی که طرف مقابل شما، سایت مورد نظر شما، خواننده وبلاگ شما و … فقط و فقط در داخل کشور و دارای مجوز استفاده باشد. اگر «اینترنت ملی» به معنای «شبکه محدود به داخل ایران» باشد، هر کاری هم که بتوان در آن کرد، نمیتوان آن را «شبکهای از شبکهها» یا «اینترنت» نامید.
به این نکته توجه کنید که وب یا به شکل کاملتر «شبکهای به وسعت جهان» ترکیبی است از لینکهای متقابل سایتها به یکدیگر. اگر شروع به حذف سایتها از این شبکه بکنید، مشغول حذف معنای شبکه از اینترنت هستید. روزهای نخست وب، هنوز سایتها ارتباط چندانی با هم نداشتند و به همین دلیل برای استفاده از اینترنت باید کتابچهای را سفارش میدادید که نام، موضوع و آدرس هر سایت در آن نوشته شده بود. این کتابچه، کتابچه زرد اینترنت خوانده میشد ولی هیچ وقت فروش چندانی پیدا نکرد چرا که اینترنت واقعا به سمت «شبکه» شدن رفت و همین که وارد بخشی از این تار عنکبوت بزرگ میشدید، هر سایت، شما را به سایت بعدی راهنمایی میکرد. هنوز هم بزرگترین مزیت وب نسبت به کتابهای کاغذی همین پیوندهای بسیار به سایتهای مختلف است. ایجاد چیزی مثل «اینترنت ملی» یعنی پارهکردن این تارعنکبوت بزرگ و پیشنهاد اینکه مردم فقط از یک نخ آویزان باشند.
اگر قرار است ایران به مرحله تولید علم برسد و سهمی در جهان مجازی ایفا کند، باید پیوندهای خود را با جهان گسترش دهد. اگر وبسایتهای فارسی و ایرانی پیوند خود را با جهان قطع کنند، عملا خود را منزوی کردهاند. قانون جدید «ساماندهی» وبسایتهای ایرانی که بنا بر آن اگر سایتی به سایتهای سانسور شده لینک دهد، سانسور میشود عمیقا مخالف روح اینترنت است و مثل همان «اینترنت ملی» حذف کننده ایران از شبکه جهانی است. فرض کنید من مطلبی بنویسم درباره یک فرد مشهور و لینکی بدهم به صفحه MySpace وی. بعد از مدتی دولت تصمیم میگیرد MySpace را فیلتر کند و من که پیش از این به آن سایت لینکهای زیادی دادهام هم فیلتر میشوم. ده نفر هم هستند که به سایت من لینک دادهاند و سانسور میشوند. کافی است به هر یک از آن ده نفر هم ده نفر لینک داده باشند تا هزار نفر فیلتر شوند و در تلاش چهارم یا پنجم «ربات هوشمند» همه اینترنت فارسی، سانسور خواهد بود جز آنهایی که تا به حال به هیچ کس لینک ندادهاند و در نتیجه کسی هم آنها را نمیشناسد. این سناریو شاید غیرمنطقی به نظر برسد ولی فراموش نکنید که گوگل، سه چهار روز قبل سانسور بود. شاید فقط و فقط به این خاطر که به همه صفحات موجود در اینترنت لینک داده بود.
جادی اسعدی